چگونگی برخورد با کودک بی ادب (۲)
خیلی مراقب باشید و هرگز کودکتان را در موقعیتی که ممکن است در آن آسیب فیزیکی یا روانی ببیند، تنها رها نکنید.
هشدار به پدر و مادرها
خیلی مراقب باشید و هرگز کودکتان را در موقعیتی که ممکن است در آن آسیب فیزیکی یا روانی ببیند، تنها رها نکنید. گاهی اوقات او واقعا مورد آزار قرار میگیرد؛ ولی به هر دلیلی، از جمله ترس از شما یا فرد مهاجم، شکایتی نمیکند. معمولا در این مواقع کودک پس از آن روز مضطرب است، شبها خوابش نمیبرد، کابوس میبیند، خودش را از دید شما پنهان میکند یا مدتهای طولانی در دستشویی یا حمام میماند و علامتهای دیگری که باید با توجه به شناختی که از او دارید به آنها شک کرده اقدام مناسبی انجام دهید. اگر او مورد آزار قرار گرفته است، باید جلوی ادامه و تکرار آسیب گرفته و فرد کودکآزار مجازات شود تا کودک هرچه زودتر این آسیب جسمی یا روانی را پشت سر گذاشته، دچار افسردگی و اضطراب مزمن نشود و زودتر به حالت عادی باز گردد. وقتی دیدید که او چنین حالاتی دارد ولی همچنان از آن موقعیت ناراحتکننده حرفی نمیزند و شکایتی ندارد، این «ادب» را به حساب تربیت خوب خودتان و مودب بودن کودک نگذارید. این علامتها، زنگ خطری هستند که خبر از خطراتی میدهند که امروزه کودکان را در خانه، مدرسه و جامعه تهدید میکنند. پس حواستان را خوب جمع کنید و احتمال وقوع چنین حادثههای تلخی را برای او در نظر داشته باشید. این بخصوص درباره دختربچهها بیشتر اهمیت دارد.
بیادبی را درست تعریف کنید
گستاخی را با تمایل طبیعی کودک به اظهار نظر و بیان عقیده و نظرش اشتباه نگیرید. اگر شما سر سفره بشقابی پر از سبزی پخته جلویش گذاشتید و او با حرص و تنفر گفت: «من از سبزی پخته حالم به هم میخورد» او را بیادب ندانید و قدری صبور باشید. توجه کنید که گاهی شما به قدری بر ادب و نزاکت جلوی بزرگترها تاکید میکنید که فرزندتان اصلا نمیتواند تشخیص دهد چه وقت باید حرف بزند، کی ساکت باشد، چه چیز را بگوید و چه چیز را نگوید و شاید به این نتیجه برسد که اصلا بهتر است چیزی نگوید و همیشه جلوی بزرگترها مانند یک فرشته معصوم از جایش تکان نخورد و حرفی نزند.
کودک زیادی مودب یا کودک بیاعتماد به نفس و ضعیف؟
به این ترتیب او کودکی خواهد شد که هیچ وقت جرات اظهار نظر ندارد، احساساتش را پنهان میکند و قدرت مخالفت با همسن و سالان یا بزرگتری که او را دعوت به کار خطرناکی کرده یا تهدیدش میکند نخواهد داشت. شما باید تفاوت گستاخی با اعتماد به نفس و اظهار نظر کردن، فرق سرکشی با مخالفت بجا و بموقع و تفاوت مودب بودن با اطاعت بیچون و چرا از حرف هر کسی را درست برای فرزندتان توضیح دهید. کودکانی که معنی این مفاهیم را نمیدانند و بیش از اندازه به آنها سفارش شده که مودب باشند، بیشتر در معرض خطر آسیبها هستند. آنها نمیتوانند نه بگویند و جرات هم ندارند برای پدر و مادر یا بزرگتر دیگری ماجرا را تعریف کنند.
رسانهها هم مقصرند ...
