قصه های شب بخیر کوچولو، آجر گلی/ پادکست
یکی بود یکی نبود، کنار یه باغ بزرگ یه دیوار کهنه و قدیمی بود تو این دیوار یه آجر کوچولو و قرمز رنگ بود...
یکی بود یکی نبود، کنار یه باغ بزرگ یه دیوار کهنه و قدیمی بود تو این دیوار یه آجر کوچولو و قرمز رنگ بود به اسم آجر گلی، آجر گلی از اینکه تو یه دیوار بشینه بی تحرک خسته بود...
امشب هم یکی دیگه از قصه های شبانه و قشنگ رو با صدای زیبای خانم نشیبا با همدیگه گوش می دیم.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