پیامدهای اعتیاد زنان، چیست؟
سوءمصرف مواد یکی از مهمترین مشکلات عصر حاضر است که گسترهای جهانی دارد. مصیبتی که میلیونها زندگی را ویران و سرمایههای کلان ملی را صرف مبارزه و یا جبران صدمات ناشی از آن میکند.
سوءمصرف مواد یکی از مهمترین مشکلات عصر حاضر است که گسترهای جهانی دارد. مصیبتی که میلیونها زندگی را ویران و سرمایههای کلان ملی را صرف مبارزه و یا جبران صدمات ناشی از آن میکند.
هر دارویی که بعد از مصرف چنان تغییراتی را در انسان بهوجود آورد که از نظر اجتماعی قابل قبول و پذیرش نباشد و اجتماع نسبت به آن حساسیت یا واکنش نشان دهد، آن دارو مخدر است و کسی که چنین موادی را مصرف میکند، معتاد شناخته میشود (1).
تصور اکثر افراد جامعه این است که سوءمصرف مواد، پدیدهای مردانه است؛ درحالیکه زنان هم همپای مردان در معتادشدن پیش میروند. بهطوریکه معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر در ۲۵ خرداد ۹۴ اعلام کرد که درصد زنان معتاد از کل معتادین کشور از ۵ درصد به ۱۰ درصد افزایش یافته است(۲). با توجه به آنکه تعداد معتادان حدود ۲ میلیون نفر اعلام شده است، باید گفت حدود ۲۰۰ هزار نفر زن معتاد در کشور وجود دارد (۲).
شاید دلیل افزایش درصد زنان معتاد، یکسانشدن نقش زنان و مردان در پدیدههای اجتماعی، رشد شهرنشینی، رشد جنبشهای اجتماعی زنان، اشتغال به کار زنان در بیرون از خانه و در نتیجه اختلاط بیشتر زنان و مردان باشد که باعث شده است زنان نیز همانند مردان تحتتأثیر پدیدههای اجتماعی که اعتیاد از جمله آن است، قرار بگیرند.
روند رو به رشد زنان وابسته به مواد در سراسر جهان یکی از پدیدههای اجتماعی است که از ربع آخر قرن بیستم نمایان شده است و ایران نیز از این تحول جهانی مصون نمانده است (۳). اعتیاد زنان معضلی چندوجهی است و علل و عوامل متعددی نظیر علل فردی، خانوادگی و اجتماعی در بروز آن مؤثر است. از طرفی نیز آسیبهای جبرانناپذیری را بر فرد، خانواده و جامعه وارد میسازد.
مهمترین عوامل مؤثر بر اعتیاد زنان
1. تنش در خانواده
یکی از مهمترین عوامل مؤثر در سوءمصرف مواد و همچنین پرهیز از مواد مخدر، خانواده و نحوه عملکرد آن است. خانواده نخستین نهاد جامعهپذیری کودک و یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده شکلگیری شخصیت است. خانواده ارزشها را انتقال میدهد، اخلاق را بهبود میبخشد و رفتار را اصلاح میکند. پژوهشها نشان دادهاند مشکلات در عملکرد خانواده، با اعتیاد در نوجوانان بهویژه دختران مرتبط است.
عملکرد خانواده به چگونگی روابط اعضای خانواده، تعامل و حفظ روابط، چگونگی تصمیمگیریها و حل مشکلات اعضای خانواده مربوط میشود. شیرخانی (1386) در پژوهش خود نشان داده است که بین نابهسامانی خانواده و اعتیاد زنان رابطه معنادار وجود دارد؛ یعنی هرچه نابهسامانی خانواده بیشتر باشد، احتمال معتادشدن نیز بیشتر خواهد بود (4). ازهمگسستگی خانواده زن و شوهری نیز از عوامل کشش زنان به سمت اعتیاد است. بسیاری از زنان پس از مشکلاتی که با همسر دارند، ترک خانواده توسط همسر یا پس از طلاق، به سمت مواد مخدر سوق پیدا میکنند (3).
