۲۰۱۴۶۳
۹۳۷
۹۳۷

درک احساسات کودکان، محرومیت هیجانی چیست؟

محرومیت هیجانی (Emotional deprivation) مثل این است که در زندگی به دنبال گمشده‌ای می‌گردید.

محرومیت هیجانی (Emotional deprivation) مثل این است که در زندگی به دنبال گمشده‌ای می‌گردید.
نوعی احساس پوچی و معنا باختگی دامن‌گیر شما می‌شود.
شاید بهترین تصویر برای درک محرومیت هیجانی این باشد که ببینیم کودکی که والدینش از او غافل هستند چه احساسی دارد؛ حس تنهایی، محرومیت و بی‌پناهی، حسی از غم و دلتنگی و اینکه بر پیشانی سرنوشت شما مهر تنهایی و بی‌پناهی زده شده است.
تجاربی که منجر به شکل‌گیری طرحواره محرومیت هیجانی می‌شوند، در مقایسه با تجاربی که به شکل‌گیری سایر طرحواره‌ها دامن می‌زنند، گنگ‌تر و مبهم‌تر هستند.
سخت می‌توان رد پای این تله را در افکار پیدا کرد.
دلیل آن را می‌توان به این موضوع نسبت داد که این طرحواره زمانی در ذهن نقش بسته است که شما هنوز قدرت تکلم نداشته‌اید.
محرومیت هیجانی به این احساس شما دامن می‌زند که تا ابد تنها می‌مانید و به نیازهای خود دست نمی‌یابید و هیچ کس شما را درک نخواهد کرد.
برخی از افرادی که این طرحواره را دارند، بسیار پرتوقع می‌شوند.
این طرحواره کیفیتی سیری‌ناپذیر دارد. میزان محبتی که از اطرافیان می‌گیرید، اصلا اهمیت ندارد.
به نظر می‌رسد که این میزان محبت دریافتی هیچ‌گاه شما را راضی نمی‌کند.
از خودتان سوال کنید: آیا دیگران مرا آدم نیازمند و پرتوقعی می‌شناسند؟ یا اینکه خواسته‌های من از دیگران زیاد است؟

تجارب منجر به شکل‌گیری محرومیت هیجانی
تجاربی را که منجر به شکل‌گیری محرومیت هیجانی می‌شود، باید در فردی جستجو کرد که مسئول محبت مادرانه به کودک است؛ فردی که مسئول اصلی محبت عاطفی به کودک می‌باشد.
هر چند در برخی از خانواده‌ها این نقش مادرانه بر عهده مرد است، اما در فرهنگ ما این نقش بر عهده زن می‌باشد.
اگر چه نقش پدر نیز مهم است، اما در سال‌های ابتدایی زندگی کودک معمولا مادر محور اصلی دنیای روانشناختی کودک را تشکیل می‌دهد.
اهمیت رابطه اولیه به این دلیل است که بعدها فرد همین الگوی ارتباطی را در زندگی تکرار می‌کند و یک مادر می‌تواند سرنوشت فرزند خود را با رفتارش تعیین کند.
همان‌طور که قبلا گفتیم طرحواره در انتخاب‌های مهم زندگی از جمله انتخاب همسر تاثیرگذار است و در زندگی افراد، صمیمی‌ترین روابط‌شان رنگ و بویی از تجارب اولیه با مادر را دارد.

محبت مادر
اگر کودک کمتر از حد معمول از مادر محبت و عشق دریافت کند، آنگاه سرو کله محرومیت هیجانی پیدا خواهد شد.
منظور از محبت صرفا رسیدگی به خوراک و پوشاک و نیازهای اولیه کودک نیست. این موارد لازم هست، اما کافی نیست. و محبت این موارد را شامل می‌شود: در آغوش گرفتن کودک، بوسیدن، نوازش کردن، بازی کردن با کودک، وقت گذراندن با کودک، همدلی کردن با کودک، درک کودک در شرایط بحرانی، حمایت کردن از کودک و ....

ریشه‌های تحولی محرومیت هیجانی
همان‌طور که قبلا گفتیم منظور از ریشه‌های تحولی، سنین اولیه کودکی تا زیر سن ۹ تا ۱۱ سال است.
در شکل‌گیری ریشه‌های تحولی والدین، خواهر و برادرها، محیط و همسالان تاثیر به سزایی دارند، اما تاثیر والدین از سایر موارد مهم‌تر و پررنگ‌تر است.
ریشه‌های تحولی مهم محرومیت هیجانی عبارتند از:
1- مادر نامهربان و سرد است. کودک را به اندازه کافی بغل نمی‌کند و او را در آغوش نمی‌گیرد.
۲- کودک احساس نمی‌کند از سوی افراد مهم زندگی‌اش، دوست داشته شده و ارزشمند است.
3- مادر به اندازه کافی برای کودک وقت نمی‌گذارد و به او توجه نمی‌کند.
۴- مادر اصلا از نیازهای کودکش آگاه نیست. برای مادر همدلی با دنیای کودک سخت است. واقعا نمی‌تواند با کودک ارتباط برقرار کند.
5- مادر نمی‌تواند کودک را آرام کند، بنابراین کودک نمی‌تواند خودش را آرام کند یا تسکین‌دهی دیگران را بپذیرد.
۶- والدین کودک را راهنمایی نکرده‌اند یا حس جهت‌مندی را در او تقویت نکرده‌اند. والد فرد مستقل و قدرتمندی نبوده است که کودک به او پناه ببرد.
یادآور این دو بیت شعر از رهی معیری است:
درون آتش از آنم، که آتشین گل من/ مرا چو پاره دل، در کنار باید و نیست.
به سرد مهری باد خزان نباید و هست/ به فیض بخشی ابر بهار باید و نیست

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.