دعوای والدین در حضور کودکان، عواقب
احساسات شخصی شما هر چه که هست، سعی کنید از همسرتان بدگویی نکنید، زیرا او هنوز هم پدر یا مادر کودک شماست.
تبیان: کودکانی که در گیرو دار فروپاشی رابطه والدینشان گرفتار شدهاند وضعی اندوهبار و نیاز فراوانی به حمایت عاطفی دارند. سعی کنید هنگام پاسخ دادن به پرسشهای آنها تا آنجا که میتوانید صادق باشید؛ این یکی از راههایی است که میتوانید به کودک بفهمانید با وجود آنچه که بین شما و همسرتان به عنوان یک زوج در جریان است، عشق و علاقه شما به او پابرجاست.
مشکل در هر رابطهی به وجود میآید؛ تا زمانی که او از عشق متقابل شما مطمئن است خیالش راحت است، اما وقتی برای اولین بار در مییابد که رابطه شما با هم بد شده است ممکن است احساس کند تمام دنیایش به هم ریخته است و دیگر اینکه اگر نتواند به پدر و مادرش متکی باشد پس به دیگران هم نمیتواند اعتماد کند. کودکان در چنین موقعیتی احساس ناامنی میکنند و ممکن است به رفتار دوران خردسالی برگردند، برای کسب اطمینان دست به شیطنت و شرارت و جلب توجه میزنند و تقریبا همیشه خود را به خاطر آنچه که اتفاق افتاده است سرزنش میکنند. اگر با همسر خود دچار اختلاف شدهاید، به کودکتان اطمینان دهید که هر چند با هم توافق ندارید اما هر اتفاقی هم که بیفتد باز هم او را دوست خواهید داشت. اگر در حال رفع کدورت و آشتی هستید، کودکتان را نیز در این امر دخالت دهید تا همه اعضای خانواده با یکدیگر احساس همبستگی کنند.
نیاز به امنیت
جدایی شما دائمی باشد یا موقتی، بسیار ضروری است که کودکانتان درباره آینده خود احساس امنیت کنند. بنابراین به آنها اطمینان دهید که با اینکه پدر یا مادر از آنها دور شده است، باز هم در امنیت خواهند بود.
کودکان اغلب درباره چیزهایی نگران میشوند که هرگز به ذهن ما خطور نمیکند، مثلا اینکه چه کسی آنها را به مدرسه خواهد برد. همیشه از آنها بپرسید از چه چیز نگراناند، همیشه حقیقت را طوری به آنها بگویید که بتوانند بفهمند و اگر به قدر کافی بزرگ شدهاند آنها را از آنچه که در شرف وقوع است آگاه کنید. هرگز آنها را تا لحظه آخر بیاطلاع نگذارید.
کودک شما پیامهای عاطفی را جذب میکند. اگر شما غمگین هستید، احتمالا او نیز غمگین خواهد شد. کودکان نیاز دارند که درباره طلاق و جدایی با آنها صحبت شود. اگر آنها را در بیخبری نگه دارید، اعتماد و احترام آنها را از دست خواهید داد.
فکر نکنید کودک شما از آنچه که در جریان است مطلع نخواهد شد، یا سعی نکنید حصاری به دور او بکشید. زیرا اگر کودک فقط بخشی از ماجرا را بداند احساس ناامنی خواهد کرد.
اگر زندگی زناشویی را ترک میکنید باید به کودکتان بگویید که عشقتان به او بر جای خود باقی است و به دفعات زیاد او را ملاقات خواهید کرد و به او نامه خواهید نوشت. اگر امکان دارد، تاریخ مشخصی را برای ملاقات با او تعیین کنید و هرگز بدقولی نکنید.
جدایی شما دائمی باشد یا موقتی، بسیار ضروری است که کودکانتان درباره آینده خود احساس امنیت کنند. بنابراین به آنها اطمینان دهید که با اینکه پدر یا مادر از آنها دور شده است، باز هم در امنیت خواهند بود.
پدربزرگها و مادربزرگها، سایر اعضای فامیل و دوستان نزدیک میتوانند با سرزدنهای مداوم و کمک به حفظ برنامههای روزانه کودک، نقش بسیار موثری در اطمینان بخشیدن به کودک ایفا کنند و به او این امید را بدهند که خانواده او هنوز وجود دارد و به او عشق میورزد.
پاسخ برای سنین 4-2
مامان و بابا از هم عصبانی هستند، بنابراین شاید مامان تصمیم بگیرد که مدتی خانه را ترک کند و جای دیگری زندگی کند. مامان از اینکه نمیتواند پیش تو بماند واقعا ناراحت است، اما ما هنوز هم تو را خیلی دوست داریم و همیشه نیز همینطور خواهد بود. مامان تا جایی که بتواند به دیدن تو خواهد آمد، حداقل هفتهای یکبار.
