افسردگی بعد از زایمان، تبعات منفی عدم درمان
یک روانشناس خانواده گفت: مرد و خانواده باید شرایطی را فراهم کنند که زن بتواند در یک گفتوگوی سالم با احساسات و هیجانات منفی خود را تخلیه کند.
یک روانشناس خانواده گفت: مرد و خانواده باید شرایطی را فراهم کنند که زن بتواند در یک گفتوگوی سالم با احساسات و هیجانات منفی خود را تخلیه کند.
دکتر فاطمه آذرتاش ، درباره افسردگی پس از زایمان با اشاره به اینکه این نوع افسردگی با تغییرات شیمیایی، اجتماعی و روانشناختی ناشی از بچهدار شدن مرتبط است، گفت: در دوران بارداری سطح هورمونهای استروژن و پروژسترون افزایش یافته و پس از زایمان سطح این هورمونها به شدت افت میکند به بیان دیگر ۳ روز پس از زایمان سطح این هورمونها به آنچه قبل از بارداری بوده باز میگردد.
وی با بیان اینکه اختلالات خلقی پس از زایمان در سه سطح غم، افسردگی و روانپریشی دیده میشود، ادامه داد: پس از زایمان نیمی از مادران دچار حالت افسردگی خفیف و ۱۰ تا ۱۵ درصد آنان دچار افسردگی شدید میشوند، که برای تشخیص آن باید این حالت حداقل دو هفته ادامه داشته باشد.
این مشاور خانواده اظهار کرد: افسردگی پس از زایمان اغلب در عرض یک تا دو ماه پس از زایمان شروع میشود اما میتواند در دوران بارداری نیز علائم آن ظاهر شود چنانکه حدود یکسوم از زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان، علائمشان در طول دوران بارداری شروع شده و پس از زایمان نیز ادامه مییابد.
وی بیخوابی، خلق و احساس بیثبات، باورهای هذیانی، احساس گناه و شکست، احساس پوچی و بیارزشی، خلق تحریک پذیر بهطوری که تمایل زیادی به گریه دارند را از جمله علائم افسردگی پس از زایمان خواند و افزود: این افراد برخلاف رفتار همیشگی خود، زودرنج و عصبی میشوند، همچنین تصمیمگیریهای غلط، فکرهای منفی به کار بردن عبارتی مانند چی میشد اگه…، نکنه این اتفاق بیفته و فکر مداوم نسبت به رخ دادن حوادث تلخ و خطرناک از دیگر علائم این نوع افسردگی است، به علاوه این زنان همواره نگران هستند که نتوانند از نوزاد نگهداری کنند حتی ترس از آسیبزدن به نوزاد را دارند، تمرکز و تفکرشان مختل میشود، میل جنسی این افراد پایین است و دردهای سایکوسوماتیک مانند سردرد ، کمردرد، ناراحتیهای معده و حملههای عصبی دارند که دلیل بیرونی و فیزیکی ندارد.
آذرتاش با تاکید براینکه عوامل زیادی در ایجاد افسردگی پس از زایمان سهیم هستند، عنوان کرد: زنان باردار معمولا به دلیل تغییرات هورمونی دچار افزایش وزن و ریزش مو میشوند که این موضوع باعث میشود فرد از خود تصویر بدنی خوبی نداشته باشد، این تصور باعث میشود که زن نتواند با همسر خود رابطه خوبی برقرار کند، همچنین در دوران شیردهی پرولاکتین بدن زیاد و میل جنسی کاهش مییابد لذا رضایت جنسی هم دراین دوران کاهش مییابد که این مسائل میتواند رضایت زناشویی را کاهش دهد و عدم رضایت زناشویی نیز میتواند زمینه ایجاد افسردگی پس از زایمان را فراهم کند.
وی سابقه افسردگی، اضطراب، سواستفاده جنسی در کودکی، نگرانی افراطی در خصوص نگهداری از نوزاد، اختلال شخصیت وسواسی جبری، عزت نفس پایین، بارداری پیشبینی نشده، عدم حمایت خانواده از زن باردار، نامناسب بودن وضعیت اقتصادی و اجتماعی و کمخوابی به دلیل نگهداری از نوزاد را از دیگر عوامل ایجاد کننده افسردگی پس از زایمان برشمرد.
