بیماری افسردگی در زنان، نسبت به مردان بیشتر است
شواهد نشان داده میزان بروز افسردگی در خانمها تقریبا ۲برابر آقایان است. پس لزوم شناخت خلق و خوی خانمها و توجه به تغییرات هورمونی و اقدام به موقع اطرافیان میتواند تا حدود زیادی سطح سلامت روان خانمها را بالا ببرد.
امروزه بیشتر خانمها بیش از پیش فشارهای روانی داخل و خارج خانه را تحمل میکنند و بیشتر ممکن است دچار افسردگی یا مشکلات روانشناختی شوند.
البته فیزیولوژی بدن آنها نیز از نظر هورمونی، شرایط را برای بروز افسردگی و اختلالهای خلقی مهیا میکند. شواهد نیز نشان داده میزان بروز افسردگی در خانمها تقریبا ۲برابر آقایان است.
پس لزوم شناخت خلق و خوی خانمها و توجه به تغییرات هورمونی و اقدام به موقع اطرافیان میتواند تا حدود زیادی سطح سلامت روان خانمها را بالا ببرد. برای توضیح بروز افسردگی در خانمها باید از ۳ دیدگاه بیولوژیک، روانشناختی و اجتماعی به آن پرداخت.
افسردگی زنان از منظر بیولوژیک
وضعیت هورمونی در خانمها بهخصوص با تغییرهایی که قبل از قاعدگی، بعد از زایمان و در حول و حوش یائسگی در بدنشان ایجاد میشود، احتمال بروز افسردگی را در آنها بیشتر میکند. به عبارتی، تغییرات هورمونها نظیر ترشح استروژن و پروژسترون یا هورمونهای اکسیتوسین و پرولاکتین بر وضعیت روانشناختی خانمها اثر میگذارد. به طوری که استروژن با اثر بر سروتونین و گیرندههای آن و تغییر ترشح اندورفین میتواند اثر کاهنده بر اختلال افسردگی داشته باشد. اکسیتوسین و پرولاکتین نیز روی خلق اثر مثبت میگذارند و کاهش پروژسترون باعث اضطراب میشود.
افسردگی زنان از منظر روانشناختی
اختلال در روابط بینفردی، فشار افکار منفی و بروز درماندگی از دلایل روانشناختیای هستند که عامل مهمی برای فراهم شدن زمینه افسردگی در خانمها محسوب میشوند.
افسردگی زنان از منظر اجتماعی
سومین ریشه افسردگی در خانمها، علل اجتماعی است که از مهمترین آنها میتوان به موقعیت اجتماعی، جایگاه شغلی و تبعیضهایی که نسبت به خانمها در جامعه یا دنیا وجود دارد، اشاره کرد. به عبارتی با گسترش شیوه زندگی صنعتی، خانمها علاوه بر نقش باروری، چند مسئولیت دیگر همچون حضور در محیط کار بیرون از منزل و نیز مدیریت امور منزل را به عهده گرفتهاند و به مراتب نسبت به مردان حجم کار بیشتری را باید انجام دهند. فارغ از مسئولیتهای کاری و مدیریت امور منزل، بارداری هم بار سنگینی است که طبیعت به عهده خانمها گذاشته است. با توجه به نقش مهم خانمها در خانواده و اجتماع و وظایف مهمی مثل بارداری و حفظ بقای بشر که به آنها محول شده است، افسردگیشان، هزینه بیشتری را متوجه خانواده و اجتماع خواهد کرد. بنابراین توجه به حالتهای روانی خانمها و پیشگیری و درمان بهموقع افسردگیشان باعث ارتقای سطح بهداشت روانی خواهد شد. پیشگیری از افسردگی در خانمها مهم است. میتوان با روابط اجتماعی قوی، ایجاد جایگاه مناسب شغلی و مهمتر از همه، درک و همدلی با آنها از افسرده شدنشان جلوگیری کرد.
انواع رایج افسردگی در زنان
خانمها به ۳ نوع افسردگی بیشتر مبتلا میشوند؛ افسردگی ناشی از نشانگان پیش از قاعدگی، افسردگی ناشی از بارداری و زایمان و افسردگی ناشی از یائسگی.
