حسادت کودک به والدین، راه چاره چیه؟
اگر دو بچه در یک خانواده باشند و به یکی توجه بیش از اندازه شود و به دیگری نه طبیعی است که این حس به وجود بیاید یا حتی اگر خواهر و برادری ندارد، به بچه ای در فامیل این توجه بشود اما به او می توانیم بگوییم حسادت می کند.
سوال مخاطب نینیبان: ﺳﻼﻡ. ﻳﻚ ﺩﺧﺘﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻟﻪ ﺩاﺭﻡ ﻛﻪ ﺧﻴﻟﻲ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ و ﭘﺪﺭﺵ ﺣﺴﻮﺩﻱ می ﻜﻨﺪ و اﻳﻦ ﻣﺸﻜﻞ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺑﺮاﻱ ﻣﻦ اﺳﺖ. اﻭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻓﺮﺻﺖﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﻧمی ﺪﻫﺪ و ﻗﺒﻮﻝ ﻧمی ﻜﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻛﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﺑﺸﻴﻨﻴﻢ ﻳﺎ ﺩﺳﺖ ﻫﻢ ﺭا ﺑﮕﻴﺮﻳﻢ ﻭ ﺣﺘﻲ ﺯﻳﺮ ﻳﻚ ﭘﺘﻮ ﺑﺨﻮاﺑﻴﻢ. ﭼﮔﻮﻧﻪ ﺑﺎ اﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻛﻨﻢ؟
پاسخ محمد رضا دژکام، روانشناس:
من ابتدا باید بگویم که برای این پدر و مادر متاسفم که این روند را در پیش گرفته اند تا فرزندشان چنین روالی را در پیش بگیرد. مگر می شود بچه به پدر و مادرش حسادت کند؟ مگر بچه یک آدم بزرگ سال است که از خودش حسادت نشان بدهد؟ بله؛ اگر دو بچه در یک خانواده باشند و به یکی توجه بیش از اندازه شود و به دیگری نه طبیعی است که این حس به وجود بیاید یا حتی اگر خواهر و برادری ندارد، به بچه ای در فامیل این توجه بشود اما به او می توانیم بگوییم حسادت می کند. اینجا کلمه حسادت کردن مصداق پیدا می کند. به نظر من عاملی که باعث شده تا بچه این واکنش را نشان بدهد این است که پدر و مادر توجه لازم را به او نشان نمی دهند و در واقع آن قدری که به همدیگر توجه می کنند و این از نوع سوال شان پیداست، اما به دختر خودشان توجه چندانی ندارند. سوال من این است که این بچه به چه چیز این پدر و مادر می خواهد حسادت کند؟ من اسم این کار را نمی گذارم حسادت، می گذارم توجه نکردن به بچه. بچه دچار کمبود توجه و عاطفه است و احساس می کند پدر و مادرش به همدیگر خیلی توجه می کنند و با خودش این طور فکر می کند که پس من این وسط به عنوان فرد سوم چکاره هستم؟ چرا پدر و مادرم به من هیچ توجهی نمی کنند؟ خودش را با هم سن و سال هایش قیاس می کند که با پدر و مادرهای شان هستند که بچه های شان را بغل می کنند اما والدین او با بقیه فرق می کنند. چنین مساله ای قطعا از نظر روانی روی او تاثیر می گذارد و برایش بسیار گران تمام می شود. فرزند این خانم بسیار حساس شده است و باید بگویم که هر واکنشی از پدر و مادرش ببیند در ذهنش حک می شود و فردا روز سراغ یکی از هم سن و سال هایش می رود و به او می گوید که بیا و برویم زیر پتو بخوابیم. این یک چیز طبیعی است. وقتی پدر و مادر این کار را انجام می دهند، طبیعی است که فرزندشان هم انجام بدهد. زمانی که ببینند فرزند آن ها چنین کاری انجام می دهند می پرسند که این چه کاری است انجام می دهی؟ در حالی که بچه از آن ها یاد گرفته است و نه جای دیگر. توصیه من به این پدر و مادر این است که هر کاری می خواهند انجام دهند دور از چشم بچه باشد و بهتر است رفتارشان را اصلاح کنند. هر چیزی جایگاه خاص خودش را دارد و بهتر است در مکانی که دور از چشم بچه است، هر کاری می خواهند انجام دهند. تاثیراتی که در ذهن این بچه می ماند، چند وقت دیگر خودش را بروز خواهد داد و ممکن است بچه دیگری را بوس کند و از او بپرسند چرا این کار می کنی؟ بگوید از پدر و مادرم یاد گرفته ام. اینجاست که والدین زیر سوال می روند. البته با انجام کارهایی این مساله به مرور از بین خواهد رفت. یکی از تکنیک هایی که ما در چنین مواقعی از آن استفاده می کنیم، رفتار درمانی است که یکی از شاخه های آن حساسیت زدایی تدریجی است. این بچه حساس شده و به همین دلیل باید به تدریج این حساسیت از بچه گرفته شود و یک دفعه نمی توان او را از این مساله دور کرد و می توان به مرور زمان و با استفاده از شرطی کردن، تشویق کردن و نه تنبیه کردن حساسیت او را کم کرد تا زمانی که بچه احساس کند دیگر این اتفاق نمی افتد. به این پدر و مادر توصیه می کنم اولا در مکان خصوصی و به دور از چشم بچه با یکدیگر باشند و نه جلوی چشمش و دوم این که سعی کنند به او توجه کنند، با او مهربان باشند و ارتباط عاطفی با او برقرار کنند تا این رفتارها به تدریج جایگزین حساسیتی شود که در ذهن او نسبت به رفتار آن ها شکل گرفته است.
