تفاوت کودکان دختر و پسر، روشهای تربیتی!
تفاوت های بین دختران و پسران فقط تفاوت های رفتاری نیست. احتیاجات عاطفی آنها نیز مجزا از هم است. بسیار اهمیت دارد که والدین این تفاوت ها را درک کنند تا بتوانند محیط آموزشی مناسبی را ایجاد کنند.
تبیان: تفاوت های بین دختران و پسران فقط تفاوت های رفتاری نیست. احتیاجات عاطفی آنها نیز مجزا از هم است. بسیار اهمیت دارد که والدین این تفاوت ها را درک کنند تا بتوانند محیط آموزشی مناسبی را ایجاد کنند. در دو دهه گذشته، به میزان زیادی تأکیدها روی کاهش تفاوت های دو جنس و پر کردن فضای بین مؤنث و مذکر بوده است. لباس های مشترک، اسب بازی ها و ورزش ها و بقیه چیزها همه بیانگر این موضوع بوده که هر آنچه برای پسرها خوب است برای دختران نیز خوب است. اما اکنون متخصصان به این نکته رسیده اند که
تفاوت های جنسیتی ریشه در مغز دارد
و به عنوان مثال همه ما می دانیم که دختران از پسران سریع تر هستند، بداخلاقی پسرها بیشتر است و همچنین پسران روحیه تجاوز کارانه بیشتری نسبت به دختران دارند.
تفاوت ها فقط تفاوت های رفتاری نیست، بلکه تفاوت های عاطفی، تفاوت هایی در چگونگی یادگیری، بازی کردن، احساسات، واکنش نشان دادن ها و روابط دوستانه نیز وجود دارد. آگاهی از این تفاوت ها برای والدین و معلمان بسیار حیاتی است چرا که در این صورت قادر خواهند بود محیط آموزشی مناسبی برای همه بچه ها ایجاد کنند که نه تنها منصفانه باشد بلکه مثمرثمر نیز واقع شود.
از دلایلی که پدرها ارتباط خود را با پسرهایشان از دست می دهند این است که آنها فکر می کنند همسرشان متخصص کودکان است یا شاید فکر می کنند این وظیفه پدر نیست که در مورد مدرسه، تکالیف یا دوستان کودکش از او سؤال کند.
بعضی از مادران، بزرگ کردن پسرها را کاری بسیار دشوار می دانند و غالباً آرزو می کنند که ای کاش فقط دختر داشتند، برخی دیگر پسرهایشان را با هیچ چیزی عوض نمی کنند چرا که «آنها وسواسی و شلوغ کار نیستند و خیلی همه چیز را راحت می گیرند». «تومپسون» می نویسد: «برای یک پدر، بزرگ کردن یک پسر پاسخ دادن به همه خوبی هایی است که پدر خودش در حق او ادا کرده. پدری کردن برای پسرها به معنی این است که ما به همان خوبی که از آنها مراقبت می کنیم به خودمان نیز برسیم. این کار همچنین به یک پدر فرصت می دهد که آنچه پدر خودش در مورد او به اشتباه رفتار کرده است را جبران کند.»
در ادامه به ذکر چند سؤال و جواب که غالباً در جریان بزرگ کردن پسرها از سوی والدین مطرح می شود می پردازیم.
- آیا پسرها برای نجات یافتن باید خشن باشند؟
این کلیشه (پسران باید خشن و دختران باید ظریف باشند) چیزی است که در اجتماع ایجاد شده و همه ما آن را ادامه می دهیم.
یک پسر حساس یا زودرنج از نظر بچه هایی که سر به سرش می گذارند یک ترسو است. وقتی پسری ۱۲ ساله به خانه می آید و از چگونگی برخورد بچه های دیگر شکایت می کند معلم یا والدین او چنین واکنش نشان می دهند: «خوب از این عدم اعتماد به نفس و زودرنجی دست بردار تو هم برو آنها را بزن. باید یاد بگیری که روی پای خودت بایستی.» پسرها هم انسان هستند، اما مجبور هستند این نقاب مردانگی را که جلوی ابراز احساسات آنها را می گیرد به صورت بزنند.
والدین، پسرهایشان را تشویق می کنند تا برای اثبات خود در مدرسه دعوا کنند اما در واقع آنها باید به پسرهایشان کمک کنند تا بفهمند چطور باید با ذهن عاطفی خود رفتار کنند. ظاهراً مادرها بیشتر از پدرها به پسرانشان نزدیک هستند.
- چرا گاهی اوقات با هم بودن برای یک پدر و پسر سخت است؟
بسیاری از مادرها دوست دارند شوهرانشان در ارتباط با بزرگ کردن پسرهایشان بیشتر درگیر شوند. یکی از دلایلی که پدرها ارتباط خود را با پسرهایشان از دست می دهند این است که آنها فکر می کنند همسرشان متخصص کودکان است یا شاید فکر می کنند این وظیفه پدر نیست که در مورد مدرسه، تکالیف یا دوستان کودکش از او سؤال کند.
پدران با پسرانشان به گونه ای متفاوت از دخترانشان رفتار می کنند. به عنوان مثال: آنها با دخترانشان با لحنی ملایم تر صحبت می کنند. اگر یک پدر از پسرش خیلی سؤال کند آن پسر ممکن است فکر کند که «پدرم هرگز از من راضی نیست اصلاً فرقی نمی کند که من چه می کنم.»
گاهی اوقات پسرها می توانند نظر پدرشان را به سادگی با گفتن: «من نمی خواهم با شما صحبت کنم چون شما همیشه سر من داد می زنید» تغییر دهند. بزرگ کردن پسرها نیز مانند دختران به میزان زیادی باید با گوش دادن به احساساتشان و بیان احساس خودتان پیش برود.
