روز جهانی کودک، ابهام همیشگی در قوانین
شاید بتوانیم عشق را انکار کنیم، شاید بتوانیم پیری را انکار کنیم، شاید بتوانیم فقر را انکار کنیم، شاید بتوانیم توانگری را انکار کنیم؛ اما کودکی را هرگز نمیتوانیم منکر شویم.
جام جم آنلاین: با همه این دانستهها تا چه حد در قوانین و باورهایمان کودکان را دیدهایم و برای شیرین کردن خاطراتشان تلاش کردهایم
ما دینمان را نسبت به کودکان تا حدودی ادا کردهایم تا آنجا که هنوز هم تاوان حمایتمان را از کودکان آزاردیده زنجانی پس میدهیم و به جرم پوشش اخبار آنها و رساندن شرح ماجرایشان به گوش شما، از حق مصاحبه با مسوولان سازمان بهزیستی محروم شدهایم و علنا جواب شنیدهایم که بالادستتریهایی وجود دارند که اجازه تهیه خبر از بهزیستی را به برخی رسانهها نمیدهند و همکاری با بعضی از خبرنگاران به شکل تعلیق درآمده است! این، همه توان نمایندگان شما در یکی از رسانههاست برای احقاق حقوق کودکان، سهم شما چیست؟ شما چه کردهاید؟
ابهام در سن کودکان
شاید بگویید: «سهم ما هم پیماننامه حقوق کودک است که آن را به شکل مشروط در سال ۱۹۸۹ امضا کردهایم» و آن وقت ما میپرسیم، چطور پیماننامه را امضا کردهایم؛ اما هنوز به تعریف واحدی از کودک نرسیدهایم و تعریفمان از کودک و محدوده سنی آن، در شرایط گوناگون، بسته به این که آن را برای مجازات بخواهیم یا گواهینامه یا رایگیری یا عبادت یا کار متفاوت است !.
قوانین محدود و ضعیف
شاید بگویید: «سهم ما وضع قوانینی سخت و بازدارنده برای حمایت از کودکان است.» که اگر بگویید ما هم برایتان اورژانس اجتماعی را مثال میزنیم که مددکارانش هنوز نمیتوانند به شکلی قانونی و با تحکم، در شرایط بحرانی اجتماعی از کودکان حمایت کنند و معمولا تلاششان برای مداخله در بحران به گفتگو و التماس محدود میشود !
اما ضعف در قوانین مربوط به حمایت از حقوق کودکان، تنها به ناتوانی قانونی مددکاران محدود نمیشود، قوانین ما حتی توانایی نگهداری کودکان کار و خیابان جمعآوری شده از سطح خیابانها را در مراکز نگهداری دولتی ندارند تا آنجا که سالانه ۱۰ هزار کودک کار و خیابان وارد چرخه ساماندهی مراکز بهزیستی میشوند که ۴/۸۵ درصد آنها بدسرپرست هستند و والدینشان هربار پس از جمعآوری آنها از سطح خیابان، به مراکز مراجعه میکنند و کارگران خردسالشان را به زور پس میگیرند تا بار دیگر آنها را به خیابان بفرستند !
... و غمانگیزتر وقتی است که از آمارهای مربوط به کودکان کار آگاه میشوید، براساس آخرین آمارهای منتشر شده توسط مرکز آمار ایران در سال ۸۵، از مجموع ۱۳ میلیون و ۲۵۳ هزار کودک در رده سنی ۱۰ تا ۱۸ سال کشور، ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار کودک خارج از چرخه تحصیل و یک میلیون و ۷۰۰ هزار کودک به صورت مستقیم درگیر کار بودند .