2. وجود فرد معتاد در خانواده
طبق پژوهشها یکی از عوامل اصلی گرایش زنان به اعتیاد، وجود یک فرد معتاد در خانواده ذکر شده است. طبق آمارها بیش از ۵۰ درصد زنان معتاد، متأهلاند و در اکثر موارد، پس از ازدواج به اعتیاد دچار شدهاند. مرد معتاد همسر خود را از طرق مختلف نظیر اجبار یا فریب، معتاد کرده است تا مطمئن شود همسر او اقداماتی نظیر شکایت یا طلاق را در پیش نخواهد گرفت و همچنین میتواند از او در مقاصدی نظیر خرید و فروش مواد مخدر یا جابهجایی مواد استفاده کند. به طور نمونه طبق مصاحبهای که با زنان معتاد در زندان اوین صورت گرفته است، ۴۲ درصد این زنان، اولین فرد آشناکننده آنها با مواد مخدر را همسرانشان دانستهاند (۵).
این وضعیت ممکن است در خانواده اولیه فرد هم وجود داشته باشد. به این معنا که وجود والدین یا خواهران و برادران درگیر با مواد مخدر عاملی برای اعتیاد است. همچنین مصرف مواد توسط اعضای خانواده موجب دردسترسبودن مواد مخدر میشود که خود عاملی محرک در جهت سوق به اعتیاد است (1)(3)(4). به همین منظور ستاد مبارزه با مواد مخدر آییننامهای در جهت حمایت از افراد در معرض خطر در سال 1377 به تصویب رسانده است.
3. معاشرت با دوستان ناباب و تردد در مکانهای پرخطر
یکی دیگر از عوامل مؤثر بر اعتیاد زنان طبق پژوهشها معاشرت با دوستان معتاد است (۳). به دلیل آنکه یکی از راههای تأمین درآمد افراد معتاد خرید و فروش مواد است، این افراد همواره به دنبال افرادی دیگر هستند که بتوانند آنها را در دام اعتیاد کشانده و از این طریق بر فروش مواد خود رونق دهند.
زنان ازآنجاکه با احساسات عمیقتر وارد روابط دوستی میشوند و با توجه به آگاهی کمتر نسبت به انواع مواد مخدر، راحتتر فریب میخورند و بیشتر مورد توجه زنان و مردان معتاد برای سوءاستفاده قرار دارند.
نوع منطقه محل سکونت نیز ازآنجاکه میتواند ارتباط با اینگونه دوستان ناباب را افزایش دهد و همچنین از جهت دردسترسبودن مواد مخدر، از عوامل مؤثر در اعتیاد زنان است؛ لذا سکونت در مناطقی که افراد معتاد در آن تردد میکنند و خرید و فروش مواد در آن زیاد است، میتواند موجب اعتیاد افراد خانواده شود (3).
همچنین در برخی اماکن زنانه (آرایشگاهها، باشگاههای ورزشی و....)، تلههایی برای به دامانداختن زنان و دختران سالم به دام اعتیاد گسترده شده است. در این مکانها از طریق تبلیغات گستردهای با عناوین دروغین کاهشدهنده سریع وزن، تقویت قوای جنسی، تقویت عملکرد شغلی، شادابیبخش و نشاطدهنده پوست؛ مواد مخدر را به افراد ناآگاه فروخته و آنان را معتاد میکنند (۶).
پیامدهای اعتیاد زنان
1. ارتکاب انحرافات اجتماعی و زندان
بسیاری از زنان برای تأمین هزینه اعتیاد خود، به انحرافاتی نظیر سرقت، تکدیگری و خودفروشی دست میزنند. شایعترین نوع بزهکاری زنان جرایمی نظیر سرقت، حمل و توزیع مواد مخدر و روسپیگری است که در این میان آمار خودفروشی بیشتر است (۶). در نتیجه میتوان گفت یکی از پیامدهای مهم اعتیاد زنان (که در اعتیاد مردان مطرح نیست)، گسترش فحشا در جامعه است.
