پنهانکاری در زندگی زناشویی، عواقبش چیست؟
پژوهشهای متعدد نشان داده است که «بیوفایی» یکی از عمدهترین دلایل ذکر شده برای طلاق است.
پژوهشهای متعدد نشان داده است که «بیوفایی» یکی از عمدهترین دلایل ذکر شده برای طلاق است. کشف بیوفایی فشار زیادی بر قربانی بیوفایی وارد میکند و بیوفایی منجر به طلاق، این فشار را مضاعف میسازد. بنابراین افراد در سازگاری با شرایط جدید و حاد، دچار مشکلات زیادی میشوند و سازگاری برای شخص قربانی سختتر از سازگاری شخص مرتکب بیوفایی است. همچنین شخصی که پیشنهاد جدایی میدهد، کمتر از شخص دیگر دچار افسردگی میشود و سازگاری بهتری دارد. البته شخص مرتکب بیوفایی نیز احساس گناه شدیدی پیدا میکند که میتواند منجر به افسردگی شود و نیازمند مداخلات درمانی باشد.
بیوفایی در زندگی زناشویی چیست؟
هر نوع پنهانکاری از همسر در مورد روابط خارج از ازدواج نوعی بیوفایی تلقی میشود. حتی زمانی که شخص، اطلاعات خصوصی زندگی خود را با شخص ثالثی در میان بگذارد و آن را از همسرش پنهان کند نوعی بیوفایی و خیانت تلقی میشود. وقتی صحبت از بیوفایی میشود، همواره رابطه فیزیکی در ذهن تداعی میشود اما بیوفایی به اشکال دیگری نیز میتواند وجود داشته باشد. نکته مهم در بیوفایی، پنهانکاری است. بنابراین خیالپردازی با شخصی غیر از شریک زندگی، دیدن عکس و فیلم مستهجن و روابط تلفنی و اینترنتی نیز نوعی بیوفایی تلقی میشود. پس بیوفایی را در دو قالب بیوفایی عاطفی و فیزیکی میتوان صورتبندی کرد. بیوفایی عاطفی به صورت درددل کردن با یک غریبه غیر همجنس است، در میان گذاشتن اسرار،
بگو و بخند کردن، عشق ورزیدن و موارد دیگر که از چشم همسر پنهان میماند. بیوفایی فیزیکی هم برقراری رابطه فیزیکی با شخص خارج از حوزه زناشویی است که میتواند جنبه عاطفی نداشته باشد. در مواردی بیوفایی عاطفی و فیزیکی میتواند با هم صورت گیرد.
بیوفایی طی چه مراحلی اتفاق میافتد؟
بیوفایی زوجها نسبت به هم یا یکی نسبت به دیگری، پدیده ناگهانی و یک شبه نیست بلکه در طول یک فرایند و پروسه اتفاق میافتد، بنابراین شناخت این مراحل و فرایندها میتواند چشمان زوجها را در مواجهه با خیانت بازتر نگه دارد و به پیشگیری و درمان بیوفایی کمک کند. اما این مراحل عبارتند از:
مرحله اول: مرحله اول، آمادگی ذهنی شخص است. این آمادگی را شخص از محیط، همسالان، خانواده و رسانهها کسب میکند، به گونهای که احساس و نگرشی مثبت نسبت به بیوفایی پیدا میکند. فرد احساس میکند میشود با فردی غیر از همسر، صحبت و درد دل کرد، رابطه داشت و این اشکالی ندارد. این نگرش مثبت ممکن است شخص را در رؤیای خود و در حالتی از خواب و بیداری غرق کند که در این حالت بتواند به فردی به غیر از شریک زندگی خود اشتغال ذهنی داشته باشد.
مرحله دوم: در دومین مرحله حرکت به سوی بیوفایی، ممکن است شخص به فردی خاص اشتغال ذهنی داشته باشد.
مرحله سوم: در این مرحله شخص عواطف خود را توسعه میدهد و متوجه آن شخص خاص میکند. مکالمات و اشارهها شروع شده، قرار ملاقاتهای پنهانی با شخص میگذارد. هر دو به دنبال بهانههایی برای بودن در کنار یکدیگر میگردند. نشانههایی از حس اعتماد بین دو طرف شکل میگیرد وروابط صمیمیتر میشود.
