کودکم مدرسه را دوست ندارد، چه کنم؟
از همان روز اول که او را به کودکستان بردم و از لحظه ای که خواستم او را تنها در آنجا رها کنم و به خانه برگردم گریه های او شروع شد.
پرسش: پسری دارم که امسال کلاس اول ابتدایی است. پسرم از اینکه تنها به مدرسه برود می ترسد. این مشکل از پارسال که او را به کودکستان بردم شروع شد. با اینکه قبل از رفتن به کودکستان ذوق و شوق زیادی برای کودکستان رفتن داشت، ولی از همان روز اول که او را به کودکستان بردم و از لحظه ای که خواستم او را تنها در آنجا رها کنم و به خانه برگردم گریه های او شروع شد. یک ساعت پیش او ماندم و آرامش کردم و لی همین که خواستم برگردم باز هم گریه شدید او شروع شد. اوایل مربی اجازه داد که چند روز همراه او در کودکستان بمانم. هر چند در کلاسشان نبودم ولی در یک اتاق دیگر منتظر او می ماندم و او به محض خارج شدن از کلاس پیش من می آمد و علی رغم تلاش های من تقریبا با بچه های دیگر تعاملی نداشت. تلاش های من و مربی تقریبا بی ثمر بود و تمام یک سال کودکستان را من با او بودم. امسال که او را به مدرسه بردم باز همان مشکل پیش آمد ولی این بار من مقاومت بیشتری نشان دادم و او را در حالی که گریه می کرد در مدرسه رها کردم.
الان بعد از گذشت یک سال پسرم هنوز صبح ها با گریه و ناراحتی راهی مدرسه می شود. در مدرسه هم شدیدا به معلم وابسته شده است به طوری که اگر یک روز معلم در مدرسه نباشد به حدی گریه می کند که به من زنگ می زنند. در واقع این بار وابستگی اش را از من به معلمش منتقل شده است. هنوز هم با بچه های دیگر ارتباط چندانی ندارد. خسته شده ام.
پاسخ: فرزند شما نیاز دارد که حتما به روان شناس بالینی مراجعه کند و تحت رفتاردرمانی جدی قرار گیرد که البته این رفتار درمانی با مشارکت جدی والدین و معلم باید صورت گیرد. ولی در کل زمانی که فرزندتان مهدکودک می رفته شما باید سعی می کردید به مرور و از او جدا شوید مثلا در اتاق انتظار بمانید و در هفته اول تمام مدت ایشان پیش شما باشد. بعد به مرور اتاق را ترک می کردید و فقط ساعاتی محدودتر را در کنار فرزندتان می بودید و سپس به مرور به منزل می رفتید. اگر هم فرزندتان خیلی گریه و الم شنگه به پا می کرد مقاومت می کردید و به هر حال ایشان در کودکستان نگهداری می شد تا ساعت کلاس به پایان برسد، سپس در ازای اینکه تنهایی در کودکستان مانده تشویق دریافت کند مثل رفتن به پارک.
الان هم در مدرسه معلم شان نباید زیاد به او توجه زیاد کند و حمایت زیادی داشته باشد. وقتی هم معلم نیست نباید به خاطر گریه کردن زیاد شما به مدرسه بروید بلکه مثلا کودکتان در دفتر مدیر یا ناظم باید بماند تا ساعت مدرسه به پایان برسد. توجه کنید فرزند شما به نظر مضطرب است و مهارت کنار آمدن با شرایط خاص را ندارد و لذا باید این مهارت را کسب کند. کسب این مهارت به مرور امکان پذیر است و البته مراجعه حضوری نزد روان شناس ضرورت جدی دارد.
الان بعد از گذشت یک سال پسرم هنوز صبح ها با گریه و ناراحتی راهی مدرسه می شود. در مدرسه هم شدیدا به معلم وابسته شده است به طوری که اگر یک روز معلم در مدرسه نباشد به حدی گریه می کند که به من زنگ می زنند. در واقع این بار وابستگی اش را از من به معلمش منتقل شده است. هنوز هم با بچه های دیگر ارتباط چندانی ندارد. خسته شده ام.
پاسخ: فرزند شما نیاز دارد که حتما به روان شناس بالینی مراجعه کند و تحت رفتاردرمانی جدی قرار گیرد که البته این رفتار درمانی با مشارکت جدی والدین و معلم باید صورت گیرد. ولی در کل زمانی که فرزندتان مهدکودک می رفته شما باید سعی می کردید به مرور و از او جدا شوید مثلا در اتاق انتظار بمانید و در هفته اول تمام مدت ایشان پیش شما باشد. بعد به مرور اتاق را ترک می کردید و فقط ساعاتی محدودتر را در کنار فرزندتان می بودید و سپس به مرور به منزل می رفتید. اگر هم فرزندتان خیلی گریه و الم شنگه به پا می کرد مقاومت می کردید و به هر حال ایشان در کودکستان نگهداری می شد تا ساعت کلاس به پایان برسد، سپس در ازای اینکه تنهایی در کودکستان مانده تشویق دریافت کند مثل رفتن به پارک.
الان هم در مدرسه معلم شان نباید زیاد به او توجه زیاد کند و حمایت زیادی داشته باشد. وقتی هم معلم نیست نباید به خاطر گریه کردن زیاد شما به مدرسه بروید بلکه مثلا کودکتان در دفتر مدیر یا ناظم باید بماند تا ساعت مدرسه به پایان برسد. توجه کنید فرزند شما به نظر مضطرب است و مهارت کنار آمدن با شرایط خاص را ندارد و لذا باید این مهارت را کسب کند. کسب این مهارت به مرور امکان پذیر است و البته مراجعه حضوری نزد روان شناس ضرورت جدی دارد.
منبع:
تبیان
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