بازی در خانه با کودک، چیزهایی که باید بدانید
تعیین قرار بازی پیچیدهتر از آن است که به نظر میآید. بهمحض آنکه کودکتان باخبر میشود قرار است دوستی به خانهاش بیاید، احتمالاً شروع میکند به برنامهریزی!
آرمین خیلی هیجانزده است. محسن بعد از کودکستان برای بازی به خانۀ او میآید. آرمین سه روز تمام منتظر این لحظه بوده است. بااینحال، دو دقیقه از بازی گذشته و آرمین گریهکنان نزد مادرش میرود و میگوید: محسن باید به خانهشان برود. او با من نمایش اجرا نمیکند.
تعیین قرار بازی پیچیدهتر از آن است که به نظر میآید. بهمحض آنکه کودکتان باخبر میشود قرار است دوستی به خانهاش بیاید، احتمالاً شروع میکند به برنامهریزی و اینکه دقیقاً باید چه بازیای بکنند. اگر دوست دارد کفشهای پاشنهبلند مادرش را بپوشد و در نقش سیندرلا بازی کند، شاید انتظار داشته باشد که دوستش هم به همین بازی علاقه نشان دهد.
وقتی دوستش از راه میرسد و ترجیح میدهد که نقاشی بکشد یا بازی دیگری پیشنهاد میکند، درگیری آغاز میشود. برای کودکتان سخت است که نظر دوستش را بپذیرد و شاید روی انتخاب خود پافشاری کند و درنتیجه بحثوجدل بالا میگیرد.
والدین اغلب میبینند کودکشان با دوستش رفتار تحکمآمیزی دارد (یعنی به او میگوید چهکار بکند یا چگونه آن را انجام دهد)، ناراحت میشوند.
شاید آنها اصرار آرمین را برای یک بازی خاص، نوعی رفتار نامناسب بهعنوان میزبان بدانند، اما او فقط کودکی است که طی روزها تمام فکر و ذکرش شریک شدن در بازی دلخواهش با دیگران است. بهعلاوه کاملاً طبیعی است که هر بچهای میزبان است بخواهد همهکاره باشد. او احساس میکند که شخصی بانفوذ و بسیار قدرتمند شده است.
در چنین شرایطی بهتر است منتظر بمانید و ببینید که آیا آنها به توافق میرسند یا خیر (بهتر است شما یا بزرگتر دیگری همیشه در طول بازی در نزدیکی آنها باشد تا به کودکان کمک کند که چنین اختلافاتی را حل کنند). اگر آنها نتوانستند راهحلی برای مشکل خود پیدا کنند، میتوانید به کودک خود بگویید: میدانم که میخواهی با دوستت نمایش بازی کنی چون خیلی این بازی را دوست داری، اما باید دربارۀ خواستههای او همفکری بکنی. چرا هرکدام از شما بهنوبت یک بازی را انتخاب نمیکنید؟
حتی میتوانید از روی ساعت به آنها کمک کنید که چه زمانی باید بازی را عوض کنند. این کار این مفهوم را در ذهن آنها تقویت میکند که همکاری بهترین راه برای ادامۀ بازی است.
اگر دوستش هنوز هم با او موافق نیست، به فرزندتان پیشنهاد کنید که نمایش بازی را به بعد از رفتن دوستش موکول کند. برای او توضیح دهید که گاهی ما بازیای را انتخاب میکنیم که میهمانمان آن را دوست داشته باشد.
اگر پی بردید که کودکتان هرگز از خواستههای خود دفاع نمیکند و از این دوستِ خاص یا بچههای دیگر فرمان میبرد، بهتر است در این زمینه به او تمرین دهید. پیشنهاد کنید که به دوستش بگوید: دفعۀ قبل، تو نوع بازی را انتخاب کردی، امروز نوبت من است که بازی را انتخاب کنم.
اگر فرزندتان خواهر یا برادر کوچکتری دارد که همیشه میخواهد در بازی خواهر بزرگترش شرکت کند، شاید این کار باعث رنجش فرزند بزرگتر شما شود. میتوانید برای فرزند کوچکتر خود توضیح دهید که خواهرش میخواهد خلوت خود را حفظ کند، یا با فرزند بزرگتر خود صحبت کنید که اگر میتواند، برای مدت کوتاهی خواهر یا برادر کوچکترش را در بازی خود شرکت دهد. والدین درمییابند که برای هر دو کودک بهتر است در همان زمان یکی از دوستان کودک کوچکتر را هم دعوت کنند.
اگر میهمان کودکتان تصمیم بگیرد که با کارتهای بازی فرزندتان که بهتازگی خریده است بازی کند و او نپذیرد، کشمکش شروع میشود. اگر کودکتان هنوز هم گاهی انحصارطلب است، نگران نباشید. گرچه شاید رفتار او بهظاهر نوعی خودخواهی باشد، اما درواقع چنین نیست.
