جلوگیری از لک صورت در بارداری، راهکار
ملاسمایی که در اثر بارداری رخ میدهد و تحت عنوان ماسک بارداری نیز شناخته میشود ممکن است طی چند ماه پس از زایمان برطرف شود و نیازی به درمان نداشته باشد.
دکتر امیرهوشنگ احسانی؛ متخصص پوست و مو؛ عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران: ملانین در ملانوسیتها تولید شده و در ملانوزومهای کراتینوسیتها ذخیره میشود. تعداد، محتوای ملانین و جایگیری این سلولهای ملانیزه (در کنار هموگلوبینهای حامل اکسیژن یا بدون اکسیژن) در تعیین رنگ پوست کمک میکند. ملانوزومها حاوی آنزیم تیروزیناز هستند.
در ساختار این آنزیم مس به کار رفته است. در سنتز ملانین این آنزیم واکنشهای تبدیل ال- تیروزین به ال- دوپا، ال- دوپا به ال- دوپا- کینون را کاتالیز میکند. بیماری ملاسما اختلال در این سیستم رنگدانهای است که منجر به یک هایپرملانوزیس در پوست صورت میشود که به صورت قهوهای یا قهوهای خاکستری غیرطبیعی نمایان میشود.
اگر چه این عارضه ممکن است در هر دو جنس و هر نوع پوستی بروز نماید اما بهطور معمول در زنان و در افرادی که تمام سطح پوست آنها تیرهتر است (Fitzpatricks، پوستهای نوع IV تا VI) بهویژه کسانی که در مناطقی زندگی میکنند که تابش شدید UV وجود دارد مثل Hispanic/Latinos، آسیاییها و آفریقا- آمریکاییها، این عارضه بیشتر تظاهر میکند.
گسترش تظاهرات معمولا به آهستگی و بهطور قرینه میباشد که ممکن است سالها طول بکشد. علایم در تابستانها بدتر شده و در زمستانها بهتر میشود. گاهی واژه کلوآسما به جای ملاسما به کار برده میشود. کلوآسما نیز نوعی هیپرپیگمانتاسیون است که در اثر بارداری یا تغییرات هورمونهای رحمی یا تخمدان بروز میکند. به هر حال میتوان عوامل مختلفی را به عنوات علت ملاسما در نظر داشت.
شایعترین عوامل ایجادکننده ملاسما
شایعترین عوامل ایجادکننده ملاسما عبارتند از: استعداد ارثی، بارداری، استفاده از داروهای ضدبارداری خوراکی ، نقایص غدد درونریز، هورموندرمانی و قرار گرفتن در معرض نور UV، علاوه بر عوامل ذکرشده، فرآوردههای آرایشی و داروهای حاوی مواد فوتوتوکسیک (برای مثال داروهای ضد تشنج) نیز میتوانند به ملاسما مربوط باشند. Wolf و همکارانش علت برخی انواع ملاسما را هیجانات روحی میدانند چرا که استرس میتواند هورمون تحریککننده ملانوسیت را آزاد کند.
ملاسمایی که در اثر بارداری رخ میدهد و تحت عنوان ماسک بارداری نیز شناخته میشود ممکن است طی چند ماه پس از زایمان برطرف شود و نیازی به درمان نداشته باشد. مواردی نیز وجود دارد که اختلال برای مدت نامحدودی باقی میماند. ملاسمای ناشی از بارداری ممکن است به علت افزایش هورمونهای جفت، تخمدان و هیپوفیز باشد.
همچنین افزایش هورمون تحریککننده ملانوسیت، استروژن و پروژسترون با افزایش ملانوژنز میتواند سبب بروز ملاسما شود.طبق گزارش Vazques و همکارانش ملاسما در مردان با همان مشخصههای بالینی- بافتشناسی که در زنان وجود دارد رخ میدهد. به استثنای اینکه عوامل هورمونی ممکن است نقش مهمی نداشته باشند.
در بین مردان ممکن است تابش نور خورشید و یک سابقه فامیلی معنیدار عامل بروز عارضه باشد. مطالعه ملاسما در بین مردان هندی تایید عنوان نوع نامریی به نور وود را نیز مطرح میکنند. زیر نور لامپ وود در نوع اپیدرمال، رنگ ملاسما تیره میشود زیرا نور تابیده شده از لامپ توسط ملانین اضافی جذب میشود.
در نوع درمال چنین چیزی مشاهده نمیشد. در نوع مخلوط ملانین هم در اپیدرم هم در درم وجود دارد و افزایش رنگ نور لامپ در برخی نواحی پوست دیده میشود و در برخی نواحی به چشم نمیخورد.
