دلیل بلوغ زودرس در کودکان، چیست؟
این روزها شاهد محرکهای گوناگون و فراوانی در محیط زندگی کودکان هستیم. این محرکها میتواند موجب تسریع رشد جنسی و افزایش تمایلات آنان شود و البته احتمال دارد تا مدتها از نظر پدر و مادر مخفی بماند.
جام جم: این روزها شاهد محرکهای گوناگون و فراوانی در محیط زندگی کودکان هستیم. این محرکها میتواند موجب تسریع رشد جنسی و افزایش تمایلات آنان شود و البته احتمال دارد تا مدتها از نظر پدر و مادر مخفی بماند. نبود کنترل و توجه والدین به اعمال و امیال جنسی کودک نیز موجب میشود، او برای ارضای میل خود بهدنبال محرکهای جدید و متنوعتر رود. این محرک ها می تواند در قالب اشتیاق به تماشای فیلم های عاشقانه ماهواره ای، عادات نامناسب، پنهانی گوش کردن به گفت وگوهای جنسی و کنجکاوی در مشاهده روابط خصوصی والدین، یادگیری شوخی های غیراخلاقی و تکیه کلام های نامناسب از بزرگ ترها و اصرار در هم اتاق شدن با پدر و مادر ظاهر شود و گاهی نیز می تواند کودک را ناسازگار، پرخاشگر، عصیانگر یا ناآرام کند. این رفتارهای خارج از کنترل معمولا از کودکستان تا دبستان شایع تر بوده، امروزه یکی از دغدغه های اصلی والدین است.
در این میان خانواده هایی هم هستند که چون تربیت کودکشان تحت کنترل و براساس ضوابط و موازین اخلاقی است، نگران آنند که وقتی فرزندشان را به مهد یا مدرسه می فرستند با چه کودکانی هم صحبت شود و حرف هایشان در چه قالبی باشد و این گفت وگوها تا چه حد بر اعمال و خلقیات کودک تاثیر سوء بگذارد.
حال پرسش اینجاست، کودکانی که قسمت اعظم گفت وگوهایشان درباره مسائل جنسی، شرح فیلم های عاشقانه و شوخی ها و اعمال تحریک آمیز غیراخلاقی است، آیا دچار نوعی ناهنجاری یا انحراف جنسی اند یا شیوه تربیت غلطی داشته اند یا این کنجکاوی ها در رده سنی آنان عادی محسوب می شود؟
کودکان را دریابید
حجت الاسلام نصیر عابدینی، روان شناس بالینی در این باره می گوید: از دیدگاه دینی و روان شناسی کودک تا قبل از سن تکلیف نه دچار گناه می شود، نه منحرف جنسی نامیده می شود چرا که هنوز نظام اخلاقی کودک شکل نگرفته و ناهنجاری اخلاقی و دینی در او معنایی ندارد، ولی می توان گفت کودک دچار نوعی ناهنجاری رفتاری شده و نیاز به مشاوره یا حتی روان درمانی دارد. او با اشاره به این که شیوه تربیتی غلط والدین یکی از ملاک های ایجاد این نوع مشکلات در کودک است، می گوید: محیط غیرتربیتی اجتماع نیز می تواند از عوامل اصلی تشدید این نوع تحریکات باشد.
عابدینی با اشاره به این که کنجکاوی های جنسی پسر و دختر از سنین دو یا سه سالگی شروع می شود و صددرصد طبیعی است، می افزاید: کودکان از سه تا هفت سالگی کنجکاوند تا تمام قسمت های بدن خود را لمس و شناسایی کنند و یکی از این قسمت ها ناحیه تناسلی است و به دلیل آن که متوجه تفاوت هایی در آناتومی دو جنس می شوند، به دنبال جواب بوده، مشتاق مشاهده قسمت های مختلف بدن خود، والدین، همسالان یا احتمالا بازیگران و ورزشکاران فیلم های غیراخلاقی هستند. از طرفی به سبب آن که در کودکان از این سنین به بعد به مرور هورمون های جنسی ترشح می شود، تمایلات آنان بیشتر شده و اگر تحت کنترل و توجه والدین نباشند یا در محیط نامناسب پرورش یابند، عادات نامناسب جنسی و خلقیات ناشایست در آنان بروز خواهد کرد.
به گفته این روان شناس، در دخترها از پنج سالگی تا اواخر دوران دبستان (دوازده تا سیزده سالگی) تمایلات غریزی مادری و عاطفی شکل می گیرد و به دلیل آن که زودتر از پسرها بالغ می شوند، اظهار عشق و علاقه و دلبستگی آنها به جنس مخالف با تشدید محرک های محیطی به اوج خود می رسد و حتی احتمال گرایش و وابستگی شدید عاطفی به جنس موافق و بحث و گفت وگوهای عاطفی در این باب در آنها زیاد می شود.
در پسرها نیز از سه تا هفت سالگی به دلیل بروز تغییرات فیزیکی در بدنشان به طور ناخواسته لذت های جنسی را تجربه می کنند و این مساله نیز در اثر تحریکات محیطی شدت می گیرد.
به گفته عابدینی، روابط آزادانه در ارتباطات خانوادگی، بازی ها و تصاویر انیمیشنی غیراخلاقی، برنامه های محرک ماهواره ای، بلوتوث های ناشایست دریافتی و مشاهده روابط بی قید و شرط دختر و پسر از مهم ترین محرک های محیطی محسوب می شود.
