معانی گریه های نوزاد، هفتههای اول
گریه کردن نوزاد خصوصا در بچه اول خیلی مهم جلوه میکند.
گریه کردن نوزاد خصوصا در بچه اول خیلی مهم جلوه میکند. بتدریج که طفل بزرگتر میشود، اهمیت گریه طفل کمتر میگردد زیرا اولا نگرانی شما کمتر میشود، ثانیا بتدریج در اوقات مختلف شبانه روز از تقاضای طفل مطلع میشوید ثانیا نوع گریه های مختلف را از هم تمیز میدهید رابعة علل وموجبات گریه کردن طفل هم به تدریج نقصان می یابد.
در قبال گریه طفل چند سئوال ممکن است به فکر شما خطور نماید: آیا طفل گرسنه است؟ آیا خیس و تر شده است؟ آیا مریض است؟ آیا دل درد و سوءهاضمه دارد؛ آیا سنجاق قفلی به تنش فرو رفته است ؟ آیا لوس شده است و والدین معمولا به خستگی طفل هیچوقت فکر نمی کنند در حالیکه یکی از شایع ترین علل گربة طفل، خستگی است. جواب سئوالات فوق نسبتا آسان است و ذیلا یکی یکی توضیح داده میشود، ولی گریه زیادی در طب اطفال وجود دارد که بیان علل آنها مشکل است. در حقیقت هنگامیکه طفل به دو سه هفتگی رسید، اکثریت اطفال وخصوصا بچه اول ، گریه و نحسی های شدیدی دارد که اسامی مختلفی میتوان به انها داد ولی بیان علل حقبقی آن غیر مقدور است. اگر گریه های طفل منظم است در بعدازظهرها و شبها است میتوان آنرا کولبک با دل درد اگر همراه با درد و گاز و تورم شکم باشد نامید و اگر همراه با تورم شکم نباشد آنرا گریه های دوره ای هیجانی میگویند. اگر طفل وقت و بیوقت در طی شبانروز گریه بکند چاره ای نداریم جز اینکه او را «طفل نحس، بنامیم و اگر خیلی عصبی و ناراحت باشد او را طفل عصبانی، بخوانیم. آنچه میدانیم اینست که انواع گریه های فوق غالبا در ماههای اول وجود داشته و بتدریج قبل از سه ماهگی مرتفع میشود و ممکن است تمام انواع این گربه ها اشکال مختلفه یک حالت باشد: بدین معنی که ما خیال میکنیم که دوره تطابق دستگاههای عصبی او برای بعضی از بچه ها، این تطبیق با محبط به طرز آرام و ملایمی انجام میگیرد. در هر حال نکته ای که باید بخاطر بسپرید اینست که تمام این گربه ها موقتی بوده خیلی جدی و خطرناک نمیباشد.
گرسنگی - اعم از اینکه فرزند خود را با برنامه محدود، یا طبق برنامه دلخواه تغذیه کنید بعد از مدت کمی متوجه عادت روزانه اش خواهید شد. یعنی خواهید دانست که در چه ساعاتی از روز خیلی گرسنه میشود و در چه ساعاتی از خواب زودتر بیدار میگردد . ندانستن این نکات در تشخیص گرسنگی طفل بسیار مهم است.
اگر فی المثل فقط نصف مقدار معمولی شیرش را در یک وعده بخورد ، ممکن است دو ساعت بعد (بجای سه یا چهار ساعت هرروزه) از خواب بیدار شده گریه نماید . ولی این استدلال همیشه درست نیست . زیرا هر بچه ای، ولو اینکه نصف مقدار معمولی شپرش را خورده باشد ، ممکن است باز هم در نهایت راحتی تا چهار ساعت بخوابد.
اگر طفلی قسمت عمده مقدار شبر یک وعده اش را بخورد و کمتر از دو ساعت دیگر از خواب بیدار شده گریه نماید. احتمال گرسنه بودن طفل بسیار کم است (اگر در ظرف یک ساعت بعد از شیر خوردن از خواب بیدار شود ، خصوصا در بعدازظهرها و اوایل غروب، به احتمال قوی طفل مبتلا به کولیک و دل درد است) ولی اگر دوساعت و نیم الی سه ساعت بعد از شیر خوردن بیدار شود و گریه نماید ، احتمال گرسنگی بسیار زیاد است.
آیا ممکن است مقدار شیر گاو و یا شیر مادر برایش کم بوده یا تولید شیر مادر نقصان یافته باشد و اشتهای طفل بطور ناگهان، ازیک روز تا دو روز دیگر زیادتر نمیشود بلکه اگر چنین چیزی باشد، طفل باید از چند روز قبل تمام شیر بطریش را خورده بازهم مقدار بیشتری شیر مطالبه کرده باشد. بعلاوه میباید فقط کمی، نه خیلی زیاد زودتر از موعد مقرر از خواب بیدار شود. در بیشتر موارد، چند روز بعد از آنکه طفل بعلت گرسنگی زودتر از معمول از خواب بیدار شد بعد از هر وعده غذا شروع بگریه کردن مینماید.
مقدار تولید شیر در پستان مادر، بتدریج که احتیاج طفل بیشتر شد ، طبیعتا زیادتر میشود، هرچه بستانها کامل تر تخلیه شود و تولید شیر در آنها بیشتر میشود. البته در صورتیکه مادر بشدت خسته شده و یا به عللی نگرانی خاطر داشته باشد و تولید شیر در پستانهایش موقتا نقصان خواهد یافت .
مطالب فوق را میتوان بعنوان یک قانون و قاعده مهم بطریق ذیل خلاصه کرد:
مرتبه ای که شیر خورده است ، دوساعت قبل بوده باشد (یا حتی کمتر از دو ساعت بوده باشد مشروط بر اینکه در آخرین وعده مقدار بسیار کمی شیر خورده باشد، باید مجددا شیر دهید. اگر این مقدار شیر، سیر و ارضائش کند و طفل بخواب رود تشخیص گرسنگی طفل صحیح بوده است . اگر او کمتر از دو ساعت بعداز آخرین دفعه ای ک مقدار کافی شیر خورده است از خواب بیدار شود و گریه نماید ، احتمال گرسنگی طفل بسیار کم است . در این مورد، اگر برای شما قابل تحمل باشد ، بگذارید طفل ۱۵ الی بیست دقیقه گریه کند و یا گول زنکی به دهانش بگذارید و ببینید آیا مجدد طفل بخواب خواهد رفت و اگر گریه خود را بشدت ادامه میدهد ، شیر دادن طفل بی ضرراست. (اگر احیانا بکفایت شیر خود مشکوک هستید ، قبل از ثبوت این مطلب ، اقدام بدادن شیر نکنبد بلکه باید طفل را کماکان پستان بگذارید.)
آیا ناخوش است؟ اطفال شیر خوار در ماههای اول، ممکن است گرفتار سرما خوردگی با عفونتهای روده ای بشوند ولی این عوارض با آب ریزی از بینی سرفه و با اسهال همراه خواهد بود. امراض دیگر نسبتا نادر میباشد ولی به هرحال اگر طفل سالم بنظر نمیرسد ، حتما اورا به طبیب ببرید.
آیا گریه طفل بعلت مدفوع یا خیس شدن کهنه هاست؟ بعضی اطفال شیر۔ خوار از خیس کردن با اجابت مزاج در کهنه های خود، فوق العاده ناراحت میشوند ولی برای بعضی دیگر مثل اینکه قضیه فرقی نمیکند ، ولی به هرحال میتوان کهنه هایش را تعویض کرد.