مرحله چهارم: طرفین درگیر رابطه با یکدیگر میشوند.
مرحله پنجم: در این مرحله شخص با اینکه میداند مرتکب بیوفایی شده اما سعی میکند به طریقی آن را توجیه کند:
- فقط همین یک بار بود و دیگر اتفاق نخواهد افتاد.
- خدا میداند که من به این رابطه نیاز داشتم.
- فلان کس و بهمان کس هم این کار را کردهاند.
- ...
بیوفایی زن و مرد متفاوت است؟
نکته کلیدی دیگر در این میان، نوع مواجهه زن و مرد در برابر بیوفایی است. همچنان که نگاه زنان و مردان به وزن و تعامل عشق، عاطفه و رابطه متفاوت است، این تفاوت در مواجهه با بیوفایی هم خود را نشان میدهد.
دکتر حسین خدمتگذار، روانشناس بالینی و دکتر جعفر بوالهری، روانپزشک و رئیس انستیتوی روانپزشکی تهران در کتاب «بیوفایی همسران» به چند نکته مهم درباره بیوفایی اشاره کردهاند.
دکتر خدمتگذار معتقد است: وقتی زنان به بیوفایی همسر خود پی میبرند، فکر میکنند که همسرشان آنها را دوست نداشته و رابطهای عاطفی با زن دیگر برقرار کرده ولی مردانی که به بیوفایی همسرشان پی میبرند، فکر میکنند که محال است رابطهای در کار نبوده باشد.
اگرچه نمیتوان حکم واحدی در این زمینه صادر کرد اما پژوهشهای متعدد در فرهنگهای مختلف نشان میدهد که مردان به دنبال بیوفایی همسرشان به شدت دچار آشفتگی روانی میشوند و واکنش شدیدتری نسبت به زنان نشان میدهند. زنان پس از فهمیدن خیانت همسر سعی میکنند رابطه زناشویی خود را از نو ترمیم و آن را حفظ کنند، در حالی که مردان به خاتمه رابطه زناشویی تمایل داشته و به دنبال جانشین میگردند. برخی از زنان به افسردگی روی میآورند و زانوی غم بغل میگیرند در حالی که مردان با خشم و عصبانیت رفتار کرده و خشم خود را بر سر همسرشان خالی میکنند.
آیا عوامل شخصیتی و روانی افراد در بیوفایی آنها نقش دارد؟
و نکته پایانی اینکه چه آدمهایی با چه ویژگیهای شخصیتی بیشتر در معرض بیوفایی قرار دارند. آیا بیوفایی را میشود به عوامل روانی و شخصیتی نسبت داد؟ پاسخ این سؤال مثبت است چه از جانب آدمهای عادی و چه از سوی روان درمانگرها. دکتر حسین خدمتگذار در این باره معتقد است: روابط خارج از ازدواج به خودشیفتگی افراد، اعتماد به نفس شکننده، نیاز برای حفظ عزت نفس و اختلالات روانی نسبت داده شده است. یکی از قویترین عوامل پیشبینی کننده بیوفایی، خودشیفتگی شخصیتی است. زنانی که خودشیفتگی زیادی دارند، پیشبینی میشود که ممکن است به دنبال جلب توجه باشند، قرار ملاقات بگذارند و شب در جایی بمانند و همه اینها موجب شود که روابط عاطفی خارج از ازدواج داشته باشند. جالب اینکه دیده شده شوهران زنانی که خودشیفتگی بالایی دارند نیز ممکن است در فعالیتهای خارج از ازدواج درگیر شوند. با این حال علاوه بر خودشیفتگی، دو عامل قوی پیشبینی کننده بیوفایی، احساس مسئولیت پایین و روانپریشی - اختلال شدید روانی - هستند که عنصر مشترک آنها تکانشگری و ناتوانی در خویشتنداری و به تأخیر انداختن لذت است. تکانشگری یک ویژگی شخصیتی است که باعث میشود فرد در مواجهه با رویدادها به سرعت تعادل خود را از دست داده و از خود بیخود شود و بدون تفکر، واکنش نشان دهد. ویژگی شخصیتی تکانشگری ممکن است شخص را به حوزه بیوفایی فیزیکی سوق دهد. افرادی که توانایی به عقب انداختن خواستههای خود را ندارند و خواهان ارضای فوری آنها هستند همواره تکانشی عمل میکنند، تصمیمی ناگهانی میگیرند و به عواقب و جوانب عمل خود فکر نمیکنند. این افراد بدون شک نیاز به درمان، به ویژه درمانهای روانی و شخصیتی دارند.