جالب است که در مطالعه بافتشناسی که Kang و همکارانش بر 56 بیمار انجام دادند هیچ موردی که کاملا درمال باشد مشاهده نکردند. بهعلاوه Sancnez و همکارانش نوع درمال را این گونه تعریف کردهاند که در این نوع ماکروفاژهای پر از ملانین در نواحی دو طرف عروق (Perivascular) هم در لایه پاپیلاری و هم در لایه رتیکولار درم وجود دارند.
هایپرپیگمانتاسیون اپیدرم در نوع درمال شبیه اپیدرمال اما کمتر از آن است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در واقع ملاسمای نوع درمال خالص وجود ندارد.در طبقهبندی دیگری بر اساس معاینه بالینی سه نوع وجود دارد که عبارتند از مرکز صورتی (Centrofacial)، گونهای (Malar) و فک زیرین (Mandibular). نوع Centrofacial که شایعترین نوع ملاسما است، گونهها، پیشانی، لب بالایی، بینی و چانه را درگیر میکند.
در نوع گونهای، ضایعات به گونهها و بینی محدود میشود و در نوع Mandibular ضایعات در قسمت برجسته فک پایینی بروز میکنند. سایر نواحی مثل جلوی بازو و گردن ممکن است در هر یک از اشکال ذکرشده مشاهده شوند.
در ساختار این آنزیم مس به کار رفته است. در سنتز ملانین این آنزیم واکنشهای تبدیل ال- تیروزین به ال- دوپا، ال- دوپا به ال- دوپا- کینون را کاتالیز میکند. بیماری ملاسما اختلال در این سیستم رنگدانهای است که منجر به یک هایپرملانوزیس در پوست صورت میشود که به صورت قهوهای یا قهوهای خاکستری غیرطبیعی نمایان میشود.
اگر چه این عارضه ممکن است در هر دو جنس و هر نوع پوستی بروز نماید اما بهطور معمول در زنان و در افرادی که تمام سطح پوست آنها تیرهتر است (Fitzpatricks، پوستهای نوع IV تا VI) بهویژه کسانی که در مناطقی زندگی میکنند که تابش شدید UV وجود دارد مثل Hispanic/Latinos، آسیاییها و آفریقا- آمریکاییها، این عارضه بیشتر تظاهر میکند.
گسترش تظاهرات معمولا به آهستگی و بهطور قرینه میباشد که ممکن است سالها طول بکشد. علایم در تابستانها بدتر شده و در زمستانها بهتر میشود. گاهی واژه کلوآسما به جای ملاسما به کار برده میشود. کلوآسما نیز نوعی هیپرپیگمانتاسیون است که در اثر بارداری یا تغییرات هورمونهای رحمی یا تخمدان بروز میکند. به هر حال میتوان عوامل مختلفی را به عنوات علت ملاسما در نظر داشت.
شایعترین عوامل ایجادکننده ملاسما
شایعترین عوامل ایجادکننده ملاسما عبارتند از: استعداد ارثی، بارداری، استفاده از داروهای ضدبارداری خوراکی ، نقایص غدد درونریز، هورموندرمانی و قرار گرفتن در معرض نور UV، علاوه بر عوامل ذکرشده، فرآوردههای آرایشی و داروهای حاوی مواد فوتوتوکسیک (برای مثال داروهای ضد تشنج) نیز میتوانند به ملاسما مربوط باشند. Wolf و همکارانش علت برخی انواع ملاسما را هیجانات روحی میدانند چرا که استرس میتواند هورمون تحریککننده ملانوسیت را آزاد کند.
ملاسمایی که در اثر بارداری رخ میدهد و تحت عنوان ماسک بارداری نیز شناخته میشود ممکن است طی چند ماه پس از زایمان برطرف شود و نیازی به درمان نداشته باشد. مواردی نیز وجود دارد که اختلال برای مدت نامحدودی باقی میماند. ملاسمای ناشی از بارداری ممکن است به علت افزایش هورمونهای جفت، تخمدان و هیپوفیز باشد.
همچنین افزایش هورمون تحریککننده ملانوسیت، استروژن و پروژسترون با افزایش ملانوژنز میتواند سبب بروز ملاسما شود.طبق گزارش Vazques و همکارانش ملاسما در مردان با همان مشخصههای بالینی- بافتشناسی که در زنان وجود دارد رخ میدهد. به استثنای اینکه عوامل هورمونی ممکن است نقش مهمی نداشته باشند.
در بین مردان ممکن است تابش نور خورشید و یک سابقه فامیلی معنیدار عامل بروز عارضه باشد. مطالعه ملاسما در بین مردان هندی تایید عنوان نوع نامریی به نور وود را نیز مطرح میکنند. زیر نور لامپ وود در نوع اپیدرمال، رنگ ملاسما تیره میشود زیرا نور تابیده شده از لامپ توسط ملانین اضافی جذب میشود.
در نوع درمال چنین چیزی مشاهده نمیشد. در نوع مخلوط ملانین هم در اپیدرم هم در درم وجود دارد و افزایش رنگ نور لامپ در برخی نواحی پوست دیده میشود و در برخی نواحی به چشم نمیخورد.
