نحوه صحبت با کودکان، درباره موضوع مرگ
یکی از سختترین موضوعاتی که باید برای کودک مطرح کرد و آن را توضیح داد مرگ است، به خصوص اگر والدین سوگوار و درگیر غم و اندوه باشند.
یکی از سختترین موضوعاتی که باید برای کودک مطرح کرد و آن را توضیح داد مرگ است، بهخصوص اگر والدین سوگوار و درگیر غم و اندوه باشند. اما مرگ بخش اجتنابناپذیری از زندگی است و کودک میخواهد آن را بفهمد و از راههای معمول سوگواری کند. نحوه صحبت درباره مرگ با کودک پیشدبستانی نیاز به شکیبایی و آگاهی دارد.
کودک پیش دبستانی چه درکی از مرگ دارد؟
کودکان پیشدبستانی، از سنین پایین، با مرگ آشنا هستند، آنها در افسانهها درباره مرگ میشنوند و در نمایشها و فیلمها آن را میبینند یا با پرندگان و جانوران مرده در گوشه و کنار خیابان مواجه میشوند. ممکن است برخی از کودکان قبلا مرگ یکی از اعضای خانواده یا یک حیوان خانگی را تجربه کرده باشند. با وجود این، برای صحبت درباره مرگ با کودک، باید دانست آنها در این سن فقط قادر به درک چند مفهوم کلیدی هستند. کودک در این سن کاملا نمیداند مرگ امری دائمی و اجتنابناپذیر است و برای همه اتفاق میافتد.
آنها درک نمیکنند که مردن به این معناست که بدن انسان دیگر کار نمیکند. معمولا فکر میکنند فردی که مرده است همچنان غذا میخورد، میخوابد و کارهای روزمره را انجام میدهد. مهم نیست چه اندازه در اینباره توضیح دهید، برخی کودکان پنج ساله علت مرگ را درک نمیکنند و ممکن است آن را امری برگشتپذیر و موقتی بدانند. حتی با از دست دادن پدر، مادر، خواهر یا برادر، باز هم نمیتوانند تصور کنند که ممکن است این اتفاق برای آنها هم بیفتد.
پنج سالهها میتوانند به روشهای مختلفی نسبت به مرگ واکنش نشان دهند یا ممکن است واکنشهای آمیخته داشته باشند؛ یعنی، لحظهای سوگوار باشند و لحظهای دیگر، در زمین بازی، قهقهه بزنند. این هم طبیعی است، فرایند سوگ در کودکان بهکندی پیش میرود و ممکن است تا وقتی احساس امنیت نکنند، هیجانات خود را بروز ندهند.
ممکن است کودک رفتارهای عجیب و غریب از خود نشان دهد. برای مثال، با دقت هرچه تمامتر، مراسم تشییع جنازه را اجرا کند یا نقش فردی را بازی کند که فوت شده است. نگران نباشید و اجازه دهید کودک احساسات خود را از اینگونه تخلیه کند.
چگونه درباره مرگ با کودک پیش دبستانی گفتگو کنید؟
هنگام صحبت درباره مرگ با کودک، سؤالات او را نادیده نگیرید. بسیار طبیعی است اگر کودک نسبت به موضوع مرگ کنجکاو باشد، حتی اگر هنوز یکی از عزیزانش را از دست نداده باشد. زمانهایی که کودک کمتر تحت تاثیر فشار هیجانی و عاطفی قرار دارد، بهترین موقعیت است تا او را برای مواجهه با چنین موقعیتی آماده کنید.
سؤالات خودتان را درباره مرگ مطرح کنید. حتما داستانهایی درباره مرگ و موضوعات مرتبط با آن برای کودک بخوانید.
پاسخهای ساده و کوتاه به کودک دهید. یک کودک پنج ساله قادر به درک یکباره تمام اطلاعات نیست. در این سن، بهتر است برای گفتگو درباره مرگ، به جای اینکه او را با بحث پیچیدهای درباره بیماری گیج کنید، بگویید فردی که میمیرد دیگر فعالیت فیزیکی ندارد. توضیح دهید فردی که از دنیا رفته است دیگر نمیتواند راه برود، غذا بخورد، ببیند یا هیچ دردی را احساس کند.
