شهرزاد : کودک یک ساله شما دوست دارد همراه شما سر سفره یا سر میز بنشیند. همچنین او دوست دارد غذا را پخشوپلا کند، حتی فریاد بزند یا جیغ بکشد. شما چه میکنید؟ فرض کنید یکی از دوستان فرزند شما برای بازی با کودکتان به خانه شما آمده است. پس از آنکه آنها چند ساعتی با هم بازی کردند، دوست کودکتان به شما میگوید که گرسنه است. شما از او می خواهید که چند دقیقهای صبر کند. پنچ دقیقه بعد، وقتی شما وارد اتاق میشوید، کودک فریاد میزند: «بهت گفتم گرسنه هستم.» کودک شما که از لحن دوستش خوشش نیامده است، به او میگوید: «اینجوری با مامانم حرف نزن. باید معذرتخواهی کنی و بگویی خواهش میکنم به من خوردنی بدهید.» وقتی شما این حرفها را میشنوید، یک لحظه احساس غرور میکنید. به این فکر میکنید که «بگو لطفا» یا «تشکر یادت نرود»، روی کودک شما نتیجه مثبتی گذاشته است.
اینکه بچهها ویژگیهای اخلاقی خوب را یاد بگیرند، برای پدرها و مادرها بسیار مهم است، اما مسئله این است که پدرها و مادرها چهقدر درباره اینکه باید در موقعیتهای مختلف، به کودکشان آموزش بدهند، آگاهی دارند؟ پاسخ دادن به سئوالهای زیر، افقهای جدیدی پیش روی شما خواهد گشود.
کودک یک ساله شما دوست دارد همراه شما سر سفره یا سر میز بنشیند. همچنین او دوست دارد غذا را پخشوپلا کند، حتی فریاد بزند یا جیغ بکشد. شما چه میکنید؟
الف) یک سفره در آشپزخانه پهن میکنید و آنجا به کودکتان غذا میدهید یا توجهتان را از کودک دور میکنید تا بتوانید چند دقیقهای غذا بخورید.
ب) به او یاد میدهید که چگونه از چنگال استفاده کند و اگر اعتراض کرد، او را از سر سفره یا سر میز غذا بلند میکنید.
ج) اول به او غذا میدهید و بعد به او اجازه میدهید که سر سفره یا سر میز غذا کنار شما بنشیند.
شما به دیدن پدر و مادر خود رفتهاید. وقتی مادرتان سعی میکند نوهاش را بغل کند یا ببوسد، کودک شما نمیگذارد. شما چه میکنید؟
الف) شانههایتان را بالا میاندازید و نشان میدهید که کودکتان هنوز بزرگ نشده است و نمیفهمد که چگونه رفتار کند.
ب) وقتی به منزل رفتید، با کودکتان صحبت کرده و او را سرزنش میکنید.
ج) از مادرتان عذرخواهی میکنید و بعد برای کودکتان توضیح میدهید که دوست دارید چه رفتاری با دیگران داشته باشد.
وقتی شما و کودکتان به دیدن معلم او میروید، به جای آنکه به معلمش سلام کند، خودش را پشت شما پنهان میکند. شما چه میکنید؟
الف) عذرخواهی میکنید و به این کار کودکتان میخندید. بعد برای او توضیح میدهید که دفعه بعد، انتظار دارید چگونه رفتار کند.
ب) اصرار میکنید که به معلمش سلام کند، حتی اگر مجبور شوید، به زور او را وادار به این کار میکنید.
ج) دفعه بعد، به تنهایی پیش معلمش میروید.
کودک هفت ساله شما هدیههای زیادی در روز تولدش میگیرد، اما از هیچکس تشکر نمیکند و میگوید که کار سختی است. شما چه میکنید؟
الف) کار او را تأیید میکنید. فکر میکنید هنوز خیلی زود است که از کودک، چنین چیزهایی بخواهید. همچنین، به نظر شما هیچکس توجه نمیکند که کودکتان تشکر نکرده است.
ب) به او میگویید که میدانید این کار سخت است، اما مهم است که این کار را انجام دهد. از او میخواهید که دفعه بعد، این کار را با هم انجام دهید.
ج) خودتان از مهمانها تشکر میکنید.
کودک نوپای شما خیلی حرف میزند و همیشه وسط حرف شما میپرد. مثلا هر بار که شما با تلفن حرف میزنید، او آنقدر بلند حرف میزند تا توجه شما را به خودش جلب کند. شما چه میکنید؟
الف) وقتی میخواهید با تلفن حرف بزنید، حواس کودک را پرت میکنید و به سرعت مکالمه تلفنیتان را تمام میکنید.
ب) او را به اتاق خودش میفرستید. این کار به او یاد میدهد که دیگر مزاحم شما نشود.
ج) با زبان کودکانه از او میپرسید که به چه چیزی نیاز دارد.