پاسخ برای سنین ۶-۴
در حال حاضر بابا و مامان از هم دلخورند. بابا و مامانها همیشه تا ابد کنار هم نمیمانند. بعضی وقتها آنها میفهمند که دیگر همدیگر را دوست ندارند. ترک کردن تو برای مامان کار سختی است، چون هنوز هم تو را دوست دارد اما هر هفته به دیدن تو خواهد آمد. یادت باشد که در این قضیه تو مقصر نبودی.
پاسخ برای سنین 8-6
در حال حاضر بابا و مامان جدا از هم زندگی میکنند. ما درباره بعضی چیزها با هم توافق نداریم و دوست نداریم دائما از هم عصبانی باشیم، بخصوص که میدانیم این مسئله تو را ناراحت میکند. ما قصد داریم درباره همه چیز به دقت فکر کنید تا بتوانیم دوباره با هم زندگی کنیم، اما شاید در این کار موفق نشویم. شاید با وجود تمام سعی و تلاشمان به این نتیجه برسیم که دیگر همدیگر را دوست نداریم و نمیتوانیم با هم زندگی کنیم. مامان هنوز تو را دوست دارد و این مساله تقصیر تو نیست و گناهی نداری. علت اینکه مامان خانه را ترک میکند این نیست که تو کار بدی کردهای. من پیش تو میمانم و از تو مراقبت میکنم، مامان هم هر هفته به دیدن تو خواهد آمد.
پاسخ برای سنین ۱۱- ۸
مطمئن باش من و مادر برای ادامه زندگی با هم، هر کاری که میتوانستیم انجام دادیم. ما نمیخواهیم بچههایمان را ناراحت کنیم و دوست داشتیم میتوانستیم باز هم با شادی در کنار هم زندگی کنیم، اما نتوانستیم. من و مادر دیگر همدیگر را دوست نداریم و این حق مادر توست که سعی کند زندگی جدیدی را شروع کند. او همیشه تو را دوست خواهد داشت و برایت نامه خواهد نوشت، به دیدن تو خواهد آمد و با هم به تعطیلات خواهید رفت رفتن او تقصیر تو نیست و تو به هیچوجه در این مورد گناهی نداری. او خودش میخواهد برود. ما دیگر با هم زندگی نمیکنیم و از هم جدا خواهیم شد. این بدان معناست که ما دیگر زن و شوهر نیستیم، اما برای همیشه پدر و مادر تو خواهیم بود. ممکن است بعد از این هم کارهایی را با هم انجام دهیم، مثلا با هم به سینما یا پارک برویم.
مشکل در هر رابطهی به وجود میآید؛ تا زمانی که او از عشق متقابل شما مطمئن است خیالش راحت است، اما وقتی برای اولین بار در مییابد که رابطه شما با هم بد شده است ممکن است احساس کند تمام دنیایش به هم ریخته است و دیگر اینکه اگر نتواند به پدر و مادرش متکی باشد پس به دیگران هم نمیتواند اعتماد کند. کودکان در چنین موقعیتی احساس ناامنی میکنند و ممکن است به رفتار دوران خردسالی برگردند، برای کسب اطمینان دست به شیطنت و شرارت و جلب توجه میزنند و تقریبا همیشه خود را به خاطر آنچه که اتفاق افتاده است سرزنش میکنند. اگر با همسر خود دچار اختلاف شدهاید، به کودکتان اطمینان دهید که هر چند با هم توافق ندارید اما هر اتفاقی هم که بیفتد باز هم او را دوست خواهید داشت. اگر در حال رفع کدورت و آشتی هستید، کودکتان را نیز در این امر دخالت دهید تا همه اعضای خانواده با یکدیگر احساس همبستگی کنند.
نیاز به امنیت
جدایی شما دائمی باشد یا موقتی، بسیار ضروری است که کودکانتان درباره آینده خود احساس امنیت کنند. بنابراین به آنها اطمینان دهید که با اینکه پدر یا مادر از آنها دور شده است، باز هم در امنیت خواهند بود.
کودکان اغلب درباره چیزهایی نگران میشوند که هرگز به ذهن ما خطور نمیکند، مثلا اینکه چه کسی آنها را به مدرسه خواهد برد. همیشه از آنها بپرسید از چه چیز نگراناند، همیشه حقیقت را طوری به آنها بگویید که بتوانند بفهمند و اگر به قدر کافی بزرگ شدهاند آنها را از آنچه که در شرف وقوع است آگاه کنید. هرگز آنها را تا لحظه آخر بیاطلاع نگذارید.
