هدف از بازی کودکان، چرا نمیگذارید بازی کنند؟
اکثر پدران و مادران بدون برنامه ریزی قبلی ، سعی می کنند کودک خود را از بازی کردن باز دارند.
اکثر پدران و مادران بدون برنامه ریزی قبلی ، سعی می کنند کودک خود را از بازی کردن باز دارند. دور کردن کودک از بازی کاری بس دشوار است ؛ چون کودک چنان در قالب و نقش خود در بازی فرو می رود که قادر نیست به دستور پدر و مادر قدم به جهان واقعیت ها بگذار ؛ افکار ، احساسات و تصورات او تماما تحت تاثیر موضوع بازی قرار می گیرد.
متاسفانه ، بعضی از پدران و مادران ، بدون در نظر گرفتن سن و شرایط روحی و روانی کودک ، با رفتارهای غیرمنطقی ، حس مخالفت و مقاومت را در کودک برمی انگیزد. برای مثال ، کودکی که غرق در عالم شن بازی است ، مادرش با صدای بلند می گوید : (( خب ، بازی کافی است ، حالا نوبت ناهار است . ))
کودک نیز که تونلی را در عالم تخیل خویش تجسم می کند و مشغول ساختن آن است ، از اجرای فرمان مادر سر باز می زند.
در این حالت ، مادر کودک از کوره در می رود ، با عصبانیت دست کودک را می گیرد و او را از محل بازی بیرون می کشد. کودک نیز با گریه ، بهانه گیری ، خودداری از غذاخوردن و یا خوابیدن مخالفت خویش را به پدر و مادر نشان می دهد.
از این رو ، باید ابتدا کودک را برای خروج از عالم بازی آماده ساخت و سپس از او خواست از بازی دست بکشد.
در مورد کودکان بزرگتر ، میتوان به هنگام شروع بازی اعلام کرد که مثلا تا ساعت ۱۲ برای بازی کردن فرصت دارید و به هنگام بازی ، ده دقیقه مانده به پایان بازی ، به کودک اعلام کنید که تا ده دقیقه ی دیگر بازی را به پایان برساند که وقت ناهار است. با این روش ، کودک قانع می شود و نظر پدر و مادر را بهتر خواهد پذیرفت.
ولی در مورد کودکان خردسال ، بهترین شیوه داخل شدن در جریان بازی کودک است . به عنوان مثال ، کودک چهار ساله ای با همسالان خود مشغول بازی است.
مادر کودک که شخصی آشنا و آگاه به مسائل تربیتی و روحیات کودک است ، با نقشه ای ماهرانه ، سطلی حلبی را در دست می گیرد و با قطعه چوبی شروع به کوبیدن به آن می کند و میگوید : (( این جا کودکستان است و ساعت ناهار فرا رسیده است . طبق دستور مربی همه به سوی ناهار...)).
کودکان با درک آهنگ بازی در گفتار مادر ، بدون نشان دادن مقاومت ، تسلیم میشوند و با حالتی خوشایند و رضایتبخش به منزل میروند.
همچنین ، میتوان با استفاده از روش ایفای نقش ، رفتار نادرست کودک را اصلاح کرد. برای مثال ، کودکی که مشغول بازی است و وقت ناهار همیشه با تاخیر بر سر سفره ی غذا حاضر میشود و صدا زدن و ناراحتی در او تاثیری ندارد.
پدر و مادر میتوانند با کودک حرف بزنند که هر کدام نقش دیگری را ایفا کنند.
در این روش ، کودک نقش پدر و مادر را بازی می کند و سر سفره ی غذا حاضر می شود و از یکی از دو والد که نقش کودک را ایفا می کند دعوت به عمل می آورد که دست از بازی بکشد و سر سفره ی ناهار حاضر شود.
با استفاده از این روش ( غیرمستقیم ) نتیجه ی بهتری میتوان گرفت و کودک مجاب میشود که در رفتارش تغییر ایجاد کند.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