۱۴۶۵۷۷
۱۵۳۹
۱۵۳۹

دلایل لوس شدن کودک

هنگامی‌که والدین از ایجاد محدودیت‌های لازم و مناسبِ رفتاری، درمانده می‌شوند، کودک مستبد و خودکامه می‌گردد.

رضا تحکم کنان گفت: "کتابم را می‌خواهم. کتابم را پس بده. همین الآن پس بده". سپس کتاب را از دست برادر بزرگ‌ترش که کاملاً غافلگیر شده بود قاپید. بعد آن را روی زمین انداخت و به آن لگد زد.
رضا نمونۀ کودک لوس است. او زیاده‌خواه و مخرب است که به‌آسانی مأیوس می‌شود. او در هر موقعیتی برای به دست آوردن خواسته‌هایش اصرار می‌ورزد و به‌سختی با دیگران کنار می‌آید، روحیه‌ای ناراحت دارد که اطرافیانش را نیز به همین صورت ناراحت می‌سازد.
کودکان لوس، رفتار خودمحور و نا بالغانه ای از خود بروز می‌دهند. آن‌ها بدون هیچ تعمق و تعقلی کارهایشان را انجام می‌دهند و هیچ التزامی نسبت به دیگران احساس نمی‌کنند. از قوانین خانوادگی پیروی نمی‌کنند و حتی ممکن است از خوردن و خوابیدن امتناع ورزند.
خواسته‌ها و تقاضاهایشان غیرمنطقی است و حتی باوجود برآورده شدن آن‌ها، رضایت خاطرشان تا مدت زیادی به طول نمی‌انجامد. آن‌ها در مقابل ناچیزترین و پیش‌پاافتاده‌ترین ناراحتی و نومیدی، با قشقرق به پا کردن، ناله و زاری، گاز گرفتن و لگدزدن واکنش نشان می‌دهند.
رشد کودک لوس
هنگامی‌که والدین از ایجاد محدودیت‌های لازم و مناسبِ رفتاری، درمانده می‌شوند، کودک مستبد و خودکامه می‌گردد. درصورتی‌که خواسته‌های کودک به‌طور دائمی برآورده شود، در او انتظار توجه فوری از طرف همۀ اطرافیان ایجاد می‌گردد.
اگر کودک با هر بار گریه و زاری راه بهتری برای عمل و عکس‌العمل را نمی‌آموزد و چنانچه شراکت و سهیم شدن را نیاموزد، هر اسباب‌بازی را که هوس کند، از دست دیگری خواهد قاپید.
والدین تعمداً کودک را لوس بار نمی‌آورند. کودک به این دلیل لوس می‌شود که ازنظر والدین ایجاد محدودیت و وضع قوانین کاری مشکل و وقت‌گیر است. هنگام پیش آمدن موقعیتی دشوار یا روبه‌رو شدن با مشکلی، آسان‌ترین کار در آن لحظه، سرهم‌بندی سریع موقعیت و موکول کردن آموزش اصلی به زمانی دیگر است و چون زمان آموزش اصلی هرگز فرا نخواهد رسید، الگوهای رفتاری ناسازگارانه ادامه خواهند یافت.
برای والدین کم انرژی، والدینی که فرصت کمی دارند و والدینی که به توانایی‌های خود در مراقبت از کودک بی‌اعتماد هستند، اعمال قوانین خانوادگی بسیار سخت است. والدین شاغل از این نظر در تنگنا و محدودیت‌ها و معذوریت‌های خاصی هستند. آن‌ها به‌این‌علت که زمان محدودی را با کودکشان سپری می‌کنند خود را مقصر می‌دانند و میل ندارند زمانی را که با کودکان خود می‌گذرانند به صورتی ناخوشایند سپری شود و این امر منجر به تسلیم شدن آنان به تمام خواسته‌های فرزندانشان می‌شود.
نوع دیگری از لوس کردن هنگامی ایجاد می‌شود که بین نیازهای کودک و هوس‌های او تعارضی وجود داشته باشد. مثلاً هنگام خرید از فروشگاهی، کودک ممکن است به‌شدت گریه و والدینش را قانع کند که زندگی او بستگی کامل به داشتن عروسک سگ پشمالو دارد.
درنتیجه والدین برای آرام کردن و فرونشاندن اشک‌های کودک، سگ پشمالو را برای او خریداری می‌کنند. درحالی‌که روز بعد، والدین باکمال حیرت و ناباوری می‌بینند که سگ پشمالو زیر میز آشپزخانه به حال خود رهاشده است. کودک به حدی به داشتن و به دست آوردن همه‌چیز عادت کرده است که دیگر حتی اسباب‌بازی‌های گران‌قیمت هم برایش هیچ ارزشی ندارند.
زندگی با کودک لوس فشار روانی بیش‌ازحدی به اطرافیان وارد می‌کند. والدین احساس یاس و عصبانیت می‌کنند و بعضی پدر و مادرها چنان خوار و ذلیل می‌شوند که تسلیم خواسته‌های کودک می‌گردند و اجازه می‌دهند او هر آنچه را میل دارد انجام دهد. عده‌ای نیز با فریاد کشیدن بر سر کودک و حتی کتک زدن او، واکنش نشان می‌دهند. این شیوه‌ها نه‌تنها هیچ کمکی به والدین نمی‌کند بلکه اوضاع را بدتر و مشکل را پیچیده‌تر می‌کند.
