انجام تکالیف مدرسه کودکان، وقتی از زیرش درمی روند
گرچه، تشخیص اینکه کودک، برای فرارکردن از کار به بازیگوشی میپردازد، بسیار ساده است، ولی بسیار اهمیت دارد که ابتدا دلایل اینگونه رفتار را رد کنیم.
کودک شما به ندرت کارهای روزانه مدرسهاش را در زمانی که معلم تعیین کرده، تمام میکند؛ برگههایش را نیمهکاره تحویل میدهد، کارهای مدرسهاش را به خانهاش میآورد، از وقت اضافیاش برای تمامکردن کار مدرسه استفاده میکند. این یکی از معمولترین مشکلات تحصیلی است که والدین از آن شکایت دارند. دلایل زیادی برای این مشکل وجود دارد. کودک، ممکن است انگیزه انجام کار در حد توانش را نداشته باشد و گاهی دیده شده است که کودک، انگیزه کافی دارد، ولی آنقدر سربههواست که به آسانی حواسش پرت میشود و نمیتواند به طور متمرکز، عمل کند. اگر کودکتان در آن موضوع درسی خاص مشکل دارد، ممکن است به روند آموزش آشنا نباشد و یا روش انجام تکالیف را نداند. اگر کودکتان از مهارتهای موردنیاز برخوردار نباشد، بنابراین، هرگز نخواهد توانست کارش را به پایان برساند. در بعضی موارد، کودکان به دلیل دستخط یا طرز نوشتنشان کند کار میکنند. بعضی دیگر، به طور کلی، آرامتر مینویسند و آهستهتر از دیگران شکل حروف را میکشند. بعضی دیگر از دانشآموزان، به زمان بیشتری نیاز دارند تا بتوانند آنچه را که در ذهنشان است بر روی کاغذ منتقل کنند. گاهی آنقدر ذهن کودک به مشکلات خانوادگی یا شخصی مشغول است که نمیتواند بر روی کار کلاسیاش متمرکز شود، ولی بسیاری از کودکان فقط به علت بیحوصلگی و یا تنبلی کارهای مدرسهشان را انجام نمی-دهند. خلاصه اینکه، بسیاری از آنها فقط «از زیرکار در میروند»
1- درباره مسأله تحقیق و بررسی کنید
گرچه، تشخیص اینکه کودک، برای فرارکردن از کار به بازیگوشی میپردازد، بسیار ساده است، ولی بسیار اهمیت دارد که ابتدا دلایل اینگونه رفتار را رد کنیم.
2- با کودک و معلم صحبت کنید
درست مثل هر مشکل تحصیلی دیگر، این مشکل هم باید میان دو طرف اصلی درگیر با مسأله، مطرح و بحث شود. با کمک کودک و معلم دریابید که آیا مسأله بازیگوشی، به تازگی به وجود آمده یا مدتها است که وجود دارد. تعیین کنید که آیا فقط در دروس یا سر کلاس خاصی اینگونه رفتار پیش میآید یا این مشکل در همه دروس وجود دارد.
3- درباره سطح عملکرد کودک تحقیق کنید
تعیین کنید آیا سطح درسی و آگاهیهای مهارتی کودک در حد انتظارات معلم هست یا نه. آیا کودک مشکل یادگیری دارد؟ در صورت لزوم، از یک متخصص بخواهید تا مهارتهای یادگیری کودک را بیازماید.
4- سطح یادگیری کودک را با سطح کلاس هماهنگ کنید
اگر کودک شما درگیر مسائل و دروسی است که برای او خیلی مشکل است، باید او را در سطح کلاسی پایینتری بنشانید تا این نقص برطرف شود. معلم میتواند تغییرات لازم را اعمال کند. اگر بین سطح کلاس و سطح یادگیری کودک، اختلاف فاحشی وجود دارد، شاید به کمک یک متخصص نیاز باشد. کودکی که ناتوانیهای یادگیری، اختلاف رفتاری و یا کمبود توجه دارد، ممکن است نیازمند اقدامات بیشتری برای فراهمشدن زمینه موفقیت باشد.
