مقابله با چاقی کودکان، چگونه؟
اگر در کلاس درس و حیاط مدرسه یا در خیابان و پارک، نگاهی به اطراف خود بیندازیم با کودکانی مواجه میشویم که مبتلا به چاقی هستند.
روزنامه اطلاعات: اگر در کلاس درس و حیاط مدرسه یا در خیابان و پارک، نگاهی به اطراف خود بیندازیم با کودکانی مواجه میشویم که مبتلا به چاقی هستند. این قبیل کودکان علاوه بر اینکه در حین جنبوجوش و بازی مشکل حرکتی دارند، مورد اذیت و تمسخر دیگر دوستان خود هم قرار میگیرند. بر چسب و عنوانهای گوناگونی از جمله چاقالو، خپل، تپلی خیکی، بشکه، پرخور، شکمو و غیره که از طرف همکلاسان و همسن و سالان به آنها اطلاق میشود، آنان را روز به روز گوشهگیرتر و منزویتر میکند .
متأسفانه برخی والدین، چاقی کودک خود را نشانه سلامتی و زیبایی وی میدانند و با کودک خود به گونهای رفتار میکنند که گویا از چاقی آنها راضی هستند و آنها را به خوردن هرچه بیشتر تشویق میکنند .
باید اذعان داشت چاقی یک بیماری است و والدین باید به تغذیه درست و مناسب و تحرک کافی کودکان خود، توجه کافی داشته باشند. در غیر این صورت، این مسئله میتواند در طولانی مدت مشکلات جدی ایجاد کند. کودکان چاق عموماً در میان دوستان و آشنایانشان از محبوبیت کمتری برخوردارند، به علاوه آنها اعتماد به نفس کمتری دارند، کمتر به ورزش میپردازند و در زندگی آینده خود بیشتر مستعد ابتلا به بیماریهای قلبی و رگی هستند .
عوامل متعددی وجود دارد که باعث چاقی در کودکان میشود. کودک وقتی چاق میشود که زیاد میخورد و این زیاد خوردن را هم مدیون والدین خود میداند. چرا که والدین وی زیاد میخورند و او هم به تبعیت از آنها زیاد میخورد، اما والدین طفل بهندرت با این عقیده موافق هستند، به نظر آنها کودک بهطور طبیعی غذا میخورد ولی فراموش میکنند که کالری نان و کره، شکلات، شیرینی، نوشابههای گازدار و سایر چیزهایی را که کودک در طول روز همگام با آنها میخورد، چاقکننده هستند. بیتحرکی و زیادهروی در تماشای تلویزیون هم (که اغلب با خوردن تنقلات همراه است) از چشم آنها دور میماند .
شیوه غذا خوردن والدین روی کودک اثر میگذارد، در واقع به نظر میآید چاقی در خانوادهها همهگیر است. درپارهای از خانوادهها تمامی افراد چاق هستند .
شواهد قابل ملاحظهای وجود دارد که نشان میدهد خصوصیات جسمانی مانند رنگ چشم، رنگ پوست، بلندی و کوتاهی و گرایش به چاقی و لاغری از قوانین ارثی تبعیت میکنند. ۴۰ درصد از کودکانی که یکی از والدینشان چاق است، چاق هستند. درصورتی که هر دو والدین چاق باشند، احتمال چاقی در فرزند آنها به ۸۰ درصد میرسد از سوی دیگر در خانوادهای که وزن والدین در حالت طبیعی است، فقط ۷ درصد احتمال دارد که کودکشان چاق باشد. بسیاری از متخصصان بر این باورند که الگوهای تغذیه قبل از یک سالگی شکل میگیرند، پس پرداختن به یک تغذیه صحیح در دوران شیرخوارگی نه فقط زود نیست بلکه با گذشت دو یا سه سال، حتی به تعویق افتاده است. تخمین زده میشود که بین شانزده تا سیوسه درصد همه کودکان دچار چاقی هستند. از میان کودکان بین ده تا سیزده سال که چاق هستند ۸۰ درصد آنها در سنین بیست و شش تا سیوپنج سالگی چاق خواهند بود .
باید گفت کمک کردن به کودکان برای لاغر شدن حتی ناامیدکنندهتر از بزرگسالان است، زیرا راهحلهای پایا یا حتی کوتاهمدت نیز برای آن وجود ندارد. رژیم گرفتن برای هیچ کس مناسب نیست، چه رسد به کودکان. بسیاری از کسانی که رژیم میگیرند، فکر میکنند میتوانند پس از کم کردن وزن، عادتهای غذایی اولیهشان را از سر بگیرند، اما رژیمهای غذایی شدید از نظر پزشکی خطرناکاند، برای مدت طولانی قابل رعایت نیستند و موجب ناتوانی همیشگی در کنترل وزن میشوند. رژیم گرفتن موجب افزایش احساس تقصیر و ناتوانی نیز میشود، زیرا هیچ کس نمیتواند آن را ادامه دهد. هدف باید یک گرایش سالم به سوی تغذیهای سالم باشد، نه یک درمان همیشگی شما به عنوان پدر یا مادر برای برقراری عادتهای غذایی مناسب در کودکتان و آموزش گرایش سالم به سوی غذا، فرصت کافی در اختیار دارید. وقتی کودک میآموزد که از غذا به عنوان یک وسیله برای فرو نشاندن احساسات استفاده نکند، بــه تدریج، وزن کم میکند و به وزن مناسب نزدیکتر میشود. از پزشک یا یک متخصص تغذیه کودک، کمک بگیـــرید تا قبل از آنکه این مسأله به شکل یک مشکل جدی در تمامی زندگی در آید و روی سلامتی و اعتماد به نفس کودکتان تأثیر بگذارد، بر آن فائق شوید .
