چگونه با فرزند خجالتی رفتار کنیم؟ (۳)
اگر کودک شما خجالت میكشد در فعالیتهای گروهی مانند تیم ورزشی شركت كند، ابتدا از فعالیتهای انفرادی مورد علاقه او شروع كنید.
البته این نكته را هم باید در نظر داشته باشید كه فعالیت مورد علاقه او خطرناك و آسیبزننده نباشد. نكته دیگری هم وجود دارد و آن اینكه كودك خجالتی اصلا تمایل ندارد فعالیتی را شروع كند، چون میترسد شكست بخورد و سرزنش شود. این وظیفه شماست كه به او كمك كنید علایقش را بشناسد. آیا او در دومیدانی قوی است؟ ذوق هنری دارد یا ریاضیاتش قوی است یا شاید هم عاشق موسیقی است؟ چه كارهایی او را دلگرم و توجهاش را جلب میكند؟
اگر او خجالت میكشد در فعالیتهای گروهی مانند تیم ورزشی شركت كند، ابتدا از فعالیتهای انفرادی مورد علاقه او شروع كنید؛ مثلا نقاشی، موسیقی، هنرهای دستی یا مطالعه. وقتی اعتماد به نفس او بیشتر شد، ترتیبی دهید تا با افراد ماهر در این زمینهها ارتباط برقرار كند و در نهایت او را تشویق كنید تا با كودكان دیگر درباره مهارتهایش حرف بزند و تجربیاتش - هر چند مختصر- را در اختیار آنها بگذارد.
او را به نشان دادن، توضیح دادن و آموزش مهارتهایش به كودكان كوچكتر تشویق كنید.
به او یاد دهید چطور احساساتش را مدیریت كند
یكی از پژوهشگران دانشگاه هاروارد تعدادی نوزاد را از بدو تولد بررسی كرد و به وجود الگوهایی از ترس و خجالت در آنها پی برد. شش ماه بعد مشاهده كرد كه این الگوها در تعدادی از آنها ناپدید یا كمرنگ شده، ولی در برخی دیگر همچنان باقی مانده است. او دریافت نوزادانی كه رفتارهای خجولانه و ترسان در آنها از بین رفته بود.
پدر و مادرهایی داشتند كه از همان ابتدا به آنها یاد داده بودند چطور با موقعیتهای جدید و ناراحتكننده كنار بیایند؛ ولی والدین گروه دوم زمانی كه نوزادشان با موقعیت جدیدی كه او را میترساند روبهرو میشد، فقط او را دلداری میدادند. ولی مگر میشود درد و گریه یك كودك را نادیده گرفت و به آن بیتوجهی كرد؟ البته كه نمیتوان.
ولی یافتههای این پژوهشگر نشان میدهد كه هر قدر شما به رفتاری بیشتر توجه كنید، امكان اینكه دوباره در حضور شما (صرفنظر از مثبت یا منفی بودن آن در نظر شما) تكرار شود، بیشتر خواهد شد. در واقع آن كاری كه شما برای آرام كردن كودك خود انجام میدهید، ممكن است باعث شود كه كودك به طور ناخودآگاه باز هم آن رفتار را از خودش نشان دهد.
چه باید كرد؟
اولین توصیه این است كه كودك خود را در مواقع ناراحتی آرام كنید و او را دلداری دهید! ولی سعی كنید بفهمید این كار شما چه وقت كمككننده است و چه وقت باعث ناراحتی او میشود. وقتی فهمیدید رفتار شما اثر منفی دارد، از آرام كردن او دست بردارید و به كودكتان یاد دهید چطور با این موقعیت ناراحتكننده كنار بیاید.
هر وقت دیدید كودك خجالتی شما، كه از هر موقعیت جدیدی ناراحت و مضطرب میشود، تلاش میكند در عوض نشان دادن احساسات منفی با آن كنار بیاید، او را تشویق كنید.
