بی بی گلاب پیرزن مهربون قصه هر روز میومد توی حیاط و به گل های پژمرده و خشک شده باغچه نگاه میکرد و میگفت...
بچه میمون قصه آنقدر نامرتب و شلخته بود که مامانش همیشه از اون دلخور و عصبانی بود...
پینوکیو حتی قبل از اینکه به دنیا بیاید پسری تخس بود. یعنی از همان اول که یک تکهچوب در مغازة نجاری به نام اوستا…