طبق پژوهشهای متعدد از جمله تحقیق قاسمیروشن، بیشتر زنان معتاد مورد آزمون برای تأمین مواد و مکان زندگی، مرتکب جرمهایی مانند تنفروشی و دزدی شده بودند(7). به همین منظور ستاد مبارزه با مواد مخدر آییننامهای به منظور پیشگیری از مواد مخدر را در سال 1377 به تصویب رسانده است و همچنین در اصلاحیه قانون اصلاح قانون مواد مخدر در سال 1389 در ماده 15 بیان میکند که معتادان مکلفاند با مراجعه به مراکز مجاز دولتی، غیردولتی یا خصوصی و یا سازمانهای مردمنهاد درمان و کاهش آسیب، اقدام به ترک اعتیاد کنند.
معتادی که با مراجعه به مراکز مذکور نسبت به درمان خود اقدام و گواهی تحت درمان و کاهش آسیب دریافت کند، چنانچه تجاهر به اعتیاد ننماید، از تعقیب کیفری معاف است. معتادانی که مبادرت به درمان یا ترک اعتیاد نکنند، مجرماند. بنابراین آنچه که بدواً مدنظر قانونگذار بوده است، پیشگیری از ارتکاب این جرم به منظور کاهش آسیب آن و دیگر جرایم است و در مرحله بعد، در صورت ترک این وظیفه با دستور مقام قضایی برای مدت یک تا سه ماه در مراکز دولتی و مجاز درمان و کاهش آسیب نگهداری میشوند. تمدید مهلت برای یک دوره سهماهه دیگر با درخواست مراکز مذکور بلامانع است.
۲. نامناسبشدن روابط خانوادگی و ازهمپاشیدگی خانواده
دخترانی که به اعتیاد روی میآورند، فرصت تشکیل خانواده را ازدست میدهند. آنها در اغلب موارد از خانواده پدری خود طرد شده و به جای تشکیل خانواده و تربیت فرزندان سالم، به عوامل گسترش فحشا در جامعه تبدیل میشوند.
همچنین اعتیاد مادر بیتردید موجب میشود که دایماً به فکر رفع نیازها و وابستگیهای خود باشد و نتواند وظایف مادری را به خوبی انجام دهد. فرزندان این خانواده از ابراز احساسات و عواطف مادری محروماند، مادر نظارتی بر رفتار آنان ندارد، ارتباط آنان با اقوام و دوستان بسیار محدود است و الگوی نامناسبی چون یک مادر معتاد پیش روی خود دارند که همه این عوامل سبب ایجاد مشکلات روحی و روانی فراوان در آنان خواهد شد. همچنین تحقیقات نشان میدهد تأثیر اعتیاد مادر در فروپاشی خانواده و قربانیشدن کودکان حتی از اعتیاد پدر بیشتر است (7).
3. مشکلات جسمی و روحی
مصرف مواد مخدر احتمال ابتلا به انواع بیماریها نظیر هپاتیت، ایدز، سکتههای قلبی و مغزی و... را افزایش میدهد و در نهایت یکی از عوامل مرگ محسوب میشود. قایممقام ستاد مبارزه با مواد مخدر از افزایش ۳۳ درصدی مرگ زنان معتاد درسال ۹۳ خبر داده است (۲). طبق تحقیقات، رفتارهای پرخطر نظیر استفاده از سرنگهای آلوده در زنان بیشتر است. همچنین تأثیر سوءمصرف مواد مخدر بر بدن زنان شدیدتر است. بر اساس آمارهای جهانی، اعتیاد در زنان عوارض خطرناکتری نسبت به مردان ایجاد میکند؛ به عنوان مثال فاصله زمانی اولین تجربه مصرف مواد تا تزریق مواد در زنان، ۲ سال و در مردان ۸ سال است. بدینترتیب زنان ۶ سال زودتر از مردان به عرصه وابستگی شدید کشیده میشوند که طبعاً درمان سختتر و عوارض جسمی و روانی آن بیشتر است (۸).