به یاد داشته باشید که کودک در چهارسالگی درزمینۀ شراکت واقعی، یک تازهکار محسوب میشود. علاوه بر آن، برای یک بچۀ کوچک راحت نیست که کسی به وسایلش دست بزند (حتی یک فرد بزرگسال هم شاید در شرایط مشابه احساس ناراحتی کند).
سعی کنید برای جلوگیری از به وجود آمدن چنین مشکلی، پیشاپیش برنامهریزی کنید. یعنی از کودکتان بخواهید که قبل از آمدن دوستش اسباببازیهای موردعلاقۀ خود را کنار بگذارد و فقط آن چیزهایی را در دسترس بگذارد که میخواهد با دوستش بازی کند. باوجوداین، حتی بعد از مرحلۀ جدا کردن اسباببازیها، شاید ناگهان احساساتش دستخوش تغییر شود و اعتراض کند که: مامان، او به عروسکهای من دست میزند.
وقتی چنین وضعیتی پیش میآید، به کودک خود پیشنهاد کنید به دوستش بگوید که او امروز آمادگی ندارد کسی با عروسکهایش بازی کند.
اگر فرزندتان سعی میکند که مانع از بازی کردن کودک دیگر با همۀ اسباببازیهایش شود، میتوانید برای فرزندتان توضیح دهید که او درواقع باید به دوستش اجازه دهد با بعضی از وسایلش بازی کند. در غیر این صورت، دوستش ناراحت میشود و شاید دیگر به خانۀ شما نیاید.
گاهی کودک میهمان میخواهد همان کارهایی را انجام دهد که در خانۀ خودشان با آن سرگرم میشود اما این رفتارها در خانۀ شما پذیرفتنی نیست. شما و فرزندتان میتوانید به دوست او بگویید: در خانۀ ما قوانین فرق میکنند. ما نمیتوانیم روی تخت بپریم یا فیلمهای ترسناک ببینیم.
به هنگام درگیری بچهها بهمحض ورود به اتاق برای آنها محدودیت قائل شوید. بگویید: دست نگهدارید، در این خانه هیچکس اجازه ندارد دیگری را بزند یا لقب خاصی را به دیگری نسبت دهد. از جانبداری یکطرفه پرهیز کنید (شما واقعاً نمیدانید دقیقاً چه اتفاقی رویداده است).
هرکدام (یا هر دو آنها) را که ناراحت است، آرام کنید و به خواسته و اظهارنظر هریک از آنها گوش کنید. اگر داستانها با یکدیگر تفاوت دارند، فقط بگویید به نظر میرسد که هر یک از بچهها نظرش با دیگری فرق دارد. بعدازآنکه اطلاعات لازم را کسب کردید، میتوانید از هر دو کودک برای رفع اختلاف کمک بگیرید: هردوی شما میخواهید با این عروسک بازی کنید. حالا باید چکار کنیم؟
در موارد خاص که کودکان از همان ابتدا غیرقابلکنترل میشوند، محدودیتهای مشخصی را برای آنها قائل شوید. مثلاً، وقتی کودکان باهم مشاجره میکنند که چه کسی برندۀ بازی مار و پله شده است، میتوانید قوانین بازی را با آنها مرور کنید و یا بهعنوان داور در بازی آنها شرکت نمایید.
زمانی که نقش قهرمان محبوب خود را بازی میکنند و رفتارهای وحشیانه از خود نشان میدهند، میتوانید بگویید: نوبت قهرمان دختر و دوستش است که یک بازی آرام را انتخاب کنند.
وقتی باید توجه کودکان به چیز دیگری معطوف شود، والدین اغلب برای آنها مقداری خوراکی میبرند، پیشنهاد نوشیدن آبمیوه به آنها میدهند یا برای قدم زدن آنها را بیرون میبرند. شاید همچنین به نفع کودکان باشد که برای مدتی از جمع جدا شوند و بهتنهایی بازی کنند.
کودکان، اغلب وقتی زمان بازی به پایان میرسد برایشان سخت است که از یکدیگر خداحافظی کنند. دو دوست چنان اوقات خوبی را باهم داشتهاند که شاید برای به تأخیر انداختن این زمان زیر تخت پنهان شوند.
میتوانید این جدایی را با یادآوری پیش از موعد راحتتر کنید. بهعنوانمثال، مامان سارا تا پانزده دقیقه دیگر اینجاست (بهتر است هر پنج دقیقه یکبار این یادآوری صورت بگیرد). با این روش، کودکان میتوانند بازی خود را به پایان برسانند و برای خداحافظی آماده شوند.