پاسخ محمد رضا دژکام، روانشناس:
من ابتدا باید بگویم که برای این پدر و مادر متاسفم که این روند را در پیش گرفته اند تا فرزندشان چنین روالی را در پیش بگیرد. مگر می شود بچه به پدر و مادرش حسادت کند؟ مگر بچه یک آدم بزرگ سال است که از خودش حسادت نشان بدهد؟ بله؛ اگر دو بچه در یک خانواده باشند و به یکی توجه بیش از اندازه شود و به دیگری نه طبیعی است که این حس به وجود بیاید یا حتی اگر خواهر و برادری ندارد، به بچه ای در فامیل این توجه بشود اما به او می توانیم بگوییم حسادت می کند. اینجا کلمه حسادت کردن مصداق پیدا می کند. به نظر من عاملی که باعث شده تا بچه این واکنش را نشان بدهد این است که پدر و مادر توجه لازم را به او نشان نمی دهند و در واقع آن قدری که به همدیگر توجه می کنند و این از نوع سوال شان پیداست، اما به دختر خودشان توجه چندانی ندارند. سوال من این است که این بچه به چه چیز این پدر و مادر می خواهد حسادت کند؟ من اسم این کار را نمی گذارم حسادت، می گذارم توجه نکردن به بچه. بچه دچار کمبود توجه و عاطفه است و احساس می کند پدر و مادرش به همدیگر خیلی توجه می کنند و با خودش این طور فکر می کند که پس من این وسط به عنوان فرد سوم چکاره هستم؟ چرا پدر و مادرم به من هیچ توجهی نمی کنند؟ خودش را با هم سن و سال هایش قیاس می کند که با پدر و مادرهای شان هستند که بچه های شان را بغل می کنند اما والدین او با بقیه فرق می کنند. چنین مساله ای قطعا از نظر روانی روی او تاثیر می گذارد و برایش بسیار گران تمام می شود. فرزند این خانم بسیار حساس شده است و باید بگویم که هر واکنشی از پدر و مادرش ببیند در ذهنش حک می شود و فردا روز سراغ یکی از هم سن و سال هایش می رود و به او می گوید که بیا و برویم زیر پتو بخوابیم. این یک چیز طبیعی است. وقتی پدر و مادر این کار را انجام می دهند، طبیعی است که فرزندشان هم انجام بدهد. زمانی که ببینند فرزند آن ها چنین کاری انجام می دهند می پرسند که این چه کاری است انجام می دهی؟ در حالی که بچه از آن ها یاد گرفته است و نه جای دیگر. توصیه من به این پدر و مادر این است که هر کاری می خواهند انجام دهند دور از چشم بچه باشد و بهتر است رفتارشان را اصلاح کنند. هر چیزی جایگاه خاص خودش را دارد و بهتر است در مکانی که دور از چشم بچه است، هر کاری می خواهند انجام دهند. تاثیراتی که در ذهن این بچه می ماند، چند وقت دیگر خودش را بروز خواهد داد و ممکن است بچه دیگری را بوس کند و از او بپرسند چرا این کار می کنی؟ بگوید از پدر و مادرم یاد گرفته ام. اینجاست که والدین زیر سوال می روند. البته با انجام کارهایی این مساله به مرور از بین خواهد رفت. یکی از تکنیک هایی که ما در چنین مواقعی از آن استفاده می کنیم، رفتار درمانی است که یکی از شاخه های آن حساسیت زدایی تدریجی است. این بچه حساس شده و به همین دلیل باید به تدریج این حساسیت از بچه گرفته شود و یک دفعه نمی توان او را از این مساله دور کرد و می توان به مرور زمان و با استفاده از شرطی کردن، تشویق کردن و نه تنبیه کردن حساسیت او را کم کرد تا زمانی که بچه احساس کند دیگر این اتفاق نمی افتد. به این پدر و مادر توصیه می کنم اولا در مکان خصوصی و به دور از چشم بچه با یکدیگر باشند و نه جلوی چشمش و دوم این که سعی کنند به او توجه کنند، با او مهربان باشند و ارتباط عاطفی با او برقرار کنند تا این رفتارها به تدریج جایگزین حساسیتی شود که در ذهن او نسبت به رفتار آن ها شکل گرفته است.
نظر کاربران
ما هم به دخترمون خیلی توجه میکنیم. رابطه زناشویی هم در حد خیلی محدود مثل کنار هم نشستن، صحبت کردن و بوسیدن گونه موقع سلام و خداحافظی داریم وقتی که دخترمون حضور داره اما در همین حدش هم اونو ناراحت میکنه، دخترم سه سالشه و از همون بچگی این حس رو داشته.
سلام
من ب پسرم بیشترین توجه رو میکنم ولی حس حسادت نسبت ب پدرش رو از اول داشته
الان پنج سالشه هروقت من بخام برا باباش تولد بگیرم یا ی کوچولو محبت کنم گریه میکنه ناراحت میشه که چرا بابا رو دوس داری شبا بغله من میخابه و هرکار کردم نتونستم تو اتاق خودش بخابونم گریه میکرد ک منو دوس نداری میری بابا رو بغل کنی بخابی و راه چاره پیدا نکردم ترسیدم افسردگی بگیره خیلی حس تنهایی میکنه وقتی من ب باباش محبت میکنم