کودک شما دید خیلی خوبی دارد و خیلی چیزها را درست تشخیص میدهد. مثلا ممکن است به خانمی که وزنش زیاد است بگوید: «خانم چاقه». شما چه میکنید؟
ج) به کودکتان میگویید که نظراتش را برای خودش نگه دارد.
پاسخها
سوال اول
پاسخ صحیح، گزینه «ج» است. هیچ زمانی برای اجتماعی کردن فرزندتان، زود نیست. اگر کودکتان دوست ندارد مدت زمان طولانی، یک جا بنشیند، میتوانید به او یاد بدهید که ناهار خوردن در کنار هم، تجربهای دلپذیر است. برای اینکه او را به سر سفره یا میز نشستن عادت بدهید، میتوانید اول غذای او را بدهید. بعد او را سر سفره یا سر میز غذا بنشانید، غذای سبکی جلویش بگذارید و اجازه دهید ببیند که دیگر اعضای خانواده، چهطور از غذا خوردن در کنار هم، لذت میبرند.
سوال دوم
پاسخ صحیح، گزینه «ج» است. این به خود شما مربوط است که مرزهای رفتارهای غیرقابل پیشبینی را تا چه اندازه ترسیم کرده باشید. یک بچه کوچک نمیتواند احساسات خود را در همه زمانها کنترل کند، اما باید بداند که شما چه انتظاری از او دارید. اگر با دیگران، رفتاری دور از احترام داشت، به چشمهایش نگاه کنید و مثلا بگویید: «ما با مامانبزرگ، اینجوری حرف نمیزنیم. نباید با مامان من اینجوری حرف بزنی.»
سوال سوم
پاسخ صحیح، گزینه «الف» است. حتی یک بچه سه ساله هم میتواند درک کند که ملاقات با یک آدم غریبه و جدید، آن هم آدم مهمی مثل معلمش بیرون از کلاس درس، تا چه اندازه میتواند سخت و طاقتفرسا باشد. بعضی از بچهها میتوانند خودشان را از پشت شما بیرون بکشند و به معلمشان سلام کنند و بعضی هم نمیتوانند. آنها ترجیح میدهند همان پشت بمانند. بهتر است در عمل به کودک آموزش بدهید. کودک را با خود بیرون ببرید و سعی کنید به او نشان دهید که هنگام دیدن فردی آشنا، چهطور باید با او سلام و احوالپرسی کند.
سوال چهارم
پاسخ صحیح، گزینه «ب» است. تشکر کردن را میتوانید حتی پیش از آنکه کودک الفبا را یاد بگیرد، به او آموزش دهید. تا آنجاییکه به بچهها مربوط میشود، معمولا آنها این رفتار اجتماعی را از والدینشان میآموزند. بنابراین بهتر است خودتان در عمل به او آموزش دهید. سعی کنید بیشتر در مقابل کودک، از مهمانها به خاطر هدیهها تشکر کنید. کودک هم یاد میگیرد.
سوال پنجم
پاسخ صحیح، گزینه «الف» است. این مسئلهای است که همه ما باید آن را یاد بگیریم. به خاطر داشته باشید که این کار برای کودک نوپا، کار چندان آسانی نیست. نباید از او انتظار داشته باشید که منتظر بماند تا بعد، با شما صحبت کند. کاری که میتوانید انجام دهید این است که حواس او را با یک اسباببازی یا یک نقاشی پرت کنید و به او بگویید مثلا وقتی نقاشیاش را رنگ کرد، با او صحبت خواهید کرد. در این فاصله، شما مکالمهتان را تمام کرده و سراغ کودک بروید. نباید انتظار داشته باشید که این کار، همیشه جواب دهد. سعی کنید خوشاخلاق باشید و کمی صبر داشته باشید.
سوال ششم
پاسخ صحیح، گزینه «ب» و «ج» است. بچههای کوچک، صراحت لهجه دارند و خیلی صادق هستند. اگر چنین اتفاقی افتاد، از آن فرد عذرخواهی کنید و به او بگویید دارید به فرزندتان یاد میدهید که چگونه موقعیتشناس باشد. این بهترین کاری است که میتوانید در آن موقعیت انجام دهید. این موقعیت، همان موقعیتی است که شما میتوانید به فرزندتان یاد بدهید که چرا اظهار نظر درباره قیافه یا ظاهر فرد جلوی رویش، مؤدبانه نیست. وقتی در اینباره با کودک حرف میزنید، سعی کنید واضح صحبت کنید. چون این مسئله، آنچنان که برای ما روشن است، برای کودک، روشن و واضح نیست. مثلا بگویید که هر کسی، قیافه خاص خود را دارد و همه، شبیه به هم نیستند. بعضیها بزرگ و گنده هستند و بعضی دیگر، کوتاهقد و کوچک. مردم رنگ پوست و رنگ موی متفاوت دارند.