نوسانات خلقی کودک، حالا باید چیکار کنم؟
من چگونه باید با فراز و نشیب های عاطفی فرزند ده دوازده ساله خود برخورد کنم تا زندگی برای هر دوی ما راحتتر باشد؟
من چگونه باید با فراز و نشیب های عاطفی فرزند ده دوازده ساله خود برخورد کنم تا زندگی برای هر دوی ما راحتتر باشد؟
از میان تغییرات دوران ده - دوازدهسالگی کودکان، نوسانات خلقی بیشترین ناراحتی را برای والدین ایجاد میکند. آنها گاهی یکلحظه غرولند میکنند و غمگین هستند و لحظۀ بعد نسبتاً منطقی و سرحال. رابطۀ بین والدین و فرزند که سابقاً نزدیک و عاشقانه بود، گاهی به رابطهای متشنج و دور تبدیل میشود. بچهها در این مرحله از رشد، اغلب با والدین خود اصطکاک پیدا میکنند، به آنها چپچپ نگاه میکنند و دائم جواب آنها را میدهند.
انگار این بچههای ده - دوازدهساله دیگر به تأیید شما نیاز ندارند و ترجیح میدهند کارهایشان را به روش خودشان انجام دهند، حتی هنگامیکه کاملاً بدیهی است روش شما، روش بهتری است. دخترها معمولاً احساسات خود را ابراز میکنند. زندگی هرروز مسئله خاص خود دارد و مسائل کوچک خیلی بزرگ و مهم جلوه میکنند. پسرها یکی دو سال بعد از دختران بالغ میشوند و در ده - دوازدهسالگی نوسانات خلقی شدید ندارند، اما در نوجوانی دچار این حالتهای انفجاری میشوند.
اعتقاد عمومی این است که نوسانات خلقی، به آن دسته از تغییرات هورمونی که در بدن نوجوانان رخ میدهد، بستگی دارد اما این موضوع هنوز بهدرستی روشن نشده است. البته بعضی از بچهها بهراحتی و بدون درگیری از این مرحله عبور میکنند اما بسیاری از آنها نسبت به بدنِ در حال تغییر و خلق متغیر خود احساساتی متناقض دارند، چنانکه بعضی به یک موضوع آنقدر میخندند که والدینشان از کار آنها حیرتزده میشوند.
حقیقت این است که احتمالاً روش سادهای برای جلوگیری از نوسانات خلقی وجود ندارد، اما اگر بدانید که این حالت در نوجوانان ۱۲-۱۰ ساله طبیعی است، راحتتر میتوانید آن را تحملکنید. اطمینان داشته باشید که بیشتر بچههای ده - دوازدهساله از این مرحله عبور میکنند و دوباره خلق عادیشان به حالت اول بازمیگردد.
وقتی فرزندتان دچار نوسانات خلقی است هرگز کنایهها، حالتها و نیش خندههای او را به خود نگیرید. والدین نیز در این دوران دچار سردرگمی میشوند و میگویند: برای بچۀ ما که تا دیروز بامحبت و نازنین و شادبود، چه اتفاقی افتاده است؟ این بچه مثل ابر بهار شده است، یکلحظه اخمو و بداخلاق است و لحظۀ بعد، شاد. من نمیدانم با او چه کنم.
اگر نسبت به نوسانات خلقی فرزندتان صبور باشید، بهتر میتوانید راههای ارتباط کلامی را با او باز نگهدارید، اما اگر اعتمادبهنفستان بسته به نظری است که فرزندتان نسبت به شما دارد، احتمالاً دچار ناامیدی خواهید شد، زیرا بعضی از روزها علاقۀ زیادی به شما نشان نخواهد داد. بههرحال باید در این موقعیت نقش فعال خود را در زندگی فرزندتان حفظ کنید، حالا وقت خالی کردن میدان نیست.
ممکن است فرزندتان برای مدت کوتاهی بدخلق شده باشد و تمایلی به همکاری با شما نشان ندهد، اما شما باید در زندگی او حضور دائم داشته باشید، برایش چارچوب و حد و حدود تعیین کنید و او را موردحمایت قرار دهید.
