همکاری کودکان در خانواده، بیشتر بدنید
کودکان زندگی را بهعنوان بازی بزرگ درنظر میگیرند، بنابراین چرا کمال استفاده از آن را نبرند؟
کودکان زندگی را بهعنوان بازی بزرگ درنظر میگیرند - بنابراین چرا کمال استفاده از آن را نبرند؟ تقریباً هرکاری میتواند با اندکی تلاش بهبازی تبدیل شود. برخی از بازیها فقط یک بار قابل انجام است درحالیکه برخی دیگر، میتواند بهبخشی از برنامۀ عادیتان بدل شود.
وضعیتهای زیر را بررسی کنید - ابتدا روش تربیتی جدی و استاندارد (که اغلب منجر بهبهانهگیری و کج خلقی میشود) و سپس روش بازی. واکنش کودکتان را بههر دو تجسم کنید.
جدی: اسباب بازیهایت را بردار و داخل جعبۀ اسباب بازی بزار
بازی: من شرط میبندم میتونم همۀ ماشینهای آبی رو جمع و جور کنم، قبل از اینکه ماشینهای قرمز رو جمع و جور کنی.
جدی: پیژامهات رو بپوش - همین الآن!
بازی: من ساعت رو برای ده دقیقه تنظیم میکنم. نمیدونم میتونی ساعت رو شکست بدی و قبل از بهصدا در اومدن او، پیژامهات رو بپوشی یا نه؟
جدی: سبزیها رو بخور. برات مفیده.
بازی: آخرین باری که من بشقاب رو پر از سبزی کرده بودم، هر بار که رویم را برمیگرداندم، یه۲خرگوشی یه مقدار از اون رو میخورد. من باورم نمیشد! نمیدونم این مسئله دوباره تکرار میشه یا نه؟
جدی: شیرت رو بخور.
بازی: اون شیر رو نخور! اگر اون شیر رو بخوری، واقعاً قوی میشی و بعد وقتی که ما کشتی میگیریم تو برنده خواهی شد. بسه، نخور!
جدی: بیا، سریعتر راه برو. ما باید بریم خونه.
بازی: بهمن نگاه کن - من اسبم! من خیلی تند میرم شرط میبندم نمیتونی منو بگیری ... .
جدی: تو باید بری دستشویی. اسباب بازیت رو کنار بزار و فوراً برو دستشویی.
بازی: قطار دستشویی داره میاد. هوهو چی چی، همه پیش بهسوی استگاه شهر دستشویی!
• حرف زدن از زبان چیزهای مختلف: کارهای چشمگیر همیشه جواب میدهد
بهدست آوردن همکاری کودکان نوپا و کودکستان بهظرافت و نکته سنجی نیاز دارد. آنها هنوز بهسنی نرسیدهاند که بتوانند کل موقعیت را ملاحظه کرده و درک کنند، بنابراین تنها تبیین خواستۀ خود، همیشه مؤثر واقع نخواهد شد.
روبرت اسکوتلارو در کتاب بُعد جالب تربیت نقل میکند: استدلال آوردن برای یک کودک دو ساله همانند عوض کردن صندلی در کشتی تایتانیک برای جلوگیری از غرق شدن، بیثمر است.
شما میتوانید با تغییر روش خود، از این مسئلۀ نومیدکننده دوری کنید. اجازه دهید بهاین دو وضعیت نگاهی بیندازیم؛ ابتدا شیوۀ رایج (تایتانیک):
- والد: رایان، وقت عوض کردن پوشکته
-رایان: همچنان که فرار میکند، نه.
- والد: عزیزم بیا، وقت رفتنه، جات رو باید عوض کنم.
- رایان: میخندد و پشت کاناپه پنهان میشود.
- والد: رایان اصلاً کارت جالب نیست، داره دیر میشه، بیا اینجا.
- رایان: گویی که اصلاً نمیشنود؛ نشسته و سرگرم بازی میشود.
- والد: رایان را برمیدارد ، حالا دراز بکش اینجا، بسه، وول نخور. حرکت نکن، میشه بس کنی.
مطمئنیم که شما هم این مسئله را تجربه کردهاید. برخورد کردن مکرر با این نوع کشمکش برای والدین میتواند بسیار خستهکننده باشد.
- والد: پوشک را برداشته و آن را همانند یک عروسک نگه داشته و صدای احمقانه و جیغمانندی از آن خارج میکند. سلام رایان؛ من پوشک دیلیام! بیا اینجا و با من بازی کن.
- رایان: بهطرف پوشک عروسکی میدود: سلام دیلی!
- والد در نقش پوشک: تو خیلی بچه خوبی هستی. میشه بوست کنم؟
- رایان: بله (پوشک را میبوسد)
- والد: نظرت در مورد یه بغل مهربون چیه؟
- رایان: میخندد و پوشک را در آغوش میگیرد.
- والد: بیا کنار من دراز بکش. درست همین جا. میتونم بیام روی تو؟ اوه، بله؟ آخ جون، آخ جون (پوشک حین عوض شدن با رایان گفتگو میکند)
- والد در نقش پوشک: اوه رایان! گوش کن، من دارم میشنوم، کفشهات تو رو صدا میکنن - رایان، رایان.
جالبترین مسئله در مورد این روش، این است که بهدفعات جواب میدهد. شما همواره با خود فکر خواهید کرد، آیا او واقعاً باز هم فریب خواهد خورد؟ بله، این طور است! احتمالاً جالبترین نتایج این شیوه این است که شما خُلق بهتری پیدا کرده و زمان لذت بخشی را با کودک سپری خواهید کرد.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