۷۰۷۰۸
۳۰۴۵
۳۰۴۵

کودکانی که عصای دست نمی شوند (۲)

فرزندپروری کار مهمی است چون زندگی و کیفیت حال و آینده او به دست شماست. از آنجا که گاهی جزئیات به ظاهر بی اهمیت، اهمیت فوق‌العاده‌ای دارند بد نیست والدین یک بار دیگر رفتار و گفتارشان را چک کنند.

والدین با هزار امید و آرزو بچه‌دار می‌شوند. از قبل نقشه‌های زیادی برای فرزندشان کشیده‌اند اما همین که کودک شروع می‌کند به راه رفتن، مشکلات آغاز شده و به مرور زمان نقشه‌ها یکی‌یکی بر آب می‌شوند چون کنترل کودک دشوارتر از چیزی است که تصور می‌کردند. در این حالت پدر و مادرها گیج و مستاصل می‌شوند و نمی‌دانند کجای راه را اشتباه رفته‌اند که نتیجه دلخواه‌شان را نمی‌گیرند. عاطفه کیانی‌نژاد، روانشناس شناخت مراحل رشدی را برای فرزندپروری ضروری می‌داند و در مطلب پیش چند مورد را مطرح کردیم، در ادامه به موارد دیگر می پردازیم:

جهت اطمینان از اینکه کودک حرف شنو خواهد شد، از عاطفه‌اش سوءاستفاده می‌کند و می‌گوید: «اگر تو حرفم را گوش نکنی، خیلی حرص می‌خورم و مریض میشم. تو دوست داری من مریض شم؟!» این روش نادرست بلافاصله جواب می‌دهد و کودک ناراحت می‌شود و اگر در آن لحظه به چشمان وحشت‌زده و غمبارش نگاه کنید، بخشی از تاثیر این حرف‌های هولناک را می‌بینید. اما بخش اعظم تاثیرات مخرب چنین رفتاری در آینده ظاهر خواهد شد. اضطراب جدایی حتی در بزرگسالی هم گریبان این کودکان را رها نمی‌کند و هر لحظه با نگرانی از دست رفتن پدر و مادر زندگی می‌کنند.

کودکانی که عصای دست نمی شوند (2)

حتی وقتی سرگرم بازی و تفریح هستند حضور والدین را چک می‌کنند. کودکانی که دچار اضطراب جدایی می‌شوند، لحظه‌ای مادر را رها نمی‌کنند و حتی پیش نزدیک‌ترین کسان _ ولو برای یک ساعت _ تنها نمی‌مانند. این افراد ممکن است چهل سال‌شان باشد، ولی تمام طول روز را با فکر از دست دادن پدر یا مادر سپری کنند. بزرگ‌ترین لطفی که در حق فرزند می‌توانید بکنید این است که هرگز او را با بیماری و مرگ خودتان تنبیه نکنید.

اشتباه هفتم:
هماهنگ نیستید!
یکی از مسائلی که کودک را نسبت به والدین بی‌اعتماد می‌سازد و اثر تربیت را خنثی می‌کند، عدم هماهنگی بین پدر و مادر است؛ مثلا کودکی که هم‌بازی‌اش را کتک زده است باید تنبیه شود. پدر با آرامش دارد به بچه توضیح می‌دهد که چرا و چطور قرار است تنبیه شود و مادر از آن سو به طرفداری از کودک می‌آید و خیال می‌کند با این کار محبتش را به بچه اثبات می‌کند.

این کار صددرصد غلط است چون باعث می‌شود کودک احساس ناخوشایندی نسبت به پدر پیدا کند و ناخودآگاه بفهمد که در تنبه‌های بعدی هم راه گریزی (مثل عاطفه مادری) وجود دارد بنابراین مطمئن باشید رفتار اشتباهش را تکرار خواهد کرد. والدین باید قبلا به این توافق برسند که حرف یکدیگر را مقابل بچه نقض نکنند. اگر هم انتقادی به یکدیگر دارند، در خلوت درباره‌اش گفت‌وگو کنند.