5- انتظارات را تغییر دهید
با معلم درباره اینکه کودک را به کلاس سطح پایینتری منتقل کنید، صحبت کنید و از او خواهش کنید کمبودهای درسی او را تا حد امکان جبران کند.
6- کودک را از لحاظ درسی تقویت کنید
در صورتی که ضعف کودک در یک محدوده خاص باشد، میتوانید با استفاده از کلاسهای تقویتی یا معلم خصوصی شرایط را بهتر کنید.
7- به کودک فرصت کافی بدهید
بسیاری از کودکان میتوانند کاری را که از آنها خواسته شده انجام دهند، ولی به فرصت بیشتری نیازمندند. با کمک معلم کودک، تعیین کنید که کودک برای انجام هر کار چهقدر وقت دارد، به طوری که در آن زمان، کودک بتواند با خیال راحت کارش را به پایان برساند.
8- سختگیریها را کمتر کنید
برای کودکانی که در نوشتن مشکل دارند و یا در انتقال افکارشان در روی کاغذ کند هستند، زمان بیشتری برای انجام کار درنظر بگیرید. افزون بر این، میتوانید به اینگونه دانشآموزان اجازه دهید که با مداد بنویسند و یا روشهای تندنویسی را بیاموزند.
9- در صورت لزوم، پشتیبانیهای ویژه را به کار ببرید
اگر کودک دچار ناتوانی در یادگیری، کمبود توجه و یا دچار یک مسأله عاطفی است که کار مدرسه او را تحت تأثیر قرار میدهد، باید برای کمک به او پشتیبانیهای ویژهای به عمل آورید تا بتواند در مدرسه عملکرد بهتری داشته باشد. اگر کودک دچار ناتوانی در یادگیری است، معلمهای تقویتی و متخصصان آموزشی میتوانند در فایقآمدن بر مشکل کمک کنند. دانشآموزی که نمیتواند زمان زیادی حواس خود را در یک کار متمرکز کند و یا اینکه سر به هواست، شاید لازم باشد که مشکلش با دارو، جابجا کردن صندلی و یا آموزش تسلط بر خود حل شود.
10- تمرکز بر انجام یک کار را تقویت کنید
وقتی کودک بر روی موضوعها و مطالبی که در سطح اوست کار میکند و بیش از حد لزوم به او فشار نمیآید، در صورت برنامهریزی درست، میتوانید به او آموزش دهید که کارهایش را سر موقع انجام دهد.
11- با کمک کودکتان، محدودیتهای زمانی تعیین کنید
برای کودکی که معمولاً دیرتر از بقیة کلاس کارش را تمام میکند شاید استفاده از یک ساعت زنگدار راهحل خوبی باشد. با کمک کودک، دربارة زمان معمول و معقولی که برای انجام یک کار یا تکلیف لازم است، به توافق برسید. مدت توافقشده را یادداشت کنید. ساعت زنگدار را تنظیم کنید و ببینید کودکتان چقدر سریع میتواند کار کند. تیکتاک ساعت، انگیزة کافی برای سریع کارکردن فراهم خواهد کرد.
12- به کودک در مقابل انجام مقادیر بیشتری از یک کار مشخص در زمان معین، امتیاز بدهید
بدین ترتیب، پس از مدت کوتاهی، کودک از لحاظ سرعت و توانایی انجام کارهایش به سطح کلاس خواهد رسید.
کودکانی که چیزی نمیپرسند و به سؤالات پاسخ نمیدهند
این مشکل ممکن است در همهجا پیش بیاید. شاید خود شما هم از آن دسته آدمهایی باشید که وقتی در یک جمع قرار میگیرند، با آن که همه به طور فعال به بحث و گفت و گو میپردازند، گوشهگیر و ساکت میمانند و عقیدهشان را مطرح نمیکنند. خوب، ضرری هم به کسی نمیرسد. ولی در مدرسه اینگونه رفتار همیشه درست نیست اگر دانشآموزی سر کلاس به سؤالات پاسخ ندهد برای معلم مشکل خواهد بود که دانش او را ارزیابی کند و تکلیف مناسبی را به او بدهد. علاوه بر این، دانشآموز هم نمیآموزد که چگونه به عنوان بخشی از یک گروه فعالیت کند و بدین ترتیب، این رفتار، فرصتهای یادگیری و کار کلاسی او را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد.
