زندگی زناشویی ناموفق، دلایلش چیست؟

طلاق، یک روى ســکه زندگى و آرزوهایى که خیلى زود بر باد مى رود! آمار ها مى گویند که خیلى از ازدواج ها در ایران تابع شرایط و بدون آگاهى بوده است. هر ۳ دقیقه یک طلاق! این روز ها نبض زندگى مشــترک تازه مزدوجین کند مى زنــد و در عوض تب تند طلاق بالاست! دیگر نه دیدارهاى عاشقانه قبل از ازدواج کارگر است و نه رویاهاى آغاز یک زندگى خوب. نگاه که مى کنى تا برخى جوانان به خودشان مى آیند در دفتر خانه ها فقط یک تقاضا دارند: طلاق. به راستى مشکل کجاســت که بهترین دوران ارتباط دورانى است که دو طرف زیر یک ســقف نرفته اند و به قولى دوران نامزدیشان است؟ و سؤال بزرگ این اســت که به محض زیر یک سقف رفتن چرا توقعات ً هر دو طرف راه ً رفتار و اخلاق طورى عوض مى شــوند که سریعا و بعضا جدایى در پیش مى گیرند. یکى به خاطر شرایط سخت زندگیش زن مى گیرد و دیگرى سوداى زندگى جــدا از پدر و مادر دارد. یکى به خاطر بد رفتارى والدین ســراغ متأهلى مى رود و دیگرى فقط دنبال پز دادن به اطرافیان است. یکى تنها جذب وعده هاى طرفش مى شود و تن به ازدواج مى دهد و یکى سرمایه طرفش را اصلى ترین معیار ازدواجش مى داند. همه این ها را که کنار هم مى گذارى جز فروپاشى زودهنگام چیزى عاید نمى شود. از همه نگران کننده تر این اســت که بیش تریــن درصد طلاق ها در ابتداى زندگى مشترک ثبت مى شــود. بر پایه اطلاعات منتشر شده از طرف سازمان ثبت احوال کشــور، در ۹ ماهه سال ۱۳۹۴؛ ۳۹.۸ درصد از کل طلاق هاى ثبت شده در مناطق شــهرى مربوط به خانواده هایى است که کم تر از ۴ سال از شروع زندگى مشترکشان گذشته است. این شاخص در مناطق روستایى کشور؛ ۴۹.۴ درصد از کل طلاق هاى ثبت شده است. این بدان معنى اســت که برخــى مزدوجین نه حوصلــه دارند، نه گذشــت و نه صبورى! زندگى ابزارى و مکانیزه امروزى بسترى را فراهم کرده تا برخى زوج هاى جوان تحت تأثیر اختلافات ســلیقه اى و سبک زندگى جدید با باورهاى در تعارض با ارزش هاى سنتى حاکم بر جامعه قرار گیرند و در نتیجه با شدت گرفتن این تعارضات بین زوجین زمینه طلاق آن ها فراهم شود. کارشناسان معتقدند؛ ۴ سال ابتدایى زندگى مشترک، نقش مهمى در اســتحکام و دوام آن دارد. علاوه بر این؛ گونه شناسى طلاق ها نشان از تفاوت علت طلاق ها در خانواده هاى نوپا (کم تر از ۴ ســال) از ســایر طلاق ها دارد. شــاید علت اصلى طلاق در جامعه، نداشــتن شــناخت مناسب نســبت به یکدیگر پیش از ازدواج اســت. به بیان دیگر خانواده و خود فرد نســبت به خصوصیات و ویژگى هاى شــخصیتى و رفتارى شــریک آینده زندگى اش آگاهى ندارند. همچنین زوج هاى جوان باید بدانند که بعــد از ازدواج هیچ تغییرى رخ نمى دهد بلکه اصرار در تغییر باعث مقاومت طرف مقابل، لج و لجبازى، دعوا و قهر و در نهایت منجر به طلاق مى شود، پس اگر نمى خواهید با طلاق و تبعات آن روبه رو شوید، ملاک هاى فوق را جدى بگیرید. دلیل دیگر طلاق در جامعه، تفاهم نداشتن است. زوج ها براى ادامه یک ارتباط رضایتمند باید از مهارت هاى زندگى مانند گفت وگو کردن، گوش دادن و توانایى حل مسأله آگاهى داشته باشند و این را بدانند که با تشکیل زندگى «من» و «منیت» از بین رفته و «من» تبدیل به «ما» مى شود. در زندگى نفع «ما» مطرح است. همچنین زوج ها باید توانایى سازگارى در هر شرایطى را داشته باشند. در زندگى مشترک، گفت وگو کــردن به عنوان یک عامل مهــم در ازدواج موفق اســت. زوج هایى که بیش تر اهل گفت وگو هستند توانایى حل مسأله را نیز دارند. متأسفانه از هر ۱۰ زوج، کم تر از ۳ زوج توانایى گفت وگو کردن به شیوه مناسب را دارند. باید