بازیهای خیالی کودکان، پرورش قوه تخیل
در کودکی بازی کردن کار اصلی بچههاست. پس کودکتان را در تجربیات دنیای اطراف و دنیای پرهیجان درونش آزاد بگذارید، آنها در بازی تصورات خود را میسازند، بازیهای خیالی یکی از بنیادیترین چیزهای دنیای کودکی است و کودکان از حدود ۲ سالگی این رفتار را نشان میدهند.
شهرزاد: در کودکی بازی کردن کار اصلی بچههاست. پس کودکتان را در تجربیات دنیای اطراف و دنیای پرهیجان درونش آزاد بگذارید، آنها در بازی تصورات خود را میسازند، بازیهای خیالی یکی از بنیادیترین چیزهای دنیای کودکی است و کودکان از حدود ۲ سالگی این رفتار را نشان میدهند.
تقریبا هرچیزی میتواند باعث خیالپردازی کودک بشود حتی پیش پا افتادهترین موارد روزمره میتوانند دستمایه تخیل کودک شوند. بدین ترتیب او یاد میگیرد که بعضی چیزها میتوانند باعث به وجود آمدن چیزهای دیگر شوند. او میتواند از بلوکهای چوبی رنگش قایق بسازد، با قابلمه و ماهیتابهها ابزار موسیقی بسازد و این یعنی استفاده از قابلیتهای ذهنی برای ساختن چیزهای جدید.
در دنیای خیال کودک موضوعات ساده روزمره فقط باعث تغییر شکل آن در ذهن نمیشوند، بلکه از آنها نقشهای جدید ساخته میشود تا در بازیهایش آنها را تقلید کند. کودک میتواند به راحتی در نقش یک سوپر قهرمان، پدر یا پلیس در بیاید و با تجربه مشاغل مختلف درک او از چیزهای اطرافش زیادتر شود. مثلا اگر قرار است به زودی صاحب خواهر یا برادری بشود ممکن است در بازیهایش رفتارهای یک مادر را بازی کند.
شما چطور میتوانید قوه تخیل کودک را در بازی پرورش بدهید
جعبهای حاوی انواع چیزهای دم دستی که کودک در طول یک بازی خیالی از آن استفاده میکند، تهیه کنید. وسایل کودکانه و وسایل بیخطر بزرگترها مثل تلفن اسباببازی، بشقابهای پلاستیکی و هرچیزی که در اجرای نقشهای ساده به کودک کمک کند. اسباببازیهایی که بیشتر از یک بار استفاده میشوند مثل بلوکهای رنگی امکان گسترش نامحدود خیالات کودک را فراهم میکنند.
بازی مهارتهای اجتماعی بچهها را گسترش میدهد
همانطور که بچههای نوپا و بزرگتر بدون یک رابطه مشخص میتوانند کنار هم بازی کنند، در طول سالهای قبل از مدرسه، آنها میتوانند روابط مقابل با همدیگر را شروع کنند. آنها داستانهایی با چند خط یا موضوع در کنار هم خلق میکنند و در خلال آن گفتوگو شراکت و همکاری را یاد میگیرند، اگر چه بعضی از بچهها بین ۴ تا ۶ سالگی شراکت را یاد میگیرند. وقتی بچهها در بازی بر سر اینکه چه کسی لباس بنفش بپوشد یا چه کسی نقش پدر را بازی کند با هم توافق ندارند، در حقیقت در حال تمرین مهارتهای اجتماعی هستند.
شما چطور میتوانید در بازیهای گروهی کمک کنید
وقتی کودک شما به مهدکودک یا پیش دبستانی میرود در آنجا همبازی پیدا میکند اما به کمک شما نیاز دارد تا این روابط دوستانه را به خارج از مهدها هم توسعه بدهید. بهترین زمان برای محکم کردن دوستی میان دوستان جدید همان زمانهای بازی است. یک بازی برای کودک و دوستانش برنامهریزی کنید و بعد بدون اغراق رفتارهای کودکتان را حین بازی ثبت کنید. این کار به شما کمک میکند بدانید کودکتان در کدام مهارت اجتماعی ماهرتر است و در کدام یک به همکاری بیشتر نیاز دارد.
