به گزارش نی نی بان ، همه افراد موفق، نقطه عطفی در زندگی داشتهاند که در یکی از همین روزها زندگیشان را تغییر داده است. همین روزهایی که برای برخی تکراری و خستهکننده است اما برای عدهای دیگر فرصت و نعمتی دوباره برای شروع یک حرکت و «خلق ارزشها» است. از آنجایی که ما مخلوق خالقی قادر و توانا هستیم، قوه خلق در ما هم به ودیعه گذاشته شده تا از آن استفاده کنیم و ما هم «خالق ارزشها» باشیم. امروزه اصطلاح «خلق ارزش Value Creation» در بسیاری از متون علمی ـ تخصصی به چشم میخورد، چرا که اساس «تمایز» است. «ارزش» در لغت به معانی اهمیت، بها، سزاواری، لیاقت و شایستگی آمده است.
«ارزش» در حوزههای مختلف اعم از اقتصاد، اجتماع، فرهنگ، اخلاقیات و... با رویکردهای تخصصی تعریف شده است. ایجاد «ارزش» در هر چیزی میتواند مزیتی را ایجاد کند و آن چیز را از سایر اقلام مشابه خود «متمایز» کند. اصحاب کار، از صنایع گرفته تا هنرمندان، همه به دنبال این هستند که بهنوعی خود و محصولاتشان را از دیگران متمایز کنند؛ اما این تمایز باید از نظر مخاطب (مشتری) یک «ارزش» محسوب شود نه از نظر ما. صنایع، محصولاتی با قابلیتهای جدید میسازند تا در جهت ایجاد حس اعتماد و وفاداری در مشتریان حرکت اثربخشی داشته باشند، نویسندگان با سبک خاص نویسندگی و انتخاب موضوع، تلاش میکنند تا خود را از دیگران متمایز کرده و در فکر و روان مخاطب خود نفوذ کنند.
اما باید به این نکته مهم توجه داشته باشیم که ما از هر چیز تصویری در ذهن خودمان میسازیم و این تصویر در نحوه رفتار، عملکرد، تصمیمسازی و تصمیمگیری ما درباره آن موضوع، اثر قابل توجهی دارد. تصویرسازی همان کلید موفقیت در امر تبلیغات است که شرکتها بر اساس آن با ساخت و ارائه برند (نام تجاری) سعی میکنند در ذهن و فکر مخاطبان خود نفوذ کنند.
اگر کمی فکر کنید، میبینید که هر اسم یا هر چیزی در ذهن شما مترادف با یک تصویر (Image) است؛ یعنی با شنیدن یا دیدن آن اسم، تصویری در ذهن شما ساخته میشود. حتی با شنیدن اسم دوستانتان یک تصویر در ذهن شما شکل میگیرد، تصویری که احساس شما را هم در بردارد: یک دوست خوشاخلاق و باوفا، یک دوست با محبت، یک دوست حامی و.... قطعاً آن دوست شما که تصویر «حمایتکننده» در ذهن شما ساخته با رفتار خود بارها نشان داده که در مواقع سختی، حامی و یاور شما است و میتوانید روی حمایت او حساب کنید. شما در ذهنتان تصویر متمایزی از او ساختهاید که شبیه کس دیگری نیست. تصویری که همیشه یک احساس حقشناسی و قدرشناسی نسبت به او را در شما برمیانگیزد.
این دوست یک «ارزش» خلق کرده و به این وسیله خود را در ذهن شما «متمایز» ساخته است. این نکته را هم درنظر داشته باشید که «متمایزکردن» میتواند با یک «ضدّارزش» انجام شود و بدیهی است که جنبه مثبت ندارد؛ مثل تصویری که از یک دوست بدقول در ذهن شما شکل گرفته است و باعث تمایز او از دیگران شده است. اما اجازه بدهید به وجه منفی موضوع فعلاً نپردازیم و وجه مثبت آن را که هدف همه ماست در نظر بگیریم.
پس نتیجه اینکه «خلق ارزش باعث تمایز میشود» و این «تمایز تصویری از ما در ذهن مخاطب میسازد». حال زمان آن رسیده که سؤال اصلی را مطرح کنیم.