مصرف مواد مخدر در زنان افزون بر عوارضی که در مردان نیز ایجاد میکند، به دلیل احتمال حاملگی خطرات فراوانی برای جنین آنان به همراه دارد و احتمال ناباروری را نیز افزایش میدهد. همچنین مصرف مواد مخدر میتواند موجب بیماریهای روانی فراوانی شود (9).
مهمترین بایستهها
با توجه به علل و پیامدهای اعتیاد زنان باید به این سؤال پاسخ داد که چگونه میتوان مانع روند روبه رشد اعتیاد زنان شد؟
۱. هرچه میزان آگاهی زنان و دختران بر مضرات مواد مخدر بیشتر باشد، به همان اندازه میزان گرایش آنها به مواد نیز کمتر است. همانطورکه گفته شد زنان و بهویژه دختران جوان مورد توجه فروشندگان مواد مخدر هستند که باید با افزایش آگاهیهای لازم در مورد انواع مواد و اثرات آن، مانع فریب آنها شد. این آگاهیبخشی میتواند از طریق رسانههای عمومی، دبیرستانها و دانشگاهها و والدین صورت گیرد. در ماده ۵ آییننامه پیشگیری از اعتیاد، درمان معتادان به مواد مخدر و حمایت از افراد در معرض خطر مصوب ۱۳۷۷ ستاد مبارزه با مواد مخدر، این موضوع پیشبینی شده است و هرچه اجراییترشدن این مصوبه در این خصوص، نیاز مبرم است.
۲. نکته قابل توجه دیگر این است که همانطور که اشاره شد روابط نامناسب خانوادگی هم به عنوان علت و هم به عنوان معلول پدیده مصرف مواد مخدر در زنان گزارش شده است. لذا باید گفت متغیرهای مربوط به محیط خانواده نقش بهسزایی در اعتیاد افراد آن بهویژه زنان خانواده دارد. از یک طرف تأمین محیطی آرام و پرمحبت در خانواده باید صورت گیرد. از طرف دیگر اگر افرادی از خانواده مصرفکننده مواد هستند، باید یا در حد امکان زنان و دختران خانواده را از آنها دور کرد یا آموزشها و ایمنسازی لازم در زنان و دختران این خانوادهها صورت گیرد. حمایت از زنان و دختران دارای خانواده معتاد از اهمیت ویژهای برخوردار است. این حمایت و آگاهیبخشی میتواند از کارکردهای دیگر مراکز ترک اعتیاد باشد. علاوه بر آن میتوان مراکزی جهت حمایت از اینگونه افراد ایجاد کرد.
۳. با توجه به مراکز اندک ترک اعتیاد ویژه زنان در تهران و حتی عدم وجود چنین مراکزی در برخی از شهرها، شاید بتوان کمبود وجود چنین مراکزی را یکی از عوامل گسترش اعتیاد زنان دانست. عدم دسترسی زنان معتاد به چنین مراکزی چارهای جز پیشروی در مسیر اعتیاد برای آنان باقی نخواهد گذاشت که همانطور که گفته شد، نتیجه آن گسترش فحشا و ارتکاب جرم و معتاد ساختن دیگران خواهد بود؛ لذا باید پس از شناسایی شهرها و مناطقی که فاقد مراکز ترک اعتیاد ویژه زنان هستند، این مراکز را در آنها ایجاد کرد.
