نقش پدران در تربیت فرزندان (۱)
پدر به عنوان جایگزین برای مادر مطرح نیست بلکه پدر مهمترین نقش برای رشد و شکوفایی کودک است.
گوهر یسنا انزانـی، دانشجوی دکترای روانشناسی دانشگاه علوم تحقیقات؛ در دنیای پر از استرس و مشکلات امروزه به نظر میرسد پدران بین دو موقعیت شغلی و خانوادگی گیر افتادهاند و گاهی نمیتوانند حتی ساعتی در هفته را به خود اختصاص دهند پس زمان گذاشتن و کنار فرزندان بودن در این شرایط بسیار بعید به نظر میرسد ... اما نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که برای بهبود رشدی ثمره زندگی خود و رسیدن به جامعهای سالم نقش پدر در شکلگیری شخصیت متعادل فرزند بسیار حائز اهمیت است.
خیلی اوقات مشاهده میشود که مادران ناخواسته مانع ایجاد ارتباط مناسب پدر با فرزندان خود میشوند که این موضوع باعث کاهش حس ارزشمندی، کاهش اعتماد به نفس، افزایش حس طردشدگی، افزایش خشم و اضطراب در پدران و اختلالات رفتاری کم و بیش شدید در فرزندان میشود.
شاید با ذکر یک نمونه عینی بتوان این موضوع را تشریح کرد: کودک به محض تولد نیاز شدیدی به مراقبت دارد، معمولاً گریههای کودک زیاد و هر گریه دلیل خاصی دارد به تدریج به علت زمان زیادی که مادر کنار فرزند خود سپری میکند با نوع و دلیل گریهها آشنا شده و میتواند سریعتر کودک را آرام کند ... حال در این شرایط اگر پدر بخواهد به سمت فرزند برود و مایل به آرامکردن کودک باشد چون زمان بیشتری برای ساکتکردن کودک نیاز دارد معمولاً مادران که نمیتوانند شاهد گریه فرزند خود باشند به سمت پدر رفته و فرزند را در آغوش میگیرند.
در این مرحله کودکان معمولاً به سرعت آرام میشوند و دقیقاً در همین لحظه بسیار کوتاه پدر احساس بیارزشی، طرد شدگی، مهم نبودن میکند و به تدریج از فرزند خود دورتر شده و فکر میکند نمیتواند پدر خوبی برای او باشد.
( حتی بعضاً مادران تعویض پوشک و شیر دادن به کودک را توسط پدر منع میکنند ). خوب در این شرایط فرزند هم نمیتواند احساس امنیت و آرامش و رها شدن را کنار پدر تجربه کند و میآموزد هر بار نیاز دارد پدر نمیتواند نیازش را برآورده سازد. و این چرخۀ معیوب ادامه پیدا میکند و کمکم در اثر ادامه مادر پرخاشگرتر شده، قدرت جسمانی کاهش پیدا میکند و تمام وجودش کمکم تحلیل میرود و حس میکند هیچکس به اندازۀ خودش نمیتواند به این کودک کمک کند و رابطه پدر و مادر به مراحل دوری از هم نزدیک میشود. ( معمولاً مشاهده میشود تولد فرزند رابطه والدین را به سمت سردی برده و به تدریج از هم دورترشان کرده است و گاهی این دورتر شدن باعث میشود مادر یا پدر به سمت روابط فرازناشوئی سوق پیدا میکند ).
در این مورد مطالعات نشان داده مادران میترسند که در دوران کودکی پدر نتواند مراقب خوبی باشد در حالی که عکس این مورد شاید بیشتر مورد قبول باشد یعنی اگر پدر فرصت و اجازه داشته باشد که نقش فعالتری برای فرزند خود ایفا کند میتواند همبستگی بالایی با کودک داشته باشد، و معمولاً بسیار با کفایت از فرزند خود مراقبت میکند و در بچهداری و پرورش کودک چیزی از مادر کم ندارد و با نگهداری فرزند نیز احساس ارزشمندی و قدرت میکند، پس برای برگشت به منزل حس بهتری دارد. میتواند زمانهای بیشتری خشم خودش را کنترل کند و در نهایت رابطۀ پدر و مادر به بهترین شکل ایجاد میشود. اما متأسفانه عموماً رابطهای که توأم با حس ارزشمندی و رضایتمندی از خود و از رابطه زناشوئی میباشد. این فرصت توسط همسر یا خانواده به پدر داده نمیشود که حتی اگر ساکتکردن فرزند یا بازیکردن با او را بلد نیست، به تدریج تجربه کرده و یاد بگیرد.
خیلی اوقات در این مرحله ما به عنوان مشاور از والدین میخواهیم به هم زمان بدهند تا راه کارهای مناسب را بیاموزند شاید چند راه کار ساده زیر برای بهبود رابطه با نوزاد مؤثر باشد:
به محض تولد کافی است به پدر اجازه دهیم کودک را در آغوش بگیرد و با او حرف بزند. ( نگاه کردن به چشمهای کودک، لمس صورت، گرفتن دستهای نوزاد در دست پدر، حرف زدن با کودک و تکرار واژههای محبتآمیز گاهی شیر دادن، پوشک عوضکردن و تنها ماندن کودک کنار پدر در رشد و به قدرت رسیدن فرزند نقش حیاتی دارد ).
« البته باید بدانیم وظیفه پدریکردن خیلی قبل از تولد ایجاد میشود و حضور پدر در دوران بارداری کنار مادر میتواند تمام استرسهای بارداری را کاهش داده و برای تولد فرزند با خلق و خوی ملایمتر فضای بهتری ایجاد گردد ».
مادران در دوران بارداری با شرایط سخت و طاقتفرسایی روبرو هستند و کافی است در دوران بارداری پدر بتواند، با جملاتی شبیه من کنارت هستم، من دوست دارم و ... به همسر خود کمک کند تا از تغییرات روحی و جسمی زمان بارداری نترسد. پس از دوران بارداری با کودک خود نیز شروع به صحبت کند، او را لمس نماید تا با این کار هم بین مادر و پدر دلبستگی ایجاد شده و هم کودک حس لمس و ارزشمندی بکند.
پژوهشها نشان میدهد پدرانی که با فرزند خود حرف میزنند کودک را لمس میکنند هم سلامت روانی و عاطفی همسر خود را تضمین میکند و هم میتوانند دلبستگی بالایی با فرزند خود ایجاد کنند.
و در ضمن در همین راستا خود پدران نیز اذعان دارند وقتی در تمام مراحل بارداری، ویزیتهای پزشکی، سونوگرافی، لمس فرزند و ... کنار همسر خود هستند بعد از تولد احساس صمیمیت بیشتری با فرزند خود میکنند.
باید بدانیم پیوند فرزند با پدر در سطح عالیتری قرار دارد مارتین گرینبرگ در کتاب خود به نام تولد یک پدر از معانی کلمه ENGROSS را که در زبان انگلیسی معادل بزرگ ساختن است چنین تشریح میکند:
با تولد فرزند نه تنها نوزادان بخش مهمی از زندگی پدر میشوند بلکه پدر نیز حس میکند یکباره بزرگ شده، پختهتر و قویتر شده و حس عزتنفس پدر بیشتر میشود پس میتواند به هویت خود به عنوان پدر پی ببرد.
ادامه دارد ...
منبع:
ماهنامه پزشک شهر
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