کودک باید از چگونگی تماس با اورژانس یا آتشنشانی آگاه بوده و آدرس و شماره تلفن خانه را به صورت دقیق بداند تا قادر به درخواست کمک باشد.
ایران: زندگی همیشه ریتم یکنواختی ندارد و گاهی اتفاقاتی رخ میدهد و شرایطی پیش میآید که والدین مجبور میشوند کودک را در خانه تنها بگذارند. اگرچه تنها ماندن کودک در خانه اولین بار به اضطراب و نگرانی برای هر دو طرف همراه است اما هرگز نباید بدون آمادگی و برنامهریزی این کار صورت بگیرد. علاوه بر اینکه در این تصمیمگیری باید به شرایطی همچون وجود همسایههای معتمد، شرایط محل زندگی و ایمن بودن آن از وقوع جرایم و... نیز توجه شود. توانایی کودک عاملی اصلی است که میزان آن با نحوه انجام تکالیف، امور خانه و... سنجیده میشود، اما فاکتورهای دیگری نیز وجود دارند که باید مورد توجه قرار بگیرند.
شناخت
لیلی انگجی، عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی در این باره میگوید: شناخت والدین از کودک و مهارتهای او نقش مهمی در این فرآیند دارد. علاوه بر این، کسب آمادگی برای این فرآیند باید به صورت تدریجی باشد. یعنی برای بار اول به صورت آزمایشی و کوتاه مدت انجام گرفته و سپس به تدریج بر زمان آن افزوده شود. علاوه بر اینکه همسایههای معتمد یا افراد نزدیک نیز باید در جریان تنها ماندن کودک قرار گرفته و کودک به آنها سپرده شود تا کودک آرامآرام اطمینان لازم را پیدا کند. البته کسب این اطمینان به رفتار و برنامهریزی والدین بازمیگردد و بهترین راه نیز همکاری پدر و مادر با کودک است.
پس از اولین تجربه تنهایی، والدین باید از کودک خود بپرسند در غیاب آنها چه کرده و پس از کسب اطلاعات، در صورت لزوم راهنماییهای لازم را از طرق مختلفی مانند تشویق و... در اختیار او قرار دهند. به گفته این روانشناس برای تنها گذاشتن کودک در خانه، سن خاصی تعیین نشده است و قضاوت در این باره به شناخت والدین از کودک برمیگردد و والدینی که شناخت کافی از کودک خود دارند، از 10 سالگی این مسئله را امتحان کنند. ولی به طور کلی کودکان کمتر از 10 سال آمادگی تنها ماندن در خانه را ندارند. در این میان تفاوتهای فردی کودکان نیز نقش مهمی را ایفا میکند. ممکن است یک کودک در 10 سالگی توانایی تنها ماندن در خانه را داشته باشد، در حالی که دیگری حتی در سن 14 سالگی نیز نتواند در خانه تنها بماند. گاهی خود کودک اصرار به تنها ماندن دارد، حال آنکه کودک دیگری بنا به علل مختلف نسبت به این پیشنهاد واکنش مثبتی از خود نشان نمیدهد.
این روانشناس معتقد است پیش زمینه ذهنی کودک در این باره نقش تأثیرگذاری دارد. در صورتی که والدین شاغل قصد تنها گذاشتن کودک را دارند، باید کودک را طوری تربیت کنند که متوجه شود باید در خانه تنها بماند. حال اگر کودک نسبت به این مسئله عکسالعمل منفی داشت باید علت آن را شناسایی کنند.
اگر این ممانعت ناشی از ترس است باید از طریق مشاوره، مطالعه و... این عامل را برطرف کنند و علت ترس او را بررسی کرده و آموزشهای لازم را برای کنترل شرایط مختلف با او تمرین و تکرار کنند.
دکتر مسعود آبیار، روانشناس و استاد دانشگاه در این زمینه خاطرنشان میکند: برای ایجاد پیشزمینه ذهنی، والدین باید شرایط را از قبل برای کودک توضیح داده و فضای خانه را بیخطر کنند بدین معنا که وسایل خطرناک، سوئیچ ماشین، کبریت و... را از دسترس او دور کنند. علاوه بر این، برای زمان تنهایی کودک برنامهریزی کرده و انجام فعالیتهایی مانند خمیربازی، لگو و... را برای او در نظر بگیرند. همچنین زمان بازگشت خود را برای کودک مشخص کنند. البته باید توجه داشت زمان تعیین شود، زیرا بازگشت زودهنگام والدین تأثیر مثبتی بر ذهن کودک خواهد داشت.
تحقیقات نشان داده است برقراری تماس تلفنی با کودک در زمان غیبت والدین تأثیر مثبتی بر احساس و کاهش اضطراب او خواهد داشت. روانشناسان توصیه میکنند والدین طبق برنامه زمانی از پیش تعیین شده با کودک تماس بگیرند. دکتر آبیار میافزاید: استفاده از شیوه مدلینگ یا مشاهده که براساس بیان داستان، تماشای فیلم و... انجام میگیرد نیز در افزایش میزان آمادگی ذهنی کودک تأثیرگذار است زیرا در او احساس همزادپنداری ایجاد میکند.
