مقایسه کودکان با یکدیگر، چه عوارضی دارد؟
مقایسه از سوی والدین، در بیشتر موارد، به نیت خیر و برای تشویق فرزندان به پیشرفت، انجام میشود؛ ولی باید به این نکته توجه داشته باشیم که کودک ما در توانمندی، استعدادها، یادگیری و رفتار خود، با دیگر کودکان، متفاوت است، همانطور که خود ما هستیم.
مقایسه از سوی والدین، در بیشتر موارد، به نیت خیر و برای تشویق فرزندان به پیشرفت، انجام میشود؛ ولی باید به این نکته توجه داشته باشیم که کودک ما در توانمندی، استعدادها، یادگیری و رفتار خود، با دیگر کودکان، متفاوت است، همانطور که خود ما هستیم.
ایجاد حس حسادت و کینه در کودک
بدانیم که با مقایسه کودک خود با کودک دیگرمان یا فرزندان دوست و آشنا، شکاف بسیار عمیقی بین آنها به وجود میآوریم. این شکاف، حس حسادت و کینه را به وجود میآورد؛ حسی که ممکن است در آینده و در موقعیتهای متفاوت، هیچگاه گریبان آنها را رها نکند.
با مقایسه کردن، تخم حسادت و بددلی را بین فرزندان خود میکارید. بچهها نباید در خانواده و فامیل، مقایسه شوند؛ چون در مقابل خواهران و برادران خود، احساس بیارزشی و بد بودن خواهند کرد.
حتی مقایسه مثبت هم میتواند همین نتیجه را داشته باشد. وقتی میگویید: "تو در بازی فوتبال، از برادرت بهتری"، همان احساس مقایسه و ناسازگاری را بین آنها به وجود میآورید. بهتر است بگویید: "تو در بازی فوتبال، به اندازه برادرت، هنگامی که به سن تو بود، خوب هستی" یا "از سال گذشته تا به حال، در زبان، پیشرفت کردهای."
مقایسه؛ سم روان کودک
مقایسه، سم روان کودک است که باعث از بین رفتن اعتماد به نفس او میشود. کودک مقایسه شده، همواره در مقابل بقیه کودکان، احساس حقارت و کوچک بودن میکند و روحیه خود را برای انجام وظایف و یادگیری کارهای جدید، از دست میدهد.
مقایسه؛ ایجاد اضطراب و نگرانی در کودک
یکی دیگر از رفتارهای نادرست که بیشتر، از مادران سر میزند، مقایسه رشد کودکان با یکدیگر است. نگرانی دایم ما در مورد رشد قد و وزن آنها و مقایسه دایم کودکمان با دیگر کودکان، سبب ایجاد اضطراب و نگرانی در آنان میشود. باید بدانیم که رشد کودک ما، بستگی به عوامل ارثی، محیطی و تغذیهای دارد و مقایسه کردن ما، کوچکترین کمکی به این مساله نمیکند.
مقایسه، جریحه دار کردن غرور کودک
با زیر ذرهبین قرار دادن نقاط ضعف و اشتباهات فرزندانمان و بزرگ کردن آنها و مقایسهشان با سایرین، علاوه بر تحقیر و سرزنش آنها، اسباب بیتفاوتی و بیتوجهیشان را نسبت به تقصیراتشان، به وجود میآوریم. کودک ما، غرور خاصی دارد. وقتی توانایی او را در نظر نگیریم و ناتوانیاش را بهطور مرتب، گوشزد یا آنان را با کودکان دیگر مقایسه کنیم، غرورش جریحهدار میشود.
صحبت درباره اشتباهات آنان، باید در خفا و خصوصی انجام شود. این صحبت، باید سازنده بوده و در نهایت، به حل مشکل منتهی شود.