در نهایت باید گفت روند رو به رشد اعتیاد زنان یک زنگ خطر برای همه افراد جامعه و مسئولین جامعه است. همانطورکه اشاره شد، تأثیر اعتیاد زنان برای خانواده و جامعه، مخربتر از اعتیاد مردان خواهد بود؛ لذا باید این مسئله، مهم شناخته شود و راههای پیشگیری و درمان به سرعت اجرایی شود. به امید روزی که شاهد کاهش آمار زنان معتاد و رشد خانوادههای بالنده در جامعه باشیم.
هر دارویی که بعد از مصرف چنان تغییراتی را در انسان بهوجود آورد که از نظر اجتماعی قابل قبول و پذیرش نباشد و اجتماع نسبت به آن حساسیت یا واکنش نشان دهد، آن دارو مخدر است و کسی که چنین موادی را مصرف میکند، معتاد شناخته میشود (1).
تصور اکثر افراد جامعه این است که سوءمصرف مواد، پدیدهای مردانه است؛ درحالیکه زنان هم همپای مردان در معتادشدن پیش میروند. بهطوریکه معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر در ۲۵ خرداد ۹۴ اعلام کرد که درصد زنان معتاد از کل معتادین کشور از ۵ درصد به ۱۰ درصد افزایش یافته است(۲). با توجه به آنکه تعداد معتادان حدود ۲ میلیون نفر اعلام شده است، باید گفت حدود ۲۰۰ هزار نفر زن معتاد در کشور وجود دارد (۲).
شاید دلیل افزایش درصد زنان معتاد، یکسانشدن نقش زنان و مردان در پدیدههای اجتماعی، رشد شهرنشینی، رشد جنبشهای اجتماعی زنان، اشتغال به کار زنان در بیرون از خانه و در نتیجه اختلاط بیشتر زنان و مردان باشد که باعث شده است زنان نیز همانند مردان تحتتأثیر پدیدههای اجتماعی که اعتیاد از جمله آن است، قرار بگیرند.
روند رو به رشد زنان وابسته به مواد در سراسر جهان یکی از پدیدههای اجتماعی است که از ربع آخر قرن بیستم نمایان شده است و ایران نیز از این تحول جهانی مصون نمانده است (۳). اعتیاد زنان معضلی چندوجهی است و علل و عوامل متعددی نظیر علل فردی، خانوادگی و اجتماعی در بروز آن مؤثر است. از طرفی نیز آسیبهای جبرانناپذیری را بر فرد، خانواده و جامعه وارد میسازد.
مهمترین عوامل مؤثر بر اعتیاد زنان
1. تنش در خانواده
یکی از مهمترین عوامل مؤثر در سوءمصرف مواد و همچنین پرهیز از مواد مخدر، خانواده و نحوه عملکرد آن است. خانواده نخستین نهاد جامعهپذیری کودک و یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده شکلگیری شخصیت است. خانواده ارزشها را انتقال میدهد، اخلاق را بهبود میبخشد و رفتار را اصلاح میکند. پژوهشها نشان دادهاند مشکلات در عملکرد خانواده، با اعتیاد در نوجوانان بهویژه دختران مرتبط است.
عملکرد خانواده به چگونگی روابط اعضای خانواده، تعامل و حفظ روابط، چگونگی تصمیمگیریها و حل مشکلات اعضای خانواده مربوط میشود. شیرخانی (1386) در پژوهش خود نشان داده است که بین نابهسامانی خانواده و اعتیاد زنان رابطه معنادار وجود دارد؛ یعنی هرچه نابهسامانی خانواده بیشتر باشد، احتمال معتادشدن نیز بیشتر خواهد بود (4). ازهمگسستگی خانواده زن و شوهری نیز از عوامل کشش زنان به سمت اعتیاد است. بسیاری از زنان پس از مشکلاتی که با همسر دارند، ترک خانواده توسط همسر یا پس از طلاق، به سمت مواد مخدر سوق پیدا میکنند (3).