کودک و والدین بعضی برنامههای رادیو و تلویزیون و فیلمهای سینمایی متاسفانه کودکانی را نشان میدهند که در فیلم با اطرافیانشان بیادبانه حرف میزنند، فحش میدهند و در برابر پدر و مادر گستاخی میکنند. کنترل رسانهها بسیار سخت است، چون از هر جایی نفوذ میکنند؛ ولی پیش از آنکه دیر شود و کودک به حرفهای تلویزیون و رادیو بیش از حرف شما توجه کند، معنای کلمات و گفتارها را تا جای ممکن برایش شرح دهید و مثلا بگویید اصطلاحی که در فلان فیلم دیده مودبانه نیست و افراد محترم و نجیب این اصطلاح را هرگز به زبان نمیآورند. به طور کلی کودک را خیلی با تلویزیون یا رادیو تنها نگذارید. سعی کنید سرش را با فعالیتهای دیگر گرم کرده و کاری کنید که حوصلهاش در خانه سر نرود. البته تلویزیون این روزها در همه خانهها هست و اجتناب کامل از آن ممکن و منطقی نیست؛ ولی میتوانید این وسیله سرگرمی را در اولویت آخر قرار دهید.
راهکارهای عملی دیگری برای برخورد با یک کودک بیادب:
سریع و قاطع عمل کنید
وقتی او فحش میدهد یا با گستاخی در روی شما میایستد، واضح، جدی، بدون خشم و با قاطعیت به او بگویید: «در خانواده ما همه باادب هستند، ما دوست نداریم کسی در این خانه این جوری حرف بزند.» در این کار هم افراط نکنید و مهمتر از همه یادتان باشد که «رفتار» و «گفتار» بیادبانه را محکوم کنید، نه شخصیت کودک را. او را با کلماتی مانند بیادب، بیتربیت، پررو و گستاخ بمباران نکنید. این کار فقط شخصیت او را خرد خواهد کرد و چه بسا رفتار بد او را تشدید کند. گاهی هم میتوانید قضیه را با شوخی حل کنید؛ مثلا وقتی او به شما میگوید: «به تو چه!» خود را به نشنیدن بزنید و با شوخی بگویید: «منظورت که این نبود...هان؟» گاهی او متوجه میشود و میگوید البته که شوخی کرده و منظوری نداشته است!
از احساس خودتان با او حرف بزنید
برخی از کودکان وقتی عصبانی، بیحوصله، دلخور یا ناامید هستند، با داد زدن و فحش دادن خود را تخلیه میکنند. به او یاد دهید که چطور درباره احساسات منفیاش حرف بزند و چطور آنها را تخلیه کند. همچنین او را مطمئن کنید که اگر مشکلی داشته باشد، و بخواهد خودش را تخلیه کند، شما همیشه گوش شنوایی برای او هستید. اگر با منطق و مهربانی و ملایمت به او بگویید که وقتی سرتان داد کشید چقدر ناراحت شدید و رنجیدید، رفتار ناهنجارش تعدیل خواهد شد. کودکان روح حساسی دارند و معمولاً از ناراحت کردن دیگران غمگین میشوند. حتی یک کودک سهساله هم این را درک میکند.
خیلی مراقب باشید و هرگز کودکتان را در موقعیتی که ممکن است در آن آسیب فیزیکی یا روانی ببیند، تنها رها نکنید. گاهی اوقات او واقعا مورد آزار قرار میگیرد؛ ولی به هر دلیلی، از جمله ترس از شما یا فرد مهاجم، شکایتی نمیکند. معمولا در این مواقع کودک پس از آن روز مضطرب است، شبها خوابش نمیبرد، کابوس میبیند، خودش را از دید شما پنهان میکند یا مدتهای طولانی در دستشویی یا حمام میماند و علامتهای دیگری که باید با توجه به شناختی که از او دارید به آنها شک کرده اقدام مناسبی انجام دهید. اگر او مورد آزار قرار گرفته است، باید جلوی ادامه و تکرار آسیب گرفته و فرد کودکآزار مجازات شود تا کودک هرچه زودتر این آسیب جسمی یا روانی را پشت سر گذاشته، دچار افسردگی و اضطراب مزمن نشود و زودتر به حالت عادی باز گردد. وقتی دیدید که او چنین حالاتی دارد ولی همچنان از آن موقعیت ناراحتکننده حرفی نمیزند و شکایتی ندارد، این «ادب» را به حساب تربیت خوب خودتان و مودب بودن کودک نگذارید. این علامتها، زنگ خطری هستند که خبر از خطراتی میدهند که امروزه کودکان را در خانه، مدرسه و جامعه تهدید میکنند. پس حواستان را خوب جمع کنید و احتمال وقوع چنین حادثههای تلخی را برای او در نظر داشته باشید. این بخصوص درباره دختربچهها بیشتر اهمیت دارد.