بیوفایی در زندگی زناشویی چیست؟
هر نوع پنهانکاری از همسر در مورد روابط خارج از ازدواج نوعی بیوفایی تلقی میشود. حتی زمانی که شخص، اطلاعات خصوصی زندگی خود را با شخص ثالثی در میان بگذارد و آن را از همسرش پنهان کند نوعی بیوفایی و خیانت تلقی میشود. وقتی صحبت از بیوفایی میشود، همواره رابطه فیزیکی در ذهن تداعی میشود اما بیوفایی به اشکال دیگری نیز میتواند وجود داشته باشد. نکته مهم در بیوفایی، پنهانکاری است. بنابراین خیالپردازی با شخصی غیر از شریک زندگی، دیدن عکس و فیلم مستهجن و روابط تلفنی و اینترنتی نیز نوعی بیوفایی تلقی میشود. پس بیوفایی را در دو قالب بیوفایی عاطفی و فیزیکی میتوان صورتبندی کرد. بیوفایی عاطفی به صورت درددل کردن با یک غریبه غیر همجنس است، در میان گذاشتن اسرار،
بگو و بخند کردن، عشق ورزیدن و موارد دیگر که از چشم همسر پنهان میماند. بیوفایی فیزیکی هم برقراری رابطه فیزیکی با شخص خارج از حوزه زناشویی است که میتواند جنبه عاطفی نداشته باشد. در مواردی بیوفایی عاطفی و فیزیکی میتواند با هم صورت گیرد.
بیوفایی طی چه مراحلی اتفاق میافتد؟
بیوفایی زوجها نسبت به هم یا یکی نسبت به دیگری، پدیده ناگهانی و یک شبه نیست بلکه در طول یک فرایند و پروسه اتفاق میافتد، بنابراین شناخت این مراحل و فرایندها میتواند چشمان زوجها را در مواجهه با خیانت بازتر نگه دارد و به پیشگیری و درمان بیوفایی کمک کند. اما این مراحل عبارتند از:
مرحله اول: مرحله اول، آمادگی ذهنی شخص است. این آمادگی را شخص از محیط، همسالان، خانواده و رسانهها کسب میکند، به گونهای که احساس و نگرشی مثبت نسبت به بیوفایی پیدا میکند. فرد احساس میکند میشود با فردی غیر از همسر، صحبت و درد دل کرد، رابطه داشت و این اشکالی ندارد. این نگرش مثبت ممکن است شخص را در رؤیای خود و در حالتی از خواب و بیداری غرق کند که در این حالت بتواند به فردی به غیر از شریک زندگی خود اشتغال ذهنی داشته باشد.
مرحله دوم: در دومین مرحله حرکت به سوی بیوفایی، ممکن است شخص به فردی خاص اشتغال ذهنی داشته باشد.
مرحله سوم: در این مرحله شخص عواطف خود را توسعه میدهد و متوجه آن شخص خاص میکند. مکالمات و اشارهها شروع شده، قرار ملاقاتهای پنهانی با شخص میگذارد. هر دو به دنبال بهانههایی برای بودن در کنار یکدیگر میگردند. نشانههایی از حس اعتماد بین دو طرف شکل میگیرد وروابط صمیمیتر میشود.
مرحله چهارم: طرفین درگیر رابطه با یکدیگر میشوند.
مرحله پنجم: در این مرحله شخص با اینکه میداند مرتکب بیوفایی شده اما سعی میکند به طریقی آن را توجیه کند:
- فقط همین یک بار بود و دیگر اتفاق نخواهد افتاد.
- خدا میداند که من به این رابطه نیاز داشتم.
- فلان کس و بهمان کس هم این کار را کردهاند.
