درمان کم حوصلگی کودکان، راه چاره
مدتی پیش یک بحران مادرانه را گذراندم. احساس کردم یکی از پسرانم لحظات سختی را میگذراند.
مدتی پیش یک بحران مادرانه را گذراندم. احساس کردم یکی از پسرانم لحظات سختی را میگذراند. خیلی گریه و زاری و اوقات تلخی می کرد. همچنین پرستار بچه به ما گفت که او خیلی ناراحت است و با هیچکس بازی نمیکند. مثل یک شاهین بالای سرش ایستادم و از چیزی که دیدم شوکه شدم. او ناراحت، مغلوب و شکست خورده به نظر می رسید. برای مدتها گریه کردم تا توانستم برنامه ای برای خودم آماده کنم. برنامه ای که تعیین کند چه بر سر پسر من آمده است. در واقع همه چیز تغییر کرد و اصلاً رازی در میان نبود. او در میان حباب های خانواده بزرگ ما گم شده بود.
همسرم و من برای زمان طولانی در مورد اینکه چه کاری باید کرد با هم صحبت کردیم و سپس روز بعد آماده ضربه نهایی بودیم. حتی بعد از ۲ روز از گذشتن از اجرای برنامه نتیجه شگفت انگیز بود. اگر زندگی خودم نبود هرگز نمی توانستم باور کنم.
با استفاده از راهنمایی زیر، ما با راه های شگفت انگیز دوباره با او ارتباط برقرار کردیم به طوری که اوقات تلخی او برطرف شد، دوباره خندید و زندگی نرمال خود را بدست آورد.
الگوهای رفتاری وقتی که فرزندتان اوقات تلخی می کند
به بچه ۴ ساله خود گوش دادن را یاد دهید
شاید این موضوع جزئی از سرشت انسان باشد اما بهترین رویکرد همیشه این نیست که تسلیم آنها شوید و یا سخت گیرتر شوید. بچه ها قوانین را می دانند. آنها گاهی وقت ها نیاز دارند که بخاطر بیاورند که چرا لازم است قوانین را رعایت کنند.
جایی که لازم نیست او را کنترل نکنید
خیلی از موضوعات رفتاری از یک چیز ریشه می گیرند احساس عدم قدرت. والدین می توانند کنترل کردنی که کودکان را به خطر نمی اندازد یا آزادی نامناسب با توجه به سن شان به آنها نمی دهد را کنار بگذارند. برای مثال اگر تیشرت یا شرت مورد علاقه آنها ست نیست اهمیتی ندارد. بچه هایی که احساس می کنند مقدار خاصی کنترل بر زندگی خود دارند بیشتر تمایل دارند به درخواست شما تن بدهند.
بچه هایی که حس می کنند هیچ وقت نمی توانند تصمیم بگیرند راه های دیگری برای نشان دادن قدرت خود پیدا می کنند. آنها شما را نادیده می گیرند، حرف هایتان را پشت گوش می اندازند، به شما اوکی می دهند درحالیکه به حرفتان گوش نمی کنند. بچه ها نیاز دارند تا حس قدرت داشته باشند و اگر شما این حس را به آنها ندهید حس قدرت خود را با راه هایی که شما نمی پسندید به شما اثبات می کنند.
مطمئن شوید دل کودکتان با شماست
در نهایت بچه ها از والدین اطاعت می کنند و خود را با ارزش های آن ها وفق می دهند چون آن ها در محیطی پر از عشق و پذیرش و حمایت والدین رشد می کنند. یک ارتباط عشقی و تربیتی اساس والدین بودن است. اگر فرزند شما متوجه نمی شود آن ها را دوست دارید، به آن ها بگویید مجبور نیست تمام آن چیزهایی که شما می خواهید را انجام دهد چون شما مادر آنها هستید.
باید از دستور شما اطاعت کنند
یک بچه می داند که این حق را دارد که حرف شما را گوش کند یا نکند. بدون یک تربیت عالی آن ها برای اینکه شما را راضی نگه دارند خود را اذیت نمی کنند. خب پس چگونه می خواهید مطمئن شوید قلبش با شماست.