آیا سنجاق قفلی است؟ آیا سنجاق قفلی است که به طفل فرو رفته است چنین اتفاقی بسیار بسیار نادر است. کهنه هایش را باز کرده نگاه کنید . آیا سوء هضم است . حباب هوای معده طفل را میتوان با ایجاد آروغ خارج کرد. برای سوء هضم که همراه با استفراغ، مدفوع اسهالی سبزرنگ باشد.
در قبال گریه طفل چند سئوال ممکن است به فکر شما خطور نماید: آیا طفل گرسنه است؟ آیا خیس و تر شده است؟ آیا مریض است؟ آیا دل درد و سوءهاضمه دارد؛ آیا سنجاق قفلی به تنش فرو رفته است ؟ آیا لوس شده است و والدین معمولا به خستگی طفل هیچوقت فکر نمی کنند در حالیکه یکی از شایع ترین علل گربة طفل، خستگی است. جواب سئوالات فوق نسبتا آسان است و ذیلا یکی یکی توضیح داده میشود، ولی گریه زیادی در طب اطفال وجود دارد که بیان علل آنها مشکل است. در حقیقت هنگامیکه طفل به دو سه هفتگی رسید، اکثریت اطفال وخصوصا بچه اول ، گریه و نحسی های شدیدی دارد که اسامی مختلفی میتوان به انها داد ولی بیان علل حقبقی آن غیر مقدور است. اگر گریه های طفل منظم است در بعدازظهرها و شبها است میتوان آنرا کولبک با دل درد اگر همراه با درد و گاز و تورم شکم باشد نامید و اگر همراه با تورم شکم نباشد آنرا گریه های دوره ای هیجانی میگویند. اگر طفل وقت و بیوقت در طی شبانروز گریه بکند چاره ای نداریم جز اینکه او را «طفل نحس، بنامیم و اگر خیلی عصبی و ناراحت باشد او را طفل عصبانی، بخوانیم. آنچه میدانیم اینست که انواع گریه های فوق غالبا در ماههای اول وجود داشته و بتدریج قبل از سه ماهگی مرتفع میشود و ممکن است تمام انواع این گربه ها اشکال مختلفه یک حالت باشد: بدین معنی که ما خیال میکنیم که دوره تطابق دستگاههای عصبی او برای بعضی از بچه ها، این تطبیق با محبط به طرز آرام و ملایمی انجام میگیرد. در هر حال نکته ای که باید بخاطر بسپرید اینست که تمام این گربه ها موقتی بوده خیلی جدی و خطرناک نمیباشد.
گرسنگی - اعم از اینکه فرزند خود را با برنامه محدود، یا طبق برنامه دلخواه تغذیه کنید بعد از مدت کمی متوجه عادت روزانه اش خواهید شد. یعنی خواهید دانست که در چه ساعاتی از روز خیلی گرسنه میشود و در چه ساعاتی از خواب زودتر بیدار میگردد . ندانستن این نکات در تشخیص گرسنگی طفل بسیار مهم است.
اگر فی المثل فقط نصف مقدار معمولی شیرش را در یک وعده بخورد ، ممکن است دو ساعت بعد (بجای سه یا چهار ساعت هرروزه) از خواب بیدار شده گریه نماید . ولی این استدلال همیشه درست نیست . زیرا هر بچه ای، ولو اینکه نصف مقدار معمولی شپرش را خورده باشد ، ممکن است باز هم در نهایت راحتی تا چهار ساعت بخوابد.
اگر طفلی قسمت عمده مقدار شبر یک وعده اش را بخورد و کمتر از دو ساعت دیگر از خواب بیدار شده گریه نماید. احتمال گرسنه بودن طفل بسیار کم است (اگر در ظرف یک ساعت بعد از شیر خوردن از خواب بیدار شود ، خصوصا در بعدازظهرها و اوایل غروب، به احتمال قوی طفل مبتلا به کولیک و دل درد است) ولی اگر دوساعت و نیم الی سه ساعت بعد از شیر خوردن بیدار شود و گریه نماید ، احتمال گرسنگی بسیار زیاد است.
آیا ممکن است مقدار شیر گاو و یا شیر مادر برایش کم بوده یا تولید شیر مادر نقصان یافته باشد و اشتهای طفل بطور ناگهان، ازیک روز تا دو روز دیگر زیادتر نمیشود بلکه اگر چنین چیزی باشد، طفل باید از چند روز قبل تمام شیر بطریش را خورده بازهم مقدار بیشتری شیر مطالبه کرده باشد. بعلاوه میباید فقط کمی، نه خیلی زیاد زودتر از موعد مقرر از خواب بیدار شود. در بیشتر موارد، چند روز بعد از آنکه طفل بعلت گرسنگی زودتر از معمول از خواب بیدار شد بعد از هر وعده غذا شروع بگریه کردن مینماید.
مقدار تولید شیر در پستان مادر، بتدریج که احتیاج طفل بیشتر شد ، طبیعتا زیادتر میشود، هرچه بستانها کامل تر تخلیه شود و تولید شیر در آنها بیشتر میشود. البته در صورتیکه مادر بشدت خسته شده و یا به عللی نگرانی خاطر داشته باشد و تولید شیر در پستانهایش موقتا نقصان خواهد یافت .
مطالب فوق را میتوان بعنوان یک قانون و قاعده مهم بطریق ذیل خلاصه کرد:
مرتبه ای که شیر خورده است ، دوساعت قبل بوده باشد (یا حتی کمتر از دو ساعت بوده باشد مشروط بر اینکه در آخرین وعده مقدار بسیار کمی شیر خورده باشد، باید مجددا شیر دهید. اگر این مقدار شیر، سیر و ارضائش کند و طفل بخواب رود تشخیص گرسنگی طفل صحیح بوده است . اگر او کمتر از دو ساعت بعداز آخرین دفعه ای ک مقدار کافی شیر خورده است از خواب بیدار شود و گریه نماید ، احتمال گرسنگی طفل بسیار کم است . در این مورد، اگر برای شما قابل تحمل باشد ، بگذارید طفل ۱۵ الی بیست دقیقه گریه کند و یا گول زنکی به دهانش بگذارید و ببینید آیا مجدد طفل بخواب خواهد رفت و اگر گریه خود را بشدت ادامه میدهد ، شیر دادن طفل بی ضرراست. (اگر احیانا بکفایت شیر خود مشکوک هستید ، قبل از ثبوت این مطلب ، اقدام بدادن شیر نکنبد بلکه باید طفل را کماکان پستان بگذارید.)
آیا ناخوش است؟ اطفال شیر خوار در ماههای اول، ممکن است گرفتار سرما خوردگی با عفونتهای روده ای بشوند ولی این عوارض با آب ریزی از بینی سرفه و با اسهال همراه خواهد بود. امراض دیگر نسبتا نادر میباشد ولی به هرحال اگر طفل سالم بنظر نمیرسد ، حتما اورا به طبیب ببرید.
آیا گریه طفل بعلت مدفوع یا خیس شدن کهنه هاست؟ بعضی اطفال شیر۔ خوار از خیس کردن با اجابت مزاج در کهنه های خود، فوق العاده ناراحت میشوند ولی برای بعضی دیگر مثل اینکه قضیه فرقی نمیکند ، ولی به هرحال میتوان کهنه هایش را تعویض کرد.
