طلاق عاطفی یا طلاق رسمی، کدام؟
پای صحبتشان که مینشینی از خاطرات شیرین اوایل ازدواجشان میگویند. هیچ وقت فکرش را هم نمیکردند که قرار است رابطه شیرینیشان به اینجا ختم شود...
پای صحبتشان که مینشینی از خاطرات شیرین اوایل ازدواجشان میگویند. هیچ وقت فکرش را هم نمیکردند که قرار است رابطه شیرینیشان به اینجا ختم شود. حرفهایشان نشان میدهد که مشکل خاصی ندارند! اما به قدری نسبت به یکدیگر سرد شدهاند که راهکار دادن به آنها بیفایده است. گوششان بدهکار نیست و خودشان هم نمیدانند چرا دیگر همدیگر را دوست ندارند؟
قصه زوجهایی را میگویم که امثال آنها اطراف ما وجود دارند. مشکلشان نه اعتیاد است و نه خشونت و کتک کاری! فقط از بیمهریهای یکدیگر میگویند. داستانهای عشق دیگران را تعریف میکنند و دیگر زندگی مشترک فعلی، دلشان را زده. از تغییر رفتار یکدیگر مینالند و میگویند: روزهای ابتدای آشنایی، رفتار مناسب تری داشت! وگرنه که عاشقش نمیشدم! متاسفانه آنها دچار طلاق عاطفی شده اند.
وقتی صحبت از طلاق به میان می آید ذهن همگی ما به سمت دادگستری و فسخ عقد رسمی و شرعی سوق پیدا می کند و این در حالی است که شنیده ها حاکی از آن است که امروزه طلاق عاطفی بیش ترین آمار غیر رسمی را از آن خود کرده است گر چه، یکی از مهم ترین آسیب های خانوادگی طلاق است اما آمار رسمی به طور کامل نشان دهنده میزان ناکامی همسران در زندگی زناشویی نیست، زیرا در کنار آن آماری بزرگ تر به طلاق های عاطفی اختصاص دارد.
زندگی های خاموش و خانواده های توخالی که زن و مرد در کنار هم زندگی می کنند ولی تقاضای طلاق قانونی نمی کنند در این نوع طلاق مشاهده می کنیم که زوج ها در بیگانگی دنیای یکدیگر گم شده اند و برای هم حکم هم خانه یا یک مصاحب را که به او عادت کرده اند را دارد، زن و شوهر همدیگر را می بینند ولی صدای هم را نمی شنوند و دیوار سکوت مابین آن ها به وجود آمده و این به معنای نشنیده شدن و نادیده گرفتن است.
طلاق عاطفی بهتر است یا طلاق رسمی؟
ثریا زارعی، کارشناس روانشناس نیز با اشاره به طلاق عاطفی در میان زوجهای جوان میگوید: خیلی مهم است که پایه و اساس یک زندگی مشترک چگونه بنا شود. اگر اساس ازدواج تفاهم، محبت و صداقت باشد، هیچگاه زوجهای جوان به این حد از یکدیگر دلسرد نمیشوند.
این روانشناس ادامه میدهد: در برخی از ازدواجها، مشکلات اولیه نادیده گرفته شده و به مرور زمان و با انباشته شدن این اختلاف نظرها، صبر زن و مرد تمام شده و موجب ایجاد نارضایتی میان آنها میشود. زوجهای جوانی که زندگیشان به این مرحله میرسد، به مشاوره مراجعه کرده و تلاش کنند تا با راهنماییهای او زندگیشان را سرشار از محبت، آرامش و علاقه کنند.
به عقیده زارعی اگر طلاق عاطفی ایجاد شده در رابطه زناشویی، با وجود تلاشهای زوجین و راهنماییهای مشاوره، تغییری در زندگی آنها ایجاد نکرد و همچنان طلاق عاطفی در میانشان قرار داشت، بهتر است که آن دو به طور رسمی از یکدیگر جدا شوند.
وی تصریح میکند: زن و مردی که طلاق عاطفی گرفتهاند، اما به خاطر فرزندشان با یکدیگر زندگی میکنند، الگوی رفتاری بدی برای کودک به شمار میرود، زیرا که نبود عاطفه در خانواده موجب اضطراب، افسردگی، تنش و عصبانیت کودک خواهد شد.
این روانشناس علت اصلی طلاق عاطفی را ازدواج غلط میداند و میگوید: ازدواجهای ناخواسته و زودهنگام، یعنیهمان ازدواجهایی که برای رهایی از سخت گیریهای خانواده و یا به دلیل حرف مردم شکل میگیرد، باعث ایجاد طلاق عاطفی میشود. این در حالی است که برخی از زنان به دلیل ترس از مطلقه شدن و یا وابستگی اقتصادی از طلاق صرف نظر میکنند و به این ترتیب مشکلاتی چون فساد در جامعه که به مراتب بدتر از افزایش تعداد طلاق است به وجود میآید.
باید بدانیم که دوست داشتن و عشق، آموختنی است و عشق بین زن و مرد مانند نهالی است که اگر از آن مراقبت به عمل نیاید خشک خواهد شد و اگر قرار است عشق و حفاظت از آن باشد باید بهای این حفاظت را با گذشت و ایثار بپردازیم. بنابراین زندگی زیر یک سقف در حالی که در واقع هیچ ارتباط و عشقی بین زن و مرد وجود نداشته باشد تحمل مشکلات را دشوار و ادامه ی زندگی را دشوارتر می سازد.
آمار رسمی از این طلاقها وجود ندارد چون این افراد به جایی مراجعه نمیکنند که بگویند دچار طلاق عاطفی شدهاند. ثبت طلاق رسمی در ایران خیلی افزایش پیداکرده ولی نمیتوانیم بگوییم طلاق عاطفی چه وضعی دارد و لی میتوان گفت بیشتر طلاقها ابتدا طلاق عاطفی بوده و شیوع طلاق عاطفی در جامعه خیلی زیاد است.
منبع:
کرد تودی
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