عادت های بد در کودکان، چگونه ترکشان دهیم؟
اگر مادر و پدر خوبی باشیم لازم است به محض دیدن این عادتها در فرزندانمان، آنها را راهنمایی کنیم تا از قید و بند آنها رها شوند.
رکسانا خوشابی؛ کارشناس ارشد مشاوره، اگر مادر و پدر خوبی باشیم لازم است به محض دیدن این عادتها در فرزندانمان، آنها را راهنمایی کنیم تا از قید و بند آنها رها شوند.
برده عادتها نباشید
اغلب ما وقتی با افرادی مواجه میشویم که مانند کسانی که اسیر و برده مواد مخدر یا قمار یا عاداتی از این دست هستند، به خود میگوییم: «عجب آدمهای بیارادهای! چرا که زندگی خودشان و اطرافیانشان را به نابودی میکشانند اما هیچ اقدامی نمیکنند، اما آیا خود ما میتوانیم یکی از عادتهای ناخوشایندمان را ترک کنیم بطوری که دیگر سراغمان نیاید؛ بهتر بگویم، به طوری که به سراغش نرویم؟ واقعیت این است که همین عادتهای به ظاهر بیاهمیت و بیضرری که سالها با خودمان حمل میکنیم موانع بزرگی سر راه پیشرفت و موفقیت ما میشوند. ترک عادتها کار غیرممکنی نیست، بعضیها را راحتتر و بعضیها را سختتر میتوان کنار گذاشت، اما در هر حال شکست دادنیاند. بهتر است بعضی از این عادات را بهتر بشناسیم تا بتوانیم از میدان به درشان کنیم.
عادت منفی بافتن
این عادت مربوط به کسانی است که گویی چشم و گوششان را فقط برای بد دیدن تنظیم کردهاند. آنها دائم درحال شکوه و شکایتند. از آفتاب شکایت دارند که چرا زیادی داغ است و به باران لعنت میفرستند که خیسشان میکند و... آنان فکر میکنند که همه چیز و همه کس علیهشان است. آنان خوب بلدند که چطور هر مسئله کوچکی را به یک تراژدی بزرگ تبدیل میکنند؛ شکست را به چشم مصیبت مینگرند و به جای این که از اشتباهاتشان درس بگیرند، ناامید میشوند و البته به نظر میرسد که هیچ گاه به جلو حرکت نمیکنند زیرا همیشه میترسند که از محدوده امن خود بیرون بیایند. افرادی که منفی باف هستند گاهی همین عادت را به فرزندان خود هم انتقال میدهند. فرزندان هم در مقابل شکست و غلبه بر شکست ناتوان بار میآیند. آنها یاد نمیگیرند چگونه مسائل خود را مرحله بندی و حل کنند و از هر چیزی فقط ابعاد منفیاش را میبینند.
عادت عمل پیش از فکر کردن
این گروه مطابق غریزه یا حسهای ناگهانیشان عمل میکنند. فقط به دنبال این هستند که از زمان حال لذت ببرند و میگویند «چو فردا شود فکر فردا کنیم». نمیدانم چه کسی و در چه موقعیتی این حرف را زده ولی مطمئنم که خیلی از کارها و تصمیمات بزرگ و کوچک زندگی به فکر کردن و برنامهریزی احتیاج دارند. آدمهایی که این عادت را دارند، کمتر به فکر پیامد اعمال خود هستند. با مشاهده این روش پدر و مادرها؛ فرزندان هم بیمسئولیت و بـیفکر بـــار میآیند و شخصیتشان رشد نمیکند.
عادت زیاد حرف زدن و کم گوش دادن
حرف زدن برای دارندگان این عادت مثل نفس کشیدن است، حالا مهم نیست راجع به چه چیز باشد. این دسته میخواهند نقل مجلس باشند. بنابراین مدام حرف میزنند و حتی گاهی چاشنی دروغ و غلو را وارد حرفهای خود میکنند تا بیشتر مقبول بیفتند. آنها حتی از روی عادت سؤال میکنند و علاقهای به شنیدن جواب ندارند چون ذهنشان با هر ورودی مقابله میکند. در مقابل نصیحت دیگران هم، گوشهایشان بسته است زیرا بیش از آن مغرورند که به اشتباهات خود اعتراف کنند. از نظر خودشان همیشه حق با آنهاست. اگر کودکان هم فقط یاد بگیرند حرف بزنند و گوشهای خود را در برابر راهنمایی ببندند نتیجه اش معلوم است.
عادت زود تسلیم شدن
شکست برای عدهای پلهای به سوی موفقیت است اما بعضیها عادت دارند با مشاهده اولین علائم ناکامی، قید همه چیز را بزنند و حتی خودشان موجبات شکست را فراهم کنند. ممکن است در ابتدا برای شروع کاری شور و هیجان داشته باشند ولی به سرعت علاقهشان را ازدست میدهند، بخصوص وقتی که با اشتباه و مانع مواجه میشوند. بعد سراغ کار دیگری میروند و داستان تکرار میشود. آنها پشتکار لازم برای محقق ساختن رؤیاهایشان را ندارند و هر اتفاق کوچکی میتواند متوقفشان کند.
عادت تلف کردن وقت
هدر دهندههای وقت نمیدانند کار بعدیشان چیست؛ شاید چون هیچ کاری و برنامهای ندارند. آنها به خوردن، نوشیدن و تلویزیون تماشا کردن راضیاند یا اینکه در خوابند و در خیالات غوطه میخورند. در واقع رضایتی کاذب سراسر زندگیشان را فراگرفته است. البته اشکالی ندارد که هر چند وقت یک بار به خود استراحت بدهیم اما با این نحوه زندگی هم نباید انتظار موفقیت و پیشرفت داشته باشیم. به کودکان خود برنامهریزی و تنظیم زمان و وقت را از همان ابتدا بیاموزیم.
عادت بد و زشت سعی در پایین کشیدن دیگران
این دسته، به آنهایی که موفقاند حسادت میکنند. به جای این که سخت تلاش کنند و بر هدف و رؤیای خود متمرکز شوند، به هر حیلهای متوسل میشوند تا از شأن بقیه بکاهند و تخریبشان کنند و در آخر با لذتی پیروزمندانه به ماحصل کار خود نگاه میکنند. متاسفانه کودکان این عادت را خیلی زود از ما فرا میگیرند و حسود و بدخواه بار میآیند و تا آخر عمر از این ویژگی رنج میکشند.
عادت انتخاب آسانترین راه برای حل مشکلات
اگر دو راه برای انتخاب وجود داشته باشد، کدام را انتخاب میکنید؟ راه باریکتر با پاداش بیشتر، یا راه پهنتر با پاداش کمتر؟ خب آدمهای تنبلی که میخواهند زود به نتیجه برسند و حوصله زحمت کشیدن ندارند قطعاً راه دوم را انتخاب میکنند. آنها نمیخواهند هیچ رنج و زحمتی بکشند، اما در عوض زندگی خوب هم میخواهند. رؤیای قشنگی است ولی زیادی رؤیایی است. هر چیزی که بکاریم، همان را برداشت میکنیم. اگر به نتایج فوری و زودگذر بسنده نکنیم وضعمان خیلی بهتر از اینها میشود. این را فرزندانمان باید از همان ابتدا یاد بگیرند.
منبع:
زندگی آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