بزرگترین اشتباهات تربیتی والدین، کدامند؟
والدین همیشه دوست دارند که فرزندانی خوب و با ادب داشته باشند و همه تلاش خود را برای رسیدن به این منظور انجام میدهند. ولی در بعضی مواقع راه را اشتباه انتخاب میکنند و نتیجه معکوس میگیرند
همشهری: والدین همیشه دوست دارند که فرزندانی خوب و با ادب داشته باشند و همه تلاش خود را برای رسیدن به این منظور انجام میدهند. ولی در بعضی مواقع راه را اشتباه انتخاب میکنند و نتیجه معکوس میگیرند.
همانقدر که رسیدگی به کودک و توجه به نیازهای او اهمیت دارد، بیش از حد اعتنا کردن و یا شاید زیاده روی در بعضی از امور بازده خوبی ندارد و درست خلاف آن چیزی میشود که شما انتظار دارید. در اینجا به نکات مهمی که باعث بیراهه رفتن در امر تربیت کودکان میشود اشاره شده است:
۱. لوس کردن فرزند : همه والدین فرزندان خود را دوست دارند و تمام آنچه دارند و ندارند را برای فرزندان خود طالب هستند که به هر حال هزینهبر است. پدر و مادرهای زیادی هستند که با محبت افراطی باعث لوس شدن فرزند شده و تازه بچهها با داشتن این همه چیز، خوشحال به نظر نمیرسند. این باعث میشود که کودکان هرگز راضی به نظر نرسند و مدام تقاضا و توقع بیشتری داشته باشند.
۲. تربیت نامناسب : زمانی که شما تنبلی به خرج میدهید که فرزندان خود را به طور صحیح تربیت کنید، در نتیجه این وظیفه خطیر را برعهده اطرافیان فرزندتان قرار میدهید. اگر شما نتوانید کودکتان را به طور صحیح تربیت کنید دیگران اقدام میکنند.
۳. عدم مشارکت در مدرسه فرزندان : بعد از خانه، مدرسه محلی است که بچهها در آن بیشترین ساعت را حضور دارند و بنابراین معلمان و همسن و سالان نقش مهمی در زندگی آنها دارند. در نتیجه شما نباید از مدرسه فرزندتان فاصله بگیرید و باید خود را درگیر مسائل مربوط به آنها کنید. مهم حضور یکی از شماست. شما حتی باید از طریق تلفن و یا حضوری با معلم فرزندتان در تماس باشید. این نشاندهنده حساسیت شما روی تربیت و رشد فرزندتان است و معلم را ملزم به دقت و هوشیاری بیشتری نسبت به تربیت فرزندتان میکنید.
۴. افراط و تفریط در تشویق فرزندان : زمانی که فرزند خود را تشویق میکنیم، باعث افزایش عزتنفس آنها میشویم. اما باید مراقب بود که در این موارد حد اعتدال را رعایت کنیم. اجازه دهید که تشویق در وقت مناسب و تنها زمانی که کار فرزندتان واقعا لایق تشویق است انجام شود. اگر برای کار معمولی که انجام دادهاند از آنها خیلی زیاد قدردانی کنید، باعث میشود که کودکان نسبت به ارزش واقعی دستاورد خود دچار انحراف فکری شوند.
۵. عدم اعطای مسئولیت به فرزندان : فرزند شما نباید به خاطر انجام کارهای عادی و معمولی چیزی دریافت کند، چون آنها عضوی از خانواده هستند نه مهمان حاضر در هتل. هرکس که در خانه زندگی میکند موظف به انجام امور مربوط به خانه است. از شستن ظروف گرفته تا گردگیری و...
تشویق کودکان برای انجام کارهای فوقالعاده لازم است البته نه در کارهایی که وظیفه عادی هر عضو خانواده است. بچه باید بخشی از مسئولیت زندگی مشترک با خانواده را به دوش بگیرد. آنها برده شما نیستند اما مطمئن باشید که در تعطیلات و مرخصی دائم هم به سر نمیبرند.
۶. عدم رفتار صحیح با همسر : هر طور که با همسر خود رفتار کنید، به عنوان الگو برای آینده فرزندان خواهید بود؛ یعنی آنها نیز دقیقا همینطور با همسر خود رفتار خواهند کرد. اگر به صورت غیر صحیح با همسر خود رفتار کنید و مدام در حال مشاجره باشید آنها نیز به همین سبک رفتار میکنند. بچهها بیشتر از آنچه شما به عنوان نصیحت به آنها گوشزد میکنید، از رفتار شما پیروی میکنند. اگر با همسر خود به احترام و توام با عشق رفتار کنید، ارزش خانواده را به فرزند خود نشان میدهید و آنها از داشتن یک پناهگاه امن در این دنیای وحشی بیشتر احساس امنیت میکنند.
۷. داشتن توقعات غیر واقعی از فرزند : اگر با کودکان سر وکله میزنید از آنها انتظارات معقول و منطقی داشته باشید، به خصوص بچههای کوچک. اگر برای شام جایی دعوت هستید و از کودک ۲ ساله خود انتظار دارید که درست مانند یک شاهزاده کوچک رفتار کند، سخت در اشتباهید. اگر در خیال و رویای خود انتظار دارید که فرزندتان یک ستاره ورزشی و یا علمی شود، در حالی که او تنها مایل به نوازندگی پیانو است، لازم است راجع به توقع خود تجدیدنظر کنید. انتظار شما از آنها بایدباعث شادی آنها باشد.
۸. ندیدن آموزش برای دفاع از خود و خواستههایشان : خیلی از والدین تمام نیازهای فرزندان را برآورده میکنند و به این ترتیب ارزش کار سخت و عدم وابستگی را در فرزند از بین میبرند. به این ترتیب نسلی از آدمهای بیبو و خاصیت و به اصطلاح پهلوان پنبه ظهور خواهد کرد. بچههای امروزه انتظار دارند که همه کارها برایشان انجام شود. اینکه آنها را محکم و پرطاقت تربیت کنید و از آنها بخواهید که اموراتشان را خود انجام دهند دلیل عدم دوست داشتن آنها نیست بلکه نشانه عشق واقعی است.
۹. تحمیل کردن گرایش و تفکر خود به فرزندان : اجازه دهید که بچهها بچگی کنند. والدین نباید تمایلات و گرایش و نقطه نظرهای خود را به فرزندشان تحمیل کنند. اینکه فرزند خود را از اشتیاقات خود آگاه کنید خوب است اما آنها را تحمیل نکنید. اجازه دهید همانطور که هستند رشد کنند؛ بدون تحمیل عقاید و خواستههای شما.
۱۰. بی وفایی به قول و عهد : اگر فرزندتان را به خاطر نقاشی روی دیوار تهدید به تنبیه کردن میکنید، حتما این کار را انجام دهید. متاسفانه پیروی از قولهایی که به فرزندتان میدهید زندگی را کمی سخت میکند اما افزایش اعتماد به گفته شما چیزی مهمتر است. اگر شما به گفتههای خود عمل نکنید، بچهها به این نتیجه میرسند که بین قول و عمل شما تناسبی نیست و در نتیجه به شما اعتماد نخواهند کرد.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