2. وجود فرد معتاد در خانواده
طبق پژوهشها یکی از عوامل اصلی گرایش زنان به اعتیاد، وجود یک فرد معتاد در خانواده ذکر شده است. طبق آمارها بیش از ۵۰ درصد زنان معتاد، متأهلاند و در اکثر موارد، پس از ازدواج به اعتیاد دچار شدهاند. مرد معتاد همسر خود را از طرق مختلف نظیر اجبار یا فریب، معتاد کرده است تا مطمئن شود همسر او اقداماتی نظیر شکایت یا طلاق را در پیش نخواهد گرفت و همچنین میتواند از او در مقاصدی نظیر خرید و فروش مواد مخدر یا جابهجایی مواد استفاده کند. به طور نمونه طبق مصاحبهای که با زنان معتاد در زندان اوین صورت گرفته است، ۴۲ درصد این زنان، اولین فرد آشناکننده آنها با مواد مخدر را همسرانشان دانستهاند (۵).
این وضعیت ممکن است در خانواده اولیه فرد هم وجود داشته باشد. به این معنا که وجود والدین یا خواهران و برادران درگیر با مواد مخدر عاملی برای اعتیاد است. همچنین مصرف مواد توسط اعضای خانواده موجب دردسترسبودن مواد مخدر میشود که خود عاملی محرک در جهت سوق به اعتیاد است (1)(3)(4). به همین منظور ستاد مبارزه با مواد مخدر آییننامهای در جهت حمایت از افراد در معرض خطر در سال 1377 به تصویب رسانده است.
3. معاشرت با دوستان ناباب و تردد در مکانهای پرخطر
یکی دیگر از عوامل مؤثر بر اعتیاد زنان طبق پژوهشها معاشرت با دوستان معتاد است (۳). به دلیل آنکه یکی از راههای تأمین درآمد افراد معتاد خرید و فروش مواد است، این افراد همواره به دنبال افرادی دیگر هستند که بتوانند آنها را در دام اعتیاد کشانده و از این طریق بر فروش مواد خود رونق دهند.
زنان ازآنجاکه با احساسات عمیقتر وارد روابط دوستی میشوند و با توجه به آگاهی کمتر نسبت به انواع مواد مخدر، راحتتر فریب میخورند و بیشتر مورد توجه زنان و مردان معتاد برای سوءاستفاده قرار دارند.
نوع منطقه محل سکونت نیز ازآنجاکه میتواند ارتباط با اینگونه دوستان ناباب را افزایش دهد و همچنین از جهت دردسترسبودن مواد مخدر، از عوامل مؤثر در اعتیاد زنان است؛ لذا سکونت در مناطقی که افراد معتاد در آن تردد میکنند و خرید و فروش مواد در آن زیاد است، میتواند موجب اعتیاد افراد خانواده شود (3).
همچنین در برخی اماکن زنانه (آرایشگاهها، باشگاههای ورزشی و....)، تلههایی برای به دامانداختن زنان و دختران سالم به دام اعتیاد گسترده شده است. در این مکانها از طریق تبلیغات گستردهای با عناوین دروغین کاهشدهنده سریع وزن، تقویت قوای جنسی، تقویت عملکرد شغلی، شادابیبخش و نشاطدهنده پوست؛ مواد مخدر را به افراد ناآگاه فروخته و آنان را معتاد میکنند (۶).
پیامدهای اعتیاد زنان
1. ارتکاب انحرافات اجتماعی و زندان
بسیاری از زنان برای تأمین هزینه اعتیاد خود، به انحرافاتی نظیر سرقت، تکدیگری و خودفروشی دست میزنند. شایعترین نوع بزهکاری زنان جرایمی نظیر سرقت، حمل و توزیع مواد مخدر و روسپیگری است که در این میان آمار خودفروشی بیشتر است (۶). در نتیجه میتوان گفت یکی از پیامدهای مهم اعتیاد زنان (که در اعتیاد مردان مطرح نیست)، گسترش فحشا در جامعه است.