آیا سنجاق قفلی است؟ آیا سنجاق قفلی است که به طفل فرو رفته است چنین اتفاقی بسیار بسیار نادر است. کهنه هایش را باز کرده نگاه کنید . آیا سوء هضم است . حباب هوای معده طفل را میتوان با ایجاد آروغ خارج کرد. برای سوء هضم که همراه با استفراغ، مدفوع اسهالی سبزرنگ باشد.
آیا خسته است؟
اگر کودکی برای مدت زیادی بیدار بماند .یا اگر بیش از حد معمول درجای غریب و با اشخاص نا مانوس باشد و یا اگر با پدر و مادرش برای مدت درازی بازی و تفریح نماید ، ممکن است خیلی ناراحت و خسته شود . این خستگی بجای آنکه خوابیدن طفل را تسهیل نماید ، آنرا مشکل و دشوار می سازد . اگر در این حالت، پدر و مادر یا اشخصاص غریبه ، بخواهند با حرف زدن، بازی کردن و تکان دادن بیشتر طفل ، او را تسلی دهند ، نتیجه آن بدتر خواهد بود . بعضی از کودکان چنان بار آمده اند که هرگز به آسانی بخواب نمیروند. در انتهای هر دوره بیداری، خستگی چنان طفل را ناراحت میکند که تا تسکین نیابد ورفع نشود، هرگز طفل نمیتواند بخوابد . بعلت این خستگی ، طفل گریه را سر میدهد و بعضی از آنها بشدت و با صدای بلند گریه میکنند سپس بتدریج با بطور ناگهانی، گریه طفل متوقف میشود و کودک بخواب میرود.
بنابراین اگر طفل شما بعداز مدتی بیدار ماندن و بعد از شیر خوردن گریه میکند، بظن قوی خسته است و باید او را بخوابانید . اگر لازم میدانید ، بگذارید برای مدت پانزده الی سی دقیقه گریه کند. بعضی از کودکان اگر بحالت آرام و بدون حرکت روی تختخوابشان قرار داده شوند، زودتر بخواب میروند . بعضی دیگر که خیلی خسته هستند، با حرکت ملایم و آهسته - مانند تکان خوردن در گهواره یا بغل شدن در آغوش مادر و راه بردن و غیره - (خصوصا در اطاق تاریک) زودتر تسکین بافته بخواب مبروند. من معتقدم گاهی بغل کردن و راه بردن طفل در مواردیکه بشدت خسته و ناراحت است بدون اشکال خواهد بود . ولی خواباندن هرروز؛ طفل به این ترتیب و ادامه آن برای هفته های متوالی و متمادی ، کار عاقلانه ای نیست زیرا طفل با این کار عادت میکند و هر روز بیش از روز قبل ، تقاضای انجام آنرا خواهد داشت.
نوزادان نحس- هر نوزادی ، خصوصا نوزاد اول ، در طی هفته های اول بعداز تولد ، چند مرتبه ای دچار حملات رنجی خواهد شد. عده ای از نوزادان ، بعضی روزها با اوقات به طرز شدیدی گریه و نحسی میکنند و معمولا این حملات گریه و تحسی طفل ، بعد از به خواب طولانی و بسیار سنگین است و خواب آنها گاهی بقدری است که طفل مانند تکه چوب با سنگ، میخوابد و بیدار کردن او تقریبا غیر ممکن است به علت حقیقی این عارضه هنوز شناخته نشده است که آیا بعلت سوء هاضمه ناشی از نارسائی دستگاه گوارشی یا بعلت تحریک پذیری و عدم ثبات دستگاه عصبی طفل است که هنوز بحد کامل رشد ننموده است . در هر حال این عارضه به هیچ وجه خطرناک نیست و با مرور زمان اصلاح شده بهبودی کامل میابد ولی تحمل آن برای پدر و مادر بسیار مشکل است.
برای تسکین حملات گریه و نحسی طفل، به اقدامات ذیل میتوان توجه شد:
اگر طبیب شما اجازه میدهد، گذاشتن گولزنک بدهان طفل ممکن است مؤثر واقع شود، یا بچه را خیلی محکم در پتویی بپیچید ( با قنداق کنید) . عقیده بعضی از مادران و بسیاری از ترسهای مجرب اینست که نوزادان نحس ترجیح میدهند که در جای خیلی تنگ و باریکی بخوابند - مانند تخت کوچک ، گهواره کوچکی که در صندلی عقب اتومبیل برای کودکان قرار داده میشود ، یا در جعبه ای که در اطراف آن پتوئی گذاشته شده باشد . امتحان کنید که آیا حرکت و تکان دادن ملایم طفل در درشکه یا گهواره در تسکین او مؤثر واقع می شود . گاهی راندن اتومبیل برای تسکین بچه هائیکه بشدت گریه و نحسی می نمایند ، معجزه میکند ولی به محض مراجعت بمنزل با توقف در سر چهار راه بعلت چراغ قرمز، طفل مجددا گریه را سر می دهد . کبف آب گرم ممکن است خیلی خوب باشد. گاهی اوقات صدای موسیقی و آهنگ ممکن است در آرام کردن طفل مؤثر واقع گردد. طبیب گاهی اوقات برای رفع این عارضه داروی مسکنی تجویز مینماید
نوزاد «عصبانی» - نوزاد عصبانی، نوزادی است که در هفته های اولیه بعداز تولد، بطرز شدیدی ناراحت و بیقرار بوده هرگز قادر به استراحت و آرامش نیست. به محض کمترین صدا یا کوچکترین تماسی با بدنش از جا میپرد. مثلا اگر روی تشک سفتی به پشت دراز کشیده باشد و ناگهان بپهلو بغلطد، یا اگر شخصی که او را بملابمت نگاه داشته و یا بغل کرده است ، یکدفعه و بطور ناگهانی حرکت سریعی بکند ، طفل بشدت میلرزد و از جا میپرده . چنین نوزادی معمولا از وان با لگن بزرگ حمام ، تا چند ماه اول بعداز تولد ، نفرت دارد و میترسد. نوزاد عصبانی ممکن است گرفتار کولیک (دل درد) با گریه های دوره ای هیجانی هم بشود.
نوزاد عصبانی ، محیط آرام ، صدای آهسته و رفتار ملایم را دوست دارد. باید اشخاص غریبه کمتر به اطاق او داخل شوند، باید در موقع بغل کردن محکم نگاه داشته شود، باید در موقعی که حمام داده میشود یا کهنه ها با لباسهایش را عوض میکنند ، روی متکای بزرگی که از پارچه پلاستیکی پوشانده شده باشد قرار بگیرد بطوریکه بتواند بغلتد ، یا در پتوی بزرگی پیچیده (با قنداق) شود، نوزاد عصبانی میل دارد روی شکم (مرد) در رختخواب کوچکی بخوابد. اطباء غالبا برای این نوزادان داروهای مسکن تجویز مینمایند.
