۱۶۹۷۴۳
۱۵۵۰
۱۵۵۰

برچسب زدن به کودکان، چرا اشتباه است؟

تازه چند روز از جشن تولد ۲ سالگی ام گذشته‎بود که یک آدم ظاهرا باهوش توی چشم‎های من برق شیطنت و گستاخی دید و این کشفش را با همه درمیان گذاشت.

تازه چند روز از جشن تولد ۲ سالگی ام گذشته‎بود که یک آدم ظاهرا باهوش توی چشم‎های من برق شیطنت و گستاخی دید و این کشفش را با همه درمیان گذاشت.
بعد از آن بود که هرکس برای اثبات آن نظریه بی‌پایه و اساس اولیه، تلاش می‎کرد هر رفتار و حرف من را پررویی و بی‎پروایی تلقی کند و مدام آن را به رخم بکشد. نتیجه چه شد؟ من که هنوز به سن تشخیص و شناخت نرسیده‎بودم، توصیف‎های دیگران را به‎عنوان تعریف دقیق شخصیتم پذیرفتم و واقعا تبدیل شدم به یک بچه گستاخ که هیچ‎کس از دست شیطنت‌ها و حاضرجوابی‎هایش در امان نبود. کلی زمان برد و کلی آدم از دستم رنجیدند و کلی موقعیت را از دست دادم تا فهمیدم لازم نیست براساس باورها و برچسب‎های دیگران رفتار کنم.

نقش‌پذیری چطور اتفاق می‎افتد؟
تجربه‎ای که برایتان تعریف کردم، به من ثابت کرده‎است اگر شما کودک خود را تنبل بنامید، او خود را فردی تنبل می‎پندارد. اگر شما او را بدرفتار بدانید، به‎گونه‎ای عمل می‎کند که تا حد ممکن خود را بدرفتار نشان دهد. برچسب زدن به کودک باعث می‎شود او خیلی راحت خصوصیات نسبت‌داده‎شده را به‎‏عنوان بخشی از شخصیتش بپذیرد و همان‌طوری رفتار کند که از او توقع دارید. فرزند شما هرچقدر هم کم سن‎وسال باشد، خیلی زود بازی را یاد می‌گیرد؛ اسمی را که برایش گذاشته‌شده، می‎پذیرد و با خودش می‎گوید: «پس من اینم!». این برچسب زدنِ مستقیم، تنها چیزی نیست که تصور بچه‎ها را از خودشان و به‎تبع آن، رفتارشان را شکل می‎دهد. تصور ذهنی شما از فرزندتان حتی اگر بر زبان هم آورده‎نشود، در رفتارتان خودش را نشان می‎دهد و تأثیر مخربش را می‌گذارد. برای این‎که بدانید تصور والدین درباره فرزندشان چطور بر تصور او درباره خودش تأثیر می‎گذارد، لازم است کودک شوید!

تمرین
این تمرین به شما کمک می‎کند:
شما هشت ساله‎اید. یک شب وقتی وارد آشپزخانه می‎شوید، پدر و مادرتان را در حال آشپزی می‎بینید. دلتان می‎خواهد به آن‎ها کمک کنید.
مادرتان: تکالیفت رو انجام دادی؟ درست رو خوندی؟
شما: بله. و دوباره اصرار می‎کنید تا کاری به شما محول کنند.
مادرتان: مطمئنی که درس‎هات رو درست فهمیدی؟
پدرتان: من بعدا ریاضی رو ازت می‎پرسم ها!
و شما باز هم اصرار می‎کنید.
پدرتان: خوب به ما دوتا نگاه کن، ببین چطور کار می‎کنیم. بعد ببینم می‎تونی این گوجه رو خرد کنی یا نه.
به محض این‎که شما چاقو را به گوجه نزدیک می‎کنید، مادرتان می‎گوید: «نه! چاقو رو این‏طرفی نگیر. دستت رو می‎بری. اصلا بده به من».
از هشت سالگی‎تان بیرون نیایید و به این سوالات جواب بدهید: والدینتان شما را چطور می‎بینند؟ درباره خودتان چه احساسی دارید؟ هرکسی در این موقعیت قرار بگیرد، خودش را بی‎عرضه، دست‌وپا چلفتی و غیرقابل اعتماد می‎یابد. اگر چنین موقعیت‎هایی تکرار شود، چه اتفاقی می‎افتد؟ فرد هربار قرار است کاری انجام بدهد، با تصور بی‎عرضگی و ناتوانی از خودش مواجه می‎شود، کارها را خراب می‎کند، دیگران دست‎وپاچلفتی صدایش می‎کنند و این چرخه تکرار می‎شود.

چطور به اصلاح نقش فرزندانمان کمک کنیم؟
اما آیا این چرخه قرار است تا ابد تکرار شود؟ اگر رفتار ما با فرزندمان به‎نوعی بوده که بر تصور ذهنی او از خودش، تأثیر منفی گذاشته‎است، آیا هیچ‎وقت امکان اصلاح آن وجود ندارد؟ البته که امکان اصلاح و تغییر وجود دارد، تمرین‎های زیر برای شما مفید خواهدبود.
۱- دنبال فرصت‌هایی باشید که به فرزندتان تصویری جدید از خودش نشان بدهید.
2- فرزندتان را در موقعیت‎هایی قرار بدهید که خود را به‎شکلی متفاوت ببیند.
۳- اجازه بدهید فرزندتان بشنود که درباره‎اش به‎خوبی صحبت می‎کنید.
4- الگوی رفتاری مناسبی برای فرزندتان باشید؛ برای مثال اگر تصور لجبازی را در او تقویت کرده‎اید با انعطاف‎پذیری تان، رفتار بهتر و مناسب‎تر را به او یاد بدهید.
۵- زمانی که فرزندتان براساس برچسب‎های قبلی رفتار کرد، احساسات و انتظاراتتان را به او بگویید.

منبع: خراسان

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.