سؤال اصلی اینجاست که چه چیزی من را از دیگران «متمایز» کرده است؟ آیا توانستهام با خلق یک ارزش، خودم را متمایز کنم؟ وقتی اسم من برده میشود چه تصویری از من در ذهن دیگران شکل میگیرد؟ آیا در خلق یک تصویر زیبا و مؤثر از خودم در ذهن دیگران موفق بودهام؟ آیا توانستهام یک تصویر شاخص مثبت از خودم در ذهن اطرافیانم بسازم؟
اگر به تصاویری که در ذهنتان از دیگران دارید مراجعه کنید، خواهید دید که این تصاویر مفاهیمی همچون وفاداری، محبت، قدرت، صداقت، حمایت و... را در شما زنده میکنند و احساسات شما را برمیانگیزند. اگر میخواهید به قدرت این تصاویر و تاثیر آنها آگاه شوید، میتوانید به زمانی که تلفن همراهتان زنگ میخورد و اسم یا عکس یکی از دوستان یا همکارانتان روی آن ظاهر میشود، فکر کنید. چه عاملی باعث میشود در آن لحظه با خوشحالی و بیدرنگ دکمه سبز را فشار دهید و مشتاقانه حال و احوال گرمی با او کنید، یا اینکه با تعلل و بیمیلی این دکمه کوچک را فشار دهید و یا اصلاً خودتان را به نشنیدن بزنید و یا با زدن دکمه قرمز تماس را رد کنید؟ این رفتار شما حاصل همان تصویری است که از آن شخص در ذهنتان دارید. این تصویر است که رشته افکار و احساسات شما را فعال میکند.
به سؤالات اصلیمان برگردیم؛ پاسختان چیست؟ اگر همینجا برای لحظاتی خواندن را متوقف کنید، چشمتان را ببندید و به پاسخ این سؤالات فکر کنید، کار بسیار منطقی و صحیحی را انجام دادهاید و این نشاندهنده توجه و دقت شماست و باعث میشود تا از قیل و قال اطرافتان برای لحظاتی فاصله بگیرید و به ارزشهایی که خلق کردهاید، فکر کنید.
یادمان باشد که «خلق ارزش» یک موفقیت بزرگ محسوب میشود. هر قدر ارزش خلقشده اثربخشتر و ماندگارتر باشد موفقیت ما بزرگتر و با ارزشتر است.
اگر یافتن ارزشهایی که خلق کردهاید برایتان سخت است، خوب است که از یکی از تکنیکهای زیر استفاده کنید تا راحتتر به نتیجه برسید:
- ببینید اطرافیانتان شما را به چه صفاتی می شناسند؛ مثلاً «صبر و حوصله»، «محبت»، «خوشرویی»، «دست و دل بازی» و...
- دقت کنید اطرافیانتان برای چه موضوعاتی بیشتر به شما مراجعه میکنند؛ مثلاً برای «کمک فکری»، «کمک مالی»، «آموختن»، «درد دل کردن»، «دعوت به همراهی و همسفری»، «مصاحبت و همنشینی» و...
- از اطرافیانی که با شما رودربایستی و تعارف ندارند، سوال کنید (البته این تکنیک خیلی مطمئن نیست).
نتایج ممکن است یکی از حالتهای زیر باشد:
1- بیشتر اطرافیان، شما را به یک یا دو صفت کاملاً بارز و مشترک میشناسند؛ بنابراین شما توانستهاید در خلق یک ارزش مشخص در ذهن دیگران موفق عمل کنید و خودتان را متمایز کنید.
2- افراد بدون کمک فکری (مثلاً بدون یادآوری یک خاطره و...)، صفات مختلفی را از شما را بازگو میکنند؛ یعنی توانستهاید در ذهن مخاطبانتان برحسب روابط و مناسباتی که با آنها دارید ارزشهای متفاوتی را خلق کنید که باعث تمایز شما شوند.
3- افراد با کمک فکری، صفات مختلف و مبهمی را در مورد شما بازگو میکنند. این نشان میدهد که در خلق ارزش و تمایز خیلی موفق عمل نکردهاید و نتوانستهاید تصویر شفاف و متمایزی را در ذهن اطرافیانتان خلق کنید.
البته از این پایینتر وارد جنبههای منفی موضوع و عدم موفقیتها میشویم و همانطور که با هم قرار گذاشتیم به آن ها نمیپردازیم و سعی میکنیم کاممان را همچنان شیرین نگه داریم!
نتیجه این ارزیابی هر کدام از موارد فوق که باشد باید آن را تقویت کنیم؛ یعنی در «ایجاد تصویری متمایز از طریق خلق ارزش» موفق باشیم. این موفقیت به دلایلی که گفته شد در حوزههای مختلف زندگی خانواده، محیط کار، اجتماع، دوستان و... بهشدت تأثیرگذار است.
سؤال: اما از کجا شروع کنیم؟
پاسخ: از خلق یک ارزش جدید.
سؤال: کدام ارزش را انتخاب کنیم؟
پاسخ: هر کدام که در آن ضعف دارید.
سؤال: مرجع تشخیص و ارزیابی ارزش چیست؟
پاسخ: آنچه که عاقلان جامعه یا موازین اخلاق (دین و بزرگان معنوی حقیقی) آن را ارزش میدانند.
