اهدای تخمک در ایران، مصاحبه با مادر مخفیها!
مطب پر از عکسهای بچههای کوچک است. روی صندلیها مادرهایی با شکمهای برآمده و خسته نشستهاند تا نوبتشان شود. زن نگاهش را میگرداند میانشان و به چشم هایشان خیره میشود که با همه خستگی و کلافگی بارداری، برق میزند.
خبرگزاری مهر: مطب پر از عکسهای بچههای کوچک است. روی صندلیها مادرهایی با شکمهای برآمده و خسته نشستهاند تا نوبتشان شود. زن نگاهش را میگرداند میانشان و به چشم هایشان خیره میشود که با همه خستگی و کلافگی بارداری، برق میزند. برق مادر بودن. حسی که حسرتش را میکشد. حالا گفته اند یک راه دارد که شاید او راهم مادر کند. گرفتن تخمک از یک اهدا کننده.
این داستان خیلی از زنهایی است که مطبها و کلنیکهای بارداری را زیرپا گذاشته اند تا کسی بالاخره روز مادر را بهشان تبریک بگوید. جانانه و مادرانه. میان همه راههایی که پیشنهاد میشود برای حل مشکل ناباروری زنان، اهدای تخمک هم هست. روشی که چند سالی است باب شده اما ناشناخته است و خیلیها برای استفاده از آن تردید دارند.
ماجرای اول
وقتی راهها به بن بست میرسند
پزشکان میگویند روش اهدای تخمک زمانی به کار میرود که ناباروری با تحویز دارو یا روشهای پیشرفته درمان ناباروری، درمان نمیشود. سن بالا، یائسگی زودرس و اختلالات دیگر که باعث میشود زن تخمک نداشته باشد، دلایل اصلی چنین مشکلاتی هستند که اهدای تخمک برای درمان آنها پیشنهاد میشود.
در این روش در محیط آزمایشگاه تخمک اهدایی توسط اسپرمهای مرد که همسر گیرنده تخمک است لقاح میشود و جنین حاصله از این لقاح، به رحم زن نابارور منتقل میشود.
فارغ از تمام تعریفها و توضیحهای علمی، شاید بهتر باشد کم و کیف این روش را از زبان دو نفر بخوانید که اهدا کننده بوده اند. یکی به دلیلی کاملا عاطفی و دیگری برای رفع نیازهای مالی اش تصمیم به این کار گرفته اند. دو نگاه کاملا متفاوت...
این روزها کمتر پیدا میشوند کسانی که فقط به قصد کمک کردن تخمک اهدا کنند. یا نیتی غیر از پول گرفتن داشته باشند. نه اینکه نباشند اما با توجه به قیمتی که این کار دارد، کم هستند.
یک نفر را پیدا میکنم که خودش میگوید وقتی در مطب دکتر گفته هیچ پولی نمیخواهد، همه از منشی تا دکتر و دستیارش، تعجب کردهاند و تشویقش کردهاند تا به قول خودشان برای اهدای یه بخش از وجودش پول بگیرد. اما راضی نشده. هرچند قصدش نتیجهای نداشته و در نهایت عمل اهدا به دلیل مساعد نبودن شرایط گیرنده و هماهنگ نبودنش، انجام نشده.
میگوید: «در یکی از شبکههای اجتماعی اینترنت دیدم آگهی داده بودند برای کسی که نیاز داشت تخمک بگیرد. چون باردار نمیشد. سنش داشت میرفت بالا. برایم یک جرقه بود. من خودم بچه سقط کرده ام. چند بار. یک بچه داشتیم و با اینکه خودم دوست داشتم دومی هم باشد، شوهرم راضی نبود. حس میکردم شاید حتما باید این بچه متولد شود که چند بار پشت سر هم این اتفاق افتاده است. تا آگهی را دیدم گفتم ممکن است راهش همین باشد. کمک کنم به کسی تا بچه دار شود. احساس وظیفه میکردم.»
شرایطش را داشتی؟
سنم کمی بالاتر از ۳۰ بود. میگویند تا ۳۰ سال میشود. اما دکتر معاینه ام کرد و گفت تخمکها هیچ مشکلی ندارند و من میتوانم این کار را انجام دهم.
کسی خبر داشت که میخواهی این کار را بکنی؟
به شوهرم گفتم تا مدیونش نباشم. ولی نمیخواستم خانواده ام بفهمند. حتی نمیخواستم آن زن و خانواده اش هم خیلی مرا بشناسند. ممکن بود فکر کند دوست دارم بعدها مرتب دنبالش باشم و پیگیری کنم. برای همین حتی شماره تلفنی غیر از شماره تلفن اصلی خودم به اون دادم. فقط به او اطمینان دادم که سالم هستم و بیماری خاصی ندارم.
