افسردگی در روابط زناشویی، چه تاثیری دارد؟
هرنوعی از اختلالات روانی میتواند رابطه شما و همسرتان را بشدت تحت تاثیر قرار بدهد.
هرنوعی از اختلالات روانی میتواند رابطه شما و همسرتان را بشدت تحت تاثیر قرار بدهد. بیشترین اختلالاتی که افراد بالغ را درگیر میکند افسردگی، اختلال افسردگی دوقطبی، اختلال اضطراب است.اگر همسرتان دچار یکی از این انواع اختلالها باشد و برای درمان و حفظ ارتباط سالم زناشویی تان تلاشی نکنید، احساس خوشبختی و شادی را از دست میدهید و قربانی این ارتباط خواهید شد.
رابطه را از دست ندهید
به طور طبیعی زمانی که متوجه نشانههای اختلال روانی در همسرتان میشوید همه تلاش و تمرکزتان را روی درمان همسرتان میگذارید. این نخستین و مهم ترین اقدام است اما زمانی که همه تمرکز شما روی بیماری اوست ممکن است رابطه مشترک خودتان را از دست بدهید. چیزی که باید به آن توجه کنید این است که در کنار حمایت و مراقبت به فکر خودتان و رابطه نیز باشید.
اختلالات روانی بهانه ای برای مشکلات زناشویی نیستند
بیماری روحی همسرتان، توجیه و دلیل قانعکنندهای برای گناهکار دانستن او و شانه خالی کردن شما از مسئولیتهایتان نیست.هر اختلاف و مشکلی که در ارتباط زناشویی پیش میآید بهخاطر بیماری همسرتان نیست و شما نمیتوانید انگشت اتهام و گناهکاری را به سوی او نشانه بگیرید.ممکن است رفتارهای همسرتان بر اختلافات و مشکلات تاثیر بگذارد و به این ارتباط آسیب بزند اما این بهانه خوبی نیست که مسئولیت خودتان را نپذیرید و خودتان مشکل ساز شوید.
احساس گناه یا قربانی؟
شاید احساس کنید قربانی رابطه شدهاید، چون ارتباط شما از یک ارتباط ساده عاطفی به یک ارتباط پیچیده تبدیل شده است اما اگر همیشه احساس کنید زندگی تان فدای این ارتباط شده بالاخره این اتفاق میافتد.علاوه بر این، اگر احساس کنید بیماری همسرتان ربطی به شما ندارد و شما باعث بیماری او نشده اید پس نباید احساس گناه کنید.
شما قدرت بهبود ارتباط زناشویی تان را دارید حتی اگر همسرتان بیمار است
تنها کسی که بیشترین قدرت را برای تغییر شرایط دارد، میتواند این ارتباط را حفظ کند و به درمان بیماری کمک کند شما هستید. شما باید محدودیتها، مسئولیتها و روشهای ایجاد ارتباط با همسرتان را یاد بگیرید.همسرتان در روند درمان با روشها و الگوهای رفتاری آشنا میشود و باید آنها را عملی کند اما این خوش خیالی است که فکر کنید او در این کار موفق میشود.تلاشهای او ارزشمند است اما کسی که میتواند تاثیر واقعی را بگذارد شما هستید.
بین بیماری و مشکلات رابطه تفاوت قائل شوید
به این پرسش پاسخ بدهید:«اگر همسرم ناگهان خوب شود و هیچ اثری از مشکلات روانیاش وجود نداشته باشد، کدام یک از مشکلات ما همچنان باقی میماند؟» پاسخ به این پرسش شما را به شناسایی و آگاهی درست از روابط تان میرساند.اگر پاسخ این پرسش را پیدا کنید متوجه میشوید نقطه شروع برای حل مشکلات زناشوییتان کجاست. بیماری همسرتان توجیه مناسبی برای باقی ماندن در یک ارتباط بیمار نیست! نمیتوانید بهانه بیاورید که چون همسرتان بیمار است این زندگی نمیتواند خوب باشد. مطمئن باشید تا زمانی که مشکلات زناشوییتان حل نشده است، افسردگی، اضطراب و ترسهای همسرتان هم باقی خواهد ماند. به این فکر نکنید چرا همسرتان بیمار است؛ به تلاشهایتان برای بهبود بیماری و زندگی زناشویی تان امیدوار باشید.