نشانگان پیش از قاعدگی و افسردگی
حدود 10 درصد از خانمها دچار اختلالات خلقی به نام نشانگان پیش از قاعدگی میشوند. این افراد در نیمه دوم دوره ماهیانه بهدلیل تغییرات سطح هورمونها، تغییرات خلقی پیدا میکنند. تغییرات خلقی به صورت گریه کردن زیاد، حساس شدن، بدبینی، اضطراب و افکار منفی نسبت به حال و گذشته است که عملکرد فرد را تحتتاثیر قرار میدهد. گاهی برخی از افراد تغییراتی را در تمرکز، انرژی و اضطراب تجربه میکنند. بعضی از خانمها متوجه تغییرات خلقی ماهیانه هستند و بهتدریج راههای مقابله با آن را آموختهاند، ولی بعضی از آنها اطلاعی از این موضوع ندارند و در این مواقع روابط بینفردیشان با دیگران یعنی نزدیکان و غریبهها دچار تنش میشود. چنین حالت روانیای را در خانمها باید طبیعی فرض کرد و فقط وقتی علائم باعث اختلال در عملکرد فرد میشود، به درمان نیاز است. درمان توصیههای غیردارویی و دارویی است. توصیه به اینکه خانم در این مدت تغذیه مناسبی داشته باشد، مایعات کافی دریافت و حتما ورزش کند. داروها نیز شامل ویتامینها و مکملهاست که به آرامش اعصاب کمک میکند.
بارداری و افسردگی
با تغییرات هورمونی که در دوران بارداری ایجاد میشود، بدن خانمها تا حدی به کمک اکسیتوسین و پرولاکتین در مقابل اختلالات روانی ایمن میشود مگر اینکه سابقه اختلالات روانپزشکی را از قبل داشته باشند. در این افراد احتمال دارد اختلالی که از قبل وجود داشته، تشدید شود. به همین دلیل اگر خانمی افسرده است، باید قبل از اقدام به بارداری، درمان شود چون ممکن است افسردگی در دوران بارداری به رشد جنین آسیب برساند.
مهمتر از دوران بارداری، دوران پس از بارداری است که به علت کاهش سریع هورمونها، احتمال افسردگی در خانمها بالا میرود. نزدیک به ۷۰ درصد از خانمها در روزهای اولیه بعد از زایمان حالت ملال را تجربه میکنند که به صورت گریه گهگاه و احساس غم تظاهر میکند ولی این حالتهای روانی نشانه افسردگی نیستند و طی هفته اول پس از زایمان برطرف میشود اما ۱۰ درصد خانمها دچار افسردگی اساسی میشوند که لازم است درمان شوند.
یائسگی و افسردگی
در دوران یائسگی بعد از کاهش هورمونهای زنانه و تغییر فیزیولوژی خانمها، تغییرات خلقی مشاهده میشود که معمولا به صورت زودرنجی، احساس گرگرفتگی و اضطراب است اما خانمهایی که سابقه افسردگی فردی یا خانوادگی دارند، بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی هستند و در صورت دیدن علائم افسردگی در آنها باید خیلی زود اقدامات درمانی انجام گیرد. فعالیت روزمره خانمها در زندگی خصوصی و در عرصه اجتماعی به میزان زیادی احتمال بروز افسردگی در دوران یائسگی را کاهش میدهد.
البته فیزیولوژی بدن آنها نیز از نظر هورمونی، شرایط را برای بروز افسردگی و اختلالهای خلقی مهیا میکند. شواهد نیز نشان داده میزان بروز افسردگی در خانمها تقریبا ۲برابر آقایان است.
پس لزوم شناخت خلق و خوی خانمها و توجه به تغییرات هورمونی و اقدام به موقع اطرافیان میتواند تا حدود زیادی سطح سلامت روان خانمها را بالا ببرد. برای توضیح بروز افسردگی در خانمها باید از ۳ دیدگاه بیولوژیک، روانشناختی و اجتماعی به آن پرداخت.
افسردگی زنان از منظر بیولوژیک
وضعیت هورمونی در خانمها بهخصوص با تغییرهایی که قبل از قاعدگی، بعد از زایمان و در حول و حوش یائسگی در بدنشان ایجاد میشود، احتمال بروز افسردگی را در آنها بیشتر میکند. به عبارتی، تغییرات هورمونها نظیر ترشح استروژن و پروژسترون یا هورمونهای اکسیتوسین و پرولاکتین بر وضعیت روانشناختی خانمها اثر میگذارد. به طوری که استروژن با اثر بر سروتونین و گیرندههای آن و تغییر ترشح اندورفین میتواند اثر کاهنده بر اختلال افسردگی داشته باشد. اکسیتوسین و پرولاکتین نیز روی خلق اثر مثبت میگذارند و کاهش پروژسترون باعث اضطراب میشود.
افسردگی زنان از منظر روانشناختی
اختلال در روابط بینفردی، فشار افکار منفی و بروز درماندگی از دلایل روانشناختیای هستند که عامل مهمی برای فراهم شدن زمینه افسردگی در خانمها محسوب میشوند.
