۱۸۱۳۳۶
۹۶۹
۹۶۹

من تک فرزندم، چرا گرایش به تنهایی دارم؟

موافقت افراطی والدین با تک فرزندشان حس خودبینی را در او به وجود می آورد و علاقه ی افراطی آنها فرزندشان را از خودراضی بار می آورد.

موافقت افراطی والدین با تک فرزندشان حس خودبینی را در او به وجود می آورد و علاقه ی افراطی آنها فرزندشان را از خودراضی بار می آورد. این گونه رفتارها گرایش کودک به تنهایی را افزایش می دهد که پیامدهایی از این قبیل را در بردارد:
۱.خودبینی باعث می شود تا کودک توجه خود را به فعالیت های مورد علاقه اش معطوف سازد. این کودکان در فعالیت های مورد علاقه شان شرکت کرده و در این مورد به خودشان متکی هستند. (( من علاقه ی زیادی به مطالعه دارم و وقتی که از مدرسه به خانه باز میگردم والدینم اجازه می دهند تا تنها باشم و بتوانم مطالعه کنم)).
۲.خودبینی باعث می شود تا کودک درباره ی آینده اش برنامه ریزی کند. بسیاری از این کودکان درباره ی آینده ی خود می اندیشند. کسی که خودش را جدی می گیرد آینده ی خود را نیز جدی خواهد گرفت و اهدافی برای خود ترسیم خواهد کرد. آنها سال ها قبل از اینکه به دانشگاه بروند در مورد رشته ی تحصیلی مورد علاقه ی خود می اندیشند.
۳.خودبینی کودک باعث می شود که او همواره اظهار وجود کند. این کودکان احساس میکنند که دارای توانایی های و ارزش هایی هستند که باید آنها را به دیگران نشان دهند. (( وقتی که فوتبال بازی میکنم توانایی خود را به دیگران نشان می دهم)).
۴.خودبینی کودک باعث استقلال اجتماعی او میشود. این کودکان در محیط خانواده احساس آرامش میکنند و در عین آن که به چند تن از دوستان خود علاقه دارند اما به آنها وابسته نیستند. آنان از تنهایی لذت می برند و نگران آن نیستند که دیگران درباره ی آنها چگونه فکر می کنند بدگویی دیگران نیز موجب ناراحتی و نگرانی آنها نمیشود.
آنها به چیزی که علاقه دارند عمل می کنند و متاثر از جو و شرایط اجتماعی نیستند.(( من به نظرات دیگران اهمیت می دهم ولی برای نظر خودم اهمیت بیشتری قائل هستم)).
والدین برای تقویت این نوع اتکا به نفس در کودکان میتوانند اقداماتی از این قبیل را انجام دهند:
- حمایت از احساس رضایت از خود : اگر فرزندتان نیاز داشت وقت و مکان مناسبی را در خانه برای او فراهم کنید تا به فعالیت های مورد علاقه اش بپردازد.
- حمایت از برنامه ریزی برای آینده خود : در صورت تمایل فرزندتان اطلاعاتی را در مورد حرفه های مختلف ، آموزش و آمادگی برای دانشگاه در اختیار او قرار دهید.
- حمایت از اظهار وجود کودک : محیطی برای فرزندتان فراهم سازید تا عده ای ناظر بر فعالیت های او باشند و او بتواند توانایی های خود را نمایش دهد.
- حمایت از استقلال اجتماعی کودک : به فرزند خود اجازه دهید تا خودش انتخاب کند حتی اگر انتخاب او با دوستانش هماهنگ نباشد.
گرایش به تنهایی کودک را در آینده فکور ، خودآگاه ، خودکفا و خود ساخته بار می آورد ویژگی هایی که در دوران بلوغ بسیار ضروری هستند.
خودبین بودن هنگامی مشکل آفرین و زیان آور می شود که تک فرزند به طور افراطی خودستایی کند و والدین نیز برای اجتناب از مایوس کردن فرزندشان به او اجازه دهند تا به این رشد ناسالم ادامه دهد. اگر خودبینی با بی توجهی به مشکلات دیگر اعضای خانواده همراه باشد گرایش به تنهایی را به خودخواهی بدل می کند :
