مرتب کردن اتاق کودک، چگونه تشویقشان کنید؟
دانستن اینکه چطور نظم ببخشیم و این نظم را حفظ کنیم، آنها را در چالشهای بزرگسالی در حاشیه امن قرار میدهد.
هر صبح جمعه و روزهای تعطیل بر سر این موضوع جنگ به پا میشود. چه بسا مادر و پدر یا هردو برای اولین بار با ملایمت بگویند که: «خیلی خب بچه ها وقتشه که اتاقهاتون رو تمیز کنید». بچه ها نق میزنند، وقت تلف میکنند، گیج میشوند، یا یکباره دست از کار میکشند. بچه ها اول صبح باتذکر با صدای بلند و اصرار والدینشان عصبانی میشوند. «چند بار باید بهت بگم این آشغالها رو جمع و جور کنی؟ یا همین حالا انجامش میدی یا هیچوقت!»
والدین احساس میکنند برخی قانونها را باید تحمیل کرد. بچه ها میخواهند اتاقشان قلمروی -بهم ریخته ی- خودشان باشد. این موضوع سرآغاز جنگ میشود. تهدیدها شروع میشود. بچه ها تا حدی تسلیم میشوند. والدین مدام اوقات تلخی میکنند. مدام بدخُلقی پیش میآید. والدین برخی اوقات منصرف میشوند یا از فرط ناامیدی خودشان بیشتر کارها را انجام میدهند. برخی اوقات هم بچه ها کارهایشان را تا جایی که لازم است انجام میدهند، اگر فقط والدین بالای سرشان نایستند، یا از نتیجه گیری پرهیز کنند، یا بچه ها را به کارهایی مشغول کنند که برایشان بیشتر جالب است. تا یکشنبه ی بعد و راند بعدی.
چرا این همه دردسر؟ چون این کار ماست. آموزش کودکانمان برای اینکه برنامه هایشان ردیف باشد، چه آنها اتاق شخصی داشته باشند و چه کنج دنجی برای خودشان، اندوخته ی مهمی برای بلوغ در مهارتهایشان محسوب میشود.
عادت دادن به نظم، پیشبینی پذیری و ثبات در زندگی را برایشان فراهم میسازد. دانستن اینکه چطور نظم ببخشیم و این نظم را حفظ کنیم، آنها را در چالشهای بزرگسالی در حاشیه امن قرار میدهد.مرتب کردن رختخواب در زمانهای دشوار، ممکن است چیزی جزئی به نظر بیاید؛اما دانستن اینکه چطور در میان جنب و جوش و بدو بدوها پیش برویم و مکان دنج خودمان را داشته باشیم، مهارتهایی هستند که ما در زمانهای سختی بهدست میآوریم.
اصرار به بچه ها برای مرتب چیدن وسایل،ایندرسرا به آنها میدهد که نسبت به چیزها مسئولیتپذیر باشند. وقتی به آنها نشان دهیم که چطور مراقب وسایلشان باشند، وقتی به آنها یاد بدهیم که چطور وسایل معیوب رابازیابی یا تعمیر کنند، وقتی که تشویقشان میکنیم به چیزی که برایشان ارزشمند است سروسامان بدهند، خلاصهای از مفهوم «مسئولیت پذیری» نسبت به مجموعه ی مشخصی از کارها را برایشان می سازیم.
شروع آموزش به بچه ها برای عمل به وظایف و تکالیفشان اصلا شرمآور نیست، مراقبت از چیزها جای خوشحالی دارد. مراقبت عاشقانه از آنچه به ما داده شده است، راهی است که عشقی را کهآدمها به ما نثار کردهاند، به خودشان بازگردانیم.
آن دسته افرادی که به صورت حرفهای موفق هستند، تمایل دارند کسانی باشند که بدانند چطور افراد، پول و امور را مدیریت کنند. آموزشبه کودکانمان که چطور قاعده مند، در آرامش، به صورت مدام ولی بی عجله منظم باشند، آنها را به تسلط بر یکی از این سه ساحت مهارتیِ بااهمیت مشارکت میدهد. به کودکانتان آموزش دهید چطور امروز را سازماندهی کنند و میتوانید مطمئن باشید که در حرفهی فردایشان هم موفق میشوند.
مثالهایی برای بهبود وضعیت- حداقل یک کم
یک مثال خوب بزنید. (این کار اولین قدم است.) بچه ها به آنچه انجام میدهیم، خیلی بیشتر از آنچه میگوییم حساساند و عکسالعمل نشان میدهند. آیا شما به خانهی خود افتخار میکنید؟ وسایل شخصیِ خود را منظم میکنید؟ رفتارتان در قبال وظایف روزانهی خانهداری، مثبت است؟ اگر پاسختان آریست، پس پیروز میدان شدهاید. بچهها آنچه را که انجام میدهید با پوست و گوشتشان درمییابند. آنچه را بهطور معمول انجامش میدهید، آنها هم بهعنوان چیزی معمول و مورد انتظار میبینند.