گاهی کودک از این مسأله میترسد که پاسخ نادرستی بدهد و سؤالات احمقانه مطرح کند. گاهی هم حس میکند که اگر از کس دیگری کمک بخواهد، نشانه ضعف است. این احساسات و تفکرات میتوانند زمینهای باشند برای اینکه کودک در آینده از صحبتکردن در جمع واهمه داشته باشد. فرقی نمیکند که چه مسألهای باعث میشود کودک خود را نشان ندهد و در گفتوگوهای جمعی شرکت نکند. آنچه مهم است اینکه، باید این رفتار تشخیص و تغییر داده شود.
۱- مشکل را تشخیص دهید
آیا کودک شما از صحبتکردن در میان جمع خجالت میکشد؟ فرقی نمیکند این مسأله در چه سنی کشف شود. تفاوت نمیکند کجا باشد، بین جمع فامیلها، بین دوستانش، کلاس موسیقی و ... ولی آنچه مهم است اینکه باید مشخص کنید که آیا این مسأله در مدرسه هم اتفاق میافتد یا خیر؟
۲- از معلم کودکتان سؤال کنید
آیا معلم از این رفتار کودک شکایت دارد؟ بکوشید تا دریابید که آیا کودکتان به طور کلی از بلند صحبتکردن در کلاس میترسد و یا ترسش از این است که مبادا با طرح یک سؤال بیربط یا پاسخ نادرست به سؤالات، احمق شناخته شود و او را مسخره کنند.
۳- درباره این مسأله با کودک صحبت کنید
برایان، هیچوقت درست متوجه نمیشد که به طور دقیق، خواسته معلمش درباره تکالیف چیست و چه چیز موردنظر اوست. هروقت مادرش به او میگفت از معلم بپرسد تا موضوع را برایش توضیح دهد، برایان شانههایش را بالا میانداخت. وقتی بیشتر در این موضوع دقت کردیم، متوجه شدیم که برایان فکر میکند باید حتماً گفتههای معلم را همان دفعه اول بفهمد و اگر سؤال کند، همکلاسیهایش او را مسخره خواهند کرد.
۴- در آغاز، ترس او را از میان ببرید
اگر کودک میترسد در میان جمع بلند صحبت کند، باید نسبت به این درس، حساسیتزدایی شود. با کودک صحبت کنید. دریابید که از چه مسألهای هراس دارد. چه مواقعی اینگونه حالتها در او اتفاق میافتد؟ چه کسانی در گروه هستند؟ کودک از چه عواقبی میترسد که بلند صحبت نمیکند؟
۵- از کودک بخواهید به کودکان دیگر نگاه کند
از کودک بپرسید برای کودکان دیگری که در کلاس صحبت میکنند و در بحثها شرکت میکنند، چه اتفاقی میافتد. واکنش کلاس نسبت به آنها چیست؟ معلم چه واکنشی نسبت به آنها نشان میدهد؟ از او بخواهید پاسخ اینگونه سؤالها را در هنگام رویارویی با مسأله، یادداشت کند.
۶- از معلم بخواهید با کودک صحبت کند
معلم میتواند در یک گفتوگوی خصوصی با کودک او را به حرفزدن در کلاس تشویق کند. مثلاً به او بگوید: خوشحال میشوم اگر با حرفزدن و سؤالکردن به من بفهمانی که چه چیزهایی را یاد نگرفتهای تا دوباره آنها را توضیح دهم.
۷- روشهای کسب آرامش را آموزش دهید
وقتی کودک، به خوبی با این روش آشنا شد، تمرینهای کسب آرامش فوری را به او بیاموزید تا بتواند وقتی در یک گروه است از آن استفاده کند. به کودکتان چنین بگویید: نفس عمیق بکش، بازدم را به سمت پایین ادامه بده تا نوک انگشت پا، بگو: آروم!