به این مسأله توجه داشت که وقتى نتوان با گفت وگو به حل مسأله اى پرداخت، مشکل بغرنج خواهد شد. علت دیگر اختلاف و طلاق میان زوج ها، تکرارى شدن زن و شوهر براى یکدیگر اســت. این را باید دانســت که رابطه زناشویى مانند یک گیاه اســت و باید براى رشــد آن و جلوگیرى از خراب شدن و پژمرده شدن به آن رسید. منظور این اســت که حس ها و نگاه هاى تازه که در روزهاى نخســت آشنایى وجود داشته اســت را دوباره بسازیم. تازگى داشــتن براى یکدیگر سبب مى شــود که هر دو طرف از لحاظ عاطفى به یکدیگر نزدیک شــوند و حس مهم بودن را به یکدیگر انتقال دهند. زمانــى که زوج ها وارد فضاى طلاق مى شــوند در واقع این پیام را براى یکدیگر مى فرستند که «تو براى من مهم نیستى.» این در حالى است کــه هر دو طرف مى توانند کارهایى انجــام دهند که براى طرف مقابل تکرارى و خسته کننده نشود. جلال یونسى، عضو هیأت علمى دانشگاه علوم بهزیستى و توانبخشى در این باره معتقد است: متأسفانه میزان طلاق در جامعه ما بالاست. براى طلاق همواره ۵ تا ۶ عامل را بر مى شمارند که یکى از آن ها جزیى نگرى و ریزبینى و دیگران را با خط کش خود ســنجیدن است. نتایج بررسى که ســال ۹۰ بر روى هزار پرونده طلاق در دادگاه هاى جنوب شــرق و شــمال غرب تهران صــورت گرفته، فقــر مهارت هــاى ارتباطى علت ۴۰ تا ۴۵ درصد طلاق هاســت. دومین علت عدم تناســب خصوصیات شخصیتى دختر و پســر اســت. به طور مثال مرد برون گرا نمى تواند با زن درونگرا زندگى خوبى داشــته باشد. سومین علت، اختلافات بالینى افسردگى، اضطراب و وسواس هاست. چهارمین علت مباحث اقتصادى است. مشکلات جنسى هم نقش مهمى در طلاق ها دارد. از سوى دیگر رفتارهاى پرخطر ماننــد اعتیاد و دخالت هاى والدیــن از دیگر عوامل طلاق است. مجید ابهرى، آسیب شناس اجتماعى هم در این رابطه مى گوید: طى سال هاى اخیر با توجه به تغییر سبک زندگى و گرایش به مصرف زدگى دلایل اصلى طلاق در کشور تغییر یافته است. وى ادامه داد: ۶۰ درصد طلاق ها در مســایل جنسى ریشه دارد. در این زمینــه زوجین به دلیل چارچوب هــاى فرهنگى- اجتماعى دلیل واقعى را بیان نمى کنند و بهانه هاى دیگر را پیش مى کشند. این آسیب شــناس اجتماعى خاطر نشــان کرد دخالت اطرافیان، انتخاب براساس معیار ظاهرى و مادى، ضعف کنترل رفتارهاى هیجانى و فقدان مدیریت رفتار زناشویى از دیگر عوامل طلاق در ایران است. وى با اشــاره بــه نقش روابط زناشــویى در طــلاق در جامعه گفت: گسســت روابط زناشــویى به دلیل روابط فرا زناشــویى ناشى از تضاد فرهنگى، اختلافات طبقاتى و عدم رعایــت موازین اخلاقى یکى دیگر از عوامل طلاق در ایران اســت که طى چند ســال اخیر تأثیر مهمى در جدایى زوجین داشته است. ابهرى با اشاره به طلاق ۸۵ درصد زوج ها در ۵ سال اول زندگى شان تأکید کرد: این واقعیت بیانگر انتخاب نادرست و ضعف تفاهم مى باشد چرا که ازدواج یعنــى پیوند دو نفر از دو فرهنــگ و دو دیدگاه متفاوت اجتماعــى و بــراى جذب ایــن دو دیــدگاه حداقل ۵ ســال زمان لازم اســت. متأســفانه در کشــور طلاق در مرحله عقد رو به افزایش است. در کنار طلاق قانونى و شــرعى، طلاق هاى عاطفــى و روانى در جامعه رو به افزایش است. وى ادامه داد: ۳۵ درصد از زوج هایى که در ۵ سال اول زندگى طلاق مى گیرند داراى یک یا دو فرزند هستند و بر خلاف بعضى باورهاى غلط که فرزندآورى را اصلاح کننده روابط زناشــویى مى دانند، وجود فرزند ضمانت دوام نیست. حال با این اوصاف معلوم نیســت که ازدواج در کشور ارزش است یا ضد ارزش؛ اما چیزى که از شــواهد مشــخص است آن که رنگ طلایى حلقه ازدواج رنگ مى بازد.