چه مراحلی داشت؟
اول آزمایش دادم. آزمایش قند و چربی و... بعد هم سونوگرافیهایی که مطمئن شوند سالم هستم. شروع کردم به خوردن قرصهای ضدبارداری. چون باید ریتم بدنم با بدن گیرنده تنظیم میشد. بعد هم باید آمپول میزدم که به آن مرحله نرسید. خیلی حس خوبی داشتم. فکر میکردم دارم وظیفه ام را انجام میدهم و بالاخره این بچه متولد میشود. ولی یک بار که رفتم مطب برای معاینهها با خانمی صحبت کردم که خودش بچه دار نمیشد. گفت خیلی مسئولیت سنگینی قبول کردی. چطور میتوانی باعث تولد یک موجود زنده بشوی و بعد او را بسپاری به خانواده دیگری؟ مطمئنی میتوانند شرایط خوب و لازم زندگی را برایش فراهم کنند؟ مطمئنی اذیت نمیشود؟
مردد شدی؟
یک کم. شاید اگر قبل از تصمیم این حرف را میشنیدم هیچ وقت اقدام نمیکرد. اما با خودم فکر کردم و گفتم من سعی میکنم آن بخشی را که برعهده من است خوب انجام دهم، مراقبش باشم. من دارم ۵۰ درصد ژن میدهم و وظیفه دارم از این ۵۰ درصد مراقبت کنم از این به بعد کسی که دارد بزرگش میکند میشود مسئول.
دوست نداشتی بچه را ببینی؟ بعد از تولدش.
دلم میخواست ولی عقلم نمیگذاشت. میترسیدم با دیدنش دلم تکانی بخورد. یا روزی بفهمد من در واقع یک جورهایی مادر اصلی اش بودم و زندگی اش بهم بریزد.
پس چه شد که این اتفاق نیفتاد؟
نمی دانم. واقعا نمیدانم. من از زن خواسته بودم زیاد با من تماس نگیرد. چون نمیخواستم کسی بفهمد. اون مرتب نگران بود من پشیمان شوم و تماس میگرفت. یک روز با عصبانیت گفت فکر نمیکرده چنین آدمی باشم و من او را معطل کردم و حالا پشیمان شده ام. در صورتی که چنین چیزی نبود. من فقط میخواستم کسی نفهمد. واقعا متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاد. فکر میکنم مشکلی داشتند که بروز نمیدادند و خودشان این همکاری را قطع کردند.ولی برایم سخت بود. چند ماه بعد بچه دار شدم باز. چون داروهایی که میدهند تا مصرف کنی احتمال بارداری را بالا میبرد. مجبور شدم بازهم بچه را سقط کنم و این بار ضربه روحی اش خیلی شدیدتر بود.
ماجرای دوم
با واسطهها کاری نداشته باش
سراغ اهدا کننده دیگری میروم که انگیزه اش از اهدای تخمک مالی است و رفع مشکلاتش. شماره اش را از یکی از فرومهای اینترنتی پیدا میکنم که مخصوص زنان است و بخش زیادی از پستها و سوالهایش درباره بارداری و البته ناباروری.
گفتهاند آماده اهدای تخمک است. تماس میگیرم و مجبور میشوم خودم را گیرنده تخمک معرفی کنم. میدانم اگر بگویم خبرنگارم بعید است حاضر به گفت و گو شود. تا میگویم میخواهم تخمک بگیرم و بچهدار نمیشوم، میگوید که حاضر به این کار است ولی الان قرار است با کسی دیگر همکاری کند و یک ماه دیگر نوبت اهدا است و عمل انتقال.
میگویم: «من اصلا اطلاعاتی درباره این کار ندارم. میترسم سرم کلاه برود. میشود مرا راهنمایی کنی؟» سریع اعتماد میکند و میگوید که هر سوالی دارم بپرسم.
اول از همه هزینه اهدای تخمک را میپرسم. میگوید: «آنهایی که تهران هستند یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میگیرند اما اگر از شهرهای اطراف تهران باشند تا یک میلیون و ۸۰۰. به خاطر دوری راه و رفت و آمد.»
می گویم: «مثل اینکه واسطه هم هستند بعضیها. پول میگیرند و اهدا کننده را به گیرنده معرفی میکنند.»
