اختلالات روانی در کودکان، فریاد کمک کن سر می دهد
تعداد کودکان پنج ساله و کوچکتر که از داروهای اعصاب استفاده میکنند، مرتباً در حال افزایش است!
تعداد کودکان پنج ساله و کوچکتر که از داروهای اعصاب استفاده میکنند، مرتباً در حال افزایش است! علت رشد بیرویه این کودکان، تأثیر این داروها است.
آیا این داروها واقعاً تأثیری در روند بهبودی آنها دارد؟ از سال ۲۰۰۷ - ۲۰۰۱ تعداد کودکان ۵-۲ ساله در آمریکا که از داروهای مربوط به روان و اعصاب استفاده میکنند، دو برابر شده است.
گاهی اوقات به کودکان ۱۸ ماهه قویترین داروهای روانی داده میشود. پزشکان و متخصصان نگران عوارض ناشی از مصرف این داروها روی جسم و ذهن کودکان هستند.
یک دختر چهار ساله صبح از خواب بیدار میشود و در حالیکه هنوز خوابآلود است باید از دارویی که همیشه در این ساعت مصرف میکند، بخورد.
کپسول سفیدش را با مقداری آب میبلعد. اما این دارو باعث ایجاد برخی مشکلات در تکلم، افزایش وزن و حتی عدم تواناییاش برای راه رفتن شد.
چه باور کنید و چه نکنید، کودکان نسل ما متاسفانه بلعیدن انواع قرصها را حتی زودتر از زمان یادگرفتن بستن کفشهایشان یاد میگیرند.
از هر هفتاد کودک پیش دبستانی،یک کودک از داروهای روان درمانی استفاده میکند؛ مثل داروهای ضد افسردگی و برطرف کننده نوسانات خلقی.
عوارض داروها
بیش از یک چهارم کودکان و نوجوانان در آمریکا از این داروها استفاده میکنند؛ ولی سازمان غذا و داروی آمریکا مصرف این داروها را برای کودکان زیر شش سال توصیه نمیکند؛ چرا که باید تحقیقات گستردهتری روی این داروها و عوارض آنها، به خصوص در سیستم عصبی و مغز کودکان، انجام شود.
داروهای محرک، روند رشد را کند میکنند داروهای ضد روانپریشی نیز باعث افزایش وزن و برخی اختلالات غدد درونریز میشوند. اما با وجود تمام این عوارض باز هم پزشکان استفاده از آنها را مخصوصاً در موارد شدید، توصیه میکنند.
به عنوان والدین کودک، باید نسبت به داروهای مصرفی او محتاط باشید و جوانب احتیاط را رعایت کنید.
کمکم کن
در چنین مواقعی شما بیش از هر کس دیگری فریاد «کمکم کن» فرزندتان را میشنوید. طبق تحقیقات انجام شده از هر پنج کودک و نوجوان ۱۸-۱۳ ساله، یک نفر دچار برخی اختلالات روحی- روانی است؛ مثل دلهره و نگرانی، نوسانات خلقی (دمدمی مزاج بودن)، مشکلات اخلاقی، افسردگی و. . . تعداد کودکان مبتلا به این مشکلات از نوجوانان کمتر است؛ با این وجود، تعداد کودکان مشکلدار در پیش دبستانیها و دبستانها کم نیست، حالا در شرایطی که استفاده از داروهای مخصوص این اختلالات برای کودکان خردسال خطرناکتر از نوجوانان است آیا باز هم میتوان نسبت به عوارض آنها بیتفاوت بود؟
برخی از اختلالات حتی تشخیص داده نمیشوند؛ چرا که با مشاهده رفتارها و حرکات کودکان خردسال و حتی کودکان نوپا ممکن است همه چیز به نظر عادی برسد و اصلاً به ذهن هم خطور نکند که مشکلی وجود دارد.
برخی از رفتارهای غیر عادی که در بزرگسالان دیده میشود، ممکن است در کودکان نیز بروز کند، با این تفاوت که این رفتارها در کودکان بسیار عادی قلمداد میشوند. گریه کردن یک کودک خردسال میتواند نشانه افسردگی او باشد؛
ولی اغلب ما افسردگی یک کودک سه ساله را دور از ذهن میدانیم. یک کودک افسرده معمولا از خودکشی حرف نمیزند، ولی در حین بازی کردن از موضوعاتی مثل بیماری و مریضی حرف میزند.