بازی و گسترس پیشرفت بدنی
انواع بازیهای جسمانی میتواند مهارتهای مختلفی را در بچه تقویت کنند. جهیدن و بالا رفتن از میلهها مهارتهای مناسب فیزیکی هستند. فعالیتهای فیزیکی شامل هماهنگیهای اعضای بدن و مهارتهای اساسی مثل راه رفتن، پرت کردن، رکاب زدن قبل از بقیه آموخته میشوند. بقیه مهارتها به دنبال آنها میآیند.
یک بچه ۳ ساله با دقت بلوکهایش را دستهبندی میکند تا یک برج یا قلعه بسازد و این کار هماهنگی چشم و دستهایش را افزایش میدهد. زرنگی و چالکی کودک حین بازی افزایش مییابد بعداز یک سری تمرینها در قالب بازی، کودک ۳ ساله قادر خواهد بود در غذا خوردن و پوشیدن لباسهایش کمک کند. این کار به او یک حس استقلال میدهد.
در بازیهای فیزیکی فواید غیر فیزیکی هم وجود دارد و آن این است که این تمرینها به بچهها کمک میکند تا بتوانند در هر شرایطی که باشند کارشان را ادامه بدهند. در حقیقت اگر زمان موثر و کافی برای بازی و فعالیت بچهها در نظر گرفته نشود آنها بچههایی بداخلاق و عصبانی بار خواهند آمد.
شما چطور میتوانید بازیهای فیزیکی را افزایش دهید
بهترین راه به تحرک آوردن بچهها در خانه، اجرای کارهای فعال است کارهایی بیشتر از یک جا نشستن و تلویزیون تماشا کردن. میتوانید در خانه بازیهایی مثل قایم موشک، بگرد و پیدا کن و بازیهایی که در آن حرکت با ریتم موسیقی باشد، انجام دهید.
بیرون از خانه شن بازی، ضربه زدن به توپ فوتبال و دوچرخه سواری برای بچهها بسیار مفید هستند. بازی بچهها کمک میکند با هیجاناتشان پیش بروند. بچههایی که نتوانند احساساتشان را در قالب کلمات بیان کنند حین بازیهای فیزیکی آن را به طور عملی ابراز میکنند.
اگر آنها حس کنند وجودشان باعث آزار است یا دیرفهم هستند، آن احساس را بارها و بارها در بازیها هم اجرا میکنند. مثلا کودک در مدرسه چیزهایی از وسایلش گم شده یا کسی او را هل داده و ممکن است درک نکند این فقط یک اتفاق بوده است. روز بعد که شما با او بازی میکنید او پرخاشگرانه شما را هل میدهد، چون سعی میکند تجربه روز قبل خودش را دوباره تکرار کند.
شما باید چطور رفتار کنید
در طول بازی اگر کودک رفتار پرخاشگرانهای بروز داد، او را با مهربانی راهنمایی کنید. با او شوخی کنید و سعی کنید او را بخندانید تا تنشهای درونیاش کم شود.
نقش شما وقتی با کودک بازی میکنید باید چگونه باشد
بسیار عالی است. اگر حین بازی اجازه دهید او بازی را رهبری کند، تصمیم میگیرد که چه کارهایی را انجام بدهد یا انجام ندهد. اگر او را محدود نکنید، باعث میشود از بازی بیشتر لذت ببرد. شما به دنیای او دعوت شدهاید، پس بگذارید خودش همه کاره باشد. در دنیای واقعی خودتان همه چیز را کنترل خواهید کرد. توجه ما به کارهای دلخواه کودک و اجرای آنها اعتماد به نفس او را بالا میبرد. وقتی شما به او نشان میدهید دنیای خود ساخته او را بازی کردهاید هم برای شما جالب است، هم برای او بسیار مهم خواهد بود.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