به بچه ها حس غرور نسبت به مکان را بدهید. بچه هایی که احساس کنند فضایشان خاص خود آنهاست (چه کل اتاق، چه گوشه یا قفسهای از آن) با احتمال بیشتری آن را خوب نگه میدارند. در پی راههایی باشید که خودشان بر فضای خودنظارت داشته باشند که وسایل را کجا بچینند و تصمیم بگیرند محیطشان چطور بهنظر برسد. هزینها ی ندارد اگر که بگذارید مبلمان را از نو بچینند یا کمد را رنگ کنند، یا حتی بعضاً تختههای جدید بخرند. آنها میتوانند جعبه ها را دکور بزنند تا قفسه های خودشان را داشته باشند و انتخاب کنند که چه عکسهایی روی دیوار بزنند.
به طور شفاف توضیح بدهید که داشتن اتاق تمیز به چه معنی است. یک لیست کاری برای بچهها درست کنید که با تصاویر و کلمات ساده به کارها اشاره کند.
- رختخوابات را جمع کن
- لباس چرکهایت را در سطل بینداز.
- لباسهایت را آویزان کن.
- اسباببازی و وسایل را از زیر دست و پا جمع کن.
- کف اطاق را جاروبرقی بکش.
- همین الان انجامشان بده.
جایی برای همه چیز و همه چیز سر جای خودشان. اگر هرچیز برای خودش جا داشته باشد، کار ما راحتتر است. برای بچه ها جعبه و صندوقچه تهیه کنید. با همدیگر روی آنها برچسب بزنید و تصمیم بگیرید که چه چیز کجا قرار بگیرد.
شرایطش را فراهم کنید. ارتفاع قفسه ها باید پایین باشد. اگر بچههایتان به حد کافی وسایل مورد نیاز را دارند، چهبسا برای مرتب کردن آنچه وارد اتاقش میشود،لازم باشد چیزهایی را از اتاق خارج کند. اگر کودکی پیراهن نو میگیرد، یک کهنهاش به موسسه یا خیریهای اهدا بشود. وجود یک اسباببازیِ جدید به معنی این است که یک قدیمیاش بایستی از رده خارج بشود. این کار نهتنها بچهها را از غرق شدن در نخوت مالکیت حفظ میکند، همچنین به آنها یاد میدهد که از کنار گذاشتن چیزها احساس خوبی کنند.اگر قانونِ یکی-در برابر-یکی در خانوادهی شما معنی ندارد، بهصورت دورهایروزی را بهشکل برنامهریزیشده برای کنار گذاشتن یا دور انداختنِ چیزهای مستعمل و زهوار در رفته و بیارزش و شکسته اختصاص دهید. البته برای چیزهای خاص میشود استثنا قائل شد. هرچیزی که البته چیزی که مطلقا «خاص» باشد.
وظایف خانه را در ابتدا باهمدیگر انجام دهید. نظارت از روی صندلی، به اندازهی مشارکت فعال در کار تأثیر نمیکند. انتظارات معقول داشته باشید و به آنها نشان دهید چطور میشود انجامش داد. چنانچه در کارشان مهارت پیدا کردند و دیگر لازم نبود قدم به قدم تشویقشان کنید، میتوانید موسیقی و ضربآهنگ را در لیستتان وارد کنید. نیز از زمان تمیز کردن اتاق برای گفتگو هم میتوانید استفاده کنید.
برای سلامتی و امنیت، معیارهای معقول تهیه کنید. زدودن خطرهای سلامتی ناشی از زباله، ظرفهای کثیف، و رختشویخانهچیزی نیتس که بر سر آن چانهزنی کرد. لیوانهای شکسته و خروجیهای دربَسته هم میتواند امنیت و سلامتی را به خطر اندازد.
قانونهای متفاوت برای بچه های بزرگتر
از جلوی بچه هایی که پیش از رسیدن به نوجوانی یاد گرفته باشند چطور اتاق را مرتب کنند، کنار بکشید.
برای کودکان و نوجوانان معمول است که والدینشان را از خودشان دور کنند. آنها احتیاج به حریم خصوصی دارند. آنها گوشهای از دنیا را میخواهند تا بتوانند بر آن ادعای مالکیت کنند. آنها خواهان کنترل بیشتری بر محیطشان هستند. لباسهای پخش و پلا در کف اتاق، کُپه جورابهای کثیف، انبوه سیدی، و کاغذهای باطله علایم استقلال آنهاست. دراشتیاق شدیدشان به اثبات این استقلال میتوانند هر کاری که دلشان میخواهد انجام دهند و این اتفاق بزرگترهای پیرامون آنها را میرنجاند.
معیارهای سلامتی و امنیت و قفل کردن درها را بارها به آنها تأکید کنید. وقتی نتوانند یک پیراهن تمیز پیدا کنند، چطور میتوانید مراقبشان باشید؟ شاید برای تهییج کودک به رفتن بهرختشویخانه، چیزی نداشته باشید.اسثنائاً اگر به دلایلیفکر میکنید چیز خطرناک یا غیرقانونی ممکن است در آنجاوجود داشته باشد، برای کشف این موارد آنها را از آن مکان دور کنید. در این موارد تمام شرط و قولها منتفی است. زمان بررسیِ سرزده از اتاق است.
در غیر اینصورت به آنها اعتماد داشته باشید. اگر به آنها خوب آموزش داده باشید، درسها در اندک زمانی در وجودشان نهادینه میشود. بسیاری والدین حیرتزده شده اند از اینکه می بینند نوجوانان شلخته ی آنها به محض اینکه به سمت اتاق شخصیِ خودشان راه میافتند، به خانه دارهایی دقیق و وسواسی بدل می شوند.
منبع:
کودک و نوجوان
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