از طرفی درمان کودکان خردسال که به اختلالات روحی - روانی دچارند بسیار هزینهبردارتر از بزرگسالان است. تعداد متخصصان روانپزشکی کودکان انگشتشمار است.
وقتیکه مشکل کودک توسط پزشک تشخیص داده میشود، والدین دچار شک و تردید میشوند که شاید پزشک اشتباه کرده باشد. برخی پزشکان قبل از شروع جلسات روان درمانی، استفاده از دارو را تجویز میکنند.
آیا رفتارها و احوالات کودک من طبیعی است؟
قضاوت و تشخیص رفتارهای غیر طبیعی و طبیعی در کودکان خردسال بسیار دشوار است گاهی اوقات بزرگترها (پدربزرگها و مادربزرگها) برخی رفتارها را در کودکان عادی میدانند و مرتباً به شما میگویند که بروز این رفتارها در این مقطع سنی عادی است.
مثلاً وقتی که فرزندتان ناخنهایش را میجود، آنها این رفتار را بسیار عادی تلقی میکنند که معمولا در این سنین برای بسیاری از کودکان پیش میآید، اما درمان اختلالات روانی و رفتاری در کودکان هر چه زودتر انجام شود بهتر است.
کجخلقیها و بداخلاقیها در کودکان خردسال میتواند ریشه در تاخیر تکلم یا تجربه یک استرس جدید مثل دعوا و مشاجره والدین و یا آغاز زمان رفتن به مدرسه داشته باشد.
اگر شما در اثر کجخلقیهای فرزندتان هر چه را میخواهد، به او بدهید، او یاد میگیرد که کجخلقی موثر است و در این موارد نتیجه میدهد. اگر کودکتان بیشتر از سه سال دارد؛ بهتر است او را با شیوه مقابله با کج خلقی آشنا کنید، مثلا آرام کردن عضلات را یکی پس از دیگری به او یاد بدهید.
اگر فرزندتان نمیتواند حتی لحظهای هم در یکجا آرام بگیرد (مثلا به اندازه شنیدن یک قصه کوتاه یا خوردن غذا به مدت پنج دقیقه) در اینگونه مواقع قبل از شام او را بیرون ببرید تا هوای تازه بخورد و کمی هم تحرک کند.
تلویزیون را خاموش کنید تا بتواند روی کتابی که برایش میخوانید و یا غذایی که میخورد، متمرکز شود.
اگر این رفتارها و بیقراریها روی توانایی یادگیری او اثر میگذارند و حتی خواب شبانه فرزندتان را تحتتأثیر قرار داده است و شبها نیز نمیتواند بخوابد، به پزشک مراجعه کنید.
دخترتان دوستانش را گاز میگیرد و یا آنها را کتک میزند. البته این رفتار در بسیاری از کودکان خردسال بروز میکند آنها از این طریق ناراحتی و عصبانیت خود را بروز میدهند؛ زیرا نمیتوانند لغت مناسبی برای آن بیابند به فرزندتان بگویید که اگر این رفتار از او سر بزند، اسباببازی مورد علاقهاش را از دست میدهد یا نمیتواند آن کاری را که دوست دارد، انجام دهد.
به او یاد بدهید که هنگام عصبانیت، از روشهای غیر فیزیکی برای بیان احساسش استفاده کند. اگر بروز این رفتار در فرزندتان زیاد شده و به پرخاشگریهای هر روزه تبدیل شده است، به پزشک مراجعه کنید.
فرزندتان تقریباًاز هر چیزی میترسد. افراد جدید، مکانهای جدید، حیوانات، تاریکی و... تمام این موارد به نگرانیها و تشویشهای او میافزایند.
در این شرایط با لحنی مطمئن و آرام با فرزندتان صحبت کنید تا حس اطمینان و آرامش به او نیز سرایت کند. به او بفهمانید که میتوانید ترسش را درک کنید.
تصاویر جذابی از موقعیتهایی که باعث ترس فرزندتان میشود را به او نشان بدهید.
گاهی اوقات او را به مکانهای جدید ببرید و به او فضای کافی بدهید تا از احساساتش با شما حرف بزند. اگر ترسهای فرزندتان طولانیمدت شدهاند و روی سایر تواناییهای او اثر گذاشتهاند، به پزشک مراجعه کنید.
منبع:
زندگی آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