بیشتر اهل تفریح و بازی باشید
بچه ها کل روز را بازی می کنند. این جزو عادات آن هاست. بهترین راه برای ارتباط با کودکتان چیست؟ بیشتر بازیگوش باشید. به این معنی که بخندید و شاد باشید، همدیگر را غلغلک بدهید، در خانه بازی های پر سرو صدا انجام دهید و در واقع خود را به حماقت بزنید. البته برای افراد جدی خیلی سخت است اما این کار دل بچه ها را می برد. نه اینکه که فقط وانمود کنید بازی می کنید بلکه با آن ها ارتباط برقرار کنید. این کار باعث می شود که حس امنیت و دوست داشتن را تجربه کنند. چه زمانی این حس ها را خواهند داشت؟
توجه واقعی به آن ها داشته باشید و در لحظه زندگی کنید
مدتی پیش فهمیدم که در لحظه زندگی کردن برایم خیلی دشوار است. مدت ها در ذهنم درگیر و در حال فکرکردن و برنامه ریزی کردن بودم و وقتی شما زمانی را برای فرزندتان می گذارید خوب نیست درگیر باشید.
راه حل
من در بازی آن ها نظر دهنده شدم. وقتی در کنارشان می نشستم یا به بازی شان ملحق می شدم مجبور نبودم نقش بازی کنم. بلکه فقط نظرم را می گفتم.
"تو با الگو ساختمان سازی می کنی و میدانم عاشقش هستی"
"عروسک باربی تو حرکت می کند و تو چرخیدن آن را دوست داری"
" تو خیلی بالا پایین میپری و وقتی میخندی خیلی بامزه می شوی"
شاید حس مسخره ای به شما دست دهد، اما اینکه واکنش فرزند شما چه باشد اهمیت دارد. از نظر من بچه ها این لحظات را به یاد می آورند و عشق می ورزند. وقتی از استفاده این استراتژی مطمئن شدم روزهای بعد آن ها خیلی آرام تر بودند. دعوای کمتر، پرخاشگری کمتر و حتی بحث و اوقات تلخی کمتر داشتند.
خلاصه اینکه وقتی بچه ها می فهمند که شما به آن ها توجه می کنید حس خوبی پیدا می کنند. وقتی حس خوب داشته باشند آرام می گیرند. وقتی آرام می گیرند در آرامش هستند و وقتی در آرامش باشند بهتر همکاری می کنند. اگر فرزند شما از حرف گوش کردن یا اطاعت از شما امتناع ورزد عواقب کارش را به او نگویید بلکه به او زمان دهید.
اگر ارتباط شما با فرزندتان به سختی با حواس پرتی و یا ناراحتی شکل می گیرد من راه حلی برایتان دارم. گاهی اوقات ارتباط با دیگران و در لحظه زندگی کردن سخت است. اما دسترسی به گوشی و کنار گذاشتن آن آسان تر است. سرک کشیدن در موبایل ها را بس کنید و در لحظه زندگی کنید و با بچه هایتان از زندگی تان لذت ببرید.
هرکدام از ما شخصیت، ذات و استعداد خاص خودمان را داریم. اگر ما والدین به جای اینکه با این استعداد ها مقابله کنیم بر روی آن ها کار کنیم بهترین می شویم. از این نظرات استفاده کنید. با قدرت تلاش کنید و مادری که می خواستید برای خودتان و بچه هایتان باشید.
منبع:
سرسره
نظر کاربران
سلام.پسر چهار ساله ی من تمایل به خراب کردن اسباب بازی ها و وسایل خانه دارد.و با جعبه ابزار پدرش بازی میکند.و وسایل بازیش را دوست ندارد.اسباب بازیهاشو جمع کردم و براش اصلا مهم نبود که نیستن.وقتی اسباب بازی جدید میخواد براش میخرم ولی فقط یک روز با آن بازی میکند و روز بعد میگه نمیخوامش و میشکونتش.خیلی هم کلافگی میکند و هر بازی بهش پیشنهاد میدم راضی نمیشه.و اهل تلویزیون نگاه کردن هم نیست .هر روز با گریه به مهد میبرمش.پیش مشاور هم بردم ....جند جلسه بازی درمانی بردمش ولی دیگه راضی نمیشد به اونجا بیاد.....نمیدونم چکار کنم؟
پاسخ ها
همراه عزیز نی‌نی‌بان، اگر سوالی از متخصصان دارید در آدرس زیر مطرح کنید
https://bit.ly/31AMOqp