مهارت
علاوه بر پیشزمینه ذهنی، فاکتورهای دیگری نیز در نظر گرفته میشوند. به گفته انگجی، علاوه بر احساس راحتی و آشنایی کودک با چشمانداز تنها ماندن، کودک باید در کارهای گروهی، توانایی انجام کار داشته و در پیروی از قواعد و دستورات از خود احساس مسئولیت نشان دهد. برای مثال به توصیه والدین که به او میگویند: «پنجره را باز نکن و سرت را بیرون نبر» گوش فرا دهد. نکته دیگر اینکه کودک باید مهارت پاسخگویی به تلفن، باز و بسته کردن در و پنجره، استفاده از وسایل آشپزخانه مانند چاقو، گاز، مایکروویو و ... و همچنین نحوه کار با تلفن و موبایل و به طور کلی مهارت مراقبت از منزل را آموخته باشد. از موارد مهم دیگر آشنایی و آگاهی کودک از قواعد پرهیز از غریبههاست. کودک باید هنگام پاسخگویی به تلفن در مواقع تنهایی به گونهای صحبت کند که کسی به تنها بودن او پی نبرد. برای مثال اگر کسی خواستار گفتوگو با پدر و مادر او شد، کودک باید بگوید: «در حال حاضر مادرم قادر به پاسخگویی نیست، من به او اطلاع میدهم تا با شما تماس بگیرد.»
همچنین کودک باید در موقعیتهای غیرمنتظره آرامش خود را حفظ کرده و عکسالعمل مناسبی از خود نشان دهد. او باید نحوه رویارویی با مشکلات و حوادث را آموزش دیده باشد تا خودش را نبازد. برای مثال هنگام استشمام بوی گاز یا بروز آتشسوزی کوچک از اقدام مناسب آگاه باشد.
برای مثال از چگونگی تماس با اورژانس یا آتشنشانی آگاه بوده و آدرس و شماره تلفن خانه را به صورت دقیق بداند تا قادر به درخواست کمک باشد. علاوه بر این آگاهی کودک از کمکهای اولیه نیز تا حدی ضروری است. کودک باید اسم والدین، آدرس، شماره تلفن محل کار آنها و تعدادی از شماره تلفنهای دوستان و اقوام نزدیک را نیز به طور دقیق بداند. از نکات دیگر اینکه به اماکن ناامن و محلهای ناامن خانه وارد نشود. علاوه بر این قرار دادن برخی محدودیتها برای کودک در خانه اضطراب والدین را کاهش میدهد. برای مثال وضع قوانینی مانند وارد نشدن به اتاق خاص، تماشای برنامههای معینی از تلویزیون، اجرای قوانین و محدودیتهایی در رابطه با استفاده از کامپیوتر و اینترنت و همچنین پاسخ دادن به تلفن و ... تأثیرات مثبتی را در پی دارد.
انگجی معتقد است: به طور کلی نحوه برخورد کودک با شرایط تنهایی باید مورد بررسی قرار بگیرد. والدین باید با کودک خود دوست باشند و مشکلاتش را بدانند، با حوصله به حرفها و مشکلات و حتی ترسهای او گوش دهند زیرا کنترل کامل این فرآیند به شناختی کامل بازمیگردد و اگر این شناخت کافی باشد، فرآیند اثرات مطلوبی به دنبال داشته و کودک علاوه بر کسب اعتماد و اطمینان به نفس بالا، تجارب بسیاری نیز فرا میگیرد.
تأثیرات منفی
دکتر آبیار در رابطه با تأثیرات تنها ماندن کودک در خانه بر این باور است که این تأثیرات به طور مستقیم با شرایط و چگونگی تنها ماندن کودک ارتباط دارد در حالی که روند کوتاه مدت این فرآیند فرزند را مستقل بار میآورد اما اگر والدین هر دو شاغل باشند و هر روز برای مدت زمانی طولانی کودک خود را تنها بگذارند، طبیعتاً به کودک آسیب میرسد زیرا نه تنها توان کنترل و مدیریت خود را ندارند، بلکه در معرض آسیب جسمی و روحی و روانی قرار میگیرد. او با خود فکر میکند مورد تأیید والدینش نیست و والدین او را دوست نداشته و محبت لازم را نسبت به او ابراز نمیکنند، از این رو او احساس طردشدگی میکند. این تأثیرات حتی خود والدین را نیز دربر میگیرد. والدین این کودکان در محل کار تمرکز و کارآیی لازم را ندارند، زیرا بخش بزرگی از ذهنشان درگیر کودک است و در نتیجه در محیط کار از آرامش، خلاقیت و توان حل مسئله در حد لازم برخوردار نیستند.
علاوه بر این، آنها احساس گناه میکنند چون فکر میکنند که در حق کودک خود ظلم کردهاند. از این رو در رویارویی با مسائل تربیتی هنگامی که باید در مقابل کودک ایستاده و به او نه بگویند، این توان را نداشته و با این تفکر که درصدد جبران بیمهری خود نسبت به کودک هستند، از نظر تربیتی به او آسیب میرسانند. محمدطاهری بازپرس دادسرای نوجوانان در این مورد معتقد است بچهها در سنین بالای 15-14 سال از لحاظ رشد فکری و عقلی به حدی رسیدهاند که تنها ماندن در خانه تأثیری بر آنها نداشته باشد اما در سنین پائینتر گاهی کودکان به خاطر ترس دچار اختلالات روحی میشوند. در مواردی هم که حضانت کودک با پدر است و کودک در خانه تنها میماند، با اختلالات روحی، سوءتربیت و گاهی سوءرفتار از سوی کودک مواجه هستیم. با رعایت نکات یادشده و کمی تمرین، تنها ماندن کودک به تجربهای برای ارتقای اعتماد به نفس در او تبدیل میشود.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