لوس بودن کودک نه‌تنها بر خانوادۀ بلافصل او تأثیر می‌گذارد، بلکه بر روابط کودک با همسالانش نیز مؤثر می‌افتد. او بین همسالان و دیگر کودکان، محبوب و دوست‌داشتنی نیست. در کلاس و مدرسه، آموزگاران از کار کردن با کودک لوس خودداری می‌کنند، زیرا معتقدند احترام به قوانین و دیگران چیزی است که باید در خانواده آموخته شود.
نحوۀ برخورد با رفتار کودک لوس
بهترین روش مقابله با این رفتار، پیشگیری از شکل‌گیری آن است. پایه‌گذاری و به‌کارگیری قوانین در زمان نیاز، بسیار مؤثرتر از مقابله با رفتار نادرست است. کودکان طبیعتاً قوانین و مقررات را روزانه به گونۀ فزاینده‌ای جذب می‌کنند و سپس با قرار داشتن دائم در معرض راهنمایی‌های آرام و ملایم ولی فراگیر، رفتار و شخصیت آنان شکل می‌گیرد.
رفتار نادرست و لوس کودکان اصلاح شدنی است. استراتژی مناسب، شروع کار با چند قانون ساده است که هدف آن‌ها اصلاح رفتار مزاحم یا خطرناک است. این قوانین باید شفاف، غیرقابل بحث و دائمی باشند و جایی برای چانه زدن نداشته باشند.
مثلاً اگر کودک در اتومبیل در صندلی مخصوص خود ننشیند، اتومبیل از جای خود حرکت نخواهد کرد. بعدازآنکه کودک قوانین مهمی را که در الویت قرار دارند آموخت، قوانین دیگر را نیز می‌توان به آن‌ها اضافه کرد.
با استفاده از دو روش می‌توان به کودک زیاده‌خواه کمک کرد که البته هدف هر دو روش، آموزش و تجربۀ برآورده نشدن فوری خواسته‌ها و پذیرفته شدن این امر توسط کودک است. یک روش تشویق کودک به اتکای بیشتر به خود است (علی چرا سعی نمی‌کنی خودت پیراهنت را بپوشی؟).
راهبرد و ترفند دیگر، استراتژی تأخیر است. اجازه دهید کودک بداند به او کمک خواهید کرد ولی نه فوراً. یک چارچوب زمانیِ کاملاً مشخص و شفاف در اختیار او قرار دهی و حتماً آن را رعایت کنید (علی، به‌محض اینکه نوشتن این پاراگراف را تمام کنم، می‌آیم). زمان تأخیر را کم‌کم افزایش دهید تا جایی که کودک بتواند به‌آرامی چنددقیقه‌ای منتظر بماند.
کودکان با آزمون تصمیم و ارادۀ والدین، نسبت به ثبات و استحکام قوانین واکنش نشان می‌دهد. ممکن است گریه کند یا قشقرق راه بیندازد یا اشیاء را به اطراف پرت کند. مقاومت کامل در مقابل این رفتارها بسیار مهم و ضروری است. در صورت تسلیم نشدن والدین در مقابل رفتار خشونت‌آمیز، کودک درمی‌یابد که آن‌ها درباره گفته‌ها و ایجاد تغییر واقعاً جدی و مصمم هستند و به‌این‌ترتیب، پیشرفت می‌تواند صادقانه و بااراده شروع و انجام شود.
آیا کودک واقعاً لوس است؟
گاهی بعضی رفتارهای عادی نیز ممکن است با لوس بودن کودک اشتباه گرفته شوند. کودک کنجکاوی که مرتباً به اشیایی که به او تعلق ندارد دست می‌زند، غالباً لوس خوانده می‌شود. درحالی‌که این نوع کشف و دریافت برای کودک، عادی و برای رشد او ضروری است.
واکنش منطقی به این رفتار، ایمن کردن منزل برای کودک و دور کردن تمام اشیای خطرناک از دسترس او است. به همین ترتیب معنی کلمۀ نه نیز باید برای کودک توضیح داده شود. یعنی او نمی‌تواند به‌محض مشاهده هر چیز جالب‌توجهی، آن را بردارد.
اصطلاح لوس شده در مورد کودک مستقل و لجبازی که شروع به اظهارنظر و دخالت در امور کرده است نیز به‌کاربرده می‌شود. زیرا اطرافیان با مشاهده ثبات قدم و ارادۀ تغییرناپذیر او، آن را دلیلی بر لوس بودنش به شمار می‌آورند.
بعضی از مشکلات رشد، مکرراً با رفتارهای خودخواهانه و لوس کودک اشتباه گرفته می‌شوند. مشکلات رشد شامل اختلافات گفتاری و شنوایی، اوتیسم، مشکلات خلقی و مزاجی و اختلال کمبود توجه می‌شوند. کودکی که دچار بیماری مزمنی شده یا والدینش از هم جداشده‌اند، ممکن است تحت‌فشار روانی باشد، نه لوس و ضایع‌شده.
کودک لوس به انتهای خط نرسیده و قابل بازگشت است. راهنمایی‌های محبت‌آمیز می‌توانند رفتار کودک را تغییر دهند و نتیجه شادی‌بخش‌تر و خوشحال‌کننده‌تری برای والدین و نیز برای کودک به همراه داشته باشند.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.