وقتی كودك به خاطر مسألهای كوچك ناراحت میشود، فورا برای آرام كردن او ندوید! و بگذارید خودش با آن كنار بیاید؛ ولی زمانی كه مسأله آنقدر بزرگ است كه او نمیتواند از پس آن بربیاید، به او كمك كنید.
به او راه حل پیشنهاد كنید تا بتواند احساسات منفیاش را به طور موثرتری مدیریت كند.
كودك خجالتی خود را تشویق كنید خودش برای حل مشكلات و برطرف كردن اضطرابهای اینچنینی راهحل پیدا كند.
از همان دوران كودكی روشهای مدیریت استرس را به او بیاموزید.
به او اجازه دهید آنچه را احساس میكند با همه وجودش حس كند. زمانی كه از فرط ناراحتی گریه میكند، مانعش نشوید. به او بیاموزید احساساتش را بشناسد، آنها را بپذیرد، بداند كه این احساسات منفی تا ابد نمیمانند و از آنها میتواند مهارتهای كنار آمدن با موقعیتهای ناراحتكننده را یاد بگیرد.
احترام به دیگران را به او بیاموزید
افراد خجالتی درباره همه و از جمله خودشان قضاوت میكنند كه بیشتر این قضاوتها منفی است. هر قدر شما در مقام پدر و مادر بیشتر در مورد دیگران قضاوت كنید، كودك خجالتی شما آنها را به خودش میگیرد؛ حتی اگر شما درباره كس دیگری حرف بزنید. زمانی كه شما از فرم موهای دیگران، مدل لباس پوشیدن و روش زندگی یا طرز صحبت كردنشان ایراد میگیرید و قضاوت میكنید.
او فكر میكند كه همه این طورند و ظاهر شدن در جمع مساوی است با مورد انتقاد قرار گرفتن و قضاوت شدن. ولی تحسین و احترام به دیگرانی كه ایرادهای زیادی هم دارند، باعث میشود كودك خجالتی شما كه به خاطر كامل نبودن از حضور در جمع میترسد، بفهمد كه ایدهآل نبودن گناه نیست و در واقع همه آدمها ایرادهایی دارند.
از خوبیها و محاسن دیگران در جلوی كودك صحبت كنید؛ نه اینكه فقط كاستیها را یادآور شوید.
وقتی از كسی ناراحت هستید، درباره «رفتار» او حرف بزنید نه درباره «شخصیت» او. به دیگران برچسب نزنید. مثلا «او به پدرش درست احترام نگذاشت» به جای جمله «او چقدر نمكنشناس و بیادب است!»
صفت خجالتی بودن را در كنار تواناییهای مثبت دیگران، به خصوص كودكان همسن و سال او بگذارید. مثلا: «سارا كمی خجالتی بود، ولی باید نقاشیهایش را ببینی!» یا «لیلا مثل آلبرت انیشتن است، هر دوی آنها خوره یادگیری هستند! البته میدانی كه این دختر زمانی خیلی خجالتی بود.»
هرگز از خجالتی بودن كودك خود به عنوان عذری برای خطاهای او در مقابل دیگران استفاده نكنید؛ چون همین وقت است كه او یاد میگیرد از این صفتش سوء استفاده كند.
اگر علیرغم همه این توصیهها و تلاشها این صفت همچنان وجود دارد و با كودكتان رشد میكند و همراه او بزرگ میشود، بهتر است از یك متخصص كمك بگیرید. مشاوران و متخصصانی كه در زمینه مشكلات رفتاری كودكان تخصص دارند، بهترین كسانی هستند كه میتوانند به شما و كودكتان كمك كنند.
خجالتی بودن صفتی نیست كه كودك را از پیشرفت در درس و زندگی باز دارد. این صفت هم میتواند به كودك كمك كند و هم مانع پیشرفت و رشد او شود. بستگی دارد كه این احساس چطور كنترل و مدیریت شود.