سریع میگوید: «اگر دونر واسطه داشت قبول نکنید. (به کسی که میخواهد تخمک اهدا کند میگویند دونر) آنهایی که با واسطه کار میکنند کاسب شدهاند. تا اهدا میکنند بلافاصله شروع میکنند برای اهدا به نفر بعد. برای همین تخمکها شکل نمیگیرند.فقط فولیکول هستند. »
حسابی وارد شده و مثل دکترها حرف میزند. من میپرسم مگر دکتر متوجه نمیشود؟
نه. تا زمان عمل نمیفهمد. وقتی عمل تمام شد میبیند تخمکها شکل نگرفته اند و اثری ندارند. نمیتوانی به اهدا کننده ات هم ایرادی بگیری. میگوید نشد.
خبر داری هزینه بیمارستانش چقدر است؟
بیمارستانهای خصوصی از ۲ میلیون ۶۰۰ میگیرند تا ۳ میلیون و ۵۰۰.
البته فقط هزینه بیمارستان و پول تخمک اهدایی نیست. اهدا کننده باید ۶۰ آمپول بزند که یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان هزینه آمپول هاست. اینجاست که واسطهها یک کاسبی اساسی راه میاندازند.
سریع میگوید: «برای این میگویم اگه واسطه داشت انتخابش نکن. واسطه میگوید ۸۰۰ هزار تومان میگیرم. شما هم خوشحال میشوی که یک میلیون و ۵۰۰ پول نمیدهی. اما واسطه آمپولها را میگیرد تا به دونرت بدهد برای تزریق. دونر آمپولها را کامل نمیزند. نصفش را نمیزند و نصف دیگر را واسطه میبرد و در بازار آزاد میفروشد. قیمتش خیلی بالاست!»
می پرسم: «اگر روش جواب نداد و تخمکها بی فایده بودند، نمیتوانم اعتراض کنم به دونر؟»
نه. تضمینی نیست. تازه بیشترشان گوشی هایشان را خاموش میکنند. مخصوصا واسطه ها.
می توانی دقیقا بگویی چه مراحلی دارد. میخواهم حواسم جمع باشد.
آره.. اول دونر را میبری پیش دکتر. هر دو قرص ضد بارداری میخورید تا بدنتان با هم هماهنگ شود. بعد دونر باید آمپولها را شروع کند. شما هم پروژسترون باید مصرف کنی تا ۲۰ روز. ۳، ۴ روز بعد هم برای انتقال میروید. البته شما باید تا یک ماه بعد پروژسترونها را مصرف کنید تا احتمال موفقیتش بیشتر شود.
می گویم: چند بار تا یه حال این کار را کرده ای؟
بار چهارمه این دفعه.
چند بارش گرفته؟ اصلا چقدر احتمال دارد موفق باشد؟
۳۰ یا ۴۰ درصد. دروغ نمیگویمها ولی برای من هر سه بار قبلی موفق بوده. چون بین هر بار اهدا فاصله میاندازم و مثل بقیه سریع دوباره این کار را نمیکنم. با اولین کسی که تخمک بهش اهدا کردم هنوز یک وقتها تلفنی حرف میزنم. بچه دار شده. خبر دارم که گیرنده دیگر هم حامله است.
دوست نداری بچه را ببینی؟ میدانی میترسم همچین چیزی از من بخواهد. نمیدانم چه جوابی بدهم.
نه. اصلا دوست ندارم.
هیچ حسی هم بهش نداری؟
نه. چه حسی؟ بچه ام که نبوده. من خودم یک بچه دارم. حسی ندارم. بچه اولی را هم دیدم حتی. ولی باز هم هیچ حسی نداشتم. بچه من نیست. او مادرش بوده. ۹ ماه حامله بوده و او را به دنیا آورده. من کمکش کردم فقط.
حالا خواستم کسی را انتخاب کنم به نظرت به چه چیزهایی دقت کنم .
اول واسطه نداشته باشد. سنش هم بالا نباشد. خیلی هم اهدا نکرده باشد. یعنی بیشتر از ۵ یا ۶ بار. چون ممکنه اصلا فایده نداشته باشد اینهمه هم خرج کنی. برای خود او هم خوب نیست. بالاخره بیهوشی دارد. خطرناک است زیادی اش. تخمک هایش هم دیگر فایده ای ندارند.
کمی صمیمی شده. خودمانی ازش میپرسم: خودت چند ساله ای؟
۳۰ سالم است. با خودم گفتهام ۵ بار اهدا میکنم. یک بار دیگر اهدا کنم دیگر تمام.
نظر کاربران
نیازمند تخمک اهدایی در تهران هستم.از لحاظ مالی هم تو سختی هستم و تا جایی که بتونم پرداخت میکنم . لطفا به شماره 09217483263 پیام بدید و شرایطتون(سن،تاهل،سلامت جسمی و شکل ظاهری)را اس ام اس کنید.منتظرم.مرسی