این استاد دانشگاه آگاهی زوجین و خانواده از افسردگی پس از زایمان را در پیشگیری و درمان این اختلال کمککننده توصیف کرد و توضیح داد: مرد و خانواده باید شرایطی را فراهم کنند که زن بتواند در یک گفتوگوی سالم احساسات و هیجانات منفی خود را تخلیه کند.
وی با تاکید بر اینکه اطرافیان و همسر نباید مادر شیرده را مورد انتقاد قرار دهند، افزود: بسیاری مواقع به خاطر نگرانیهای شوهر یا اطرافیان، فشار و استرس زیادی بابت نگهداری از کودک به مادر وارد میشود که این مساله نقشی مضاعف در ایجاد استرس مادر و افسردگی پس از زایمان وی ایفا میکند.
این زوجدرمانگر با اشاره به اینکه در چند ماه ابتدایی پس از زایمان بهتر است پدر ساعات حضور خود را در منزل افزایش دهد تا در نگهداری از نوزاد به مادر کمک کند، خاطرنشان کرد: همچنین صحبت و گفتوگو با مادرانی که در این دوران به سر میبرند یا به تازگی این دوران را پشت سر گذاشتهاند، میتواند به مادر کمک کند که متوجه شود این احساسات و نگرانیهای وی منحصر به فرد نیست و مادران دیگر هم چنین احساساتی داشتهاند.
وی بیان کرد: تغییر سبک زندگی که شامل تغذیه، ورزش، پیادهروی، استراحت کافی و مطالعه در خصوص روند رشد کودک است، میتواند موجب کاهش نگرانیهای مادر شود.
این مشاوره خانواده خاطرنشان کرد: برای درمان افسردگی پس از زایمان از رواندرمانی شامل درمان شناختی_رفتاری و شرکت در گروه درمانی استفاده میشود، همچنین دارو درمانی نیز در درمان این اختلال موثر است.
وی تصریح کرد: عدم درمان افسردگی پس از زایمان تبعات منفی زیادی را در زندگی مشترک و پرورش فرزندان ایجاد کرده و کانون گرم خانواده را با مشکلات جدی روبرو میسازد.
دکتر فاطمه آذرتاش ، درباره افسردگی پس از زایمان با اشاره به اینکه این نوع افسردگی با تغییرات شیمیایی، اجتماعی و روانشناختی ناشی از بچهدار شدن مرتبط است، گفت: در دوران بارداری سطح هورمونهای استروژن و پروژسترون افزایش یافته و پس از زایمان سطح این هورمونها به شدت افت میکند به بیان دیگر ۳ روز پس از زایمان سطح این هورمونها به آنچه قبل از بارداری بوده باز میگردد.
وی با بیان اینکه اختلالات خلقی پس از زایمان در سه سطح غم، افسردگی و روانپریشی دیده میشود، ادامه داد: پس از زایمان نیمی از مادران دچار حالت افسردگی خفیف و ۱۰ تا ۱۵ درصد آنان دچار افسردگی شدید میشوند، که برای تشخیص آن باید این حالت حداقل دو هفته ادامه داشته باشد.
این مشاور خانواده اظهار کرد: افسردگی پس از زایمان اغلب در عرض یک تا دو ماه پس از زایمان شروع میشود اما میتواند در دوران بارداری نیز علائم آن ظاهر شود چنانکه حدود یکسوم از زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان، علائمشان در طول دوران بارداری شروع شده و پس از زایمان نیز ادامه مییابد.