بیادبی را درست تعریف کنید
گستاخی را با تمایل طبیعی کودک به اظهار نظر و بیان عقیده و نظرش اشتباه نگیرید. اگر شما سر سفره بشقابی پر از سبزی پخته جلویش گذاشتید و او با حرص و تنفر گفت: «من از سبزی پخته حالم به هم میخورد» او را بیادب ندانید و قدری صبور باشید. توجه کنید که گاهی شما به قدری بر ادب و نزاکت جلوی بزرگترها تاکید میکنید که فرزندتان اصلا نمیتواند تشخیص دهد چه وقت باید حرف بزند، کی ساکت باشد، چه چیز را بگوید و چه چیز را نگوید و شاید به این نتیجه برسد که اصلا بهتر است چیزی نگوید و همیشه جلوی بزرگترها مانند یک فرشته معصوم از جایش تکان نخورد و حرفی نزند.
کودک زیادی مودب یا کودک بیاعتماد به نفس و ضعیف؟
به این ترتیب او کودکی خواهد شد که هیچ وقت جرات اظهار نظر ندارد، احساساتش را پنهان میکند و قدرت مخالفت با همسن و سالان یا بزرگتری که او را دعوت به کار خطرناکی کرده یا تهدیدش میکند نخواهد داشت. شما باید تفاوت گستاخی با اعتماد به نفس و اظهار نظر کردن، فرق سرکشی با مخالفت بجا و بموقع و تفاوت مودب بودن با اطاعت بیچون و چرا از حرف هر کسی را درست برای فرزندتان توضیح دهید. کودکانی که معنی این مفاهیم را نمیدانند و بیش از اندازه به آنها سفارش شده که مودب باشند، بیشتر در معرض خطر آسیبها هستند. آنها نمیتوانند نه بگویند و جرات هم ندارند برای پدر و مادر یا بزرگتر دیگری ماجرا را تعریف کنند.
رسانهها هم مقصرند ...
کودک و والدین بعضی برنامههای رادیو و تلویزیون و فیلمهای سینمایی متاسفانه کودکانی را نشان میدهند که در فیلم با اطرافیانشان بیادبانه حرف میزنند، فحش میدهند و در برابر پدر و مادر گستاخی میکنند. کنترل رسانهها بسیار سخت است، چون از هر جایی نفوذ میکنند؛ ولی پیش از آنکه دیر شود و کودک به حرفهای تلویزیون و رادیو بیش از حرف شما توجه کند، معنای کلمات و گفتارها را تا جای ممکن برایش شرح دهید و مثلا بگویید اصطلاحی که در فلان فیلم دیده مودبانه نیست و افراد محترم و نجیب این اصطلاح را هرگز به زبان نمیآورند. به طور کلی کودک را خیلی با تلویزیون یا رادیو تنها نگذارید. سعی کنید سرش را با فعالیتهای دیگر گرم کرده و کاری کنید که حوصلهاش در خانه سر نرود. البته تلویزیون این روزها در همه خانهها هست و اجتناب کامل از آن ممکن و منطقی نیست؛ ولی میتوانید این وسیله سرگرمی را در اولویت آخر قرار دهید.
راهکارهای عملی دیگری برای برخورد با یک کودک بیادب:
سریع و قاطع عمل کنید
وقتی او فحش میدهد یا با گستاخی در روی شما میایستد، واضح، جدی، بدون خشم و با قاطعیت به او بگویید: «در خانواده ما همه باادب هستند، ما دوست نداریم کسی در این خانه این جوری حرف بزند.» در این کار هم افراط نکنید و مهمتر از همه یادتان باشد که «رفتار» و «گفتار» بیادبانه را محکوم کنید، نه شخصیت کودک را. او را با کلماتی مانند بیادب، بیتربیت، پررو و گستاخ بمباران نکنید. این کار فقط شخصیت او را خرد خواهد کرد و چه بسا رفتار بد او را تشدید کند. گاهی هم میتوانید قضیه را با شوخی حل کنید؛ مثلا وقتی او به شما میگوید: «به تو چه!» خود را به نشنیدن بزنید و با شوخی بگویید: «منظورت که این نبود...هان؟» گاهی او متوجه میشود و میگوید البته که شوخی کرده و منظوری نداشته است!
از احساس خودتان با او حرف بزنید
برخی از کودکان وقتی عصبانی، بیحوصله، دلخور یا ناامید هستند، با داد زدن و فحش دادن خود را تخلیه میکنند. به او یاد دهید که چطور درباره احساسات منفیاش حرف بزند و چطور آنها را تخلیه کند. همچنین او را مطمئن کنید که اگر مشکلی داشته باشد، و بخواهد خودش را تخلیه کند، شما همیشه گوش شنوایی برای او هستید. اگر با منطق و مهربانی و ملایمت به او بگویید که وقتی سرتان داد کشید چقدر ناراحت شدید و رنجیدید، رفتار ناهنجارش تعدیل خواهد شد. کودکان روح حساسی دارند و معمولاً از ناراحت کردن دیگران غمگین میشوند. حتی یک کودک سهساله هم این را درک میکند.
