فواید و عوارض تک فرزندی، قابل توجه والدین
از نقطه نظر حسن عسگریفر، روانشناس عمده شکایت والدین در مورد فرزندانشان به نحوه عملکرد و دنیای روانی آنان و تضاد و تفاوت آن با دنیای بزرگسالان بر میگردد.
نی نی بان: در مطلب هفتم از راهنمای بزرگترین مشکل والدین با فرزندان از نقطه نظر حسن عسگریفر، روانشناس عمده شکایت والدین در مورد فرزندانشان به نحوه عملکرد و دنیای روانی آنان و تضاد و تفاوت آن با دنیای بزرگسالان بر میگردد. او معتقد است پدران و مادرانی که تک فرزند هستند و فرزندشان بین پنج تا هفت سالگی و هفت و نیم تا نه سالگی و البته در دو دوره نوجوانی هستند با تفاوتهای چشمگیری در عملکرد و البته دنیای روحی و روانی کودک و نوجوانشان مواجه میشوند و آن را غیر معمول، متعارض و گاه بیمارگونه میپندارند و البته شاید دچار ترس و نگرانی از پیامدهای رفتاری ایشان در آینده میشوند و به همین دلیل برای درمان آنها سراغ درمانگران میآیند. عسگریفر در ادامه درباره فرایندهای رشدی و تعاملاتی هر دوره بیشتر توضیح میدهد.
تعارض اقتضای رشد است
فرایند رشد از کودکی تا نوجوانی در پنج مقطع سنی متفاوت تغییرات چشمگیری در فرد بوجود میآورد که در کنار تغییرات فیزیکی، عمده این تغییرات بارز و البته گاه ترسناک به اسم «من برتر» یا «استقلال کودک و نوجوان» تعریف میشود و البته متعاقب آن هویتیابی. دورههایی که کودک و نوجوان و جوان ما با بدست آوردن قابلیتهایی مثل راه رفتن، سخن گفتن، کنترل ادرار و مدفوع، ایجاد ارتباط، عضویت در گروه و ... حس بزرگ شدن و کامل شدن کرده و گمان میکند که دیگر نیازی به بزرگترهای خود ندارد. پس واکنشهایشان فردی، خودخواهانه و توام با لجبازی، تندخویی و عدم تبعیت از مراجع قدرت میشود. اما واقعیت این است که این تغییرات و این من مستقل یا عمده رفتارهای متعارض و گاه توام با پرخاشگری و عدم تبعیت در شرایط متعارف ( یک خانواده بهنجار و با تنش های کم ) گذرا بوده و در دوره رشدی، میآید و میرود.
شاید مشکل چندگانگی تربیتی باشد
در طول سنین سه تا نوزده سالگی این پنج دوره من برتر ظاهر شده و متعاقب آن تمکین به قواعد خانوادگی، والدین و قواعد اجتماعی، خود را نشان میدهد. یعنی پس از هر بحران خلقی و رفتاری، آرامش و متانت در رفتار و تبعیت از قوانین جاری قابل مشاهده خواهد بود، مگر در مواقعی که شرایط خانواده بحرانی و غیر معمول بوده یا نگاه تربیتی و تشویقی و تنبیهی والدین مثل هم نبوده و هر کس ساز خود را بنوازد یا مراجع تاثیرگذار حمایتی چندگانه شده که کودک یا نوجوان بتواند از موقعیتهای موجود بهرهوری غیرمتعارف و توام با سوء استفاده را داشته باشد.
تک فرزندها آسیبپذیرترند
کودک تک فرزند از آسیب پذیری بیشتری نسبت به کودکانی که خواهر یا برادر کوچکتر یا بزرگ تر از خود دارند یا در خانوادههای پرجمعیت اما با مدیریت واحد ( تبعیت عمده افراد از بزرگترها و احترام بیشتر به آنان ) زندگی میکنند، دارند، چرا که کمتر مورد نقد موشکافانه یک یا دو نفر قرار میگیرند و یاد میگیرند که برای پذیرفته شدن در گروهها، زودتر با جمع اخت شوند و پذیرش قوانین و عمل به آنها را یاد بگیرند.
از این تغییرات نترسید
آنچه بیشتر والدین را نگران و دلواپس میکند و آنان را به سوی درمانگران و مشاوران سوق میدهد، ترس از همین تغییرات خلقی و گاه پرخاشگریها و تند خوییها و خود محوریهای کودک است که میترسند ادامهدار شده و برای آیندهشان مشکل آفرین شود. در صورتی که اگر میزان این تک محوریها منتج به آسیب به خود یا دیگری یا شکستن قوانین کلی نشود یعنی کودک و نوجوان به خصوص در مراودات اجتماعی و در سایه مراجع قدرت بتواند عمده پرخاشگریها و تند خوییهای خود را کنترل و مدیریت کند، این نوسانات خلقی و رفتاری متعارف و معمول بوده و جای نگرانی نیست.