- ...
بیوفایی زن و مرد متفاوت است؟
نکته کلیدی دیگر در این میان، نوع مواجهه زن و مرد در برابر بیوفایی است. همچنان که نگاه زنان و مردان به وزن و تعامل عشق، عاطفه و رابطه متفاوت است، این تفاوت در مواجهه با بیوفایی هم خود را نشان میدهد.
دکتر حسین خدمتگذار، روانشناس بالینی و دکتر جعفر بوالهری، روانپزشک و رئیس انستیتوی روانپزشکی تهران در کتاب «بیوفایی همسران» به چند نکته مهم درباره بیوفایی اشاره کردهاند.
دکتر خدمتگذار معتقد است: وقتی زنان به بیوفایی همسر خود پی میبرند، فکر میکنند که همسرشان آنها را دوست نداشته و رابطهای عاطفی با زن دیگر برقرار کرده ولی مردانی که به بیوفایی همسرشان پی میبرند، فکر میکنند که محال است رابطهای در کار نبوده باشد.
اگرچه نمیتوان حکم واحدی در این زمینه صادر کرد اما پژوهشهای متعدد در فرهنگهای مختلف نشان میدهد که مردان به دنبال بیوفایی همسرشان به شدت دچار آشفتگی روانی میشوند و واکنش شدیدتری نسبت به زنان نشان میدهند. زنان پس از فهمیدن خیانت همسر سعی میکنند رابطه زناشویی خود را از نو ترمیم و آن را حفظ کنند، در حالی که مردان به خاتمه رابطه زناشویی تمایل داشته و به دنبال جانشین میگردند. برخی از زنان به افسردگی روی میآورند و زانوی غم بغل میگیرند در حالی که مردان با خشم و عصبانیت رفتار کرده و خشم خود را بر سر همسرشان خالی میکنند.
آیا عوامل شخصیتی و روانی افراد در بیوفایی آنها نقش دارد؟
و نکته پایانی اینکه چه آدمهایی با چه ویژگیهای شخصیتی بیشتر در معرض بیوفایی قرار دارند. آیا بیوفایی را میشود به عوامل روانی و شخصیتی نسبت داد؟ پاسخ این سؤال مثبت است چه از جانب آدمهای عادی و چه از سوی روان درمانگرها. دکتر حسین خدمتگذار در این باره معتقد است: روابط خارج از ازدواج به خودشیفتگی افراد، اعتماد به نفس شکننده، نیاز برای حفظ عزت نفس و اختلالات روانی نسبت داده شده است. یکی از قویترین عوامل پیشبینی کننده بیوفایی، خودشیفتگی شخصیتی است. زنانی که خودشیفتگی زیادی دارند، پیشبینی میشود که ممکن است به دنبال جلب توجه باشند، قرار ملاقات بگذارند و شب در جایی بمانند و همه اینها موجب شود که روابط عاطفی خارج از ازدواج داشته باشند. جالب اینکه دیده شده شوهران زنانی که خودشیفتگی بالایی دارند نیز ممکن است در فعالیتهای خارج از ازدواج درگیر شوند. با این حال علاوه بر خودشیفتگی، دو عامل قوی پیشبینی کننده بیوفایی، احساس مسئولیت پایین و روانپریشی - اختلال شدید روانی - هستند که عنصر مشترک آنها تکانشگری و ناتوانی در خویشتنداری و به تأخیر انداختن لذت است. تکانشگری یک ویژگی شخصیتی است که باعث میشود فرد در مواجهه با رویدادها به سرعت تعادل خود را از دست داده و از خود بیخود شود و بدون تفکر، واکنش نشان دهد. ویژگی شخصیتی تکانشگری ممکن است شخص را به حوزه بیوفایی فیزیکی سوق دهد. افرادی که توانایی به عقب انداختن خواستههای خود را ندارند و خواهان ارضای فوری آنها هستند همواره تکانشی عمل میکنند، تصمیمی ناگهانی میگیرند و به عواقب و جوانب عمل خود فکر نمیکنند. این افراد بدون شک نیاز به درمان، به ویژه درمانهای روانی و شخصیتی دارند.
منبع:
جوان ایرانی
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