امتیازات را لغو کنید
یک واکنش منطقی شما در مقابل بیادبی کودکتان این است که امتیازی را از او بگیرید. مثلا اگر وسط بازی با دوستش با کوچکترین اشتباه او فریاد میکشد: «تو خیلی بیشعور و کلهپوکی» او را از ادامه بازی محروم کنید و به خانه ببرید. کارهای دیگری هم میتوانید بکنید؛ مثلا به او اجازه ندهید کارتون محبوبش را ببیند یا کیک شکلاتی خوشمزهای را که خریدهاید بخورد. البته در ابتدا به او حق انتخاب دهید: «میتوانی عذرخواهی کنی و کاری که گفتم انجام بدهی یا امروز عصر به جای رفتن به جشن تولد دوستت در خانه خواهی ماند...»
از یک نکته غافل نشوید...
یادتان باشد که پذیرش عذرخواهی باید همراه با اصلاح رفتار باشد؛ یعنی اگر قرار باشد او فقط عذرخواهی کند و امتیاز قبلی را صاحب شود، هیچ فایدهای نخواهد داشت. مثلا او یاد میگیرد که اگر دفعه بعد کاری از او خواستید و او گستاخانه جواب داد، کافی است یک عذرخواهی کند تا همه چیز درست شود. درست این است که او هم معذرت بخواهد و هم کاری را که باید انجام میداده انجام دهد.
واضح و روشن صحبت کنید
اگر میخواهید به او درباره رفتار زشتش هشدار بدهید، مبهم و سربسته حرف نزنید. مثلا جملاتی مانند: «اگر یک بار دیگر این کلمه را تکرار کنی پشیمان میشوی» یا «مودب باش، وگرنه میدانم با تو چه کار کنم» ... اصلا تاثیرگذار نیستند و برعکس چون توخالی هستند و اکثر اوقات اجرا نمیشوند، کودک بیادب شما جسورتر خواهد شد.
جر و بحث بیفایده است
اگر در مقابل حرف بیادبانه کودکتان و داد و فریادها و فحش دادنهایش شما هم داد بزنید، متهم کنید، فحش بدهید و او را به باد سرزنش بگیرید، فقط اوضاع را بدتر خواهید کرد. جلوی خودتان را بگیرید و مدتی ساکت بمانید و بگذارید او از داد و فریاد کردن و فحش دادن و بیتفاوتی شما خسته شود و آرام گیرد. اندکی بعد خودش میآید و عذرخواهی میکند و شاید اگر قدری بزرگتر و در سنین نوجوانی باشد، علت آشفتگی و رفتار نامناسبش را برایتان بگوید. گاهی اوقات در وسط چنین معرکهای میتوانید با دو جمله ساده خودتان را از ادامه بگو مگو خلاص کنید: « انگار تو از جر و بحث و داد زدن خوشت میآید، ولی من این بازی را دوست ندارم و ادامه هم نمیدهم.»
در آخر اینکه...
بیادبی اعضای خانواده، چه کودک و چه فرزندان بزرگتر یا حتی والدین، یکی از مشکلاتی است که بسیاری از خانوادهها با آن درگیرند. کلید اصلی رفع مشکل کودکان بیادب این است که فرزندتان را بشناسید، سعی کنید خودتان را به او نزدیک کنید و یاد بگیرید که چگونه با احساساتش برخورد کنید. او باید به شما اعتماد کند و پیش از اینکه تلخیها و تاثیرات منفی اتفاقات ناخوشایند جامعه، مدرسه، کودکستان یا حتی تنش بین او و برادر و خواهرها در وجودش عقده شود و برای تلافی فحش بدهد و گستاخی کند، بتواند ساعاتی با پدر و مادرش درددل کند و از احساسات منفی خود راحت صحبت کرده، برای مشکلاتی که روی ذهنش سنگینی میکنند، راهحلی بخواهد. بدانید پایهگذار اصلی این رابطه زیبا و موثر کسی نیست جز شما که پدر و مادر او هستید و باید با همراهی و همدلی با او این ارتباط را حفظ کنید.
منبع:
ایران نی نی
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