اگر کودک یکی از والدین خود را از دست داده است، مهم این است که بداند از این به بعد چه کسی قرار است از او مراقبت کند. برای مثال، اگر مادرش فوت شده است، چه کسی قرار است او را حمام کند.
احساسات خود را بیان کنید، سوگواری نقش مهمی در التیام غم و اندوه ناشی از مرگ عزیزان دارد. البته کودک را با سوگواریهای شدید نترسانید، اما احساسات خود را پنهان نکنید و آنها را به کودک بروز دهید.
توضیح دهید که بزرگترها هم گاهی به گریه نیاز دارند یا چون مادربزرگ را از دست دادهاند، ناراحتاند و احساس خوبی ندارند. کودکان نسبت به تغییرات خلق و خوی شما بسیار آگاهاند. اگر کودکان احساس کنند مشکلی وجود دارد اما شما آن را پنهان میکنید، بیشتر نگران میشوند.
هنگام صحبت درباره مرگ با کودک، از کلمات گیجکننده و مبهم برای توصیف مرگ استفاده نکنید. استفاده از واژههای خوابیده یا رفته کودک را بیشتر سردرگم میکند. در این صورت، فکر میکند شبها در اثر خواب ممکن است بمیرد یا وقتی برای خرید یا کار بیرون میروید، میمیرید. به او بگویید از این دنیا رفته است.
برای صحبت درباره مرگ، دلایل آن را بهسادگی برای کودک بازگو کنید. بگویید: «پدربزرگ خیلی پیر بود و بدن او نمیتوانست مانند گذشته کار کند». اگر پدربزرگ قبل از مرگ بیمار بود، اطمینان حاصل کنید که کودک تصور نمیکند بر اثر سرماخوردگی و آنفولانزا میمیرد. توضیح دهید که راههای مختلفی برای بیمار شدن وجود دارد و شما و او در برابر بیماریهای خفیفی که معمولا به آن مبتلا میشوید مقاوم هستید.
درباره خدا و بهشت بادقت صحبت کنید. توضیح مرگ و زندگی پس از مرگ بستگی به اعتقادات مذهبی شما دارد. اگر مفاهیمی مانند خدا وارد موضوع گفتگوی شما شد، به چیزی که میگویید توجه کنید، زیرا کلماتی که بهظاهر برای آرام کردن کودک استفاده میشود، او را در نهایت گیج میکند.
اگر به کودک بگویید: «پدربزرگ الان خوشحال است، چون در بهشت زندگی میکند»، این سؤال برایش ایجاد میشود که چطور ممکن است با وجود خوشحالی پدربزرگ، بقیه در ناراحتی و غم به سر برند. یا اگر بگویید: «پدربزرگ خیلی خوب بود، برای همین خدا او را با خود برد»، این سؤال به وجود میآید که آیا خدا او را هم مانند پدربزرگ خواهد برد یا اگر خوب باشد، میتواند در بهشت همراه پدربزرگ زندگی کند و اگر بد باشد، همین جا کنار بابا و مامان میماند.
چیزی که به این موضوع مربوط است بیان کنید. برای مثال: «ما خیلی غمگین هستیم از اینکه پدربزرگ بین ما نیست و خیلی دلمان برای او تنگ میشود، اما خیالمان راحت است از اینکه او به دنیای دیگری رفته است». بدون انتقال هیچگونه نگرانی، به کودک اطمینان خاطر دهید.
خود را برای واکنشهای مختلف کودک آماده کنید. آنها نه تنها ممکن است از مرگ عزیزشان سوگوار باشند، بلکه احساس گناه و خشم هم کنند، بهخصوص اگر فرد فوتشده یکی از اعضای نزدیک خانواده باشد. به آنها اطمینان دهید که در اثر گفته یا رفتار آنها فرد فوت نکرده است. البته اگر کودک نسبت به شما، دکتر و پرستار خشمگین باشد، نباید تعجب کرد. آماده قشقرق و بهانهگیریهای متعدد کودک باشید، این راه تخلیه غم و ناراحتی در کودکان است.