طبق پژوهشهای متعدد از جمله تحقیق قاسمیروشن، بیشتر زنان معتاد مورد آزمون برای تأمین مواد و مکان زندگی، مرتکب جرمهایی مانند تنفروشی و دزدی شده بودند(7). به همین منظور ستاد مبارزه با مواد مخدر آییننامهای به منظور پیشگیری از مواد مخدر را در سال 1377 به تصویب رسانده است و همچنین در اصلاحیه قانون اصلاح قانون مواد مخدر در سال 1389 در ماده 15 بیان میکند که معتادان مکلفاند با مراجعه به مراکز مجاز دولتی، غیردولتی یا خصوصی و یا سازمانهای مردمنهاد درمان و کاهش آسیب، اقدام به ترک اعتیاد کنند.
معتادی که با مراجعه به مراکز مذکور نسبت به درمان خود اقدام و گواهی تحت درمان و کاهش آسیب دریافت کند، چنانچه تجاهر به اعتیاد ننماید، از تعقیب کیفری معاف است. معتادانی که مبادرت به درمان یا ترک اعتیاد نکنند، مجرماند. بنابراین آنچه که بدواً مدنظر قانونگذار بوده است، پیشگیری از ارتکاب این جرم به منظور کاهش آسیب آن و دیگر جرایم است و در مرحله بعد، در صورت ترک این وظیفه با دستور مقام قضایی برای مدت یک تا سه ماه در مراکز دولتی و مجاز درمان و کاهش آسیب نگهداری میشوند. تمدید مهلت برای یک دوره سهماهه دیگر با درخواست مراکز مذکور بلامانع است.
۲. نامناسبشدن روابط خانوادگی و ازهمپاشیدگی خانواده
دخترانی که به اعتیاد روی میآورند، فرصت تشکیل خانواده را ازدست میدهند. آنها در اغلب موارد از خانواده پدری خود طرد شده و به جای تشکیل خانواده و تربیت فرزندان سالم، به عوامل گسترش فحشا در جامعه تبدیل میشوند.
همچنین اعتیاد مادر بیتردید موجب میشود که دایماً به فکر رفع نیازها و وابستگیهای خود باشد و نتواند وظایف مادری را به خوبی انجام دهد. فرزندان این خانواده از ابراز احساسات و عواطف مادری محروماند، مادر نظارتی بر رفتار آنان ندارد، ارتباط آنان با اقوام و دوستان بسیار محدود است و الگوی نامناسبی چون یک مادر معتاد پیش روی خود دارند که همه این عوامل سبب ایجاد مشکلات روحی و روانی فراوان در آنان خواهد شد. همچنین تحقیقات نشان میدهد تأثیر اعتیاد مادر در فروپاشی خانواده و قربانیشدن کودکان حتی از اعتیاد پدر بیشتر است (7).
3. مشکلات جسمی و روحی
مصرف مواد مخدر احتمال ابتلا به انواع بیماریها نظیر هپاتیت، ایدز، سکتههای قلبی و مغزی و... را افزایش میدهد و در نهایت یکی از عوامل مرگ محسوب میشود. قایممقام ستاد مبارزه با مواد مخدر از افزایش ۳۳ درصدی مرگ زنان معتاد درسال ۹۳ خبر داده است (۲). طبق تحقیقات، رفتارهای پرخطر نظیر استفاده از سرنگهای آلوده در زنان بیشتر است. همچنین تأثیر سوءمصرف مواد مخدر بر بدن زنان شدیدتر است. بر اساس آمارهای جهانی، اعتیاد در زنان عوارض خطرناکتری نسبت به مردان ایجاد میکند؛ به عنوان مثال فاصله زمانی اولین تجربه مصرف مواد تا تزریق مواد در زنان، ۲ سال و در مردان ۸ سال است. بدینترتیب زنان ۶ سال زودتر از مردان به عرصه وابستگی شدید کشیده میشوند که طبعاً درمان سختتر و عوارض جسمی و روانی آن بیشتر است (۸).
