۱۳۶۰۴۸
۳۴۱۰
۳۴۱۰

اختلالات عاطفی در کودکان، عوامل موثر

عواطف انسان، چه بزرگسال و چه خردسال، در زمان های گوناگون و بر اثر عواملی چون کیفیت مزاجی، مراحل گوناگون شبانه روز و اثرات محیطی دگرگون می شود.

عواطف انسان، چه بزرگسال و چه خردسال، در زمان های گوناگون و بر اثر عواملی چون کیفیت مزاجی، مراحل گوناگون شبانه روز و اثرات محیطی دگرگون می شود. در پرورش عواطف می بایست از عواملی که زمینه را برای هیجانات منفی مستعد می سازند، پرهیز کرده، در زدودن آن ها کوشید. مهمترین عواملی که کودکان را مستور ناراحتی های عاطفی می سازد عبارتند از:

۱- خستگی
خستگی که نتیجۀ استراحت کم، هیجانات زیاد، غذای ناکافی و علل فرعی تر دیگر است، کودکان را آماده کج خلقی و تند خویی می سازد. گرچه این امر در تمام مراحل کودکی صادق است، اما به هنگام طفولیت بسیار مهم و قابل توجه است؛ زیرا طفل خردسال از آنجا که توانایی تشخیص خستگی را ندارد، بی اعتنا به آن، بازی خود را، که در نهایت منجر به کج خلقی و تند خویی وی می شود، ادامه می دهد، در مقایسه ای میان کودکستانی هایی که در برنامه شان برای کودکان، استراحت پیش از ظهر و دادن آب میوه وجود داشت و کودکستان هایی که فاقد چنین برنامه ای بودند، مشخص گردید که در کودکان کودکستان های گروه نخست، عواطف منفی کمتر به چشم می خورد. گرسنگی در آمادگی کودک برای ابزار خشم بسیار مؤثر است.

2- نبود تندرستی
ضعف و ناراحتی حاصله از تغذیۀ نامناسب، اختلالات گوارشی، بیماری گوش و حلق، نقص بینایی، دندان ناسالم، سرماخوردگی و هر چیز دیگر که به طور موقت تندرستی را مختل سازد، زمینه را برای تحریکات عاطفی منفی، به خصوص خشم، آماده می سازد. در مقایسۀ کودکان تندرست با کودکان ناسالم، در گروه سنی ۷ تا ۱۱ ساله، ناراحتی های عاطفی در کودکان تندرست کمتر به چشم می خورد.

۳- مراحل گوناگون شبانه روز
از آنجا که خستگی در برخی از ساعات شبانه روز بیشتر از ساعات دیگر است، امکان دستخوش تحریکات عاطفی شدن در آن ساعات بیشتر است. در اطفال و کودکان خردسال، پیش از غذا و خواب، تظاهرات عاطفی شدت می یابد. به هم خوردن برنامۀ غذایی و خواب نیز می توانند باعث عدم تعادل عاطفی در کودکان باشند.

4- هــوش
در مورد کودکان کم هوش می توان گفت که به علت عدم رشد ذهنی مطلوب، کمتر دچار عواطف می شوند و چنانچه دستخوش عواطف شوند، توانایی کنترل عواطف در آن ها کمتر از کودکان باهوش است. اما کودکان باهوش از آنجا که دارای عواطف وسیع تر و علایق متنوع تری هستند، بیش از کودکان کم هوش دستخوش عواطف می شوند. کودکان باهوش به علت درک بهتر پدیده های غم انگیز و شادی بخش، دچار غم ها و شادی های بیشتری می گردند؛ در نتیجۀ توانایی پیش بینی پیشامدهای نامطبوع، هستند دچار ترس می شوند؛ در نتیجه داشتن علایق وسیع تر، که ممکن است تجاربشان برای رسیدن به آن ها کافی یا ناکافی باشد،دستیابی یا عدم دستیابی به این علایق، بر حسب نوع علایق، می تواند موجد حالت های عاطفی گوناگون باشد به قول معروف « هر که بامش بیش برفش بیشتر»، تفاوت در میزان حساسیت بر حسب میزان هوش، در مورد کودکان خردسال نیز صادق است.