چند نکته مهم:
فرزندپروری کار مهمی است چون زندگی و کیفیت حال و آینده او به دست شماست. از آنجا که گاهی جزئیات به ظاهر بی اهمیت، اهمیت فوق‌العاده‌ای دارند بد نیست والدین یک بار دیگر رفتار و گفتارشان را چک کنند تا اگر از سر غفلت خطاهای رایج را مرتکب شده‌اند، کمر به اصلاح‌شان ببندند.

- اگر از کودک خطایی سر زد، به او برچسب نزنید. اگر یک بار دروغ گفت به او نگویید: دروغگو!. یا اگر مشق هایش را به موقع نمی‌نویسد، نگویید: « فردا نمکی میشی!»

- در برابر خواسته‌های ریز و درشت کودک تسلیم نشوید. بگذارید انضباط را یاد بگیرد و بفهمد قدرت در دست شماست. این باعث می‌شود با خیال راحت به قدرت شما تکیه کند؛ نه به دیگری.

- تشویق‌های‌تان همیشه مادی نباشد. چون به این ترتیب کودک مادی‌گرا بار می‌آید. تشویق‌های معنوی مثل رفتن به پارک یا سینما را هم در برنامه‌های‌تان داشته باشید.

مرحله حسی
از زمان تولد تا شش‌ ماهگی نوزاد در دوره حسی قرار دارد؛ یعنی به وسیله حواسش اولین ارتباط‌ها را با دنیای پیرامون برقرار می‌کند. والدین باید در این مرحله حواس نوزاد را تقویت کنند. بینایی نوزاد تا شش ماهگی کامل می‌شود. بازی با نور و رنگ و شناساندن صدای مختلف حواس نوزاد را قوی می‌سازد. بعضی والدین که از بغلی شدن بچه هراس دارند، دچار خطای بزرگی می‌شوند، او را خیلی در آغوش نمی‌گیرند.

مرحله هوش
از شش ماهگی تا دو سالگی ، نوزاد در مرحله هوش به سر می‌برد و شیوه‌های ارتباطی با دنیای اطراف را می‌آموزد. بعضی والدین گمان می‌کنند زود است که رعایت حضور بچه را بکنند و هرطور که مایلند حرف می‌زنند و رفتار می‌کنند. یک ویژگی مهم این دوره تقلید کردن کودک از والدین و اطرافیان است بنابراین باید حسابی مراقب واژه‌هایی که به کار می‌برید، لحن صحبت و کارهای‌تان باشید.

مرحله تخیل
ترس‌های موهوم در کودکانی که دو تا هفت ساله هستند، امری شایع است. پدر و مادر باید خوب به توضیح کودک درباره ترسش گوش کنند و مثلا بگویند: «خب وقتی دیدی هیولا از زیر تختت اومد بیرون، بعد چی شد؟» در ادامه پدر و مادر باید یک روش تخیلی برای مبارزه با ترس برایش در نظر بگیرند؛ مثلا اسپری به او بدهند و بگویند: «این اسپری هیولا رو نابود می‌کنه. شب‌ها قبل از خواب کمی از این بزن زیر تختت.»

مرحله تعقل
از سن هفت تا دوازده سالگی کودک قدرت تفکر و درک بسیاری از مفاهیم ذهنی را به دست می‌آورد و برای هر مساله‌ای دنبال علت می‌گردد. ارتباطات بین مسائل را کشف می‌کند. در این سن والدین باید به او مسئولیت بدهند و نتیجه بخواهند. اما والدین باید بدانند زیاده‌روی هم نتیجه خوبی در پی نخواهد داشت؛ یعنی نباید مرتب به کودک بگویند: «تو دیگه مرد شدی. نباید آن خطا را مرتکب می‌شدی.»
منبع: سیب سبز

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.