- راه من درست است.
- نیازهای من اولویت دارد.
- رای من ارزش بیشتری از سایر آرا دارد.
- نظر من همیشه درست است.
- من تعیین می کنم که چگونه بازی کنیم.
- من مقدم بر جمع هستم.
- آسایش من مقدم بر آسایش دیگران است.
والدین از طریق واکنش هایی چون فدا کردن منافع خود ، تسلیم شدن ، عقب نشینی کردن ، توضیح ندادن ، مخالفت نکردن و اجتناب از درگیری ، میل خودخواهی در فرزند را تقویت می کنند. این کودکان چنین خصلت های ناپسندی را پرورش داده و پس از بلوغ در محل کار و روابط دوستانه ی خود مشکل آفرین می شوند. آنها در دوران کودکی نیز کودکانی لوس هستند.
تک فرزند در تجربه ی اجتماعی خود در خواهد یافت که رابطه ی یک سویه در جامعه کارایی ندارد و باید برای ایجاد رابطه ای دو سویه و متقابل بکوشد. اگر والدین فراموش نکنند که باید فرزندشان را برای ورود به جامعه تربیت و آماده کنند به او خواهند آموخت که ضمن حفظ استقلال خود رابطه ای دو سویه با دیگران داشته باشند.
تنها چاره ی تعدیل اثرات زیان بار گرایش به تنهایی در فرزند ، آموزش اصول روابط متقابل و پایاپای به اوست. روابط متقابل در روابط اجتماعی به معنای تامین منافع تمام طرف هاست.
نحوه ی نادرست پاسخگویی والدین به نیازهای کودکان به ویژه در دوران رشد میتواند کودک را در آزمودن سه مهارت مهم در روابط متقابل محروم سازد :
۱.مقابله به مثل : کودک باید درک کند که روابط سالم به مبادله نیاز دارد یعنی اگر کسی کاری برای او انجام داد او نه تنها باید آن را جبران کند بلکه متقابلا باید در کمک کردن به دیگران فعال تر عمل کند. بنابراین والدین باید شرایطی را برای فرزندشان مهیا کنند که او بتواند تجربه ی روابط متقابل و دو سویه را در محیط خانوادگی کسب کند.
۲. حساسیت : روابط صمیمانه در محیط خانواده ، اعضای خانواده را با نقطه ضعف های یکدیگر آشنا می سازد. اگر آنها روی این نقاط ضعف تاکید کنند میتوانند موجب رنجش یکدیگر شوند. اگر فرزندتان در یک مشاجره و درگیری احساس ناتوانی کرد از عصبانی کردن او خودداری کرده و خودتان را کنترل کنید. فرزند شما نیز در این تجربه خواهد آموخت که احساسات خود را کنترل کند و از ناراحت کردن دیگران خودداری ورزد.
۳. سازش و مصالحه : هنگامی که اعضای خانواده در مورد موضوعی اختلاف نظر دارند به نفع همه ی آنهاست که بخشی از منافع شخصی خود را نادیده بگیرند و به توافقی برسند که بخشی از منافع شخصی طرفین را تامین کند. چنین مصالحه ای باعث استحکام بخشیدن به منافع مشترک می شود.
سازش یعنی قناعت هر یک از طرفین به کمتر از صد در صد و درک این نکته که اگر چیزی بدهد در برابر آن چیزی دریافت خواهد کرد. همان طور که والدین با کودک خود مدارا می کنند و فقط به خواسته های خود توجه ندارند از فرزندشان نیز انتظار دارند که انعطاف داشته باشد و فقط به خواسته های شخصی خود توجه نکند. در این صورت حتی اگر با اختلاف نظری مواجه شوند باز هم به تفاهم خواهند رسید.
یادگیری برقراری رابطه ی دوطرفه خصلت خودخواهی را در کودکان ( تک فرزند) تعدیل می کند و اثرات زیان بار خودبینی و گرایش به تنهایی را برطرف می سازد.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.