شما میتوانید برای كمك به كودك خجالتی خود به نكات زیر هم توجه كنید:
اول مطمئن شوید كه كودكتان خجالتی است. بعضی كودكان ترجیح میدهند پیش از آنكه وارد موقعیتی شوند، آن را به دقت ارزیابی كنند. محتاط بودن را با خجالتی بودن اشتباه نگیرید.
كودكتان را «خجالتی» خطاب نكنید. فشار و استرس پدر و مادر بر چنین كودكی و اینكه به او برچسب بزنند این حالت را تشدید میكند. او را وادار نكنید كه بیش از توانش سعی كند و بیش از ظرفیتش دستاورد داشته باشد. اگر میخواهید در خطاب كردن او از كلمه «خجالتی» استفاده كنید، حتما در كنار آن یك صفت مثبت بیاورید. مثلا «امید كمی خجالتی است، ولی عالی سهتارمیزند.»
هرگز كودكتان را به شكل منفی با كودكان دیگر مقایسه نكنید یا به خاطر اینكه فلان همكلاسیاش این موفقیت را به دست آورده و او ناموفق بوده او را سرزنش نكنید و اجازه هم ندهید كه كسی این كار را با كودك شما بكند.
برای كودكتان فرصتهایی فراهم كنید كه با شركت در آنها امكان رشد داشته باشد. او را تشویق كنید در كارهایی كه بقیه همكلاسیها انجام میدهند شركت كند. اجازه ندهید او زیاد به كارهای انفرادی مثل كتاب خواندن یا تماشای تلویزیون مشغول شود.
وقتی او از موقعیتی ناراحت و پریشان شده، جز در مواردی كه موضوع واقعاً جدی است، مداخله نكنید و بگذارید به تنهایی با موقعیت كنار بیاید. ولی به او اطمینان دهید كه از احساسش باخبرید و آن را درك میكنید.
با مربی یا معلم او در كودكستان یا مدرسه مدام در تماس باشید و مشكل فرزندتان را با او در میان بگذارید تا او هم بتواند در فرآیند اصلاح این صفت به كودكتان كمك كند. معلم چشم و گوش شما در مدرسه است.
اگر بتوانید با هم و در كنار هم كار كنید و اطلاعات مفید رد و بدل نمایید، فرزندتان سریعتر و موثرتر میتواند خجالتی بودنش را كنار بگذارد و راحت در مدرسه و بعدها در جامعه با دیگران تعامل كرده، جایگاهش را پیدا كند و به موفقیت دست یابد.
اگر او خجالت میكشد در فعالیتهای گروهی مانند تیم ورزشی شركت كند، ابتدا از فعالیتهای انفرادی مورد علاقه او شروع كنید؛ مثلا نقاشی، موسیقی، هنرهای دستی یا مطالعه. وقتی اعتماد به نفس او بیشتر شد، ترتیبی دهید تا با افراد ماهر در این زمینهها ارتباط برقرار كند و در نهایت او را تشویق كنید تا با كودكان دیگر درباره مهارتهایش حرف بزند و تجربیاتش - هر چند مختصر- را در اختیار آنها بگذارد.
او را به نشان دادن، توضیح دادن و آموزش مهارتهایش به كودكان كوچكتر تشویق كنید.
به او یاد دهید چطور احساساتش را مدیریت كند
یكی از پژوهشگران دانشگاه هاروارد تعدادی نوزاد را از بدو تولد بررسی كرد و به وجود الگوهایی از ترس و خجالت در آنها پی برد. شش ماه بعد مشاهده كرد كه این الگوها در تعدادی از آنها ناپدید یا كمرنگ شده، ولی در برخی دیگر همچنان باقی مانده است. او دریافت نوزادانی كه رفتارهای خجولانه و ترسان در آنها از بین رفته بود.
پدر و مادرهایی داشتند كه از همان ابتدا به آنها یاد داده بودند چطور با موقعیتهای جدید و ناراحتكننده كنار بیایند؛ ولی والدین گروه دوم زمانی كه نوزادشان با موقعیت جدیدی كه او را میترساند روبهرو میشد، فقط او را دلداری میدادند. ولی مگر میشود درد و گریه یك كودك را نادیده گرفت و به آن بیتوجهی كرد؟ البته كه نمیتوان.
