توی جنگل حیوونای مختلف با هم دوست بودن، یک روز در هوای گرم خرگوشک و موشی به رودخونه میرن تا خنک بشن...
یه روز مریم کوچولو با مامانش برای خریدن اسباب بازی به یه مغازه رفتن، توی این مغازه اسباب بازیای زیادی بود...
عماد کوچولویه قصه ما پسر خیلی خوبیه، یه خواهر بزرگتر داره که اسمش مریمه، خواهر عماد میره مدرسه و درس میخونه...