وقتی با نوسانات خلقی کودکان ۱۲-۱۰ ساله روبهرو هستید، نکات زیر را به خاطر داشته باشید:
- نوسانات خلقی آنها را به خود نگیرید. اگر از رفتار آنها دچار سردرگمی میشوید، به خاطر داشته باشید بچهها بیش ازآنچه حاضرند به زبان بیاورند، از تغییرات جسمی و عاطفی خود دچار سردرگمی شدهاند. آنها میدانند که از علاقۀ بیپایان شما برخوردارند، پس بااحساس امنیت به شما حمله میکنند و با این کار بهصورت غیرمستقیم، امنیتی را که به آنها میدهید، تحسین میکنند.
- ابتدا صبر کنید تا آرامش برقرار شود، سپس وقتی احساس کردید که فرزندتان آمادگی دارد، سعی کنید دوباره با او ارتباط برقرار کنید. شاید بهتر باشد که سر صحبت را با موضوعی خنثی بازکنید و سپس بهتدریج به مسائل مربوط به ناراحتی اخیر او بپردازید. شاید وقتی این ابر تیره از بالای سرتان رد شد، شما و فرزندتان بتوانید باهم لحظاتی گرم را تجربه کنید، لحظههایی که هردوی شما را نسبت به فردایی بهتر امیدوار میسازد.
- به فرزندتان بگویید: من با تو اینطور صحبت نمیکنم، پس تو هم لطفاً با من اینطور صحبت نکن! گفتن این عبارت که تهدیدآمیز نیست میتواند مفید باشد، البته باید بتوانید بر خود مسلط باشید، اگر نتوانید خود را کنترل کنید و بر سر فرزندتان داد بزنید، ارتباط کلامی شما ابتدا به جنگ و جدل تبدیل میشود و سپس کاملاً قطع میگردد.
حتماً به فرزندانتان نشان بدهید که علیرغم آنچه احساس میکنند، شما هنوز بر خود و بر اوضاع مسلط هستید و حتی اگر در درون آرام نیستید، آرامش ظاهری خود را حفظ کنید.
- برای کودکان ده ، دوازدهسالۀ سردرگم، هیچچیزی ارزشمندتر از پذیرش بیقیدوشرط والدین که هنوز مهمترین افراد زندگی آنها هستند، نیست. برای آنها وقت صرف کنید و بدین ترتیب نشان بدهید که آنها را قبول دارید. اگر با بزرگواری به آنها پیشنهاد کنید که باهم کاری را انجام بدهید که بیشتر مطابق میل شماست تا مطابق میل فرزندانتان، لطفی در حال آنها نکردهاید، بلکه آنها احساس میکنند که در حق شما لطف میکنند.
این فکر را از ذهن خود بیرون کنید که شما میتوانید فعالیتهایی را که فرزندانتان باید از آن لذت ببرند، انتخاب کنید و همان کارها را انجام بدهید. اگر برنامۀ تلویزیونی موردعلاقۀ آنها، فیلمی است که ازنظر شما هیچ ارزشی ندارد، در سکوت آن را تماشا کنید. شما از این طریق، این پیام را منتقل میکنید که آنها را قبول دارید و اگر بخواهند با شما صحبت کنند، در کنارشان هستید.
- به فرزند ده، دوازدهسالۀ خود اطمینان بدهید که حالت خلقیاش با گذر زمان برطرف خواهد شد، هرچند این حالت ممکن است دوباره تکرار شود. نوسانات خلقی با گذر زمان کاهش مییابد و بچهها میتوانند روشهای بهتری برای رویارویی با آنها بیاموزند. ازجمله میتوانند به رژیم غذایی خود توجه کنند، ورزش کنند، نفس عمیق بکشند یا به روشهای دیگر خود را آرام کنند.
- به دختران بیاموزید به تغییرات خلقی خود در طول دورۀ ماهانهشان توجه کنند تا بتوانند الگوی ماهانۀ خود را بشناسند و آن را درک کنند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