برای کودک خود یک محدوده وزن تعیین کنید، نه یک وزنایدهآل. وزن در طول روز و بین هر دو روز متوالی تغییراندکی مییابد. هیچ رقم جادویی برای وزن یک شخص وجود ندارد. براساس اولویتهای سن و میزان فعالیتهای کودک برنامه غذایی مناسبی را طرحریزی کنید. حذف قند یا چربی از برنامه غذایی چندان آسان نیست، بنابراین، باید از دیدگاههای یک پزشک یا یک متخصص تغذیه آگاه شد. با پزشک خود صحبت کنید و اطلاعات خود را در مورد علم تغذیه افزایش دهید. در مورد عادتها و الگوهایی که به تغییر نیازمندند تصمیم بگیرید این موارد را بر حسب اهمیت، مرتب کنید. برای مثال، اگر کودک تمایل زیادی برای غذا خوردن در بین وعدهها دارد، این عادت را هدف بگیرید. در هر صورت میتوانید عادتهایی مانند «غذا خوردن در تنهایی»، «خوردن غذاهای پرکالری یا غیرمغذی»، «پرخوری»، «غذا خوردن در حالت ناراحتی یا خستگی» و «کمتحرکی» را برای اصلاح در نظر بگیرید .
مواردی که به کودک شما مربوط میشود، علامت بزنید و برنامهای را که به کار کردن روی آن علاقهمند است، مشخص کنید .
..... برنامه غذایی متعادل
..... دریافت کالری سالمتر یا کمتر
..... محدودیت غذا خوردن بین وعدههای غذایی (صبحانه، ناهار و شام)
..... ترک عادت غذا خوردن در تنهایی
..... پرخوری نکردن هنگام خستگی و ناراحتی
..... ورزش بیشتر
سخت نگیرید، انتظار نداشته باشید که در مدت یک هفته، تمامی اضافه وزن کودکتان را برطرف کنید. تغییرات باید آهسته، ولی یکنواخت و پی در پی ایجاد شوند، ممکن است هدف شما صرفاً حفظ وزن یااندکی کاهش باشد. در آغاز ممکن است بخواهید کار را با تغییر عادتهای غذایی شروع کنید، حتی قبل از آنکه خود غذا را تغییر دهید. در هر زمان مشخص، یک گام بردارید. یک عادت را انتخاب و روی آن کار کنید تا هر روز با این رفتار مقابله شود. از کودک بخواهید پیشرفت هر روز را ارزیابی کند و برای فردایش برنامه بریزد. رفتار جدید را به روشنی برای کودکتان تشریح کنید و با مطرح کردن قوانین و دستورات، تغییر را صورت دهید. دفعات غذا خوردن را محدود کنید. با کودک به توافق برسید تا فقط در زمانهای خاصی غذا بخورد. شاید بهتر باشد به جای محدود کردن کودک به سه وعده سنگین، فهرست روزانه را به وعدههای کوچک در سراسر روز تقسیم کنید، اما مراقب باشید این وعدههای اضافی دستاویزی برای خوردن بیشتر نباشد. برنامه غذایی را از شب قبل تعیین کنید و مطمئن شوید که مواد غذایی ضروری را در بردارد. مکانهای غذا خوردن را محدود کنید. اگر غذا خوردن در تنهایی یا در حال رفتن به جایی، عامل کمک کنندهای برای پرخوری محسوب میشود برای حل و رفع این مشکل قوانین وضع کنید. زمان غذا خوردن را طولانی کنید. در حدود ۲۰ دقیقه طول میکشد تا پیامی که موجب احساس سیری میشود از معده به مغز برود و برگردد. به کودک بگویید آهسته غذا بخورد. هر لقمهاش را کاملاً بجود. وقتی دهانش پر از غذاست لقمه جدیدی را وارد دهان نکند. والدین و برادر یا خواهرهای او نیز میتوانند در این مورد تمرین کنند. اگر غذا خوردن کودک با این تمرینها کند شد، او را تحسین کنید .
میزان ورزش و فعالیت را افزایش دهید. کودک شما به انجام چه کاری علاقهمند است؟ چه کار میخواهد بکند؟ مشکلات موجود در اجتماع خود را بررسی کنید. منظم بودن فعالیت، از نوع آن مهمتر است. براساس دیدگاههای جاری، ورزش هوازی از سایر فعالیتها مفیدتر است. قدم زدن، دویدن، دوچرخه سواری، شنا کردن، اسکی، طنابزدن شکلهای گوناگون از ورزش هستند که اگر بهطور مناسب و مداوم در مدت زمان خاصی انجام شوند هوازی خواهند بود. با کمک پزشک، معلم ورزش مدرسه یا هر فرد کارشناس دیگر برنامهای مناسب برای کودکتان تدوین کنید .
از کودک حمایت کنید، قویترین و موفقیتآمیزترین حمایتی که میتوانید به یک کودک چاق کنید، آن است که در انجام برنامه به او ملحق شوید .
اگر شما عادتهای غذایی سالمی دارید، این کار آسانتر خواهد بود، در غیر این صورت، این فرصت مناسبی است تا خودتان نیز آغاز به کار کنید، همراه با کودک غذاهای سالم را به روش صحیح مصرف کنید .
با دادن پاداش کودک را تشویق کنید. اصلاح عادتها و ایجاد تغییرات برای کودک آسان نیست، پس بگذارید و قدر کار خود را بداند ابتدا روز به روز، سپس هر هفتهای یک بار برای تثبیت روشها و عادت جدیدش پاداشی به عنوان تشویق به او بدهید .
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