سؤال: چطور آن را اجرا کنم؟
پاسخ: باید برنامه مشخصی برای آن تعریف کرده و بهصورت روزانه به آن عمل کنید.
سؤال: چه نکات دیگری را باید رعایت کنم؟
پاسخ: اینکه برای جلوگیری از فراموشی به هر روشی که میتوانی در طول روز موضوع را به خودت یادآوری کنی و سعی کنی که به آن عمل کنی. شب موقع خواب هم یک بار کارهای روزت را مرور کنی و عملکردت را ارزیابی کنی.
سؤال: چه ابزاری برای موفقیت لازم دارم؟
پاسخ: اراده و پشتکار. نباید دلسرد شوی بلکه باید مصمم و با قدرت عمل به آن بنگری و با اراده و پشتکار به برنامهات ادامه دهی.
سؤال: اگر موفق نشدم و شکست خوردم چه؟
پاسخ: طبیعی است و اشکالی هم ندارد اما باید از شکست درس بگیری و دفعه بعد موفق شوی.
سؤال: از کی باید شروع کنم؟
پاسخ: همین تعطیلات نوروزی بهترین زمان است؛ فرصتی است مغتنم برای خلق یک ارزش.
سؤال: چطور انگیزهام را بالا ببرم تا کار را در نیمه راه رها نکنم؟
پاسخ: حفظ انگیزه موضوع مهمی است که باید مدام تقویت شود. باید به نتایج آن فکر کنی و اینکه این کار چه تأثیری بر ابعاد مختلف زندگیات خواهد گذاشت. وقتی در ذهن مدیر از شما تصویر «صادق و مسئولیتپذیر»، در ذهن همسر «مهربان و همدل»، در ذهن فرزند «حامی و فداکار»، در ذهن دوست «خوش قول و با محبت»، در ذهن کارمند «با لیاقت و حمایتگر»، در ذهن والدین «حقشناس و قدرشناس» و... ساخته شود و شما را متمایز کند، واقعاً چه اثرات عمیقی بر کیفیت زندگی شما خواهد گذاشت؟ آیا موفقیتی واقعیتر و با ارزشتر سراغ دارید؟
سؤال: آیا ابزار دیگری هم لازم دارم؟
پاسخ: بله، باید آن ارزش را بهخوبی بشناسی و به وجوه مختلف آن آگاهی داشته باشی و بدانی که در زندگی روزمره چه مصادیقی میتواند داشته باشد. بنابراین باید منابع معتبر را تا حد امکان پیدا و مطالعه کنی.
سؤال: برنامه روزانهام چه مشخصاتی باید داشته باشد؟
پاسخ: باید مشخص و قابل اجرا باشد؛ یعنی باید کاملاً متوجه شوی که آن برنامه را کامل انجام دادهای یا خیر.
سؤال: چند بار باید در روز به برنامهام عمل کنم؟
پاسخ: چون اثر در تکرار است بنابراین حداقل دو بار در روز به آن عمل کن.
سؤال: اگر در یکی از روزها موفق به انجام نشدم چه؟
پاسخ: یک کار جبرانی برای آن تعریف کن؛ یعنی بگو هر روزی که موفق به انجام این برنامه نشدم به جای آن، این کار را انجام میدهم؛ اما فراموش نکن که کار جبرانی باید خیلی سختتر باشد وگرنه گول نفست را میخوری و انجام کار جبرانی را به کار اصلی ترجیح میدهی.
سؤال: آیا خوب است که نتایج و تجربیاتم را ثبت کنم؟
پاسخ: اگر بتوانی این کار را انجام دهی عالی است. به هر روی حتماً شب قبل از خواب عملکردت را ارزیابی کن که متوجه شوی چقدر موفق بودهای.
فکر کنم با سؤال و جوابهایی که مطرح شده نقطه ابهامی وجود نداشته باشد و شما عمیقاً آمادهاید تا خلق یک ارزش را در سال جدید آغاز کنید.
هر ارزش مانند دانه سیبی است که کاشته میشود، دانه جوانه میزند، نهایتاً درخت برومندی میشود و دهها میوه سیب میدهد که در دل هر کدام دانههای زیادی است. پس فکر نکنید خلق یک ارزش کار کوچک و محدودی است. خلق یک ارزش، امکان جوانه زدن و رشد و نمو ارزش را در وجودتان فراهم میکند.
امیدوارم سال جدید سال خلق ارزشهای وجودی شما باشد و تصویری زیبا و ماندگار از شما ساخته شود؛ تصویر مثبت و جذابی که شایسته و لایق آن هستید.
منبع: مجله موفقیت