علت تنفر از فرزند، هشت دلیل مهم
تنفر از فرزند ممکن است تنها در یک برهه زمانی باشد، اما گاهی این حس تنفر ریشه عمیقی داشته و تاثیرات دراز مدت خواهد داشت.
آیا امکان تنفر از فرزند وجود دارد؟ دنیای والد و فرزند معمولا به صورت روابط آمیخته با عشق و محبت در نظر گرفته میشود؛ با وجود این گاهی والدین به دلایل مختلفی ممکن است نسبت به فرزند خود احساس تنفر پیدا کنند. عموما تنفر از فرزند، احساس گناه فراوانی نیز برای والدین به همراه دارد که میتواند مشکل را دو چندان کند. رابطه والد و فرزندی مانند هر رابطه دیگر دستخوش فراز و نشیبهایی میشود و این کاملا طبیعی است. آنچه اهمیت دارد این است که والدین بتوانند به خوبی هیجانات خود را شناسایی کنند و به دلایل زیر بنایی آن واقف باشند تا بتوانند برای چالشهایی که در ارتباط با فرزند خود مواجه میشوند، چاره ای بیندیشند. مشاوره کودک این امکان را فراهم میکند با شناخت دلایل زیر بنایی تنفر از فرزند و یادگیری شیوههای مناسب تربیت او بتوانید بر این مشکل غلبه کنید.
دلایل تنفر از فرزند
تنفر از فرزند به دلایل مختلف و پیچیده ای میتواند رخ دهد. گاهی والدین مشکلات درونی یا مسائل حل نشده ارتباطی با فرزند خود یا دیگران دارند که آن به صورت تنفر حس میکنند. برخی از مسائل و علل زیربنایی تنفر شامل موارد زیر است:
1- تعارض درونی والدین
خیلی اوقات تعارضهای درونی حل نشده والدین بدون اینکه فرد از آن آگاه باشد منجر به واکنشهایی مثل بیزاری از فرزند میشود. تعارضها و مسائل حل نشده فرد میتواند منجر شود فرد احساس منفی نسبت به خود پیدا کند و در مورد فردی که ارتباط نزدیک داشته و وابستگی به او دارد ناخودآگاه احساس تنفر پیدا کند.
2- تعارضات، کشمکش و ناکامی در ارتباط با کودک
ارتباط والد با کودک میتواند با چالشهای زیادی مواجه شود. برخی مواقع کودکان خلق دشوارتری دارند و حساس ترند، در حالی که ممکن است رفتارهای کودک به دلیل یک بیماری یا اختلال مثل بیش فعالی یا اوتیسم باشد. در این وضعیت والدین روش تربیتی سختگیرتری اتخاذ کرده و متقابلا با مقاومت و لجبازی بیشتر کودک مواجه میشود. در کل اینگونه الگوی ارتباطی به تدریج باعث مشکل ارتباطی و به نوعی افزایش حس منفی بین والد و کودک میشود.
گاهی مشکلات رفتاری فرزندان یا ناسازگاری او میتواند باعث آشفتگی و کاهش تحمل پدر و مادر شود. در این موارد عموما والدین از کنترل و بهبود رفتارهای کودک عاجز میشود و گاها تلاشهای والدین در کنترل فرزند که توام با خشم و هیجان شدید است، با شکست مواجه میشود. این احساس ناکامی میتواند در ارتباط با فرزند خشم بیشتری برای والد ایجاد کند. به تدریج خشم پنهان شدت یافته با احساس ناکامی، ممکن است تبدیل به ایجاد احساس تنفر از فرزند شود.
۳- پذیرفتن بیش از حد مسئولیت
گاهی والدین به دلایل مختلف همه مسئولیتهای کودک را به دوش میکشند. والدینی که در مورد تحول کودک خود نگرانی بیش از حد دارند و یا به طور ناخودآگاه تمایل دارند والد کامل و بی نقصی باشند، بیشتر اوقات خیلی از مسئولیتها را از کودکان خود میگیرند. با وجود این، احساس تحمل بیش از حد و فشار روانی که فرد تحمل میکند، میتواند باعث شود این حس منفی به سوی کودک بازگردانده شود و به نوعی احساس بیزاری ایجاد شود. والدین با آگاهی از روشهای ایجاد مسئولیت پذیری کودکان میتوانند از ایجاد چنین چرخه معیوبی جلوگیری کنند.
۴- تجربه آسیبهای پیشین
برخی مواقع، آسیبهای پیشینی که فرد تجربه کرده است، به طور ناخودآگاه میتواند بر احساسش نسبت به کودک خود تاثیر بگذارد. مشکلاتی مثل تجربیات بدرفتاری یا آزار پیش از ازدواج، یا سوء رفتار در طول زندگی، مشکلات خانوادگی و مشکلات عاطفی در طول کودکی میتواند در زیربنای حس تنفر از فرزند موثر باشد. به علاوه استرسها و ضربههای دوران بارداری یا زایمان بسیار مشکل که برای سلامت مادر تهدید کننده است میتواند حس منفی ناهشیاری به کودک ایجاد کند.