کودک شما پیامهای عاطفی را جذب میکند. اگر شما غمگین هستید، احتمالا او نیز غمگین خواهد شد. کودکان نیاز دارند که درباره طلاق و جدایی با آنها صحبت شود. اگر آنها را در بیخبری نگه دارید، اعتماد و احترام آنها را از دست خواهید داد.
فکر نکنید کودک شما از آنچه که در جریان است مطلع نخواهد شد، یا سعی نکنید حصاری به دور او بکشید. زیرا اگر کودک فقط بخشی از ماجرا را بداند احساس ناامنی خواهد کرد.
اگر زندگی زناشویی را ترک میکنید باید به کودکتان بگویید که عشقتان به او بر جای خود باقی است و به دفعات زیاد او را ملاقات خواهید کرد و به او نامه خواهید نوشت. اگر امکان دارد، تاریخ مشخصی را برای ملاقات با او تعیین کنید و هرگز بدقولی نکنید.
جدایی شما دائمی باشد یا موقتی، بسیار ضروری است که کودکانتان درباره آینده خود احساس امنیت کنند. بنابراین به آنها اطمینان دهید که با اینکه پدر یا مادر از آنها دور شده است، باز هم در امنیت خواهند بود.
پدربزرگها و مادربزرگها، سایر اعضای فامیل و دوستان نزدیک میتوانند با سرزدنهای مداوم و کمک به حفظ برنامههای روزانه کودک، نقش بسیار موثری در اطمینان بخشیدن به کودک ایفا کنند و به او این امید را بدهند که خانواده او هنوز وجود دارد و به او عشق میورزد.
پاسخ برای سنین 4-2
مامان و بابا از هم عصبانی هستند، بنابراین شاید مامان تصمیم بگیرد که مدتی خانه را ترک کند و جای دیگری زندگی کند. مامان از اینکه نمیتواند پیش تو بماند واقعا ناراحت است، اما ما هنوز هم تو را خیلی دوست داریم و همیشه نیز همینطور خواهد بود. مامان تا جایی که بتواند به دیدن تو خواهد آمد، حداقل هفتهای یکبار.
پاسخ برای سنین ۶-۴
در حال حاضر بابا و مامان از هم دلخورند. بابا و مامانها همیشه تا ابد کنار هم نمیمانند. بعضی وقتها آنها میفهمند که دیگر همدیگر را دوست ندارند. ترک کردن تو برای مامان کار سختی است، چون هنوز هم تو را دوست دارد اما هر هفته به دیدن تو خواهد آمد. یادت باشد که در این قضیه تو مقصر نبودی.
پاسخ برای سنین 8-6
در حال حاضر بابا و مامان جدا از هم زندگی میکنند. ما درباره بعضی چیزها با هم توافق نداریم و دوست نداریم دائما از هم عصبانی باشیم، بخصوص که میدانیم این مسئله تو را ناراحت میکند. ما قصد داریم درباره همه چیز به دقت فکر کنید تا بتوانیم دوباره با هم زندگی کنیم، اما شاید در این کار موفق نشویم. شاید با وجود تمام سعی و تلاشمان به این نتیجه برسیم که دیگر همدیگر را دوست نداریم و نمیتوانیم با هم زندگی کنیم. مامان هنوز تو را دوست دارد و این مساله تقصیر تو نیست و گناهی نداری. علت اینکه مامان خانه را ترک میکند این نیست که تو کار بدی کردهای. من پیش تو میمانم و از تو مراقبت میکنم، مامان هم هر هفته به دیدن تو خواهد آمد.
پاسخ برای سنین ۱۱- ۸
مطمئن باش من و مادر برای ادامه زندگی با هم، هر کاری که میتوانستیم انجام دادیم. ما نمیخواهیم بچههایمان را ناراحت کنیم و دوست داشتیم میتوانستیم باز هم با شادی در کنار هم زندگی کنیم، اما نتوانستیم. من و مادر دیگر همدیگر را دوست نداریم و این حق مادر توست که سعی کند زندگی جدیدی را شروع کند. او همیشه تو را دوست خواهد داشت و برایت نامه خواهد نوشت، به دیدن تو خواهد آمد و با هم به تعطیلات خواهید رفت رفتن او تقصیر تو نیست و تو به هیچوجه در این مورد گناهی نداری. او خودش میخواهد برود. ما دیگر با هم زندگی نمیکنیم و از هم جدا خواهیم شد. این بدان معناست که ما دیگر زن و شوهر نیستیم، اما برای همیشه پدر و مادر تو خواهیم بود. ممکن است بعد از این هم کارهایی را با هم انجام دهیم، مثلا با هم به سینما یا پارک برویم.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