اختلال اضطرابی در کودکان (۱)
اختلالات اجتنابی و اضطراب مفرط و بیش از حد، هماكنون در طبقهبندی مجدد، در طبقه اختلالات اضطرابی عمومی قرار میگیرد.
دكتر محمدرضا محمدی؛ فوقتخصص روان پزشكی كودك و نوجوان؛ عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی تهران، ترس و اضطراب در كودكان، بخشی طبیعی از رشد آنهاست. در یك نمای اتیولوژیك، ترس و اضطراب، كودكان را برای سازگاری با دنیایی كه در آن زندگی میكنند، كمك میكند. واكنش نوزادان نسبت به صداهای خیلی بلند و غریبهها نمونههای از برانگیختگیها مبتنی بر ترس هستند كه امكان بقا را افزایش میدهند.
این واكنشها، مراقبان كودك را از وجود خطر و ضرورت مراقبت بیشتر مطلع میكند. با رشد كودكان، وظیفه اصلی آنها بر عهده جامعه قرار میگیرد. اضطراب در شكل تطابقی خود، كودكان را در سازگاری با دنیای دیگران كمك میكند. میزان متوسط اضطراب دارای عملكردی تنظیمی است و كودكان را برای منطبق كردن رفتارشان با انتظارات اجتماعی، تحصیلی و فرهنگی یاری میدهد.
از طرف دیگر، اضطراب بسیار كم و بسیار زیاد، خود میتواند عامل ناسازگاری باشد. كسانی كه اغلب عملكردهای ضداجتماعی و مرتبط با سلوك نشان میدهند، به احتمال بیشتری، از برانگیختگی اضطرابی محروم هستند. اضطراب دایم و بیش از حد نیز باعث ناسازگاری است و منجر به پریشانی شده و در تكامل كودك مداخله میكند.
دادههای هنجاری و تفاوتهای فردی
ترس و اضطراب، هر دو با مضمون تهدید مرتبط هستند. ترس، عموما یك واكنش مشخص به محركهای معین خوانده میشود. اضطراب، یك واكنش منتشرتر و درونیتر است. در مرحله دوم، برای درك ناسازگاری، ابتدا باید حدود حداكثر و حداقل عملكردهای طبیعی را معین كنیم.
آشنایی با پژوهشهایی كه در مورد تغییرات تكاملی مربوط به ترس و اضطراب انجام گرفتهاند، شیوع و دادههای هنجاری مرتبط برای تعیین نحوه تشخیص و لزوم درمان، ضروری هستند. تناوب ترس و اضطراب كودكی، خیلی زود به حداكثر میرسد (حدود سن 2 تا 4 سالگی)، پس از آن كاهش مییابد. ترسهای اولیه نوزادان و كودكان جوان، اغلب با نشانههای خطر مشخص ارتباط دارد (مثل حیوانات، غریبهها، كابوسهای شبانه و ...)كه با بزرگتر شدن كودك، ترس كمتر میشود اما به هیچوجه ناپدید نمیگردد.
برای مثال (هلسون، ماتسون، اُلِن دیك، 1985) متوجه شدند كه كودكان 7 تا 9 ساله، از 14 ترس مجزا نام میبرند، 16 تا 18 سالهها به 11 مورد ترس اشاره دارند. با افزایش سن محتوای ترس و اضطراب نیز تغییر میكند. بر طبق مسایل شناختی و تكاملی، ترس و اضطراب، همراه با سن قابل پیشبینیتر و دورنی شده، روی موضوعات مربوط به اجتماع، مدرسه، جسم و سلامت متمركز میشود.
در نتیجه، ترسی (مثل ترس از جدا شدن از مراقبتكنندگان) كه برای یك گروه سنی (تا سن 4 یا 5 سالگی) طبیعی است، امكان دارد برای گروه سنی دیگر، غیرطبیعی باشد (مثلا برای نوجوانان). علاوه بر تغییرات تكاملی، تفاوتهایی از لحاظ جنسیت نیز شناخته شده است. اظهارات افراد در گزارشهای مادران حاكی از آن است كه دختران نسبت به پسران دارای ترس و اضطراب بیشتری هستند.
گرچه از لحاظ جنسیت تفاوتهای واقعی نیز وجود دارد اما باید به خاطر داشت كه عوامل اجتماعی- فرهنگی (مثل توقع ایفای نقش مربوط به جنس)، نیز میتواند در بعضی موارد منجر به «گزارشهای متعصبانهای» شود كه در تفاوتهای جنسی نمود پیدا میكند. علاوه بر خصیصههای هنجاری، عمل تعیینكننده دیگر اضطراب ناسازگارانه در ملاحظات مربوط به تفاوتهای فردی نهفته است.
واكنش كودكان نسبت به محركهای ایجادكننده اضطراب لزوما بر اساس عواملی مثل خلق و خوی، تجارب گذشته و محیط شكل میگیرد. به دلیل تفاوتهای موجود در این عوامل، واكنشهای مربوط به ترس نسبت به محركهای طبیعی تكامل، ممكن است با اشكال رفتاری بیش از حد همراه باشد (مثل گوشهگیری، كجخلقی، پیله كردن، مشكل داشتن با همسالان).
از این رو، گرچه ترس و اضطرابهای خاص، ممكن است منطبق با الگوی تكاملی باشد، اما لزوما به این معنا نیست كه ترس یا اضطراب زودگذر خواهد بود، معضلی ایجاد نخواهد كرد و نیازمند درمان نیست. دادههای هنجاری، نقطه مرجعی برای قضاوت بالینی در مورد تشخیص و لزوم درمان، همراه با زمینه اطلاعاتی خاصی در مورد شدت پایداری و میزان ناسازگاری برای هر فرد را فراهم میآورند.
تشخیص، وقوع، پیشآگهی
اختلالات اجتنابی و اضطراب مفرط و بیش از حد، هماكنون در طبقهبندی مجدد، در طبقه اختلالات اضطرابی عمومی قرار میگیرد. آنچه كه قبلا اختلال اجتنابی نامیده میشد، اكنون فوبیای اجتماعی است. اختلال اضطراب بیش از حد،هم اكنون در رده اختلال اضطرابی عمومی (GAD) قرار دارد. گرچه نحوه طبقهبندی این اختلال مختص كودكان نیست، هر كدام دارای خصیصههای ویژه در مورد نحوه تظاهر نشانههای در كودكان هستند. (مانند تمركز زیاد بر همسالان، تعداد كمتر نشانههای مورد نیاز).
اضطراب مربوط به جدایی، تنها اختلالی است كه مختص كودكان تلقی میشود. جدا از این طبقهبندیهای تشخیص محوری، سایر اختلالاتی كه در طبقه اختلالات اضطرابی قرار دارند به كودكان و نوجوانان نیز، قابل اطلاق هستند، از جمله: اختلالات وحشت، گذر هراسی، فوبیاهای اختصاصی، اختلال وسواسی- اجباری، اختلال استرسی بعد از ضربه و اختلال استرسی حاد.
این اختلال آخر مربوط به نشانههایی از PTSD (مخصوصا از نوع تجزیهای) است، كه طی یك دوره یك ماهه پس از تروما واقع میشود...
ادامه دارد ...
منبع:
زندگی آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