تاثیر دروغ در زندگی زناشویی
دروغگویی میتواند تبدیل به یک عادت شود و شما را در موقعیتهایی قرار میدهد که بیدلیل و ناخواسته نیز دروغ بگویید.
بعضیها به سادگی دروغ میگویند، دروغهایی کوچک که ظاهرا آسیبی به کسی نمیزنند و حتی برای پیشگیری از ناراحتی خیلی هم خوب و مفید هستند اما دروغهای کوچک یا پنهان کردن بخشی از حقیقت به این دلیل که شاید بیان حقیقت باعث ناراحتی شریک زندگیتان شود کاری منطقی و اخلاقی نیست.
دروغگویی میتواند تبدیل به یک عادت شود و شما را در موقعیتهایی قرار میدهد که بیدلیل و ناخواسته نیز دروغ بگویید. اما این بیشتر از آنچه دربارهاش دروغ گفته اید برای رابطه صمیمی خطرناک است، زیرا دروغ گفتن، همراه با انکار دیگری و ارتباط متقابل است، چون همیشه چیزی وجود دارد که نباید بیانش کرد و دیگری نباید بداند این یعنی؛ وارونه کردن حقیقت هرچند خوب یا بد. پنهانکاری، انکار و نادیدهگرفتن یک مشکل است و هیچ چیز را بهبود نمیدهد.
برای چه دروغ میگویید
برخی از افراد دروغهای کوچکی میگویند، چون به این ترتیب میتوانند خود را از خطر درامان نگه دارند. این یعنی طرف مقابل شما ظرفیت پذیرش حقیقت را ندارد و با شنیدن واقعیتها یا از کوره درمیرود یا اظهار ناراحتی شدید و افسردگی میکند یا اینکه اگر مساله به خود شما ربط داشته باشد ممکن است او با خشونت یا رفتاری آسیب زننده با شما برخورد کند.
متاسفانه شما نمیتوانید با پنهانکاری یا دروغ خودتان را در امان نگه دارید یا شرایط را عوض کنید. حقیقتها وجود دارند و این طرف مقابل شماست که باید آنها را بپذیرد بدون اینکه به خودش یا دیگران آسیب بزند. پنهانکاری همواره با ترس آشکار شدن همراه است. پس در واقع شما هرگز در امان نیستید. اگر مسالهای خارج از تحمل شریک شماست این مشکل شخصی اوست و راهحل آن بدون شک پنهانکاری، دروغ و وارونه کردن واقعیتها نخواهد بود.
شما باید بدانید که اگر راستگویی شما به دیگری جراحتی وارد کند بازهم ارزشمند است. در سالهای اول درک و شناخت ناقص از هم باعث می شود که افراد نسبت به هم اعتماد نداشته باشند و هر از چندگاهی چیزهایی از گذشته یا حال را پنهان کنند. اما یک رابطه خوب با هیچ آدمی با دروغگویی بهتر نمیشود. شما هرگز نمیتوانید با یک دروغ در خودتان یا دیگری احساس مثبت ایجاد کنید. اگر نمیتوانید راست بگویید حداقل سکوت کنید.
آیا اعتماد ویران میشود؟
بله. شما بالاخره یک جای این بازی اشتباه پیش میروید و چیزی که از دست میدهید اعتماد در رابطه است. برای بازسازی رابطه در این شرایط شما نیاز به زمان زیادی دارید. شما مجبور میشوید برای بازسازی این اعتماد همه چیز را دوباره توضیح بدهید. این غیر ممکن نیست اما بسیار دشوار است.
اگر دلیلی برای دروغ گفتن وجود ندارد تمرین کنید تا این عادت را از سرتان بیندازید. اگر دلیلی برای دروغگویی وجود دارد به جای کار کردن روی دروغهای بهتر و موثرتر روی حل مشکل کار کنید.
دروغگویی میتواند تبدیل به یک عادت شود و شما را در موقعیتهایی قرار میدهد که بیدلیل و ناخواسته نیز دروغ بگویید. اما این بیشتر از آنچه دربارهاش دروغ گفته اید برای رابطه صمیمی خطرناک است، زیرا دروغ گفتن، همراه با انکار دیگری و ارتباط متقابل است، چون همیشه چیزی وجود دارد که نباید بیانش کرد و دیگری نباید بداند این یعنی؛ وارونه کردن حقیقت هرچند خوب یا بد. پنهانکاری، انکار و نادیدهگرفتن یک مشکل است و هیچ چیز را بهبود نمیدهد.
برای چه دروغ میگویید
برخی از افراد دروغهای کوچکی میگویند، چون به این ترتیب میتوانند خود را از خطر درامان نگه دارند. این یعنی طرف مقابل شما ظرفیت پذیرش حقیقت را ندارد و با شنیدن واقعیتها یا از کوره درمیرود یا اظهار ناراحتی شدید و افسردگی میکند یا اینکه اگر مساله به خود شما ربط داشته باشد ممکن است او با خشونت یا رفتاری آسیب زننده با شما برخورد کند.
متاسفانه شما نمیتوانید با پنهانکاری یا دروغ خودتان را در امان نگه دارید یا شرایط را عوض کنید. حقیقتها وجود دارند و این طرف مقابل شماست که باید آنها را بپذیرد بدون اینکه به خودش یا دیگران آسیب بزند. پنهانکاری همواره با ترس آشکار شدن همراه است. پس در واقع شما هرگز در امان نیستید. اگر مسالهای خارج از تحمل شریک شماست این مشکل شخصی اوست و راهحل آن بدون شک پنهانکاری، دروغ و وارونه کردن واقعیتها نخواهد بود.
شما باید بدانید که اگر راستگویی شما به دیگری جراحتی وارد کند بازهم ارزشمند است. در سالهای اول درک و شناخت ناقص از هم باعث می شود که افراد نسبت به هم اعتماد نداشته باشند و هر از چندگاهی چیزهایی از گذشته یا حال را پنهان کنند. اما یک رابطه خوب با هیچ آدمی با دروغگویی بهتر نمیشود. شما هرگز نمیتوانید با یک دروغ در خودتان یا دیگری احساس مثبت ایجاد کنید. اگر نمیتوانید راست بگویید حداقل سکوت کنید.
آیا اعتماد ویران میشود؟
بله. شما بالاخره یک جای این بازی اشتباه پیش میروید و چیزی که از دست میدهید اعتماد در رابطه است. برای بازسازی رابطه در این شرایط شما نیاز به زمان زیادی دارید. شما مجبور میشوید برای بازسازی این اعتماد همه چیز را دوباره توضیح بدهید. این غیر ممکن نیست اما بسیار دشوار است.
اگر دلیلی برای دروغ گفتن وجود ندارد تمرین کنید تا این عادت را از سرتان بیندازید. اگر دلیلی برای دروغگویی وجود دارد به جای کار کردن روی دروغهای بهتر و موثرتر روی حل مشکل کار کنید.
منبع:
سلامت نیوز
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