مصرف مواد مخدر در زنان افزون بر عوارضی که در مردان نیز ایجاد میکند، به دلیل احتمال حاملگی خطرات فراوانی برای جنین آنان به همراه دارد و احتمال ناباروری را نیز افزایش میدهد. همچنین مصرف مواد مخدر میتواند موجب بیماریهای روانی فراوانی شود (9).
مهمترین بایستهها
با توجه به علل و پیامدهای اعتیاد زنان باید به این سؤال پاسخ داد که چگونه میتوان مانع روند روبه رشد اعتیاد زنان شد؟
۱. هرچه میزان آگاهی زنان و دختران بر مضرات مواد مخدر بیشتر باشد، به همان اندازه میزان گرایش آنها به مواد نیز کمتر است. همانطورکه گفته شد زنان و بهویژه دختران جوان مورد توجه فروشندگان مواد مخدر هستند که باید با افزایش آگاهیهای لازم در مورد انواع مواد و اثرات آن، مانع فریب آنها شد. این آگاهیبخشی میتواند از طریق رسانههای عمومی، دبیرستانها و دانشگاهها و والدین صورت گیرد. در ماده ۵ آییننامه پیشگیری از اعتیاد، درمان معتادان به مواد مخدر و حمایت از افراد در معرض خطر مصوب ۱۳۷۷ ستاد مبارزه با مواد مخدر، این موضوع پیشبینی شده است و هرچه اجراییترشدن این مصوبه در این خصوص، نیاز مبرم است.
۲. نکته قابل توجه دیگر این است که همانطور که اشاره شد روابط نامناسب خانوادگی هم به عنوان علت و هم به عنوان معلول پدیده مصرف مواد مخدر در زنان گزارش شده است. لذا باید گفت متغیرهای مربوط به محیط خانواده نقش بهسزایی در اعتیاد افراد آن بهویژه زنان خانواده دارد. از یک طرف تأمین محیطی آرام و پرمحبت در خانواده باید صورت گیرد. از طرف دیگر اگر افرادی از خانواده مصرفکننده مواد هستند، باید یا در حد امکان زنان و دختران خانواده را از آنها دور کرد یا آموزشها و ایمنسازی لازم در زنان و دختران این خانوادهها صورت گیرد. حمایت از زنان و دختران دارای خانواده معتاد از اهمیت ویژهای برخوردار است. این حمایت و آگاهیبخشی میتواند از کارکردهای دیگر مراکز ترک اعتیاد باشد. علاوه بر آن میتوان مراکزی جهت حمایت از اینگونه افراد ایجاد کرد.
۳. با توجه به مراکز اندک ترک اعتیاد ویژه زنان در تهران و حتی عدم وجود چنین مراکزی در برخی از شهرها، شاید بتوان کمبود وجود چنین مراکزی را یکی از عوامل گسترش اعتیاد زنان دانست. عدم دسترسی زنان معتاد به چنین مراکزی چارهای جز پیشروی در مسیر اعتیاد برای آنان باقی نخواهد گذاشت که همانطور که گفته شد، نتیجه آن گسترش فحشا و ارتکاب جرم و معتاد ساختن دیگران خواهد بود؛ لذا باید پس از شناسایی شهرها و مناطقی که فاقد مراکز ترک اعتیاد ویژه زنان هستند، این مراکز را در آنها ایجاد کرد.
در نهایت باید گفت روند رو به رشد اعتیاد زنان یک زنگ خطر برای همه افراد جامعه و مسئولین جامعه است. همانطورکه اشاره شد، تأثیر اعتیاد زنان برای خانواده و جامعه، مخربتر از اعتیاد مردان خواهد بود؛ لذا باید این مسئله، مهم شناخته شود و راههای پیشگیری و درمان به سرعت اجرایی شود. به امید روزی که شاهد کاهش آمار زنان معتاد و رشد خانوادههای بالنده در جامعه باشیم.
منبع:
مهر
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