شاید اگر به کودکتان بگویید که بهمحض رسیدن دوستش به خانه میتواند تلفنی با او صحبت کند، یا "نگران نباش، دوشنبه هفتۀ بعد هم میتوانید باهم بازی کنید" و آن روز را روی تقویم علامت بزنید، فرزندتان با آمادگی بیشتری از دوستش جدا شود.
تعیین قرار بازی پیچیدهتر از آن است که به نظر میآید. بهمحض آنکه کودکتان باخبر میشود قرار است دوستی به خانهاش بیاید، احتمالاً شروع میکند به برنامهریزی و اینکه دقیقاً باید چه بازیای بکنند. اگر دوست دارد کفشهای پاشنهبلند مادرش را بپوشد و در نقش سیندرلا بازی کند، شاید انتظار داشته باشد که دوستش هم به همین بازی علاقه نشان دهد.
وقتی دوستش از راه میرسد و ترجیح میدهد که نقاشی بکشد یا بازی دیگری پیشنهاد میکند، درگیری آغاز میشود. برای کودکتان سخت است که نظر دوستش را بپذیرد و شاید روی انتخاب خود پافشاری کند و درنتیجه بحثوجدل بالا میگیرد.
والدین اغلب میبینند کودکشان با دوستش رفتار تحکمآمیزی دارد (یعنی به او میگوید چهکار بکند یا چگونه آن را انجام دهد)، ناراحت میشوند.
شاید آنها اصرار آرمین را برای یک بازی خاص، نوعی رفتار نامناسب بهعنوان میزبان بدانند، اما او فقط کودکی است که طی روزها تمام فکر و ذکرش شریک شدن در بازی دلخواهش با دیگران است. بهعلاوه کاملاً طبیعی است که هر بچهای میزبان است بخواهد همهکاره باشد. او احساس میکند که شخصی بانفوذ و بسیار قدرتمند شده است.
در چنین شرایطی بهتر است منتظر بمانید و ببینید که آیا آنها به توافق میرسند یا خیر (بهتر است شما یا بزرگتر دیگری همیشه در طول بازی در نزدیکی آنها باشد تا به کودکان کمک کند که چنین اختلافاتی را حل کنند). اگر آنها نتوانستند راهحلی برای مشکل خود پیدا کنند، میتوانید به کودک خود بگویید: میدانم که میخواهی با دوستت نمایش بازی کنی چون خیلی این بازی را دوست داری، اما باید دربارۀ خواستههای او همفکری بکنی. چرا هرکدام از شما بهنوبت یک بازی را انتخاب نمیکنید؟
حتی میتوانید از روی ساعت به آنها کمک کنید که چه زمانی باید بازی را عوض کنند. این کار این مفهوم را در ذهن آنها تقویت میکند که همکاری بهترین راه برای ادامۀ بازی است.
اگر دوستش هنوز هم با او موافق نیست، به فرزندتان پیشنهاد کنید که نمایش بازی را به بعد از رفتن دوستش موکول کند. برای او توضیح دهید که گاهی ما بازیای را انتخاب میکنیم که میهمانمان آن را دوست داشته باشد.
اگر پی بردید که کودکتان هرگز از خواستههای خود دفاع نمیکند و از این دوستِ خاص یا بچههای دیگر فرمان میبرد، بهتر است در این زمینه به او تمرین دهید. پیشنهاد کنید که به دوستش بگوید: دفعۀ قبل، تو نوع بازی را انتخاب کردی، امروز نوبت من است که بازی را انتخاب کنم.
اگر فرزندتان خواهر یا برادر کوچکتری دارد که همیشه میخواهد در بازی خواهر بزرگترش شرکت کند، شاید این کار باعث رنجش فرزند بزرگتر شما شود. میتوانید برای فرزند کوچکتر خود توضیح دهید که خواهرش میخواهد خلوت خود را حفظ کند، یا با فرزند بزرگتر خود صحبت کنید که اگر میتواند، برای مدت کوتاهی خواهر یا برادر کوچکترش را در بازی خود شرکت دهد. والدین درمییابند که برای هر دو کودک بهتر است در همان زمان یکی از دوستان کودک کوچکتر را هم دعوت کنند.
اگر میهمان کودکتان تصمیم بگیرد که با کارتهای بازی فرزندتان که بهتازگی خریده است بازی کند و او نپذیرد، کشمکش شروع میشود. اگر کودکتان هنوز هم گاهی انحصارطلب است، نگران نباشید. گرچه شاید رفتار او بهظاهر نوعی خودخواهی باشد، اما درواقع چنین نیست.
به یاد داشته باشید که کودک در چهارسالگی درزمینۀ شراکت واقعی، یک تازهکار محسوب میشود. علاوه بر آن، برای یک بچۀ کوچک راحت نیست که کسی به وسایلش دست بزند (حتی یک فرد بزرگسال هم شاید در شرایط مشابه احساس ناراحتی کند).