رابطه را از دست ندهید
به طور طبیعی زمانی که متوجه نشانههای اختلال روانی در همسرتان میشوید همه تلاش و تمرکزتان را روی درمان همسرتان میگذارید. این نخستین و مهم ترین اقدام است اما زمانی که همه تمرکز شما روی بیماری اوست ممکن است رابطه مشترک خودتان را از دست بدهید. چیزی که باید به آن توجه کنید این است که در کنار حمایت و مراقبت به فکر خودتان و رابطه نیز باشید.
اختلالات روانی بهانه ای برای مشکلات زناشویی نیستند
بیماری روحی همسرتان، توجیه و دلیل قانعکنندهای برای گناهکار دانستن او و شانه خالی کردن شما از مسئولیتهایتان نیست.هر اختلاف و مشکلی که در ارتباط زناشویی پیش میآید بهخاطر بیماری همسرتان نیست و شما نمیتوانید انگشت اتهام و گناهکاری را به سوی او نشانه بگیرید.ممکن است رفتارهای همسرتان بر اختلافات و مشکلات تاثیر بگذارد و به این ارتباط آسیب بزند اما این بهانه خوبی نیست که مسئولیت خودتان را نپذیرید و خودتان مشکل ساز شوید.
احساس گناه یا قربانی؟
شاید احساس کنید قربانی رابطه شدهاید، چون ارتباط شما از یک ارتباط ساده عاطفی به یک ارتباط پیچیده تبدیل شده است اما اگر همیشه احساس کنید زندگی تان فدای این ارتباط شده بالاخره این اتفاق میافتد.علاوه بر این، اگر احساس کنید بیماری همسرتان ربطی به شما ندارد و شما باعث بیماری او نشده اید پس نباید احساس گناه کنید.
شما قدرت بهبود ارتباط زناشویی تان را دارید حتی اگر همسرتان بیمار است
تنها کسی که بیشترین قدرت را برای تغییر شرایط دارد، میتواند این ارتباط را حفظ کند و به درمان بیماری کمک کند شما هستید. شما باید محدودیتها، مسئولیتها و روشهای ایجاد ارتباط با همسرتان را یاد بگیرید.همسرتان در روند درمان با روشها و الگوهای رفتاری آشنا میشود و باید آنها را عملی کند اما این خوش خیالی است که فکر کنید او در این کار موفق میشود.تلاشهای او ارزشمند است اما کسی که میتواند تاثیر واقعی را بگذارد شما هستید.
بین بیماری و مشکلات رابطه تفاوت قائل شوید
به این پرسش پاسخ بدهید:«اگر همسرم ناگهان خوب شود و هیچ اثری از مشکلات روانیاش وجود نداشته باشد، کدام یک از مشکلات ما همچنان باقی میماند؟» پاسخ به این پرسش شما را به شناسایی و آگاهی درست از روابط تان میرساند.اگر پاسخ این پرسش را پیدا کنید متوجه میشوید نقطه شروع برای حل مشکلات زناشوییتان کجاست. بیماری همسرتان توجیه مناسبی برای باقی ماندن در یک ارتباط بیمار نیست! نمیتوانید بهانه بیاورید که چون همسرتان بیمار است این زندگی نمیتواند خوب باشد. مطمئن باشید تا زمانی که مشکلات زناشوییتان حل نشده است، افسردگی، اضطراب و ترسهای همسرتان هم باقی خواهد ماند. به این فکر نکنید چرا همسرتان بیمار است؛ به تلاشهایتان برای بهبود بیماری و زندگی زناشویی تان امیدوار باشید.
منبع:
سلامت نیوز
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