ممکن است کودک با پرسیدن سؤالاتی ذهن شما را درگیر کند. برای مثال: «حالا که سارا نیست، میتوانم به اتاق قبلی خودم برگردم؟» خیلی به این سؤالات حساسیت نشان ندهید، اینها فقط انعکاسی از ناتوانی کودک برای درک این موضوع است.
انتظار داشته باشید که موضوع به طور مرتب مطرح شود. آماده باشید تا سؤالات مشابهی را به طور مرتب از کودک خود بشنوید. کودک ممکن است تا مدتهای طولانی نشانههای سوگواری و غم و اندوه را از خود نشان دهد.
همانطور که آگاهی کودک از مرگ و مهارتهای شناختی او توسعه مییابد، شروع به طرح سؤالات جدیدی میکند. از اینکه قبلا درباره مرگ به طور کامل توضیح ندادهاید نگران نباشید، زیرا این سؤالات طبیعی است.
کودکان به روشهای مختلفی برای سوگواری نیاز دارند. ممکن است سن کودک برای حضور در مراسم تشییع جنازه مناسب نباشد، اما ممکن است حضور در مراسم سوگواری به کودک کمک کند راحتتر مرگ عزیز را بپذیرد، بهخصوص اگر شما توضیحات مناسبی درباره این مراسم به او داده باشید.
اگر در دوران بارداری جنین را از دست بدهید، مطمئنا شما و همسرتان سوگوار میشوید، اما کودک پیشدبستانیتان هم از این موضوع غمگین میشود.
ممکن است نسبت به مرگ کودک سقط شده احساس گناه کند. در اینباره او به کمک شما نیاز دارد تا درک کند این نوع مرگ غیرمعمول است، بهویژه اگر تصمیم دارید دوباره باردار شوید.
توضیح دهید نوزادانی که سقط میشوند به اندازه کافی آماده نبودند تا بتوانند خارج از شکم مادر زنده بمانند. اجازه دهید کودک، با کشیدن یک نقاشی یا هدیهای مخصوص، با کودک سقطشده خداحافظی کند.
سعی نکنید مرگ یک حیوان خانگی را کماهمیت جلوه دهید. ممکن است این اولین برخورد کودک با مرگ باشد و از مرگ حیوان بسیار غمگین شود، زیرا حیوان خانگی ممکن است بهترین همدم و دوست کودک محسوب شود و عشق بدون قید و شرط را برای او به ارمغان آورده باشد.
به او نگویید «ناراحت نباش». این جمله به او میآموزد که غم و اندوه پسندیده و مناسب نیست. در عوض، با او همدلی کنید.
به او کمک کنید به پوششهای رسانهای درباره مرگ واکنش نشان دهد. به احتمال زیاد، کودک از اخبار و حوادث روز درباره مرگ و میر انسانها اطلاعات متنوعی کسب میکند و بهسرعت متوجه نگرانی و ناراحتی شما میشود.
برای او توضیح دهید و بگویید: «مردم بسیار عصبانی هستند و در جایی دور، در حال جنگ با یکدیگرند و این باعث ناراحتی من میشود» اما شما برای محافظت از او هر کاری انجام خواهید داد.
تمام تلاشتان را برای بازگشت به زندگی عادی به کار ببندید. فراموش کردن کودک و غرق شدن در غم و ناراحتی و کنار گذاشتن برنامههای معمول زندگی کودک را آشفته میکند.
مطمئنا انتظار میرود کودک در این موقعیت ناراحت باشد، اما هرچه زودتر به وضعیت عادی برگردد، به نفعش خواهد بود.
سعی نکنید همه چیز را درست کنید. اگر اخیرا، به علت مرگ عزیز، در غم عمیقی به سر میبرید، هر تلاشی را برای کمک به کودک در این وضعیت انجام دهید، اما انتظار نداشته باشید کامل باشید. جلوی فرزندتان گریه کنید، لزومی ندارد همان بار اول به سؤالاتش پاسخ دهید.
در این شرایط، از دوستان و آشنایان کمک بگیرید. هرچه بیشتر به خودتان کمک کنید، کودک هم بیشتر احساس امنیت و آرامش میکند و آسانتر از این بحران عبور میکند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