از والد همجنس و غیرهمجنس الگوبرداری میکند
نقش هر والد برای کودک و نوجوان همجنسش بسیار حائز اهمیت است. الگوبرداری از رفتارهای والد همجنس و غیرهمجنس یکی از راههای شکلپذیری هویت است که در هر دوره رشدی الگویی متفاوت را در بر میگیرد. پدر امن و حمایتگری که عواطفش را نشان میدهد در آینده برای دختر سمبل مرد جذاب خواهد بود و در طول فرایند رشد دلبستگی دختر را به جنس مخالف بیرونی معقولتر خواهد کرد یا مادری با نقش فعال و تاثیرگذار و پذیرا برای پسر سمبل یک زن جذاب و امن است که او را در انتخابهای آیندهاش هدایت و از دلبستگیهای هوس گونه حفاظت خواهد کرد.
تعارض اقتضای رشد است
فرایند رشد از کودکی تا نوجوانی در پنج مقطع سنی متفاوت تغییرات چشمگیری در فرد بوجود میآورد که در کنار تغییرات فیزیکی، عمده این تغییرات بارز و البته گاه ترسناک به اسم «من برتر» یا «استقلال کودک و نوجوان» تعریف میشود و البته متعاقب آن هویتیابی. دورههایی که کودک و نوجوان و جوان ما با بدست آوردن قابلیتهایی مثل راه رفتن، سخن گفتن، کنترل ادرار و مدفوع، ایجاد ارتباط، عضویت در گروه و ... حس بزرگ شدن و کامل شدن کرده و گمان میکند که دیگر نیازی به بزرگترهای خود ندارد. پس واکنشهایشان فردی، خودخواهانه و توام با لجبازی، تندخویی و عدم تبعیت از مراجع قدرت میشود. اما واقعیت این است که این تغییرات و این من مستقل یا عمده رفتارهای متعارض و گاه توام با پرخاشگری و عدم تبعیت در شرایط متعارف ( یک خانواده بهنجار و با تنش های کم ) گذرا بوده و در دوره رشدی، میآید و میرود.
شاید مشکل چندگانگی تربیتی باشد
در طول سنین سه تا نوزده سالگی این پنج دوره من برتر ظاهر شده و متعاقب آن تمکین به قواعد خانوادگی، والدین و قواعد اجتماعی، خود را نشان میدهد. یعنی پس از هر بحران خلقی و رفتاری، آرامش و متانت در رفتار و تبعیت از قوانین جاری قابل مشاهده خواهد بود، مگر در مواقعی که شرایط خانواده بحرانی و غیر معمول بوده یا نگاه تربیتی و تشویقی و تنبیهی والدین مثل هم نبوده و هر کس ساز خود را بنوازد یا مراجع تاثیرگذار حمایتی چندگانه شده که کودک یا نوجوان بتواند از موقعیتهای موجود بهرهوری غیرمتعارف و توام با سوء استفاده را داشته باشد.
تک فرزندها آسیبپذیرترند
کودک تک فرزند از آسیب پذیری بیشتری نسبت به کودکانی که خواهر یا برادر کوچکتر یا بزرگ تر از خود دارند یا در خانوادههای پرجمعیت اما با مدیریت واحد ( تبعیت عمده افراد از بزرگترها و احترام بیشتر به آنان ) زندگی میکنند، دارند، چرا که کمتر مورد نقد موشکافانه یک یا دو نفر قرار میگیرند و یاد میگیرند که برای پذیرفته شدن در گروهها، زودتر با جمع اخت شوند و پذیرش قوانین و عمل به آنها را یاد بگیرند.
از این تغییرات نترسید
آنچه بیشتر والدین را نگران و دلواپس میکند و آنان را به سوی درمانگران و مشاوران سوق میدهد، ترس از همین تغییرات خلقی و گاه پرخاشگریها و تند خوییها و خود محوریهای کودک است که میترسند ادامهدار شده و برای آیندهشان مشکل آفرین شود. در صورتی که اگر میزان این تک محوریها منتج به آسیب به خود یا دیگری یا شکستن قوانین کلی نشود یعنی کودک و نوجوان به خصوص در مراودات اجتماعی و در سایه مراجع قدرت بتواند عمده پرخاشگریها و تند خوییهای خود را کنترل و مدیریت کند، این نوسانات خلقی و رفتاری متعارف و معمول بوده و جای نگرانی نیست.
از والد همجنس و غیرهمجنس الگوبرداری میکند
نقش هر والد برای کودک و نوجوان همجنسش بسیار حائز اهمیت است. الگوبرداری از رفتارهای والد همجنس و غیرهمجنس یکی از راههای شکلپذیری هویت است که در هر دوره رشدی الگویی متفاوت را در بر میگیرد. پدر امن و حمایتگری که عواطفش را نشان میدهد در آینده برای دختر سمبل مرد جذاب خواهد بود و در طول فرایند رشد دلبستگی دختر را به جنس مخالف بیرونی معقولتر خواهد کرد یا مادری با نقش فعال و تاثیرگذار و پذیرا برای پسر سمبل یک زن جذاب و امن است که او را در انتخابهای آیندهاش هدایت و از دلبستگیهای هوس گونه حفاظت خواهد کرد.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