دل درد سه ماهه و گریه های هیجانی- در این مبحث درباره دو مسئله ای که کاملا بهم شبیه و ممکن است بهم مربوط باشند، صحبت میکنیم. مسئله اول ، کولیک با دل درد شدید است . شکم نوزاد بشدت نفخ کرده بزرگ میشود ، پاهایش را روی شکم تا کرده سفت میکند ، بشدت فریاد میکشد و ممکن است از خود بادی هم خارج کند . مسئله دوم را که من گریه های دوره ای هیجانی اسم میگذارم عبارت از حالتی است که با وجودیکه طفل بقدر کافی شیر خورده است ، هر روز در موقع معین و منظمی ، برای مدت چند ساعت گریه میکند ، بدون اینکه هیچگونه علائم درد یا گاز شکم موجود باشد . چنین نوزادی با بغل کردن و راه بردن ممکن است تسکین یابد بعضی از نوزادان دل درد دارند ، بعضی ها گریه های هیجانی و برخی دیگر مخلوطی از هر دو دارند . این دو عارضه احتمالا با یکدیگر ارتباط داشته و دارای یک منشاء مشترکند ، زیرا هر دو در حدود دو تا چهارهفتگی شروع شده و در سه ماهگی بر طرف میشود . همچنین هر دو کسالت ، غالبا بین ساعات ۶ و ۱۰ بعد از ظهر رخ میدهد. معمولا قضیه از این قرار است : نوزاد در بیمارستان خیلی خوب و آرام بوده ولی چند روز بعد از مراجعت بمنزل ناگهان دچار حملات شدید گریه میشود که سه تا چهار ساعت متوالی طول میکشد . مادر کهنه هایش را عوض میکند، از این پهلو به ان پهلویش میکند، مختصری آب میدهد ولی هیچکدام تأثیر زیادی ندارد . بعداز یکی دو ساعت ، مادر فکر میکند شاید طفل زودتر از موعد مقرر گرسنه شده باشد لذا بک بطری شیر درست میکند و به دهان طفل میگذارد. طفل با اشتیاق فراوانی قدری از آنرا میخورد ولی ناگهان بطری را رها کرده گریه را دوباره سر میدهد . گاهی طفل مدت چهار ساعت تمام ، در فاصله وعده های شیر خوردن، گریه میکند و وقتی بطری شیرش را در وعده بعدی خورد ، بطور معجزه آسائی تسکین یافته آرام میشود.
بسیاری از اطفال شیر خوار در طی ماه های اول فقط چند مرتبه دچار این حمله میشوند. بر خلاف، بعضی از کودکان دیگر تا سه ماهگی، هرشب گرفتار این حملات میگردند ( به همین دلیل در موارد شدید، آنرا دل درد سه ماهه میگویند).
حملات دل درد و گریه های هیجانی نوزادی ممکن است خیلی منظم باشد ، یعنی طفل بعداز هر وعده شیر خوردن مانند فرشته معصومی میخوابد بغیر از یک موقع و آن بین ۶ تا ۱۰ بعدازظهر و یا ۲ تا ۶ بعدازظهر است که در آن مدت دائما گریه میکند و فریاد میکشد حملات بعضی از نوزادان دیگر ممکن است بطرز دیگری باشد، مثلا مادری میگوید که: «گریه میکند». طبیعتا این حالت بدی و شدت حالتی نیست که طفل تمام روز را میخوابد ولی در شب بمدت طولانی بیدار میماند و گریه میکند. بعضی از نوزادان دیگر ابتدا حملات گریه و دل درد خود را در روز شروع میکنند و بتدریج آنرا به شب منتقل مینمایند و گاهی بالعکس . گریه های مربوط بدل درد غالبا بلافاصله و گاهی نیم ساعت بعد از اثر خوردن شروع میشود بنابراین با گریه گرسنگی که همیشه قبل از شیر خوردن است و متفاوت خواهد.
مادر معمولا از این حملات و گریه های طفل خیلی نگران میشود و تصور میکند شاید واقعا کسالت یا ناراحتی شدیدی متوجه طفل شده است و نمیداند که طفل تا چه حد میتواند این جریان را تحمل نماید همچنین تا چه اندازه برای خودش (مادر) قابل تحمل است . نکته عجیب و جالب قضیه آنست که چنین طفلی از نقطه نظر جسمانی بخوبی رشد میکنید وزنش مرتبا و حتی بهتر از یک طفل متوسط ، أضافه میشود . بعلاوه بموقع گرسنه میشود. و اشتهایش دائم رو به زیاد است.
وقتی طفلی دچار دل درد میشود، مادر تصور خواهد کرد طرز تغذیه اش غلط است: اگر طفل شیر مادر میخورد ، مادر شیر خودش را علت ایجاد این عارضه مبداند . اگر طفل از شیر گاو تغذیه مینماید مادر تغییرات اساسی را در آن ضرور میداند مثلا تبدیل شبر تبخیر شده به شیر گاو تازه (یا شیر خشک) و یا تغییر شکر معمولی بنوع شکر بهتر، زیرا بچه همسایه آنطور تغذیه می شود . تغییر نوع شیر ممکن است موجب بهبودی بعضی از نوزادان بشود ولی در غالب نوزادان به هیچ وجه تأثیری ندارد. زیرا این نکته بسهولت قابل درک است که کیفیت شیر علت اساسی دل درد نیست. اگر اینطور باشد چرا طفل میتواند به آسانی و بسهولت و بدون عارضه ای ، چهار وعده از پنج وعده شیر را بخوبی هضم نماید و فقط در یک وعده - درشب - دچار دل درد وسوء هضم میشود؛ دل درد ممکن است در نوزادی که با شیر مادر یا شیر گاو و هر نوع شیر دیگری تغذیه مینماید اتفاق افتد. گاه گاهی آب پرتقال را علت دل درد تصور میکنند . در هر حال علت اصلی و … اساس حملات دل درد و گریه های هیجانی نوزادان معلوم نیست . حدس زده میشود که هر دو عارضه معلول تحریکات دوره ای دستگاه عصبی نارس و ناقص طفل باشد . در بعضی از این نوزادان حالت عصبانیت همیشه وجود دارد. با توجه باینکه حملات دل درد و گریه غالبا در اوایل غروب اتفاق می افتد، خستگی طفل ممکن است در ایجاد این عوارض سهمی داشته باشد. تا قبل از سه ماهگی ، طفل بجای آنکه از شدت خستگی و راحت تر بخوابد شاید با گریه کردن رفع خستگی میکند.
درمان دل درد - مهمترین نکاتی را که پدر و مادر باید در این مورد بداند اینست که این عارضه خیلی شایع است ، برای نوزاد خطر جدی و دائمی به هیچ وجه وجود ندارد ، غالبا در نوزادانی دیده میشود که بخوبی رشد و نمو نموده وزنشان مرتبا و منظما رو به افزایش است و حداکثر در سه ماهگی خود بخود از بین خواهد رفت و هرگز آثاری از خود بجای نخواهد گذاشت. اگر والدین بتوانند حقایق فوق را به ارامی و مسالمت بپذیرند ، قسمت عمده اشکالات و مبارزه بر طرف شده است.
اگر بعضی از این نوزادان، خصوصا نوزادان عصبانی ، زندگی آرام و ملایمی داشنه باشند، مانند : خوابانیدن آنها در اطاق آرام و ساکت، آهسته حرف زدن ، ندیدن اشخاص غریبه و مهمانان زیاد ، قلقلک ندادن آنها ، قرار دادن آنها در رختخواب نرم و صاف ، اجتناب از نقاط پر سر و صدا در خارج از منزل محققا در بهبود آنها تسریع میشود. و اگر در شهر زندگی میکنید و طفل خیلی عصبی و هیجانی است از منزل بیرون نبردن طفل برای بهبود کامل او مؤثر است. چنین نوزادانی، مانند نوزادان دیگر، احتباج بنوازش و مهربانی و مصاحبت داشته نیازمند لبخند گرم مادرند ولی باید تمام این امور با ملایمت و لطافت مخصوصی صورت گیرد. لازمست حباب هوای معده اش را بعد از هر وعده شیر خوردن خارج نمود . مادر باید بطور مرتب و منظمی با طبیب در تماس باشد . طبیب ممکن است داروهای مسکن تجویز نماید . داروهای مسکن خوب که مورد تجویز شده باشد، مضر نبوده عادت نمیاورد ، ولو اینکه ماههای متمادی از آن مصرف شود.