به نظر می رسد که بزرگ کردن دختران و پسران به شکل مساوی روش کارآمدی نباشد. از آنجایی که دختران به طور کلی از اتکاء به نفس کمتری نسبت به پسران برخوردارند، والدین باید با دخترانشان به گونه ای متفاوت برخورد کنند تا مطمئن شوند شرایط و فرصت های برابری برای آنها ایجاد کرده اند.
در دو دهه گذشته باور کلیشه های جنسیتی آنقدر زیاد بوده که حمایت واقعی از این فرضیه که «دختران نیاز دارند به گونه ای متفاوت از پسران با آنها رفتار شود» عجیب به نظر می رسیده است. با توجه به تحقیقاتی که بر روی مغز انسان انجام شده، پسران و دختران از این نظر متفاوت هستند. برای باور کردن این که والدین و آموزشگران در ایجاد محیطی که برای پسران و دختران مساوی باشد، باید بیشتر تعمق و احتیاط کنند، دلیل کافی وجود دارد.
تساوی دو جنسیت به معنای این نیست که بگویید: «من دختر و پسرم را به طور مساوی بزرگ کرده ام.» در عوض ما باید نیازهای مختلف عاطفی، اجتماعی و فیزیکی فرزندانمان را برآورده کنیم و شرایط مساوی برای هر دو ایجاد کنیم.
مدارس باید محیط آموزشی ای ایجاد کنند که رفتارها و مدل های آموزشی منحصر به دختران در آنجا پیاده شود. به عنوان مثال: مطالعات نشان داده است که میزان اعتماد و اتکاء به نفس دختران کمتر از پسران است که این مسئله در رفتار آنان تأثیر می گذارد. دختری که فکر می کند ریاضی یا علومش خوب نیست آن درس را انتخاب نمی کند.
«کارول جیلیکان» متخصصی در هاروارد در کتاب «با یک صدای متفاوت» ذکر می کند که این اعتماد به نفس کاهش یافته به تدریج در دختران وقتی به سنین پیری می رسند موجب از دست رفتن صدای آنها می شود. تحقیقات کارول مستندا نشان می دهد که دختران از همان زمان کودکی چطور با عدم توانایی در «نه گفتن» به دوستان، والدین و معلمانشان بزرگ می شوند.
در بسیاری از خانواده ها، هرگز نظر آنها پرسیده نمی شود، اصلاً حرف های آنها شنیده نمی شود. چلسی 10 ساله می گوید: «مامان و بابا همیشه از «دنی» می پرسند که کجا می خواهد غذایش را بخورد اما از من هرگز». «من باید آنچه را که دنی می خواهد انجام دهم و آنها می گویند دلیلش این است که من از او بزرگترم.» تحقیقات کارول بسیار حیرت انگیز است زیرا پنجره ای به سوی این که دختران چگونه می اندیشند و چگونه احساس می کنند می گشاید و ثابت می کند که توسعه ذهنی و عاطفی آنها به گونه ای متفاوت از پسران شکل گرفته است. به عنوان مثال کارول می گوید دختران یک کد ذهنی دارند که مبنای آن «مراقب بودن یا در ارتباط بودن» است. با توجه به تحقیقات کارول قوانین مدرسه (و جامعه) بر مبنای عدالت است و این مسئله غالباً نتیجه اش تنبیه شدن دختران به خاطر عقاید یا رفتارهایشان است.
دکتر «جوآن دیک» در کتاب «دختران چگونه خوب رشد می کنند» توضیح می دهد که معلمان و والدین باید رشد دختران را تشویق کنند. وی اشاره می کند که کارهای دختران در مدرسه بسیار بیشتر از کارهای پسران مورد تأثیر احساساتشان است. یک مدرس فیزیک دریافته است که وقتی پسران برای تقاضای کمک نزد او می روند، خواهان حل مشکلشان هستند در حالی که دختران می خواهند توضیح دهند که در مورد نمره خود چه احساسی دارند و از جانب استادشان خواهان حمایت هستند.
هم اکنون بسیاری از متخصصان از این نظریه طرفداری می کنند که کلاس هایی که تنها از دختران تشکیل شده برای آنها بسیار مثبت تر است. دختران در کلاس هایی که فقط خودشان هستند نمرات بالاتری کسب می کنند، بهتر می آموزند، در مورد فضای آموزشی مثبت نگر هستند، عزت نفس بالاتری دارند و غالباً به مراحل عالی تری نسبت به دخترانی که در محیط های آموزشی مختلط قرار دارند، دست می یابند. گزارشات نشان می دهد که در کلاس های جدا شده، دختران بیشتر سؤال می کنند، فضای کلاس ها مفیدتر است، به دنبال حل مسائل هستند و متفکران برجسته ای می شوند.
«کاترین کرانپیک» استاد دانشگاه هاروارد چند استراتژی ساده برای ایجاد فضای مناسب و مساوی در کلاس پیشنهاد می دهد:
- پیش از این که به کسی اجازه دهید سؤالی را پاسخ دهد، پنج ثانیه صبر کنید.
- به هر دانشجو سه فرصت بدهید- هر کس باید سه بار صحبت کند، نه کمتر و نه بیشتر.
- صندلی ها را به گونه ای قرار دهید که همه آنهایی که حرف می زنند باهم ننشینند.
- نوبت بگذارید. یک پسر پاسخ می دهد، سپس یک دختر و به همین ترتیب.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