وی بیخوابی، خلق و احساس بیثبات، باورهای هذیانی، احساس گناه و شکست، احساس پوچی و بیارزشی، خلق تحریک پذیر بهطوری که تمایل زیادی به گریه دارند را از جمله علائم افسردگی پس از زایمان خواند و افزود: این افراد برخلاف رفتار همیشگی خود، زودرنج و عصبی میشوند، همچنین تصمیمگیریهای غلط، فکرهای منفی به کار بردن عبارتی مانند چی میشد اگه…، نکنه این اتفاق بیفته و فکر مداوم نسبت به رخ دادن حوادث تلخ و خطرناک از دیگر علائم این نوع افسردگی است، به علاوه این زنان همواره نگران هستند که نتوانند از نوزاد نگهداری کنند حتی ترس از آسیبزدن به نوزاد را دارند، تمرکز و تفکرشان مختل میشود، میل جنسی این افراد پایین است و دردهای سایکوسوماتیک مانند سردرد ، کمردرد، ناراحتیهای معده و حملههای عصبی دارند که دلیل بیرونی و فیزیکی ندارد.
آذرتاش با تاکید براینکه عوامل زیادی در ایجاد افسردگی پس از زایمان سهیم هستند، عنوان کرد: زنان باردار معمولا به دلیل تغییرات هورمونی دچار افزایش وزن و ریزش مو میشوند که این موضوع باعث میشود فرد از خود تصویر بدنی خوبی نداشته باشد، این تصور باعث میشود که زن نتواند با همسر خود رابطه خوبی برقرار کند، همچنین در دوران شیردهی پرولاکتین بدن زیاد و میل جنسی کاهش مییابد لذا رضایت جنسی هم دراین دوران کاهش مییابد که این مسائل میتواند رضایت زناشویی را کاهش دهد و عدم رضایت زناشویی نیز میتواند زمینه ایجاد افسردگی پس از زایمان را فراهم کند.
وی سابقه افسردگی، اضطراب، سواستفاده جنسی در کودکی، نگرانی افراطی در خصوص نگهداری از نوزاد، اختلال شخصیت وسواسی جبری، عزت نفس پایین، بارداری پیشبینی نشده، عدم حمایت خانواده از زن باردار، نامناسب بودن وضعیت اقتصادی و اجتماعی و کمخوابی به دلیل نگهداری از نوزاد را از دیگر عوامل ایجاد کننده افسردگی پس از زایمان برشمرد.
این استاد دانشگاه آگاهی زوجین و خانواده از افسردگی پس از زایمان را در پیشگیری و درمان این اختلال کمککننده توصیف کرد و توضیح داد: مرد و خانواده باید شرایطی را فراهم کنند که زن بتواند در یک گفتوگوی سالم احساسات و هیجانات منفی خود را تخلیه کند.
وی با تاکید بر اینکه اطرافیان و همسر نباید مادر شیرده را مورد انتقاد قرار دهند، افزود: بسیاری مواقع به خاطر نگرانیهای شوهر یا اطرافیان، فشار و استرس زیادی بابت نگهداری از کودک به مادر وارد میشود که این مساله نقشی مضاعف در ایجاد استرس مادر و افسردگی پس از زایمان وی ایفا میکند.
این زوجدرمانگر با اشاره به اینکه در چند ماه ابتدایی پس از زایمان بهتر است پدر ساعات حضور خود را در منزل افزایش دهد تا در نگهداری از نوزاد به مادر کمک کند، خاطرنشان کرد: همچنین صحبت و گفتوگو با مادرانی که در این دوران به سر میبرند یا به تازگی این دوران را پشت سر گذاشتهاند، میتواند به مادر کمک کند که متوجه شود این احساسات و نگرانیهای وی منحصر به فرد نیست و مادران دیگر هم چنین احساساتی داشتهاند.
وی بیان کرد: تغییر سبک زندگی که شامل تغذیه، ورزش، پیادهروی، استراحت کافی و مطالعه در خصوص روند رشد کودک است، میتواند موجب کاهش نگرانیهای مادر شود.
این مشاوره خانواده خاطرنشان کرد: برای درمان افسردگی پس از زایمان از رواندرمانی شامل درمان شناختی_رفتاری و شرکت در گروه درمانی استفاده میشود، همچنین دارو درمانی نیز در درمان این اختلال موثر است.
وی تصریح کرد: عدم درمان افسردگی پس از زایمان تبعات منفی زیادی را در زندگی مشترک و پرورش فرزندان ایجاد کرده و کانون گرم خانواده را با مشکلات جدی روبرو میسازد.
منبع:
شفا آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