عابدینی با تاکید بر این که اضطراب در کودکان دبستانی نیز می تواند یکی از عوامل توجه آنها به مسائل، عادات یا گفت وگوهای جنسی باشد، می گوید: کودک پرتنش همیشه در پی راهی است که اضطراب خود را با آن تخلیه کند یا کاهش دهد. به گفته این روان شناس اضطراب براثر خلأ عاطفی، تنش های روحی و روابط نابسامان والدین یا نبود پدر و مادر به دلیل مشغله کاری در کودک ایجاد می شود و می تواند پیش زمینه ناهنجاری جنسی یا حتی بلوغ زودرس شود و در دخترها به سبب تمایلات عاطفی در مقایسه با پسرها شدت بیشتری دارد.
جاذبه پدر و مادر، کودک را می رباید
با توجه به این که جاذبه و کشش شنیدن و درک مسائل جنسی آن هم برای کودک کنجکاو، عاملی برای ترغیب او به سمت و سوی گویندگان این نوع مسائل و الگوگیری از آنان است، رابطه غنی عاطفی پدر و مادر با کودک می تواند سبب دلبستگی و گرایش فرزند به والدین شود. این را عابدینی می گوید و اضافه می کند، اگرچه روابط خارج از خانه فراتر از کنترل والدین است، اما هر چه پدر و مادر با نرمش و ملایمت نیازهای عاطفی و روانی کودک را تامین کنند و خلقیات آنان جذاب تر و پرکشش تر از همسالان کودک باشد، فرزند به جای تقلید از همسالان یا همکلاسی ها، پدر و مادر را الگوی خود قرار داده، موفق تر و فرمانبردارتر خواهد بود.
وی خاطرنشان می کند والدین باید با فرزندان خود همچون دوستانی صمیمی رفتار کرده، آنها را در تفریحات سالم همراهی کنند، با آنها ورزش و بازی کنند، به کوه، سینما و پارک روند، به کودک اجازه گفت وگوی تلفنی با دوستان بدهند و او را در دیدار با دوستان یا شرکت در جشن تولدهای غیرآسیب زای همسالان همراهی کنند و به او فرصت دهند مسائل و موضوعات مدرسه یا مهد را برایشان تعریف کند.
عابدینی با اشاره به این که کودک در دوره مهد و دبستان قابلیت درک و فهم نصیحت را دارد، می گوید بهتر است در یک جمله تا ده کلمه (در حد حوصله کودک) توصیه یا خواسته خود را به کودک انتقال دهید.
او اظهار می کند: قصه درمانی و بازی درمانی از جمله روش هایی است که می توان کودک را در حد فهم و درکش از انجام یا تقلید رفتارهای نادرست و به کار بردن تکیه کلام های غیراخلاقی برحذر داشت. گاهی نیز می توان به کودک سوال و جواب آموخت که در مواجهه با رفتار یا گفته های غیراخلاقی و نامناسب همسالان، آمادگی مقابله و نه گفتن داشته باشد و حاضر جواب باشد و بداند در مقابل چه گفته ای چه پاسخی دهد. به گفته عابدینی رفتار بد، خشونت آمیز و بی اعتنایی به موازین اخلاقی خیلی زود در سیمای روحی کودک ظاهر می شود و تصورات و تمایلات متعددی را در او تقویت می کند.
وقتی کودک به مسائل جنسی پی می برد
اگر کودک متوجه برخی روابط، اعمال و گفته های جنسی شد یا از تکیه کلام های نادرست و غیراخلاقی یا شوخی های جنسی استفاده کرد، واکنش پدر و مادر چگونه باید باشد؟
عابدینی با اشاره به آن که نباید به بیداری جنسی کودک بی اعتنایی کرد و از طرفی نباید در برابر آن عکس العمل شدید نشان داد و با تهدید او را سرزنش کرد، می گوید: والدین باید سطح دانسته های کودک را با چند سوال و جواب ساده مورد سنجش قرار دهند و براساس میزان اطلاعات او و نه بیشتر، افکارش را مدیریت کنند و پاسخ روشنی به او دهند و از دروغ و کتمان موضوع و محدود کردن بی قید و شرط کودک از دانستن پاره ای مسائل جنسی غیرآسیب زا اجتناب کنند، چرا که محدودیت بیش از حد، سبب کنجکاوی و تحریک بیشتر برای دانستن و پرسیدن این موضوعات از طریق همسالان ناآگاه می شود و نتیجه آن اضطراب، درگیری و اشتغال ذهنی، افکار نابسامان، افت تحصیلی، عادات نامناسب و بلوغ زودرس است. این روان شناس درخصوص کودکی که از تکیه کلام های زشت یا شوخی های جنسی استفاده می کند، می گوید: بهترین راهکار آن است که یکی دوبار اول به حرف های غیراخلاقی او بی اعتنایی شده، در صورت ادامه دار شدن از شیوه محروم سازی استفاده شود یعنی او را برای مدت معینی از بازی، دوستان یا غذای مورد علاقه اش محروم کنید.
عابدینی تاکید می کند: بی مبالاتی والدین در روابط زناشویی پیش چشم کودک، نقطه آغاز تخیلات و صحنه های خیالپردازی شده غیرواقع گرایانه از جانب کودک است که با واقعیت در تضاد است و می تواند روی روان کودک تاثیر سوءگذاشته، ذهن او را مدام درگیر تخیلات و تمایلات جنسی کند و به حال و آینده او لطمه وارد سازد. بنابراین خانواده ها باید بسیار مراقب چنین شرایطی باشند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