جالب است که در مطالعه بافتشناسی که Kang و همکارانش بر 56 بیمار انجام دادند هیچ موردی که کاملا درمال باشد مشاهده نکردند. بهعلاوه Sancnez و همکارانش نوع درمال را این گونه تعریف کردهاند که در این نوع ماکروفاژهای پر از ملانین در نواحی دو طرف عروق (Perivascular) هم در لایه پاپیلاری و هم در لایه رتیکولار درم وجود دارند.
هایپرپیگمانتاسیون اپیدرم در نوع درمال شبیه اپیدرمال اما کمتر از آن است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در واقع ملاسمای نوع درمال خالص وجود ندارد.در طبقهبندی دیگری بر اساس معاینه بالینی سه نوع وجود دارد که عبارتند از مرکز صورتی (Centrofacial)، گونهای (Malar) و فک زیرین (Mandibular). نوع Centrofacial که شایعترین نوع ملاسما است، گونهها، پیشانی، لب بالایی، بینی و چانه را درگیر میکند.
در نوع گونهای، ضایعات به گونهها و بینی محدود میشود و در نوع Mandibular ضایعات در قسمت برجسته فک پایینی بروز میکنند. سایر نواحی مثل جلوی بازو و گردن ممکن است در هر یک از اشکال ذکرشده مشاهده شوند.
روش جستوجو
کلید واژگان ملاسما، کلوآسما، هایپرپیگمانتاسیون و هایپرملانوزیس در MEDLINE در فاصله سالهای 2005-1966 مورد بازبینی قرار گرفت. این مقاله بهطور خلاصه کارآزماییهای بالینی کنترلشده تصادفی (RCTs) که پیرامون درمان ملاسما، صورت گرفتهاند را مورد بررسی قرار میدهد. هر جا که RCT در دسترس نبود کارآزماییهای تصادفی نشده (Nonrandomized) یا کارآزماییهای بالینی باز (Open clinical trials) مورد بازبینی قرار گرفتند.
یافتهها
درمان ملاسما به علت ماهیت مقاوم و عودکننده بیماری، اغلب دشوار است.مقاصد درمانی عبارتند از پیشگیری یا کاهش شدید موارد عود، کاهش نواحی درگیر، بهبود مواردی که بر روی زیبایی تاثیرگذارند و کاستن از زمان مورد نیاز برای پاک شدن ضایعات، همه این موار باید با کمترین عوارض جانبی ممکن حاصل شوند.
اصول درمان شامل محافظت در برابر اشعه UV، مهار فعالیت ملانوسیتها و ساخت ملانین و تخریب و زدودن گرانولهای حاوی ملانین، است.توصیههای کلی که در برطرف شدن ضایعات کمک میکنند عبارتند از قطع قرصهای پیشگیری از بارداری، استفاده نکردن از فرآوردههای آرایشی حاوی عطر و اسانس و داروهای فوتوتوکسیک و محافظت در برابر اشعه UV، با استفاده از ضد آفتابهایی که محافظت در برابر طیف وسیع اشعههای UV-A و UV-B را فراهم میکنند.
قرار گرفتن در معرض نور خورشید ملاسما را تشدید کرده و پرهیز از آن یک موفقیت اساسی در درمان ملاسما است. در بیشتر بیمارانی که از فرآوردههای سفیدکننده استفاده میکنند در صورت قرار گرفتن در معرض نور خورشید یا اشعههای مصنوعی UVA و UVB، باید در انتظار عود بیماری بود.
این قضیه اهمیت ضد آفتابهای وسیعالطیف (SPF> 30) در درمان ملاسما را مشخص میکند. ضدآفتابهای وسیعالطیف باید روزانه و در سرتاسر سال، بهطور مرتب استفاده شوند تا فعالسازی مجدد ملانوسیتها در اثر قرار گرفتن در معرض تابشهای خورشید به حداقل برسد. اگرچه ضدآفتابها، اهمیت حیاتی در درمان دارند، با این وجود سایر درمانها نیز ضروریاند. درمانهای موضعی شامل کاربرد کرمهایی چون هیدروکینون (HQ) است.
با وجود برخی واکنشهای منفی همچنان HQ یکی از پرکاربردترین فرآوردهها در درمان ملاسما بوده و بهعنوان استاندارد طلایی بهویژه در درمان ملاسما به شمار میرود. نوع اپیدرمال عموما پاسخ خوبی به درمان موضعی میدهد در حالی که پوستهایی که مبتلا به ضایعات نوع درمال هستند پاسخ ضعیفی به درمان میدهند. درمانهای دیگری چون فرآوردههای لایهبردار شیمیایی یا لیزر نیز گاهی اوقات به کار میروند.
منبع:
زندگی آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