همچنین ۹۱۵ هزار کودک با عنوان « کودک خانهدار» توسط مرکز آمار ثبت شده است و همچنین تفکیک جنسیتی کودکان کار نشان میدهد، یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر از آنها را پسران و ۳۷۰ هزار نفرشان را دختران۱۰ تا ۱۸ سال تشکیل میدهند؛ کودکانی که حتی مسوولان بهزیستی هم اذعان دارند ورود آنان به چرخه کار، امری ناگزیر است؛ اما هنوز فکری برای حرفهآموزی یا ارائه خدمات رفاهی به آنان نشده است .
شاید بگویید: «چشمانی تیزبین برای تشخیص سریع و بموقع کودکآزاری تعبیه کردهایم.» که در این صورت یادتان میآوریم براساس آمارها، بسیاری از موارد کودکآزاری حتی به مراکز ذیربط ارجاع داده نمیشوند و گاهی حتی دیگرانی که شاهد وقوع این جرم میشوند، آن را گزارش نمیکنند و اگر هم گزارش کنند هنوز هیچ سازمان مشخصی، متولی قانونی رسیدگی به این جرم نیست و گرچه نهادهای غیردولتی تلاش میکنند به نحوی مانع وقوع کودکآزاری شوند؛ اما قانون هنوز انعطاف لازم را برای پشتیبانی از آنان ندارد .
به طوری که گزارش سالانه واحد مددکاری انجمن حمایت از حقوق کودکان به نقل از ایسنا، نشان میدهد؛ طی یک سال گذشته حدود ۲۰۰ مورد کودکآزاری به مددکاری انجمن ارجاع شده که حدود ۴۸ درصد این کودکان مورد آزار جسمی، ۴۹ درصد آزار عاطفی، ۱۳ درصد آزار جنسی، ۲۰ درصد بهرهکشی اقتصادی و ۱۲ درصد مورد آزار آموزشی قرار گرفتهاند .
منبع: جام جم آن لاین
براساس این گزارش، ۴۱ درصد آزاردهندگان کودک را پدران، ۲۸ درصد مادران، ۷ درصد نامادری، ۶ درصد همسایه، ۴ درصد اقوام و به همین میزان غریبهها، ۳ درصد کادر آموزشی و به همین میزان کادر بیمارستان، ۲ درصد ناپدری و به همین میزان کادر زندان تشکیل داده است .
بررسی وضعیت خانوادگی کودکان ارجاع داده شده به واحد مددکاری انجمن حمایت از حقوق کودکان بیانگر آن است که حدود ۳۰ درصد این کودکان در خانوادههایشان تجربه اعتیاد و مصرف مواد مخدر عنوان شده است .
همچنین در خانواده ۴۰ درصد آنها اختلافات شدید خانوادگی، ۴۰ درصد فقر، ۳۱ درصد تجربه طلاق و جدایی و ۹ درصد فوت والدین و در برخی موارد چندین عامل مشترک ذکر شده است .
طبق گزارش ذکر شده، میانگین سنی کودکان آزاردیده، ۱۰ تا ۱۲ ساله و توزیع جنسیتی آنها تقریبا مساوی بوده است؛ به طوری که ۴۸ درصد پسران و ۵۲ درصد دختران مورد آزار قرار گرفتهاند .
پاسکاری کودکان کار بین شهرداری و بهزیستی
شاید بگویید: «سازمانهایی مدافع حقوق کودکان داریم که مصرانه...» و ما در این صورت حرفتان را قطع میکنیم و میگوییم کودکان کار سالهاست بین شهرداری و بهزیستی پاس داده میشوند و ساماندهی آنها هنوز هم به سرانجام نرسیده است و گرچه شهرداری ابراز رضایت خود را از به عهده گرفتن این مسوولیت اعلام کرده؛ اما هنوز آییننامهای در این زمینه تدوین نشده است .
نگفتنیهایی داریم که ...
شاید بگویید...، شایدبگوییم ... ، امروز، روز جهانی کودک است و نمایندگان شما در رسانهها، نگفتنیهای زیادی برای گفتن دارند، ما بخش کوچکی از حقی که به گردنمان است را انجام دادهایم و هزینهاش را پرداختهایم! شما چطور؟