سعی کنید برای جلوگیری از به وجود آمدن چنین مشکلی، پیشاپیش برنامهریزی کنید. یعنی از کودکتان بخواهید که قبل از آمدن دوستش اسباببازیهای موردعلاقۀ خود را کنار بگذارد و فقط آن چیزهایی را در دسترس بگذارد که میخواهد با دوستش بازی کند. باوجوداین، حتی بعد از مرحلۀ جدا کردن اسباببازیها، شاید ناگهان احساساتش دستخوش تغییر شود و اعتراض کند که: مامان، او به عروسکهای من دست میزند.
وقتی چنین وضعیتی پیش میآید، به کودک خود پیشنهاد کنید به دوستش بگوید که او امروز آمادگی ندارد کسی با عروسکهایش بازی کند.
اگر فرزندتان سعی میکند که مانع از بازی کردن کودک دیگر با همۀ اسباببازیهایش شود، میتوانید برای فرزندتان توضیح دهید که او درواقع باید به دوستش اجازه دهد با بعضی از وسایلش بازی کند. در غیر این صورت، دوستش ناراحت میشود و شاید دیگر به خانۀ شما نیاید.
گاهی کودک میهمان میخواهد همان کارهایی را انجام دهد که در خانۀ خودشان با آن سرگرم میشود اما این رفتارها در خانۀ شما پذیرفتنی نیست. شما و فرزندتان میتوانید به دوست او بگویید: در خانۀ ما قوانین فرق میکنند. ما نمیتوانیم روی تخت بپریم یا فیلمهای ترسناک ببینیم.
به هنگام درگیری بچهها بهمحض ورود به اتاق برای آنها محدودیت قائل شوید. بگویید: دست نگهدارید، در این خانه هیچکس اجازه ندارد دیگری را بزند یا لقب خاصی را به دیگری نسبت دهد. از جانبداری یکطرفه پرهیز کنید (شما واقعاً نمیدانید دقیقاً چه اتفاقی رویداده است).
هرکدام (یا هر دو آنها) را که ناراحت است، آرام کنید و به خواسته و اظهارنظر هریک از آنها گوش کنید. اگر داستانها با یکدیگر تفاوت دارند، فقط بگویید به نظر میرسد که هر یک از بچهها نظرش با دیگری فرق دارد. بعدازآنکه اطلاعات لازم را کسب کردید، میتوانید از هر دو کودک برای رفع اختلاف کمک بگیرید: هردوی شما میخواهید با این عروسک بازی کنید. حالا باید چکار کنیم؟
در موارد خاص که کودکان از همان ابتدا غیرقابلکنترل میشوند، محدودیتهای مشخصی را برای آنها قائل شوید. مثلاً، وقتی کودکان باهم مشاجره میکنند که چه کسی برندۀ بازی مار و پله شده است، میتوانید قوانین بازی را با آنها مرور کنید و یا بهعنوان داور در بازی آنها شرکت نمایید.
زمانی که نقش قهرمان محبوب خود را بازی میکنند و رفتارهای وحشیانه از خود نشان میدهند، میتوانید بگویید: نوبت قهرمان دختر و دوستش است که یک بازی آرام را انتخاب کنند.
وقتی باید توجه کودکان به چیز دیگری معطوف شود، والدین اغلب برای آنها مقداری خوراکی میبرند، پیشنهاد نوشیدن آبمیوه به آنها میدهند یا برای قدم زدن آنها را بیرون میبرند. شاید همچنین به نفع کودکان باشد که برای مدتی از جمع جدا شوند و بهتنهایی بازی کنند.
کودکان، اغلب وقتی زمان بازی به پایان میرسد برایشان سخت است که از یکدیگر خداحافظی کنند. دو دوست چنان اوقات خوبی را باهم داشتهاند که شاید برای به تأخیر انداختن این زمان زیر تخت پنهان شوند.
میتوانید این جدایی را با یادآوری پیش از موعد راحتتر کنید. بهعنوانمثال، مامان سارا تا پانزده دقیقه دیگر اینجاست (بهتر است هر پنج دقیقه یکبار این یادآوری صورت بگیرد). با این روش، کودکان میتوانند بازی خود را به پایان برسانند و برای خداحافظی آماده شوند.
شاید اگر به کودکتان بگویید که بهمحض رسیدن دوستش به خانه میتواند تلفنی با او صحبت کند، یا "نگران نباش، دوشنبه هفتۀ بعد هم میتوانید باهم بازی کنید" و آن روز را روی تقویم علامت بزنید، فرزندتان با آمادگی بیشتری از دوستش جدا شود.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