اما در صورتیکه تماس و مشاوره با طبیب میسر نباشد ، در منزل چه اقداماتی میتوان انجام داد:
در غالب موارد، گذاشتن گول زنگ بدهان طفل ، بسیار مؤثر واقع میشود ولی بعضی از مادران و اطباء گول زنک را نمی پسندند. این نوزادان معمولا از خوابیدن بر روی شکم دمرو) احساس راحتی میکنند و اگر به شکم روی زانوی مادر یا روی کیف آب گرم بخوابند یا پشت آنها ماساژ داده شود، درد آنها زودتر تسکین می یابد.
کیف آب گرم- درجه گرمای کیف آب گرم باید طوری باشد که اگر سطح درونی مچ دست را روی آن بگذارید، احساس داغی و ناراحتی ننمائید .
اگر شدت دل درد بقدری است که طفل را بیچاره کرده است، یک تنقیه گرم ممکن است مسکن بسیار مؤثر و مفیدی باشد. معالجه با تنقیه نباید بطور منظم صورت بگیرد و فقط برای موارد بسیار شدید دل درد است.
وقتی طفل دل درد دارد، آیا باید او را بغل کرد و بملایمت تکان داد و راه برد و بعلاوه اگر بغل کردن موجب تسکین گریه طفل هم بشود آیا اورا لوس نمیکند و امروزه، بر خلاف گذشته، چندان در فکر خطرات لوس کردن کودک نیستیم اگر طفلی بشدت درد می کشد و با بغل شدن دردش تسکین میاید ، طبیعی است هنگامی که دردی ندارد تقاضای بغل شدن هم نمی کند. بنابراین اگر طفلی از شدت دل درد مینالد و فریاد می کشد و با بغل شدن و تکان خوردن ، آرام می گیرد ، حتما این کار را انجام دهید . ولی اگر این اقدامات در آرام کردن او تأثبری نمی بخشد ، بهتر است از این کار خودداری نمائید تا بهر حال باین عمل عادت نکند.
نوزادانی که از درد رنج زیاد می برند و خیلی عصبی هستند باید از نظر پزشکی تحت مراقبت کامل قرار گیرند. در اکثر آنها این عوارض بتدریج که بزرگتر میشوند، بهبود میابد ولی بهر حال دو یا سه ماه اول برای آنها و برای والدینشان بسیار سخت و دشوار خواهد بود.
برای والدین بسیار سخت و دشوار است- اگر نوزادی عصبی است و دل درد دارد و ممکن است با بغل کردن او ، این عوارض تا حدی تسکین یابد ولی بعد از چند دقیقه ، مجددا از شدت درد فریاد خواهد کشید و ممکن است مانند مرغ سر بریده ، دست و پا بزند و اقدامات شما را که برای تسکین او بکار می برید نپذیرد، مثل اینکه از اقدامات و مساعی شما عصبانی شده باشد . این عکس العمل طفل ممکن است برای شما قابل تحمل نباشد و مراتب تأسف و ترحم شما را نسبت بار برانگیزد و چون نمیدانید برای تسکین و آرام کردن طفل چه باید بکنید ، خود احساس حقارت و بی کفایتی مینمائید. بتدریج که طفل عصبانی تر میشود، شاید تصور کنید طفل، شما را بعنوان پدر و مادری که قادر بتسکین او نیستید ، سرزنش می کند لذا پنهانی نزد خود نسبت به او عصبانی میشوید. از طرف دیگر از عصبانیت خود نسبت به این نوزاد ظریف و معصوم احساس شرمندگی خواهید کرد و با کوشش و فشار زیاد سعی می کنید این احساس را در خود خفه کنید و همین امر سبب عصبانیت و خود خوری شدید شما خواهد شد.
در چنین اوقاتی هر پدر و مادری عصبانی میشود لذا جای شرمندگی نباید باشد. اگر بتوانید این احساسات را اعتراف کنید و به اتفاق شوهرتان به این احساسات بخندید . بهتر و بیشتر میتوانید مقاومت کنید . نکته مهم دیگری که باید بدانید اینست که طفل هرگز نسبت بشما عصبانی نیست زیرا هنوز نمیتواند شخصیت فردی خود و شما را از هم تمیز دهد. طفل در ماه اول فقط مجموعه ایست از مقداری عصب و اعضاء و جوارح ، بنابراین هر نوع دردی که در بدنش بوجود آید، بطور خودکار (رفلکس) سبب دست و پا زدن او مبشود همانطوریکه دق کردن (ضربه زدن) زانویش موجب حرکت ساق پا می گردد.
اگر بعلت بدشانسی، طفل شما عصبی و نحس بوده دل درد فراوان داشته باشد و علی رغم تمام سعی خود و طبیب، درد و عوارض آن تسکین نیابد، شما باید به هر حال بفکر خودتان هم باشید. ممکن است شما از آن نوع مادرانی باشید که بعد از آنکه تمام اقداماتی را که در حیز قدرت شما بوده انجام داده اید و بعد از آنکه دریافتید این حالات عصبی و گریه های دیوانه وار طفل، مسئله جدی و خطرناکی نیست ، چندان ناراحت و دلواپس نشوید . اگر اینطور بار آمده اید، رفتار و عکس العمل شما قابل تقدیر است. ولی بسیاری از مادران از گریه و فریاد طفل ، خصوصا فرزند اول ، بشدت خسته شده از کوره در میروند . در این صورت مادر باید کار را طوری ترتیب دهد که لااقل هفته ای دو بار ( یا بیشتر اگر میسر باشد) از منزل و بچه دور باشد . شخصی را استخدام کنید ، با از دوست و همسایه خودتان تقاضا کنید بجای شما از طفل مواظبت نماید. اگر شما هم مانند همه مردم باشید در این کار تردید کرده خواهید گفت که: «چرا باید بچه را بشخص دیگری تحمیل کنم ؟ بعلاوه اگر از طفل دور باشم، دلم بیشتر شور خواهد زد . ولی شما نباید نسبت به مرخصی خود اینطور فکر کنید زیرا مسئله مهم برای خود شما ، بچه و شوهرتان اینست که از خستگی شدید روحی و جسمی خود جلوگیری نمائید.
اگر قادر باستخدام خدمتکار و یا دعوت شخص دیگری برای مراقبت از طفل نیستید، شوهرتان را، یک یا دو شب در هفته ، به مواظبت و توجه از طفل را دارید و خود برای گردش و سینما با دیدن بعضی از دوستان بیرون روید همچنین شوهرتان را تشویق کنید که او هم یکی دو شب در هفته را بهمان ترتیب بگردش و تفریح رود، زیرا برای شنیدن گریه های طفل ، به دو نفر احتیاج نیست. برای رفع خستگی می توانید گاهی دوستان را بمنزل دعوت کنید. در هر حال این مطلب را بدانید که هر چیز با اقدامی که تعادل سلامت شما را حفظ کند و از پریشانی و نگرانی شما جلوگیری نماید، برای بچه و خود شما و بقیه افراد خانواده نیز بسیار مهم است.