افسردگی زنان از منظر اجتماعی
سومین ریشه افسردگی در خانمها، علل اجتماعی است که از مهمترین آنها میتوان به موقعیت اجتماعی، جایگاه شغلی و تبعیضهایی که نسبت به خانمها در جامعه یا دنیا وجود دارد، اشاره کرد. به عبارتی با گسترش شیوه زندگی صنعتی، خانمها علاوه بر نقش باروری، چند مسئولیت دیگر همچون حضور در محیط کار بیرون از منزل و نیز مدیریت امور منزل را به عهده گرفتهاند و به مراتب نسبت به مردان حجم کار بیشتری را باید انجام دهند. فارغ از مسئولیتهای کاری و مدیریت امور منزل، بارداری هم بار سنگینی است که طبیعت به عهده خانمها گذاشته است. با توجه به نقش مهم خانمها در خانواده و اجتماع و وظایف مهمی مثل بارداری و حفظ بقای بشر که به آنها محول شده است، افسردگیشان، هزینه بیشتری را متوجه خانواده و اجتماع خواهد کرد. بنابراین توجه به حالتهای روانی خانمها و پیشگیری و درمان بهموقع افسردگیشان باعث ارتقای سطح بهداشت روانی خواهد شد. پیشگیری از افسردگی در خانمها مهم است. میتوان با روابط اجتماعی قوی، ایجاد جایگاه مناسب شغلی و مهمتر از همه، درک و همدلی با آنها از افسرده شدنشان جلوگیری کرد.
انواع رایج افسردگی در زنان
خانمها به ۳ نوع افسردگی بیشتر مبتلا میشوند؛ افسردگی ناشی از نشانگان پیش از قاعدگی، افسردگی ناشی از بارداری و زایمان و افسردگی ناشی از یائسگی.
نشانگان پیش از قاعدگی و افسردگی
حدود 10 درصد از خانمها دچار اختلالات خلقی به نام نشانگان پیش از قاعدگی میشوند. این افراد در نیمه دوم دوره ماهیانه بهدلیل تغییرات سطح هورمونها، تغییرات خلقی پیدا میکنند. تغییرات خلقی به صورت گریه کردن زیاد، حساس شدن، بدبینی، اضطراب و افکار منفی نسبت به حال و گذشته است که عملکرد فرد را تحتتاثیر قرار میدهد. گاهی برخی از افراد تغییراتی را در تمرکز، انرژی و اضطراب تجربه میکنند. بعضی از خانمها متوجه تغییرات خلقی ماهیانه هستند و بهتدریج راههای مقابله با آن را آموختهاند، ولی بعضی از آنها اطلاعی از این موضوع ندارند و در این مواقع روابط بینفردیشان با دیگران یعنی نزدیکان و غریبهها دچار تنش میشود. چنین حالت روانیای را در خانمها باید طبیعی فرض کرد و فقط وقتی علائم باعث اختلال در عملکرد فرد میشود، به درمان نیاز است. درمان توصیههای غیردارویی و دارویی است. توصیه به اینکه خانم در این مدت تغذیه مناسبی داشته باشد، مایعات کافی دریافت و حتما ورزش کند. داروها نیز شامل ویتامینها و مکملهاست که به آرامش اعصاب کمک میکند.
بارداری و افسردگی
با تغییرات هورمونی که در دوران بارداری ایجاد میشود، بدن خانمها تا حدی به کمک اکسیتوسین و پرولاکتین در مقابل اختلالات روانی ایمن میشود مگر اینکه سابقه اختلالات روانپزشکی را از قبل داشته باشند. در این افراد احتمال دارد اختلالی که از قبل وجود داشته، تشدید شود. به همین دلیل اگر خانمی افسرده است، باید قبل از اقدام به بارداری، درمان شود چون ممکن است افسردگی در دوران بارداری به رشد جنین آسیب برساند.
مهمتر از دوران بارداری، دوران پس از بارداری است که به علت کاهش سریع هورمونها، احتمال افسردگی در خانمها بالا میرود. نزدیک به ۷۰ درصد از خانمها در روزهای اولیه بعد از زایمان حالت ملال را تجربه میکنند که به صورت گریه گهگاه و احساس غم تظاهر میکند ولی این حالتهای روانی نشانه افسردگی نیستند و طی هفته اول پس از زایمان برطرف میشود اما ۱۰ درصد خانمها دچار افسردگی اساسی میشوند که لازم است درمان شوند.
یائسگی و افسردگی
در دوران یائسگی بعد از کاهش هورمونهای زنانه و تغییر فیزیولوژی خانمها، تغییرات خلقی مشاهده میشود که معمولا به صورت زودرنجی، احساس گرگرفتگی و اضطراب است اما خانمهایی که سابقه افسردگی فردی یا خانوادگی دارند، بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی هستند و در صورت دیدن علائم افسردگی در آنها باید خیلی زود اقدامات درمانی انجام گیرد. فعالیت روزمره خانمها در زندگی خصوصی و در عرصه اجتماعی به میزان زیادی احتمال بروز افسردگی در دوران یائسگی را کاهش میدهد.
منبع:
شفا آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