یه روز صبح که موش کوچولو داشت به مدرسه میرفت برای خودش آواز میخوند و به صدای پرنده ها گوش میداد. یه صدای عجیبی شنید صدا از همون نزدیکیا بود انگار یه کسی گریه میکرد، موش کوچولو ایستاد و گوش داد...
امشب هم یکی دیگه از قصه های شبانه و قشنگ رو با صدای زیبای خانم نشیبا با همدیگه گوش می دیم.