اگر کودکی برای مدت زیادی بیدار بماند .یا اگر بیش از حد معمول درجای غریب و با اشخاص نا مانوس باشد و یا اگر با پدر و مادرش برای مدت درازی بازی و تفریح نماید ، ممکن است خیلی ناراحت و خسته شود . این خستگی بجای آنکه خوابیدن طفل را تسهیل نماید ، آنرا مشکل و دشوار می سازد . اگر در این حالت، پدر و مادر یا اشخصاص غریبه ، بخواهند با حرف زدن، بازی کردن و تکان دادن بیشتر طفل ، او را تسلی دهند ، نتیجه آن بدتر خواهد بود . بعضی از کودکان چنان بار آمده اند که هرگز به آسانی بخواب نمیروند. در انتهای هر دوره بیداری، خستگی چنان طفل را ناراحت میکند که تا تسکین نیابد ورفع نشود، هرگز طفل نمیتواند بخوابد . بعلت این خستگی ، طفل گریه را سر میدهد و بعضی از آنها بشدت و با صدای بلند گریه میکنند سپس بتدریج با بطور ناگهانی، گریه طفل متوقف میشود و کودک بخواب میرود.
بنابراین اگر طفل شما بعداز مدتی بیدار ماندن و بعد از شیر خوردن گریه میکند، بظن قوی خسته است و باید او را بخوابانید . اگر لازم میدانید ، بگذارید برای مدت پانزده الی سی دقیقه گریه کند. بعضی از کودکان اگر بحالت آرام و بدون حرکت روی تختخوابشان قرار داده شوند، زودتر بخواب میروند . بعضی دیگر که خیلی خسته هستند، با حرکت ملایم و آهسته - مانند تکان خوردن در گهواره یا بغل شدن در آغوش مادر و راه بردن و غیره - (خصوصا در اطاق تاریک) زودتر تسکین بافته بخواب مبروند. من معتقدم گاهی بغل کردن و راه بردن طفل در مواردیکه بشدت خسته و ناراحت است بدون اشکال خواهد بود . ولی خواباندن هرروز؛ طفل به این ترتیب و ادامه آن برای هفته های متوالی و متمادی ، کار عاقلانه ای نیست زیرا طفل با این کار عادت میکند و هر روز بیش از روز قبل ، تقاضای انجام آنرا خواهد داشت.
نوزادان نحس- هر نوزادی ، خصوصا نوزاد اول ، در طی هفته های اول بعداز تولد ، چند مرتبه ای دچار حملات رنجی خواهد شد. عده ای از نوزادان ، بعضی روزها با اوقات به طرز شدیدی گریه و نحسی میکنند و معمولا این حملات گریه و تحسی طفل ، بعد از به خواب طولانی و بسیار سنگین است و خواب آنها گاهی بقدری است که طفل مانند تکه چوب با سنگ، میخوابد و بیدار کردن او تقریبا غیر ممکن است به علت حقیقی این عارضه هنوز شناخته نشده است که آیا بعلت سوء هاضمه ناشی از نارسائی دستگاه گوارشی یا بعلت تحریک پذیری و عدم ثبات دستگاه عصبی طفل است که هنوز بحد کامل رشد ننموده است . در هر حال این عارضه به هیچ وجه خطرناک نیست و با مرور زمان اصلاح شده بهبودی کامل میابد ولی تحمل آن برای پدر و مادر بسیار مشکل است.
برای تسکین حملات گریه و نحسی طفل، به اقدامات ذیل میتوان توجه شد:
اگر طبیب شما اجازه میدهد، گذاشتن گولزنک بدهان طفل ممکن است مؤثر واقع شود، یا بچه را خیلی محکم در پتویی بپیچید ( با قنداق کنید) . عقیده بعضی از مادران و بسیاری از ترسهای مجرب اینست که نوزادان نحس ترجیح میدهند که در جای خیلی تنگ و باریکی بخوابند - مانند تخت کوچک ، گهواره کوچکی که در صندلی عقب اتومبیل برای کودکان قرار داده میشود ، یا در جعبه ای که در اطراف آن پتوئی گذاشته شده باشد . امتحان کنید که آیا حرکت و تکان دادن ملایم طفل در درشکه یا گهواره در تسکین او مؤثر واقع می شود . گاهی راندن اتومبیل برای تسکین بچه هائیکه بشدت گریه و نحسی می نمایند ، معجزه میکند ولی به محض مراجعت بمنزل با توقف در سر چهار راه بعلت چراغ قرمز، طفل مجددا گریه را سر می دهد . کبف آب گرم ممکن است خیلی خوب باشد. گاهی اوقات صدای موسیقی و آهنگ ممکن است در آرام کردن طفل مؤثر واقع گردد. طبیب گاهی اوقات برای رفع این عارضه داروی مسکنی تجویز مینماید
نوزاد «عصبانی» - نوزاد عصبانی، نوزادی است که در هفته های اولیه بعداز تولد، بطرز شدیدی ناراحت و بیقرار بوده هرگز قادر به استراحت و آرامش نیست. به محض کمترین صدا یا کوچکترین تماسی با بدنش از جا میپرد. مثلا اگر روی تشک سفتی به پشت دراز کشیده باشد و ناگهان بپهلو بغلطد، یا اگر شخصی که او را بملابمت نگاه داشته و یا بغل کرده است ، یکدفعه و بطور ناگهانی حرکت سریعی بکند ، طفل بشدت میلرزد و از جا میپرده . چنین نوزادی معمولا از وان با لگن بزرگ حمام ، تا چند ماه اول بعداز تولد ، نفرت دارد و میترسد. نوزاد عصبانی ممکن است گرفتار کولیک (دل درد) با گریه های دوره ای هیجانی هم بشود.
نوزاد عصبانی ، محیط آرام ، صدای آهسته و رفتار ملایم را دوست دارد. باید اشخاص غریبه کمتر به اطاق او داخل شوند، باید در موقع بغل کردن محکم نگاه داشته شود، باید در موقعی که حمام داده میشود یا کهنه ها با لباسهایش را عوض میکنند ، روی متکای بزرگی که از پارچه پلاستیکی پوشانده شده باشد قرار بگیرد بطوریکه بتواند بغلتد ، یا در پتوی بزرگی پیچیده (با قنداق) شود، نوزاد عصبانی میل دارد روی شکم (مرد) در رختخواب کوچکی بخوابد. اطباء غالبا برای این نوزادان داروهای مسکن تجویز مینمایند.