۸- وضعیت کلاس و گروه را در خانه شبیهسازی کنید
به صورت نمایشی یک کلاس درست کنید و در آنجا با کودکتان به پرسش و پاسخ بپردازید. وقتی کودک در میان جمع قرار دارد، ترتیبی بدهید تا وارد بحث شود. این جمع میتواند جمع دوستان و فامیل یا خانواده باشد.
۹- برای شرکتدادن کودک در جمع کلاس نقشه بکشید
با معلم مشورت کنید و ترتیبی بدهید که کودک تشویق شود و شرکت و همکاری در کلاس را شروع کند. در ابتدا معلم باید سؤالهایی از کودک بپرسد که پاسخ آنها بله یا خیر باشد و همچنین، اطمینان داشته باشد که کودک پاسخ آنها را به خوبی میداند. سپس با جملههایی مانند: «لاری، این سؤال خیلی خوبی است: من خوشحالم که این سؤال را مطرح کردی، چون احتمالاً خیلی از بچهها همین سؤال را دارند.» سؤالکردن کودک را تقویت و تشویق کنید.
۱۰- تلاشهای کودک را جهت شرکت در جمع ثبت و آن را تقویت کنید
معلم میتواند روزانه، دفعات صحبتکردن و شرکت کودک در کلاس را ثبت کند و نتیجة آن را همراه با کودک به منزل بفرستد. برای این کار میتوانید از شکل 8 کپی تهیه کنید و مورد استفاده قرار دهید.
۱۱- باورهای کودک را تغییر دهید
اگر کودک در بحثهای کلاسی شرکت نمیجوید، چون فکر میکند برای شرکتکردن باید بینقص باشد و نمیخواهد ریسک اشتباهکردن را بپذیرد و یا میترسد به او بخندند، باید بکوشید اینگونه تفکرات و احساسات را در او تغییر دهید.
۱۲- با کودک صحبت کنید
برای کودک توضیح دهید که اینگونه اندیشیدن، اشتباه است و او را قانع کنید رفتارش را تغییر دهد. یک مثال بزنید. نمونههایی از نحوه پرسیدن را به کودکتان نشان دهید به طوری که در خیابان، فروشگاه و جاده از دیگران سؤال کنید تا راهنماییتان کنند. به او نشان دهید که پرسیدن، ریسک نیست.
۱۳- به واکنش خود در مقابل سؤالات کودک توجه کنید
از خود بپرسید که آیا شما بهطور ناخودآگاه رفتار کنجکاوی و سؤالکردن کودک را سرکوب کردهاید یا نه؟ ممکن است سرتان شلوغ بوده، حوصله حرفزدن نداشتهاید، حوصله سر و صدا نداشتهایدو یا نمیخواستهاید پاسخ منفی بدهید. به هرصورت برای اینکه کودک بتواند اعتماد به نفس کافی برای حرفزدن و پرسیدن داشته باشد، ابتدا باید شما رفتارتان را تغییر دهید.
۱۴- بر روی مشارکت افراد با یکدیگر تأکید کنید
برای اینکه اعضای خانواده بتوانند با هم صحبت کنند از وسیلهای مانند میز شام استفاده کنید. بدین ترتیب که از همه افراد خانواده بخواهید دور همان میز درباره اتفاقاتی که در طی روز برایشان افتاده، صحبت کنند و یا پس از اینکه به اخبار رادیو یا تلویزیون گوش دادید، عقیدة کودک را درباره اخبار بپرسید. رفتار جدید کودک را تحسین کنید و او را به پرسیدن و صحبتکردن، ترغیب کنید. علاقة شما و مهارتهای خوب شنیدنتان، او را به پرسیدن تشویق خواهد کرد.
۱۵- اعتماد به نفس کودک را تقویت کنید
کودک را برای مطرحکردن هرگونه سؤال تحسین کنید و مراقب باشید هیچگاه، با جملاتی مانند: «عجب سؤال احمقانهای!» اعتماد به نفس او را از بین نبرید. هدف شما این است که کاری کنید تا کودک احساس راحتی و امنیت کند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