ولی یافتههای این پژوهشگر نشان میدهد كه هر قدر شما به رفتاری بیشتر توجه كنید، امكان اینكه دوباره در حضور شما (صرفنظر از مثبت یا منفی بودن آن در نظر شما) تكرار شود، بیشتر خواهد شد. در واقع آن كاری كه شما برای آرام كردن كودك خود انجام میدهید، ممكن است باعث شود كه كودك به طور ناخودآگاه باز هم آن رفتار را از خودش نشان دهد.
چه باید كرد؟
اولین توصیه این است كه كودك خود را در مواقع ناراحتی آرام كنید و او را دلداری دهید! ولی سعی كنید بفهمید این كار شما چه وقت كمككننده است و چه وقت باعث ناراحتی او میشود. وقتی فهمیدید رفتار شما اثر منفی دارد، از آرام كردن او دست بردارید و به كودكتان یاد دهید چطور با این موقعیت ناراحتكننده كنار بیاید.
هر وقت دیدید كودك خجالتی شما، كه از هر موقعیت جدیدی ناراحت و مضطرب میشود، تلاش میكند در عوض نشان دادن احساسات منفی با آن كنار بیاید، او را تشویق كنید.
وقتی كودك به خاطر مسألهای كوچك ناراحت میشود، فورا برای آرام كردن او ندوید! و بگذارید خودش با آن كنار بیاید؛ ولی زمانی كه مسأله آنقدر بزرگ است كه او نمیتواند از پس آن بربیاید، به او كمك كنید.
به او راه حل پیشنهاد كنید تا بتواند احساسات منفیاش را به طور موثرتری مدیریت كند.
كودك خجالتی خود را تشویق كنید خودش برای حل مشكلات و برطرف كردن اضطرابهای اینچنینی راهحل پیدا كند.
از همان دوران كودكی روشهای مدیریت استرس را به او بیاموزید.
به او اجازه دهید آنچه را احساس میكند با همه وجودش حس كند. زمانی كه از فرط ناراحتی گریه میكند، مانعش نشوید. به او بیاموزید احساساتش را بشناسد، آنها را بپذیرد، بداند كه این احساسات منفی تا ابد نمیمانند و از آنها میتواند مهارتهای كنار آمدن با موقعیتهای ناراحتكننده را یاد بگیرد.
احترام به دیگران را به او بیاموزید
افراد خجالتی درباره همه و از جمله خودشان قضاوت میكنند كه بیشتر این قضاوتها منفی است. هر قدر شما در مقام پدر و مادر بیشتر در مورد دیگران قضاوت كنید، كودك خجالتی شما آنها را به خودش میگیرد؛ حتی اگر شما درباره كس دیگری حرف بزنید. زمانی كه شما از فرم موهای دیگران، مدل لباس پوشیدن و روش زندگی یا طرز صحبت كردنشان ایراد میگیرید و قضاوت میكنید.
او فكر میكند كه همه این طورند و ظاهر شدن در جمع مساوی است با مورد انتقاد قرار گرفتن و قضاوت شدن. ولی تحسین و احترام به دیگرانی كه ایرادهای زیادی هم دارند، باعث میشود كودك خجالتی شما كه به خاطر كامل نبودن از حضور در جمع میترسد، بفهمد كه ایدهآل نبودن گناه نیست و در واقع همه آدمها ایرادهایی دارند.
از خوبیها و محاسن دیگران در جلوی كودك صحبت كنید؛ نه اینكه فقط كاستیها را یادآور شوید.
وقتی از كسی ناراحت هستید، درباره «رفتار» او حرف بزنید نه درباره «شخصیت» او. به دیگران برچسب نزنید. مثلا «او به پدرش درست احترام نگذاشت» به جای جمله «او چقدر نمكنشناس و بیادب است!»