دل درد سه ماهه و گریه های هیجانی- در این مبحث درباره دو مسئله ای که کاملا بهم شبیه و ممکن است بهم مربوط باشند، صحبت میکنیم. مسئله اول ، کولیک با دل درد شدید است . شکم نوزاد بشدت نفخ کرده بزرگ میشود ، پاهایش را روی شکم تا کرده سفت میکند ، بشدت فریاد میکشد و ممکن است از خود بادی هم خارج کند . مسئله دوم را که من گریه های دوره ای هیجانی اسم میگذارم عبارت از حالتی است که با وجودیکه طفل بقدر کافی شیر خورده است ، هر روز در موقع معین و منظمی ، برای مدت چند ساعت گریه میکند ، بدون اینکه هیچگونه علائم درد یا گاز شکم موجود باشد . چنین نوزادی با بغل کردن و راه بردن ممکن است تسکین یابد بعضی از نوزادان دل درد دارند ، بعضی ها گریه های هیجانی و برخی دیگر مخلوطی از هر دو دارند . این دو عارضه احتمالا با یکدیگر ارتباط داشته و دارای یک منشاء مشترکند ، زیرا هر دو در حدود دو تا چهارهفتگی شروع شده و در سه ماهگی بر طرف میشود . همچنین هر دو کسالت ، غالبا بین ساعات ۶ و ۱۰ بعد از ظهر رخ میدهد. معمولا قضیه از این قرار است : نوزاد در بیمارستان خیلی خوب و آرام بوده ولی چند روز بعد از مراجعت بمنزل ناگهان دچار حملات شدید گریه میشود که سه تا چهار ساعت متوالی طول میکشد . مادر کهنه هایش را عوض میکند، از این پهلو به ان پهلویش میکند، مختصری آب میدهد ولی هیچکدام تأثیر زیادی ندارد . بعداز یکی دو ساعت ، مادر فکر میکند شاید طفل زودتر از موعد مقرر گرسنه شده باشد لذا بک بطری شیر درست میکند و به دهان طفل میگذارد. طفل با اشتیاق فراوانی قدری از آنرا میخورد ولی ناگهان بطری را رها کرده گریه را دوباره سر میدهد . گاهی طفل مدت چهار ساعت تمام ، در فاصله وعده های شیر خوردن، گریه میکند و وقتی بطری شیرش را در وعده بعدی خورد ، بطور معجزه آسائی تسکین یافته آرام میشود.
بسیاری از اطفال شیر خوار در طی ماه های اول فقط چند مرتبه دچار این حمله میشوند. بر خلاف، بعضی از کودکان دیگر تا سه ماهگی، هرشب گرفتار این حملات میگردند ( به همین دلیل در موارد شدید، آنرا دل درد سه ماهه میگویند).
حملات دل درد و گریه های هیجانی نوزادی ممکن است خیلی منظم باشد ، یعنی طفل بعداز هر وعده شیر خوردن مانند فرشته معصومی میخوابد بغیر از یک موقع و آن بین ۶ تا ۱۰ بعدازظهر و یا ۲ تا ۶ بعدازظهر است که در آن مدت دائما گریه میکند و فریاد میکشد حملات بعضی از نوزادان دیگر ممکن است بطرز دیگری باشد، مثلا مادری میگوید که: «گریه میکند». طبیعتا این حالت بدی و شدت حالتی نیست که طفل تمام روز را میخوابد ولی در شب بمدت طولانی بیدار میماند و گریه میکند. بعضی از نوزادان دیگر ابتدا حملات گریه و دل درد خود را در روز شروع میکنند و بتدریج آنرا به شب منتقل مینمایند و گاهی بالعکس . گریه های مربوط بدل درد غالبا بلافاصله و گاهی نیم ساعت بعد از اثر خوردن شروع میشود بنابراین با گریه گرسنگی که همیشه قبل از شیر خوردن است و متفاوت خواهد.
مادر معمولا از این حملات و گریه های طفل خیلی نگران میشود و تصور میکند شاید واقعا کسالت یا ناراحتی شدیدی متوجه طفل شده است و نمیداند که طفل تا چه حد میتواند این جریان را تحمل نماید همچنین تا چه اندازه برای خودش (مادر) قابل تحمل است . نکته عجیب و جالب قضیه آنست که چنین طفلی از نقطه نظر جسمانی بخوبی رشد میکنید وزنش مرتبا و حتی بهتر از یک طفل متوسط ، أضافه میشود . بعلاوه بموقع گرسنه میشود. و اشتهایش دائم رو به زیاد است.
وقتی طفلی دچار دل درد میشود، مادر تصور خواهد کرد طرز تغذیه اش غلط است: اگر طفل شیر مادر میخورد ، مادر شیر خودش را علت ایجاد این عارضه مبداند . اگر طفل از شیر گاو تغذیه مینماید مادر تغییرات اساسی را در آن ضرور میداند مثلا تبدیل شبر تبخیر شده به شیر گاو تازه (یا شیر خشک) و یا تغییر شکر معمولی بنوع شکر بهتر، زیرا بچه همسایه آنطور تغذیه می شود . تغییر نوع شیر ممکن است موجب بهبودی بعضی از نوزادان بشود ولی در غالب نوزادان به هیچ وجه تأثیری ندارد. زیرا این نکته بسهولت قابل درک است که کیفیت شیر علت اساسی دل درد نیست. اگر اینطور باشد چرا طفل میتواند به آسانی و بسهولت و بدون عارضه ای ، چهار وعده از پنج وعده شیر را بخوبی هضم نماید و فقط در یک وعده - درشب - دچار دل درد وسوء هضم میشود؛ دل درد ممکن است در نوزادی که با شیر مادر یا شیر گاو و هر نوع شیر دیگری تغذیه مینماید اتفاق افتد. گاه گاهی آب پرتقال را علت دل درد تصور میکنند . در هر حال علت اصلی و … اساس حملات دل درد و گریه های هیجانی نوزادان معلوم نیست . حدس زده میشود که هر دو عارضه معلول تحریکات دوره ای دستگاه عصبی نارس و ناقص طفل باشد . در بعضی از این نوزادان حالت عصبانیت همیشه وجود دارد. با توجه باینکه حملات دل درد و گریه غالبا در اوایل غروب اتفاق می افتد، خستگی طفل ممکن است در ایجاد این عوارض سهمی داشته باشد. تا قبل از سه ماهگی ، طفل بجای آنکه از شدت خستگی و راحت تر بخوابد شاید با گریه کردن رفع خستگی میکند.
درمان دل درد - مهمترین نکاتی را که پدر و مادر باید در این مورد بداند اینست که این عارضه خیلی شایع است ، برای نوزاد خطر جدی و دائمی به هیچ وجه وجود ندارد ، غالبا در نوزادانی دیده میشود که بخوبی رشد و نمو نموده وزنشان مرتبا و منظما رو به افزایش است و حداکثر در سه ماهگی خود بخود از بین خواهد رفت و هرگز آثاری از خود بجای نخواهد گذاشت. اگر والدین بتوانند حقایق فوق را به ارامی و مسالمت بپذیرند ، قسمت عمده اشکالات و مبارزه بر طرف شده است.
اگر بعضی از این نوزادان، خصوصا نوزادان عصبانی ، زندگی آرام و ملایمی داشنه باشند، مانند : خوابانیدن آنها در اطاق آرام و ساکت، آهسته حرف زدن ، ندیدن اشخاص غریبه و مهمانان زیاد ، قلقلک ندادن آنها ، قرار دادن آنها در رختخواب نرم و صاف ، اجتناب از نقاط پر سر و صدا در خارج از منزل محققا در بهبود آنها تسریع میشود. و اگر در شهر زندگی میکنید و طفل خیلی عصبی و هیجانی است از منزل بیرون نبردن طفل برای بهبود کامل او مؤثر است. چنین نوزادانی، مانند نوزادان دیگر، احتباج بنوازش و مهربانی و مصاحبت داشته نیازمند لبخند گرم مادرند ولی باید تمام این امور با ملایمت و لطافت مخصوصی صورت گیرد. لازمست حباب هوای معده اش را بعد از هر وعده شیر خوردن خارج نمود . مادر باید بطور مرتب و منظمی با طبیب در تماس باشد . طبیب ممکن است داروهای مسکن تجویز نماید . داروهای مسکن خوب که مورد تجویز شده باشد، مضر نبوده عادت نمیاورد ، ولو اینکه ماههای متمادی از آن مصرف شود.