۵- محیط اجتماعی
محیط زندگی پر جاروجنجال و آکنده از هیجان، مشاجره و درگیری دایمی والدین تفریحات و سرگرمی های بیش از اندازه هیجان انگیز، مانند سینما و رادیو و تلویزیون و جز آن، آرامش عاطفی کودکان را بر هم می زند. در خانه های پر آمدو رفت و در خانه هایی که بیش از دو عضو بزرگسال داشته اند، خشم در کودکان فراوان تر بوده است.
طرز رفتار بزرگسالان، تعداد موانعی که در برابر فعالیت های کودکان به وجود می آیند، نوع انضباطی که برای کنترل رفتارشان به کار می برند و میزان مشکلاتی که آنان در کسب خواسته های خود دارند، همه در وضع عاطفی کودکان مؤثرند. افزون بر این، اطفال و کوکان بر اثر نزدیکی با کسانی که خود از اثبات عاطفی بی بهره اند، بی ثباتی عاطفی را فرا می گیرند.
مقایسۀ میان کودکستان هایی که در آن ها کودکان ناگزیر از انجام کارهای معینی بر طبق دستور مربیان بوده اند و کودکستان هایی که در آن ها کودکان از آزادی بیشتری برخوردار بوده اند، نشان می دهد که کودکان کودکستان های گروه نخست دچار دگرگونی های عاطفی بیشتری شده ااند. همکلاس شدن با شاگردان بسیار بزرگتر یا بسیار کوچکتر در دبستان موجب فشار عاطفی در کودک می شود.

6- روابط خانوادگی
یکی از علل اساسی ناراحتی های عاطفی کودکان، رفتار و روابط نامناسب والدین است. دور بودن بیش از اندازۀ پدر و مادر از فرزندان و به سر بردن در خارج از خانه، بیش از حد نگرانی نشان دادن در مورد کودکان، پیوسته راجع به وضعیت مزاجی و رفتار کودکان سخن گفتن، کمک بیش از اندازه به کودک، مطیع ارادۀ کودکان شدن و یا آنان را محور حیات خانوادگی قرار دادن همه از رفتارها و روابطی است که زمینه را برای انواع فشارهای عاطفی در کودکان مهیا می سازند.

۷- آرزوها و انتظارات کودک
پیشتر گفتیم که گاه فشار عاطفی در کودک نتیجۀ انتظارات بیش از حد والدین، بدون در نظرگرفتن توانایی درک، است. در نتیجۀ چنین وضعی کودک خود را ناشایست و گناهکار می پندارد. گاه نیز این وضعیت ناشی از آرزوها و هدف های بلندپروازانۀ خود کودک است. در صورت دست نیافتن به این آرزوها و هدف ها، کودک احساس بی کفایتی نموده، دچار ترس، اندوه و اضطراب می شود ناگفته نماند که هدف ها و آرزوهای کودک و موانعی که در برابر آن ها ظاهر می شود، به سن کودک بستگی دارند. در یک سن معین نیز هدف ها و آرزوها از موقعیتی دیگر تغییر می کند. برای نمونه، کودکی که می پندارد می تواند بدون کمک دیگران بر زمین ناهموار راه رود، از کمک دیگران خشمگین خواهد شد. اما چنانچه چنین مهارتی را از خود انتظار نداشته باشد، از کمک دیگران خوشحال می شود. همچنین، پس از این مرحله، یعنی هنگامی که زمین ناهموار دیگر هماوردی برای زورآزمایی تلقی نمی شود، از پذیرفتن کمک دیگران خوشحال خواهد شد.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.