از حضور کودک خود، لذت ببرید
بعضی مقایسهها، اجتنابناپذیرند. اگر شما به آنها نگویید، خاله یا عموی کودک خواهند گفت یا اینکه خود کودکان، تفاوتها را خواهند فهمید؛ ولی به خاطر بسپارید هنگامی که با مقایسه بین کودکان، میخواهید آنها را کنترل کنید یا به آنها انگیزه دهید، این کار برای آنها، مضر خواهد بود. کودکی که فکر میکند به خوبی کودکان دیگر نیست، نهتنها انگیزهای برای تلاش بیشتر ندارد، بلکه احساس میکند که دیگر کاری از او ساخته نیست.
مقایسهها باعث تشدید اختلافات و افزودن جنگهای درون خانوادگی میشوند. بکوشید تا هر کدام از کودکانتان را به عنوان یک فرد جداگانه، محک بزنید و از وجود آنها لذت ببرید. به آنها کمک کنید تا با یافتن نقاط قوتشان، بر ضعفشان غلبه کنند. تحسین، هنگامی که صحیح از آن استفاده شود و روشی آشکار برای مقایسه بین کودکان نباشد، میتواند یک انگیزهدهنده عالی باشد.
از دیگر تاثیرات مقایسه!
همانطور که در بالا هم گفته شد، کودکی که مرتب در معرض مقایسه شدن قرار میگیرد، دچار عدم اعتماد به نفس شده و خود را ناتوان میپندارد.
حس ناتوانی در کودک، سبب به وجود آمدن خشم، حسادت، غم، پرخاشگری و قهر میشود. در پی به وجود آمدن این احساسات منفی، کودک درونگرا و خجالتی و گاهی کاملا عکس، پرخاشگر و مهاجم میشود که این امر، حضور او را در اماکن عمومی مثل کودکستان یا مدرسه، با اشکال همراه میکند.
کار درست چیست؟
مقایسه کودکان با یکدیگر، یعنی نادیده گرفتن اصل تفاوتهای فردی انسانها، یعنی خجالت دادن کودک و تحقیر او. بنابراین توصیه میشود که در صورت لزوم، کودک را با خودش مقایسه کنیم. این مقایسه باید براساس تواناییهای کودک، در فضایی صمیمانه و محرمانه انجام شود و بدانید که با وجود شباهتها میان کودکان، اما هیچ کودکی، بهطور مطلق، شبیه کودک دیگر نیست. در اصل، چرا کودکی را با کودک دیگر مقایسه میکنید؟
هر کودکی را با کودک دیگر مقایسه نکنید، بلکه با خودش و وضعیت قبلی و کنونی او، مقایسه کنید.
اگر نوک پیکان طرف شما برگردد
تحقیقات نشان داده والدینی که از سالهای اولیه زندگی کودکان، همواره درپی مقایسه آنان با دیگران بودهاند، در سنین نوجوانی، صاحب فرزندانی مقایسهگر میشوند؛ بدین معنی که فرزندان شما، آموخته خود از شما را این بار، علیه شما، استفاده خواهند کرد.
والدینی که بدون توجه به استعداد و تواناییهای فرزندانشان، مدام آنان را مورد مقایسه قرار میدادند، نمیتوانند توقع داشته باشند که فرزندشان، شرایط آنها را درک کند. فرزندی که وسیلهای گرانقیمت میخواهد، توجیه پدر را درباره گران بودن و سنگین بودن هزینه آن نمیپذیرد و مدام، پدر خود را با پدر دوستاش مقایسه خواهد کرد.
او، به شرایط واقعی زندگی شما، بیتوجه است؛ همانطور که شما بودید یا نوجوانی که تمایل دارد بعد از ساعت مدرسه، با دوستانش در خیابان به گردش بپردازد، به توجیه و حرفهای شما، اعتنایی نمیکند و آن را فقط بهانهای میپندارد. او، فقط شما را با والدین همکلاسیاش مقایسه میکند که به نوجوانشان، این اجازه را دادهاند. پس، مسیر صحیح برای پیشرفت و موفقیت فرزندمان، در واقعبینی و درک درست از شرایط ذهنی و بدنی اوست.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