صفت خجالتی بودن را در كنار تواناییهای مثبت دیگران، به خصوص كودكان همسن و سال او بگذارید. مثلا: «سارا كمی خجالتی بود، ولی باید نقاشیهایش را ببینی!» یا «لیلا مثل آلبرت انیشتن است، هر دوی آنها خوره یادگیری هستند! البته میدانی كه این دختر زمانی خیلی خجالتی بود.»
هرگز از خجالتی بودن كودك خود به عنوان عذری برای خطاهای او در مقابل دیگران استفاده نكنید؛ چون همین وقت است كه او یاد میگیرد از این صفتش سوء استفاده كند.
اگر علیرغم همه این توصیهها و تلاشها این صفت همچنان وجود دارد و با كودكتان رشد میكند و همراه او بزرگ میشود، بهتر است از یك متخصص كمك بگیرید. مشاوران و متخصصانی كه در زمینه مشكلات رفتاری كودكان تخصص دارند، بهترین كسانی هستند كه میتوانند به شما و كودكتان كمك كنند.
خجالتی بودن صفتی نیست كه كودك را از پیشرفت در درس و زندگی باز دارد. این صفت هم میتواند به كودك كمك كند و هم مانع پیشرفت و رشد او شود. بستگی دارد كه این احساس چطور كنترل و مدیریت شود.
شما میتوانید برای كمك به كودك خجالتی خود به نكات زیر هم توجه كنید:
اول مطمئن شوید كه كودكتان خجالتی است. بعضی كودكان ترجیح میدهند پیش از آنكه وارد موقعیتی شوند، آن را به دقت ارزیابی كنند. محتاط بودن را با خجالتی بودن اشتباه نگیرید.
كودكتان را «خجالتی» خطاب نكنید. فشار و استرس پدر و مادر بر چنین كودكی و اینكه به او برچسب بزنند این حالت را تشدید میكند. او را وادار نكنید كه بیش از توانش سعی كند و بیش از ظرفیتش دستاورد داشته باشد. اگر میخواهید در خطاب كردن او از كلمه «خجالتی» استفاده كنید، حتما در كنار آن یك صفت مثبت بیاورید. مثلا «امید كمی خجالتی است، ولی عالی سهتارمیزند.»
هرگز كودكتان را به شكل منفی با كودكان دیگر مقایسه نكنید یا به خاطر اینكه فلان همكلاسیاش این موفقیت را به دست آورده و او ناموفق بوده او را سرزنش نكنید و اجازه هم ندهید كه كسی این كار را با كودك شما بكند.
برای كودكتان فرصتهایی فراهم كنید كه با شركت در آنها امكان رشد داشته باشد. او را تشویق كنید در كارهایی كه بقیه همكلاسیها انجام میدهند شركت كند. اجازه ندهید او زیاد به كارهای انفرادی مثل كتاب خواندن یا تماشای تلویزیون مشغول شود.
وقتی او از موقعیتی ناراحت و پریشان شده، جز در مواردی كه موضوع واقعاً جدی است، مداخله نكنید و بگذارید به تنهایی با موقعیت كنار بیاید. ولی به او اطمینان دهید كه از احساسش باخبرید و آن را درك میكنید.
با مربی یا معلم او در كودكستان یا مدرسه مدام در تماس باشید و مشكل فرزندتان را با او در میان بگذارید تا او هم بتواند در فرآیند اصلاح این صفت به كودكتان كمك كند. معلم چشم و گوش شما در مدرسه است.
اگر بتوانید با هم و در كنار هم كار كنید و اطلاعات مفید رد و بدل نمایید، فرزندتان سریعتر و موثرتر میتواند خجالتی بودنش را كنار بگذارد و راحت در مدرسه و بعدها در جامعه با دیگران تعامل كرده، جایگاهش را پیدا كند و به موفقیت دست یابد.
منبع:
زندگی آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