۵- مشکلات و اختلالات روانی
گاهی اختلالات روانی که والد تجربه میکنند در احساسی که به کودک خود دارند تاثیرگذار است. گاهی تنفر از فرزند میتواند ناشی از افسردگی در والد باشد. این اختلال در پدر یا مادر باعث تفکر و احساس منفی شدید نسبت به خود و دنیای اطراف میشود. این مشکلات میتواند بر کارکرد ارتباطی مادر و کودک تاثیرگذار باشد. همچنین مشکلاتی مثل اختلال دوقطبی که با نوسانات شدید خلق و رفتار همراه است، و اختلالات شخصیت مثل شخصیتهای مرزی که در روابط خود دچار مشکلات شدید میشوند، در شکل گیری ارتباط منفی با کودک موثر است.
۶- کودکی سخت ومشکل دار
برخی والدین که در کودکی تجربیات تلخ و آسیب زا داشتهاند، به خصوص در مواردی که سوء رفتار شدید، کودک آزاری یا محرومیتهای عاطفی شدید را تجربه کردهاند، در بزرگسالی در ارتباط با کودک خود احساسات منفی و مشکلات رفتاری زیادی را نشان میدهند. خیلی از والدینی که در کودکی حس کردهاند مورد خشونت یا تنفر والدین قرار گرفتهاند و احساس دوست داشتنی نبودن یا طرد شدگی کردهاند، به طور ناخودآگاه این احساس را به کودک خود انتقال میدهند.
۷- کشمکشها با همسر و تنفر از فرزند
گاهی روابط با همسر باعث ایجاد تنفر از فرزند میشود. برای مثال بعضی مواقع زنانی که مورد بدرفتاری شوهر قرار میگیرند یا احساس توجه و محبت کافی را از او دریافت نمیکنند، ناخوداگاه خشم خود را به کودک منتقل میکنند. یک بارداری ناخواسته باعث افزایش حس منفی و انتقال تنفر به نوزاد تازه به دنیا آمده میشود. در واقع گاهی فردی که در زندگی خود تعارض فراوان دارد نوزاد جدید را نمیتواند بپذیرد.
۸- مشکلات محیطی و فقر
گاهی مشکلات زندگی یا مشکلات اقتصادی در افزایش حس تنفر از فرزند اثر گذار است. در خانوادههایی که فقر زیادی وجود دارد، هر اشتباه کودک میتواند تبعات بیشتری برای خانواده داشته باشد. همچنین مشکلات اقتصادی فشار روانی و استرس زیادی برای خانواده ایجاد میکند که میتواند روابط منفی را بیشتر کند.
اثرات تنفر از فرزند
تنفر از فرزند ممکن است تنها در یک برهه زمانی باشد، اما گاهی این حس تنفر ریشه عمیقی داشته و تاثیرات دراز مدت خواهد داشت. اثرات تنفر از فرزند عبارتند از:
اثرات کوتاه مدت:
۱- کناره گیری و درونگرایی کودک
2- پرخاشگر شدن با اطرافیان و همسالان
۳- ایجاد ترس و اضراب مستمر
4- احساس گناه
۵- مشکلات اشتها و غذا خوردن
6- مشکلات تحصیلی
اثرات دراز مدت:
1- اختلالات اضطرابی، افسردگی
۲- مشکلات اعتماد به نفس و مشکل در روابط
3- افزایش احتمال رفتار مشابه با کودک خود
راهکارهای مقابله با تنفر از فرزند
میتوانید با روشهایی با حس بیزاری خود مقابله کنید:
1- رفتارها و ویژگیهای سنی کودک را بشناسید و انتظارات را از کودک تعدیل کنید.
۲- علت این حس را شناسایی کنید و سعی کنید با کمک گرفتن از مشاوره روانشناسی تعارضهای خود را حل کنید.
3- روحیه خود را مثبت نگه دارید. برای خود برنامههای تفریحی و استراحت و فعالیتهای موثر مثل ورزش داشته باشید.
۴- مشکلات ارتباطی خود با کودک را بشناسید و به کمک کسب آگاهی از نکات تربیتی فرزندان، مشورت گرفتن، کتاب خواندن و کمک حرفه ای مهارتهای فرزندپروری را در خود تقویت کنید تا خیلی از تعارضها کاهش یابد.
5- مهارتهای کنترل هیجان خود،مدیریت خشم و کنترل استرس را یاد بگیرید و تمرین کنید.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