اما در صورتیکه تماس و مشاوره با طبیب میسر نباشد ، در منزل چه اقداماتی میتوان انجام داد:
در غالب موارد، گذاشتن گول زنگ بدهان طفل ، بسیار مؤثر واقع میشود ولی بعضی از مادران و اطباء گول زنک را نمی پسندند. این نوزادان معمولا از خوابیدن بر روی شکم دمرو) احساس راحتی میکنند و اگر به شکم روی زانوی مادر یا روی کیف آب گرم بخوابند یا پشت آنها ماساژ داده شود، درد آنها زودتر تسکین می یابد.
کیف آب گرم- درجه گرمای کیف آب گرم باید طوری باشد که اگر سطح درونی مچ دست را روی آن بگذارید، احساس داغی و ناراحتی ننمائید .
اگر شدت دل درد بقدری است که طفل را بیچاره کرده است، یک تنقیه گرم ممکن است مسکن بسیار مؤثر و مفیدی باشد. معالجه با تنقیه نباید بطور منظم صورت بگیرد و فقط برای موارد بسیار شدید دل درد است.
وقتی طفل دل درد دارد، آیا باید او را بغل کرد و بملایمت تکان داد و راه برد و بعلاوه اگر بغل کردن موجب تسکین گریه طفل هم بشود آیا اورا لوس نمیکند و امروزه، بر خلاف گذشته، چندان در فکر خطرات لوس کردن کودک نیستیم اگر طفلی بشدت درد می کشد و با بغل شدن دردش تسکین میاید ، طبیعی است هنگامی که دردی ندارد تقاضای بغل شدن هم نمی کند. بنابراین اگر طفلی از شدت دل درد مینالد و فریاد می کشد و با بغل شدن و تکان خوردن ، آرام می گیرد ، حتما این کار را انجام دهید . ولی اگر این اقدامات در آرام کردن او تأثبری نمی بخشد ، بهتر است از این کار خودداری نمائید تا بهر حال باین عمل عادت نکند.
نوزادانی که از درد رنج زیاد می برند و خیلی عصبی هستند باید از نظر پزشکی تحت مراقبت کامل قرار گیرند. در اکثر آنها این عوارض بتدریج که بزرگتر میشوند، بهبود میابد ولی بهر حال دو یا سه ماه اول برای آنها و برای والدینشان بسیار سخت و دشوار خواهد بود.
برای والدین بسیار سخت و دشوار است- اگر نوزادی عصبی است و دل درد دارد و ممکن است با بغل کردن او ، این عوارض تا حدی تسکین یابد ولی بعد از چند دقیقه ، مجددا از شدت درد فریاد خواهد کشید و ممکن است مانند مرغ سر بریده ، دست و پا بزند و اقدامات شما را که برای تسکین او بکار می برید نپذیرد، مثل اینکه از اقدامات و مساعی شما عصبانی شده باشد . این عکس العمل طفل ممکن است برای شما قابل تحمل نباشد و مراتب تأسف و ترحم شما را نسبت بار برانگیزد و چون نمیدانید برای تسکین و آرام کردن طفل چه باید بکنید ، خود احساس حقارت و بی کفایتی مینمائید. بتدریج که طفل عصبانی تر میشود، شاید تصور کنید طفل، شما را بعنوان پدر و مادری که قادر بتسکین او نیستید ، سرزنش می کند لذا پنهانی نزد خود نسبت به او عصبانی میشوید. از طرف دیگر از عصبانیت خود نسبت به این نوزاد ظریف و معصوم احساس شرمندگی خواهید کرد و با کوشش و فشار زیاد سعی می کنید این احساس را در خود خفه کنید و همین امر سبب عصبانیت و خود خوری شدید شما خواهد شد.
در چنین اوقاتی هر پدر و مادری عصبانی میشود لذا جای شرمندگی نباید باشد. اگر بتوانید این احساسات را اعتراف کنید و به اتفاق شوهرتان به این احساسات بخندید . بهتر و بیشتر میتوانید مقاومت کنید . نکته مهم دیگری که باید بدانید اینست که طفل هرگز نسبت بشما عصبانی نیست زیرا هنوز نمیتواند شخصیت فردی خود و شما را از هم تمیز دهد. طفل در ماه اول فقط مجموعه ایست از مقداری عصب و اعضاء و جوارح ، بنابراین هر نوع دردی که در بدنش بوجود آید، بطور خودکار (رفلکس) سبب دست و پا زدن او مبشود همانطوریکه دق کردن (ضربه زدن) زانویش موجب حرکت ساق پا می گردد.
اگر بعلت بدشانسی، طفل شما عصبی و نحس بوده دل درد فراوان داشته باشد و علی رغم تمام سعی خود و طبیب، درد و عوارض آن تسکین نیابد، شما باید به هر حال بفکر خودتان هم باشید. ممکن است شما از آن نوع مادرانی باشید که بعد از آنکه تمام اقداماتی را که در حیز قدرت شما بوده انجام داده اید و بعد از آنکه دریافتید این حالات عصبی و گریه های دیوانه وار طفل، مسئله جدی و خطرناکی نیست ، چندان ناراحت و دلواپس نشوید . اگر اینطور بار آمده اید، رفتار و عکس العمل شما قابل تقدیر است. ولی بسیاری از مادران از گریه و فریاد طفل ، خصوصا فرزند اول ، بشدت خسته شده از کوره در میروند . در این صورت مادر باید کار را طوری ترتیب دهد که لااقل هفته ای دو بار ( یا بیشتر اگر میسر باشد) از منزل و بچه دور باشد . شخصی را استخدام کنید ، با از دوست و همسایه خودتان تقاضا کنید بجای شما از طفل مواظبت نماید. اگر شما هم مانند همه مردم باشید در این کار تردید کرده خواهید گفت که: «چرا باید بچه را بشخص دیگری تحمیل کنم ؟ بعلاوه اگر از طفل دور باشم، دلم بیشتر شور خواهد زد . ولی شما نباید نسبت به مرخصی خود اینطور فکر کنید زیرا مسئله مهم برای خود شما ، بچه و شوهرتان اینست که از خستگی شدید روحی و جسمی خود جلوگیری نمائید.
اگر قادر باستخدام خدمتکار و یا دعوت شخص دیگری برای مراقبت از طفل نیستید، شوهرتان را، یک یا دو شب در هفته ، به مواظبت و توجه از طفل را دارید و خود برای گردش و سینما با دیدن بعضی از دوستان بیرون روید همچنین شوهرتان را تشویق کنید که او هم یکی دو شب در هفته را بهمان ترتیب بگردش و تفریح رود، زیرا برای شنیدن گریه های طفل ، به دو نفر احتیاج نیست. برای رفع خستگی می توانید گاهی دوستان را بمنزل دعوت کنید. در هر حال این مطلب را بدانید که هر چیز با اقدامی که تعادل سلامت شما را حفظ کند و از پریشانی و نگرانی شما جلوگیری نماید، برای بچه و خود شما و بقیه افراد خانواده نیز بسیار مهم است.
منبع:
از من بپرس
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